جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: بلل مشتبه
    موضوع درس:
    شماره درس: 155
    تاريخ درس: ۱۳۸۸/۷/۲۱

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    فرع سوم که مرحوم سید عنوان فرموده‌اند در بحث فرموده‌اند اگر بللی بیرون آمد و این نمی‌داند که آیا بول است یا بلل؟

    قاعده‌ای که خود ایشان دارند می‌فرمایند که اگر استبراء کرده باشد نمی‌داند بول است یا بلل؟ بگوید بلل است و اما اگر استبراء نکرده باشد بگوید بول است برای این‌که استبراء همین نتیجه آن است که اگر بعد از بول استبراء بکند آن بلل پاک است کم باشد یازیاد و اگر هم شک داشته باشد که آیا بول است یا نه؟ بگوید بول نیست و اما اگر استبراء نکرده است باید بگوید بول است ولو این‌که یقین هم نداشته باشد و شک داشته باشد باید بگوید که بول است خب این فتوی مشهور در میان اصحاب است و می‌گویند اصلاً استبراء برای خاطر همین است و حتی بعضی از بزرگان که گفته‌اند استبراء مستحب است اما نتیجه همین است که اگر بعد از بول که خودش را آب کشید یک آبی از آن بیرون آمد نمی‌داند بول است یا نه؟ اگر استبراء کرده بگوید بول نیست اگر استبراء نکرده است بگوید این بول است عبارت را یک قدری مشکل فرموده‌اند سید در حالی که می‌دانید مرحوم سید در عروه عبارات خیلی رسا و خیلی موجز و راستی غلق در عبارات مرحوم سید نیست اما این جا نمی‌دانم چرا مسئله را مشکل کرده‌اند؟ فرموده‌اند اذا علم ان الخارج منه مذی ولکن شک فی انه هل خرج معه بول ام لا، لایحکم علیه بالنجاسه یک آبی از آن بیرون آمد نمی‌داند که بول در ان هست یا نه؟ لا یحکم علیه بالنجاسه الا ان یصدق علیه الرطوبه المشتبهه یعنی قبل از استبراء مگر این‌که صادق بشود برآن رطوبت مشتبهه بان یکون الشک فی ان هذا الوجود هل هو بتمامه مذی او مرکب منه و من البول یعنی قبل از استبراء و اگر عبارت را این جور فرموده بودند که ان خرج منه بلل و شک فی انه بول ام بلل یا شک فی انه خرج معه بول ام کله بلل اذا شک ان کان قبل الاستبراء بگوید نجس است ان کان بعد الاستبراء بگوید پاک است اما حالا چرا این جور عبارت گفته‌اند؟ نمی‌دانم، علی کل حال مراد مرحوم سید همین است می‌خواهند نتیجه استبراء را ذکر بکنند خب نتیجه استبراء هم همه همه فرموده‌اند که نتیجه این است که اگر قبل از استبراء باشد بلل، باید بگوید نجس است اگر بعد از استبراء باشد باید بگوید پاک است، آن وقت این فرمایش سید درست می‌شود فرمایش آقایان که هم عبارتشان تصریح است حالا از ایشان یک قدری مندمج است مرحوم صاحب جواهر همین تا آخر، دیگران دیگر درست در می‌آید اما این باید بگویید که استبراء تعبد است شارع مقدس فرموده استبراء کن و اگر استبراء نکردی بللی بیرون آمد نجس است استبراء کن اگر بللی بیرون آمدولو شک داشته باشی پاک است اما این تعبد را این دو سه روزه ما نتوانستیم بفهمیم و گفتیم این استبراء اولاً در روایات ما که 9 مسح نداریم جمع بین روایات هم که انصافاً نمی‌شود بگوییم 9 مسح جمع بین روایات هم به ما می‌گوید که آن باقی مانده را اگر بدانی بیرون بیاور حالا با سه مسح، با شش مسح، با 9 مسح و این خصوصیت 9 مسح ندارد چنانچه جای مسح هم گفتیم همه چیز که بتواند کار این 9 مسح را بکند هرچه ولو طول المده که مرحوم سید فرموده‌اند می‌تواند جای ان بنشیند اما باید این فرضی که ما می‌کنیم باید آن جا بگوییم که بداند اطمینان داشته باشد که یک ذرات بولی در مجری هست بعد هم اطمینان پیدا کند که آن ذرات بیرون آمد خب اگر این حرف باشد اگر شک کند آیا بول است یا نه؟ خب باید بگوییم بول نیست چرا؟ اصل اقتضا می‌کند، نمی‌داند این آقا که از او بول بیرون آمد یا نه؟ اصل این است که بول بیرون نیامده، لذا اگر ما باشیم و قاعده همین است دیگر قبل از استبراء و بعد از استبراء ندارد اگر شک دارد این چیزی که از او بیرون آمده بول است یا نه؟ نجس شد محل یا نه؟ کل شیئ طاهر می‌گوید نه، اصل عدم خروج بول می‌گوید نه و هم استصحاب داریم هم کل شیئ طاهر داریم لذا قبل از استبراء بعد از استبراء همین است مسئله ما این است که بول کرد خودش را آب کشید تمام شد حالا یک بللی از این بیرون آمد مشهور در میان اصحاب گفته‌اند اگر قبل از استبراء باشد بول است تعبداً، اگر بعد از استبراء باشد بلل است تعبداً، کاری به علم این آقا و شک این آقا ندارد یک قاعده کلی گفته‌اند، مرحوم سید هم در این جا همین را می‌فرمایند، عبارت نارساست اما همین مرادشان است که اگر استبراء بکند بگویید که این بلل است اگر استبراء نکند بگویید این بول است خب اگر راستی تعبدی در کار باشد حرف خیلی خوب است که تعبداً گفته‌اند استبراء بکن بعد از بول، استصحاب نیست، اصل عدم است یعنی خودش را پاک کرد حالا یک آبی بیرون آمد نمی‌داند بول است یا نه؟ خب اصل می‌گوید نه یا کل شیئ طاهر می‌گوید نه، شما باید یقین داشته باشید این بلل که بیرون آمده مخلوط به بول است یا یقین داشته باشید بول است و اما اگر این یقین نباشد با چه می‌خواهید درستش بکنید که این بول است حالا می‌خواهد قبل از استبراء باشد می‌خواهد بعد از استبراء باشد، باید قبل از استبراء اطمینان داشته باشید بقایای بول باقی مانده، حالا با بلل آن بقایا آمده بیرون یا اصلاً آن بقایا بول است آمده بیرون این اطمینان می‌خواهد چنانچه بعد از استبراء هم این اطمینان پیدا می‌کند معمولاً، معمولاً اطمینان پیدا می‌کند بقایا آمد بیرون حالا که بلل از او آمد بیرون این بلل پاک است ولی در هر دو صورت اگر شک بکند بول است یا نه؟ کل شیئ طاهر می‌گوید این محل پاک است یا استصحاب قبلا پاک بوده الان نمی‌دانیم نجس شد یا نه؟ نه نمی‌دانم از اول بول از او بیرون آمد یا نه؟ اصل عدم خروج بول است، الا این‌که یقین پیدا کند، اطمینان کند بول آمد بیرون ولی تا یقین پیدا نکند اصل عدم جاری است دیگر، کلشیئ طاهر جاری است یقین نمی‌خواهد، نمی‌داند، همین شک، نمی‌داند آیا بول بیرون آمد یا نه؟ اصاله العدم می‌‌گوید بیرون نیامده، یا کل شیئ طاهر می‌گوید محل پاک است یک دفعه می‌آید بیرون، می‌داند یا بلل مخلوط به بول است، یقین نه، اطمینان، یا بلل مخلوط به بول است یا بول است خب نجس است اما یک وقت می‌اید بیرون این‌که همه این بلل بول است نمی‌داند خب کل شیئ طاهر می‌گوید پاک است، در این دو سه روزه همین را می‌گفتیم دیگر، استبراء در وقتی است که این بقایای بول را بداند توی مجری هست یا اطمینان داشته باشد آن وقت است که می‌گویند که استبراء بکن تا پاک باشد و اما اگر اطمینان داشته باشد در مجری نیست یا نمی‌داند در مجری هست یا نه؟ حالا استبراء کن برای چه؟ برای این‌که اگر بلل بیرون آمد بگویی پاک است، استبراء هم نکنم اگر بلل بیرون آمد می‌گوییم پاک است مگر شما استبراء را یک امر تعبدی بگیرید که مرحوم سید همچنین صاحب جواهر گاهی می‌فرماید که این بلل مشتبه بول است حکما یعنی می‌برندش روی تعبد می‌گوید این بلل مشتبه حکماً کما این‌که مرحوم سید این جا می‌گویند که گفتم فرع بعد ماست می‌گوید که بلل مشتبه قبل از استبراء بول است حکماً، یعنی چه بول است حکماً؟ این که نمی‌شود تکوینی باشد یعنی شارع مقدس این جور فرموده که اگر بول کردی استبراء نکردی بللی بیرون آمد بگو بول است و اگر استبرا کردی و بلل بیرون آمد بگوبلل است بول نیست یک امر تعبدی، و اگر این امر تعبدی را بتوانید درست بکنید که مشهور در میان فقهاست حرف مرحوم سید درست می‌شود و الا قاعده اقتضا می‌کند بللی که بیرون آمد مطلقا اگر شک داشته باشیم بول است یا نه؟ شک داشته باشیم منی است یا نه؟ باید بگوییم بول نیست منی نیست تجدید وضو لازم نیست غسل لازم نیست محل هم پاک است، این خلاصه حرف  است.

    فرع بعد ما فرع را مرحوم سید مشکلش کرده‌اند اما از نظر اصولی یک مسئله خوبی است می‌فرمایند که اذا علم ان الخارج منه مذی ولکن شک فی انه هل خرج منه بول ام لا؟ لا یحکم علیه بالنجاسه الا ان یصدق علیه الرطوبه المشتبهه و ان یکون الشک فی ان هذا الموجود هل هو بتمامه مذی او مرکب منه و من البول که در این جا بگو نجس است، بعد می‌فرماید که اذا بال و لم یستبرء ثم خرجت منه رطوبه مشتبهه بین البول و المنی یحکم علیها بالبول ولا یجب علیه الغسل، می‌داند بلل نیست نمی‌داند بول است یا منی؟ می‌فرماید که یحکم علیها بالبول بگوید بول است و واجب نیست براو غسل بکند چرا؟ باید باز آن امر تعبد را بیاورید جلو، آن علم اجمالی را برگردانید به علم تفصیلی و شک بدوی تا درست بشود یعنی می‌داند بلل نیست نمی‌داند آیا بول است یا منی؟ چون استبراء نکرده بول است حتماً یعنی حکماً حالا که بول است علم اجمالی شما برمی‌گردد به علم تفصیلی که بول است، بول حکماً، نه واقعاً، بول است و شک بدوی نمی‌داند آیا این جنب شده یانه؟ اصل این است که جنب نشده، غسل برایش واجب است یا نه؟ غسل برایش واجب نیست، و اما اگر روی عرض من باشد، این علم اجمالی دارد آن چه از او بیرون آمده یا بول یا منی علم اجمالی منحل نمی‌شود وقتی که علم اجمالی منحل نشد این باید هم وضو بگیرد هم غسل، برای این‌که وضو بگیرد نمی‌داند ایا جنب شده یا نه، غسل بکند برای این‌که این‌که بیرون آمد بول بود یا نه؟ قاعده علم اجمالی انحلال پیدا نمی‌کند و این باید هم وضو بگیرد هم غسل بکند، لذا این فرعی که مرحوم سید عنوان می‌کنند باید روی این فرض عنوان بکنیم که مرحوم سید می‌گوید که یحکم علیه بالبول و لا یجب الغسل یعنی این استبراء نکرده حالا که استبراء نکرده یحکم علیه بالبول وقتی که یحکم علیه بالبول این برای این‌که استبراء نکرده حالا که بول است حکماً یعنی راستی مثل آن جا که بداند بول از او بیرون آمده خب همین‌جور که می‌داند از او بول بیرون آمده نمی‌داند منی هم بیرون آمده یا نه؟ منی بیرون نیامده بول هم که می‌داند آن وقت علم اجمالی منحل میشود به علم تفصیلی و شک بدوی، مرحوم سید درست می‌فرمایند، لذا همین جا هم اگر شک بکنید آیا بول است یا منی یا بلل؟ باز هم در این جا اگر استبراء نکرده باشد بول است استبراء را یک امر تعبدی درست بکنید و بگویید اگر استبراء نکرده باشد بول است حکماً یعنی شارع مقدس می‌گوید بگو بول است بخلاف ما اذا خرجت منه بعد الاستبراء استبراء کرده حالا از او یک چیزی بیرون امد نمی‌داند بول است یا منی ؟در این جا چه؟ می‌فرماید فیجب علیه الاحتیاط بالجمع بین الوضو و الغسل عملاً بالعلم الاجمالی خب درست در می‌آید دیگر روی فرمایش مرحوم سید که استبراءکرده دیگر بعدش نمی‌توانیم بگوییم که بول است نمی‌دانیم بول است؟ منی است؟ بلل است؟ هرچه، آن علم اجمالی ما منجز می‌شود این باید هم احتیاط بکند علم اجمالی منجز تکلیف است هم باید وضو بگیرد هم باید غسل بکند.

    فرع سوم می‌فرمایند هذا اذا توضأ این حرفهایی که گفتیم وقتی که وضو داشته باشد و اما اذا خرجت منه قبل الوضو فلا یبعد جواز الاکتفاء بالوضو چرا؟ لان الحدث الا صغر معلوم و وجود موجب الغسل غیر معلوم فمقتضی الاستصحاب می‌گوید جنب نشده، این فرمایش مرحوم سید درست نیست، چرا درست نیست؟ برای این‌که علم اجمالی مامنحل نمی‌شود، الا یک کسی بگوید حدث اصغر یا حدث اکبر این ها یک چیز است که این هم که مرحوم سید نگفتند دیگر و الا اگر بگوییم حدث اصغر یک چیز جداگانه است حدث اکبر یک چیز جداگانه است و این استبراء کرده وضو هم گرفته حالا یک چیزی از او بیرون آمد نمی‌داند بول است یا منی؟ خب حالا که نمی‌داند چه؟ علم اجمالی به ما می‌گوید پاک کن، علم اجمالی را نمی‌توانیم منحل بکنیم تا استصحاب عدم منی جاری بکنیم اگر بتوانید استصحاب را منحل بکنید خوب است لذا بعد از وضو و قبل از وضو هیچ تفاوت نمی‌کند علم اجمالی به حال خود باقی است قاعده علم اجمالی این است که هم وضو بگیرد هم غسل بکند لذا این فرمایش مرحوم سید را نمی‌توانیم درست کنیم فقط همین که بگوید حدث اصغر و حدث اکبر این‌ها مراتب در علم دارد یک چیز است این می‌داند محدث شده اما نمی‌داند محدث به حدث اصغر یا اکبر، اصغرش مسلم است آن اکبرش مشکوک است استصحاب می‌گوید که آن مرتبه بالا نیامده، که علم اجمالی را منحل کند به علم تفصیلی و شک بدوی، ظاهراً نمی‌شود وقتی نشد برمی‌گردد به همان قسم اول که قبل از وضو باشد بعد از وضو باشد اگر استبراء کرده باشد مسلم است که علم اجمالی منحل نمی‌شود اما اگر استبراء نکرده باشد علم اجمالی منحل می‌شود آن وقت که علم اجمالی منحل شد دیگر خواه ناخواه باید بگوییم بولش یقینی اما منی غیر یقینی اصل دارد همان که مرحوم سید می‌گوید که مقتصای استصحاب این است که منی نیست اما اگر نتوانید علم اجمالی را منحل بکنید و نمی‌دانم مرحوم سید از چه باب علم اجمالی را منحل کرده در این قسم سوم یعنی آنوقتی که استبراء بکند هم وضو بگیرد آن وقت بعد بللی بیرون بیاید ایشان علم اجمالی را منحل می‌کند از چه باب علم اجمالی منحل می‌شود؟ مگر همان که گفتم کسی بگوید حدث اصغر حدث اکبر یک چیز است ولی گفتن این حرف خیلی مشکل است مخصوصاً این‌که مرحوم سید قبل هم دو چیز حساب می‌کنند، می‌فرمایند علم اجمالی منحل به علم تفصیلی و شک بدوی نمی‌شود.

    خلاصه حرف در مسئله این شد که اگر بللی بیرون امد و نمی‌داند چیست روی حرف ما مطلقا باید بگوییم که پاک است مگر این‌که یقین داشته باشد بول است آن وقت نجس است می‌خواهد قبل از استبراء باشد یا بعد از استبراء باشد و اگر بداند بلل نیست یا بول است یا منی اگر قبل از استبراء باشد آن روی فرمایش مرحوم سید علم اجمالی منحل می‌شود، روی عرض ما علم اجمالی منحل نمی‌شود در هر سه چهار فرع ما می‌گوییم علم اجمالی هست وقتی علم اجمالی بود به بول یا منی باید هم وضو بگیرد هم غسل بکند تقاضا دارم روی این مسئله یک مقدار فکر بکنید ببینید حرف من درست است یا نه؟ حرف سید ایراد دارد یا نه؟

                                                               وصلی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365