جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: کار، کوشش و تلاش
    موضوع درس:
    شماره درس: 45
    تاريخ درس: ۱۳۸۲/۳/۲۹

    متن درس:

    بسم الله الرحمن الرحيم

    بحث اين چند جلسه‌ي ما درباره‌ي كار، تلاش و استقامت بود و قرآن شريف به اين كار و كوشش فوق‌العاده اهميت داده است و با يك تأكيد خاصي مي‌فرمايد: زندگي طيب در اين دنيا مرهون كار، تلاض، كوشش و زندگي طيب‌تر در آخرت مرهون كار، تلاش، كوشش «من عمل صالحاً من ذكر اوانثي و هو مؤمن فلنحيينه حياه طيبه و لنجزينهم اجرهم بأحسن ما كانوا يعملون» هر كه كار كند. البته كار شايسته، كار عقل‌پسند، شرع‌پسند زن باشد يا مرد. حتماً‌در اين دنيا حيات‌طيب دارد. چنان‌چه در آخرت حيات‌طيب‌تر دارد. در سوره‌ي والعصر كه سوره‌ي عجيبي است در قرآن. مختصر است اما يك دنيا معنا. اول قسم مي‌خورد به كار و كوشش: والعصر. يعني قسم به كار، قسم به تلاش، قسم به كوشش، قسم به كار و صبر و استقامت. بعد مي‌فرمايد كه همه‌ي انسان‌ها ورشكسته هستند بدبخت هستند مگر يك طائفه و آن‌ها كساني كه ايمان دارند پايه زندگي آن‌ها ايمان، روبنا كار، روبنا كوشش عمل صالح و شايسته يك بال ديگر هم دارند و آن اين‌كه امربه‌معروف، نهي‌ازمنكر دارند. مردم را هم به همين كار و كوشش توصيه مي‌كنند. سفارش مي‌كنند. و از كارهاي زشت از كارهاي بي‌نفع مردم را باز مي‌دارند. و اگر ما براي كار و كوشش، براي صبر و استقامت در كارمان چيزي نداشتيم جز همين سوره مباركه والعصر بس بود كه بدانيم بايد كار كنيم. اگر دنيا مي‌خواهيم كار، اگر آخرت مي‌خواهمي كوشش، تلاش، اگر هم دنيا مي‌خواهمي هم آخرت كار براي دنيايمان كار براي آخرت‌مان و در جلسه‌ي قبل مي‌گتم كه مبغوض‌ترين افراد پيش پيامبراكرم، مبغوض‌‌ترين افراد پيش خدا ائمه‌طاهرين افراد بي‌كار. افراد تنبل افراد پرخواب، افراد پرخور و بالاخره افراد عياش‌گر، تجمل‌گرا و اين‌كه نه به فكر دنيايشان باشند نه به فكر آخرت. نگذاريد از اين آيات نگذاريد از اين‌گونه روايات مواظب باشيد غرور ديني پيدا نكنيد. مواظب باشيد شيطان ه واسطه‌ي رحمت خدا شما را گول بزند. مواظب باشيد شيطان به واسطه‌ي اين‌كه خدا درست مي‌كند شما را گول نزند مسلم خدا درست مي‌كند اما زيربناي اين درست كرده خئدا تلاش ما، كارما، كوشش‌ما، والا ما تنبل باشيم خدا درست نمي‌كند. ما غرور بي‌جا راجع به رحمت خدا داشته باشيم غرور بي‌جا راجع به ائمه‌طاهرين داشته باشيم خدا درست نمي‌كند شفاعت اهل‌بيت براي آن‌هايي است كه كار دارند كوشش دارند تلاش دارند زمينه براي شفاعت در روز قيامت درست مي‌كنند والا اين آيه‌اي كه الان مي‌خواهم بخوانم براي جوان‌ها تكرارشده در قرآن آن هم نه به عنوان «يا ايها الذين آمنوا » به عنوان يا ايها الناس ـ « يا ايها الناس لا تغرنكم الحياه الدنيا و لا يغرنكم بالله الغرور» مواظب باشيد دنيا، تجمل‌ها، شما را گول نزند مواظب باشيد عياش نباشيد كه دنيايتان آخرتتان از بين مي‌رود و مواظب باشيد شيطان به واسطه‌ي رحمت خدا شما را گول نزند. نگويد خدا ارحم‌الراحمين است درست مي‌كند نگويد به شما و شما را تنبل بار بياورد در دنيايتان در آخرت‌تان اين‌كه ان‌شاءالله درت مي‌شود اين‌كه ارحم‌الراحميني خدا كار را درست مي‌كند. اين آيه سريفه با يك تأكيد خاصي مي‌فرمايد اين غلط است همت از تو توفيق از خدا، تلاش و كوشش از تو و اين‌كه پروردگار عالم كرها را درست كند. رو به راه كند از او. و امام اگر تلاش از ما نباشد حتماً خدا كارها را درست نمي‌كند حالا اگر مثلاً يك در ميليون يك استثناها پابند باشيم بايد روي جريان طبيعي جلو بياييم. «ابي الله ان جزي الامور الا بأسبابها» خدا ابا دارد اين‌كه با خرق‌عادت كار درست شود. پيامبراكرم مي‌فرمايد خدا ابا دارد پس خدا چي را مي‌خواهد؟ درچي ابا ندارد؟ در اين‌كه همه چيز روي جريان طبيعي. سعادت مرهون كار است. سعادت مرهون تلاش و كوشش است و بالاخره روي جريان طبيعي كه ما جلو بياييم مي‌بينيم هر كه كار كرد مزد برد. بي رنج گنج ميسر نمي‌شود مزد آن گرفت كه خوب كار كرد. هر كه كارش بيشتر مزدش بيشتر راجع به عقلاو سيره‌ي عرف و مردم همين است راجع به سيره‌ي خدا روش خدا كه قرآن مي‌فرمايد سنته الله همين است ما بايد كار كنيم او ما را عاقبت به خير كند. ما بايد تلاش و كوشش كنيم براي آخرت خدا بهشت به ما بدهد. والا ما كار نكنيم از خدا بهشت بخواهيم معلوم است غلط است ما زحمت نكشيم از خدا بخواهيم ما را سعادت‌مند در اين دنيا بكند معلومه غلط است يك دانشجو، يك دانش‌آموز تنبل باشد كار نكند. بعد هم نمره‌ي خوب از خدا بخواهد غلط است از معلم هم بخواهد غلط است مگر ان‌كه گناه جلو بيايد پارتي‌بازي، رشوه‌خواري و امال اين‌ها والا دانش‌آموز كي عزيز است پيش معلم، پيش پدر و مادر، پيش خدا وقتي كه نمره بياورد. نمره كي مي‌آورد وقتي كه كار كند. تلاش و كوشش. اگر بخواهد مخترع باشد چنين است اگر بخواهد مرجع تقليد باشد چنين است نمي‌شود ما كار نكنيم و سعادت دنيا بخواهيم، سعادت آخرت را بخواهيم يك خانم مثلاً تا ساعت 10 خواب باشد بعد هم پا بشود تا قبل از ظهر بخواهد زندگي اش مرتب و منظم باشد. همه چيزش سر وقت باشد ممكن نيست. همان شيطاني كه گولش‌زده، همان شيطان هم برايش كار نمي‌كند. كار خودش را بايد خودش بكند والا مي‌ماند. يك دانشجو،‌يك دانش‌آموز كي مي‌تواند مفيد براي كشورش باشد. مفيد براي اسلام و نظامش باشد؟ وتي راستي كار كند تلاش و كوشش بحث اين چند جلسه‌‌ي ما اين بود كه نه يك تلاش و كوشش ما بايد تلاش‌ها داشته باشيم كوشش‌ها داشته باشيم ما بايد براي دنيايمان اگر بخواهيم تا عزيز باشيم تلاش كار كوشش. صبر، استقامت. اگر بخواهيم سير و سلوك كنيم بدون كار معلوم است نمي‌شود كه مي‌تواند درخت رذالت را از دل بكند؟ آن‌كه به قول حضرت امام 40 سال خون‌جگر تا بشود صفات رذيله را از بين برد. كه مي‌تواند عزيز پيش خدا باشد آن‌كه متقي باشد كه مي‌تواند در روز قيامت بهشت عدن بهشت رضوان مقام عنداللهي آن‌كه كار بكند. تلاش كوشش شب‌بيداري‌ها مي‌خواهد خدمت به خلق خدامي‌خواهد عادت يكي پس از ديگري مي‌خواهد تا اين‌كه انسان بتواند در آن‌جا چيزي به دست بياورد. اصلاً بهشت با آن همه مقامش قرآن مي‌فرمايد كار شماست. وقتي بهشتي‌ها را بهشت مي‌برند خدابا از طرف خدا، قرآن اين‌جور نقل مي‌كند كه وقتي بهشتي، بهشت مي‌رود به او مي‌گويند «كلوا واشربوا هنيئاً بما اسلفتم في الايام الخاليه» اين نعمت‌ها مال تاو استفاده كن نوش‌جانت و اين نعمت‌هايياست كه خود تهيه كردي خودفرستادي، اگر قصر است خود فرستادي، اگر آن جنات تجري من تحتها الانهار است. خودفرستادي و بالاخره اگر آن مقام‌هاي بالا، بالا در بهشت و آن نعمت‌هايي كه نمي‌شود وصفش را كرد اعمال ماست. لذا قرآن مي‌فرمايد بهشت كار توست. بهشت الان موجود است. اما نعمت‌هاي در بهشت كار ماست. همه‌تات شنيديد كه پيامبراكرم شب معراج بهشت رفتند ديدند كساني كه دارند قصر درست مي‌كنند باغ درست مي‌كنند آن نعمت‌هاي بهشتي را درست مي‌كنند گاهي كار مي‌كنند بي‌كارند. جبرئيل گفت كه مصالحش از دنيا بايد بيايد. مصالح بيايد اين‌ها كار مي‌كنند نبايد نه. دنياي ما مرهون كار است. مرهون تلاش است. آخترت ما مرهون كار است. مرهون تلاش است. و با ارحم‌الراحميني خدا نه مي‌شود انسان سعادت‌مند باشد در دنيا نه مي‌شود سعادت‌مند باشد در آخرت. مشهور است مي‌گويند كه حضرت لقمان يك وقتي داشت يا ييك اربابي داشت نيم‌دونند حضرت لقمان ديد او عجب آدم مغرور بِ‌خودي است خواست با عمل آدمش بكند. لذا شب كه مشغول عبادت بود مشغول راز و نياز با خدا بود اين را بيدارش كرد پاشو. كاري براي آخرت بكن كاري براي عاقبت ب خيري بكن. گفت خدا ارحم‌الراحمين است. بگذار بخوايم خوابم مي‌آيد. دفعه‌ي دوم، دفعه‌ي سوم بالاخره كاري راي آخرت در دل شب نكرد صبح يك مقدار گندم داد به اين آقاي لقمان گندم را نكشت. تخم‌علف كاشت آن‌جا و آمد چند روزي طول كشيد يك روزي بااين ارباب او به جلو اين به دنبال رسيدند به آن زمين ديدند علف است. مثلاً ارزن است گفت آن گندم‌ها را مگر اين‌جا نكاشتي گفت نه من ارزن كاشتم. ان‌شاءالله خدا گندم مي‌دهد. گفت مگر ديوانه شدي، مگر يم‌شود ارزن بكاري گندم برداري. گفت از تو ياد گرفتم مگر مي‌شود از اول شب تا به صبح بخوابي بعد هم آن مقام‌هاي عالي عالي با لفظ ارحم‌الراحمين يخواهي با لفظ ارحم‌الراحمين كه نمي‌شود گندم داده بشود زارع نكارد با لفظ ارحم‌الراحمين خواهد برايش كشت شود عالي شود خوب معلوم است ديوانه است. 

    دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر       كي نور چشم من به جز از كشته ندروي

    اگر كاشتي بر اشت مي‌كني. اگر نه، نه ـ اگر گندم كاشتي، گندم برداشت مي‌كني. اگر هم علف كاشتي علف برداشت مي‌كني. اگر مواظبت از كشت و آب و گندم و گرفتن علف هرزه بعضي اوقات يك تخم مي‌شود هفتصد تخم ـ اگر هم بي‌اعتنايي تنبلي مواظبت نكردن، بعضي اوقات همان يك تخم هم زير خاك از بين مي‌رود. يك جريان طبيعي است دنياي انسان از همين جا بايد برداشت بشود. اخرت انسان از همين جا بايد برداشت شود؟ و اين‌كه ما بنشينيم و با همه غرق گناهيم يك حسين داريم شفاعت اهل‌بيت داريم اين معلومه نمي‌شود معلومه ديوانگي است. يكي از بزرگان مي‌گفت من رفتم يك جايي منبر بروم و هيأتي بود. خيلي آباد. يك كسي آمد در مقابل من پاهايش را دراز كرد گفت آقا ك هفته است اين كفش‌هايم را از پا درنياورده‌ام براي خدمت به حضرت اباالفضل. شبانه‌روز دويدم گفت كفش‌هايت را درنياوردي مگر نماز نمي‌‌خواني، نماز نخواندي، وضو نگرفتي عصباني شد گقت آن اباالفضلي كه جواب نماز را نتواند بدهد من اصلاً قبولش ندارم يك وقت انسان مي‌رسد به اين‌جا. خب اين حرف‌ها معلومه ديوانگي است. اين حرف‌ها معلومه نفهميدگي است. اگر راستي چنين بود چرا موسي‌بن‌جعفر سلام‌الله‌عليها اين‌قدر عبادت مي‌كرد. يك زيد‌الناري داشتيم. اين پسر همين موسي‌بن‌جعفر است. در جلسه‌اي كه حضرت رضا تشريف داشتند اين اقا هم بود. من، من‌اش شروع شد.ما اينيم و ما اينيم و تمام بهشت مال ماو...مي‌گفت حضرت رضا سلام‌الله‌عليه فرمودند معلوم مي‌شود كه بابايمان موسي‌بن‌جعفر اشتباه كرده، براي اين‌كه شبانه‌روز نماز مي‌خوانده، شبانه‌روز عبادت مي‌كرده، زندان هم رفته براي اين‌كه ظلم را بكوبد، ظالم را بكوبد. آن زندان‌اش و مبارزه‌اش آن هم در حال مبارزه آن عباداتش اگر چنين باشد كه تو مي‌گويي موسي‌بن‌جعفر ضرر كرده است. اشتباه كرده است. موسي‌بن‌جعفر سرمشق زندگي ما، شبانه‌روز تلاش، كوشش همين موسي‌بن‌جعفر سلام‌الله‌عليه وقتي كه آزاد ود. راوي مي‌گويد من رفتم تو باغ ديدم ايشان دارند كار مي‌كنند عرق از سر تا پاي ايشون دارد مي‌ريزد گفتم آقا شما چرا؟ اصلاً كار به شما چه؟ حضرت فرمودند كه اين سيره‌ي پدرم است اين سيره‌ي همه اجدادم است. اين سيره‌ي رسول‌الله و خدا اين روش را دوست دارد. خدا دوست دارد اين‌كه مرا ببيند در حال تلاش و كوششم. براي رفاه زن و بچه‌امم اين دنيايش، آن هم آخرتش ـ اگر كار نداشته باشيم بدبختيم ـ آن جواني كه كار تلاش، كوشش براي دنيا، براي آخرتش نداشته باشد بدبخت است. آن پيرمري هم كه كار تلاش، كوشش نداشته باشد بدبخت است. دردنيايش بدبخت است در آخرتش بدبخت است. كي خوشبخت است؟ قرآن معرفي مي‌كند. «من عمل صالحاً من ذكرا و اونثي و هو مؤمن ـ فلنحييته حيوه طيبه و لنجزينهم اجرهم بأحسن ما كانوا يعملون» كي خوشبخت است؟ همين سوره‌ي والعصر را مسلمان‌ها وقتي مي‌رسيدند به جاي تعارف مي‌خواندند. به جاي اين‌ تعارف‌هاي زشت ما، منافق‌گري ما آن‌ها سوره‌ي والعصر مي‌خواندند. به هم‌ديگر ياد مي‌دادند خوشبختي مرهون كار تلاش كوشش آن هم در دنياي فقط نه ـ براي آخرت فقط نه ـ براي هر دو همين موسي‌بن‌جعفر سلام‌الله‌عليه مي‌فرمايند «ليس منا من ترك الدنيا لآخره و ليس منا من ترك آخرته الدنيا» شيعه نيست آن‌كه آخرتش را فداي دنيا بكند يا دنيا را فداي آخرتش بكند. پس شيعه كيست؟ آن‌كه همين بحث ما آيه در سوره مزمل «ان لك في النهار سبحاً طويلاً» يا رسول‌الله يك كوشش و يك تلاش نه، كوشش‌ها، تلاش‌ها براي دنيا فعال ـ براي آخرت فعال ـ در سير و سلوك فعال در خدمت به خلق خدا فعال در نظم خانه فعال در تربيت اولاد فعال در امربه‌معروف‌ونهي‌ازمنكر فعال و بالاخر در مبارزه با دشمن فعال يكياز اين‌ها نباشد ما شيعه نيستيم براي اين‌كه روش اميرالمؤمنيني روش ائمه‌طاهرين عليهم‌السلام چنين بوده است. شما يكي از اين ائمه‌طاهرين را پيدا كنيد كه مبارزه با دشمن نداشته باشد اگر راستي موسي‌بن‌جعفر با هاورن‌ مي‌ساخت حق‌السكوت يك فرد عزيزي در دستگاه هارون‌الرشيد و آن هم چه عزتي اما حاضر است 14 سال زندان تبعيد براي اين‌كه بفهماند من با ظالم سازگاري ندارم من با ظالم مبارزه مي‌كنم هرطور كه بتوانم ولو اين‌كه در مبارزه‌ام من در گوشه‌ي زندان باشم و همين مظلومي من او را بكوبد همه ائمه‌طاهرين چنين بودند بعد هم براي دنيايشان فوق‌العاده كوشا بودند. براي آخرتشان فوق‌العاده كوشا بودند اين فقه غني شيعه ز كجا پيدا شد از آن فعاليت امام باقر، امام صادق در آن وضعي كه فوق‌العده خفقان بوده، اما در هر فرصتي امام باقر امام صادق مخصوصاً جلسه‌ي دس مي‌گذاشتند اصحاب جمع مي‌شدند خفقان بود و ظلم و ظالم روي سر آن‌ها فوق‌العاده فشار بود اما بالاخره درس‌شان را مي‌خواندند خب اين غناي شيعه در احكام، غناي شيعه در اخلاق، غناي شيعه در اعتقادات از طلبه‌هاي در آن زمان در آن خفقان پيدا شد و ما سرمشق زندگي‌مان بايد آن‌ها باشند و در جلسه‌ي قبل و جلسه‌ي الان دوسه قسم كار درست كرديم كه بايد اقام كار در اسلام را عرض بكنم. مثلي كه دو سه قسمش را عرض كردم. يك كارف فعاليت در عبادات‌ ما، براي آخرت ما. كار، فعاليت براي سطح علم ما و كار فرهنگي لذا هفته‌ي گذشته در كار فرهنگي يك مقدار صحبت كردم در ان دو سه جلسه در ضمن بحث‌مان كار عبادي يك مقدار صحبت كردم. در ضمن بحث‌مان كار توليدي از ائمه‌طاهرين عليهم‌السلام بحث كردم اما در همان حالي كه 26 مزرعه درست مي‌كند شب كه مي‌رود اب بدهد درخت‌ها را زير هر درختي، پاي هر درختي دو ركعت نماز هم مي‌خواند. اين چيه؟ اين به ما چه مي‌گويد؟ 26 مزرعه به دست مباركش ـ عبادتش هم اي ـ از اول شب تا به صبح آب‌ياري مي‌كند، عبادت هم مي‌كند. در حالي‌كه كار توليدي دارد كار عبادي دارد. ما بايد كار فرهنگي داشته باشيم، ما بايد كار توليدي داشته باشيم. 24 سال استمي‌گذارد از اين نظام غوغاسالاري‌ها مي‌كنند، ما هنوز محتاج همين كسي هستيم كه مي‌گوييم مرگ بر تو. چرا بايد ما از نظر توليد احتياج به ديگران داشته باشيم يك روايت از پيامبراكرم است اين روايت كمرشكن است. مخصوصاً براي ما مي‌فرمايد: «من كان له ماءٌ و تراب وافتقر فعليه لعنت الله» اگر كسي آب دارد، اگر كسي خاك دارد، اما فقير است، محتاج به ديگران است لعنت خدا بر اين يعني ما الان مورد لعنت  پيامبراكرم مورد لعنت اميرالمؤمنينيم اميرالمؤمنين سلام‌الله‌عليه مي‌فرمايد: در آن هواي گرم، در آن‌جا كه آب نبود، در آن‌جا كه خاك نبود من 26 تا مزرعه درست كردم در 25 سال در ايران كه آب هست دو سه ثلث اين آب به درياها هدر مي‌رود. خاك هست آن هم خاك اين‌جوري كه مي‌گويند كم‌نظير است در دنيا اما هنوز همه چيز ما در توليد است من‌جمله گندم ما، از جاي ديگر مي‌آيد. مسئولين بايد گريه كنند، ما بايد غصه بخوريم كه وضع چرا اين‌جوري است. جوان‌هاي ما بي‌كارند. ما را پرورش كرده‌اند به طوري‌كه جوان‌هاي ما الان دنبال كارند. كار چي؟ مي‌خواهد برود در يك اداره يك چند ساعت آن‌جا بنشيند، از بيت‌المال مسلمان‌ها بخورد اين‌كه كار نشد حالا هي مرتب مي‌گويند جوان‌ها بي‌كارند، جوان‌ها بي‌كارند، ه جوان‌ها كار بدهيد خب جوان‌ بيا برو كار توليدي كن ـ برو زارع شو، مي‌شوي؟ نه! صد نود نه ـ پس چه مي‌خواهي كار در اداره ـ و معلوم است اين به جايي نمي‌رسد ما بايد كار توليدي داشته باشيم ما بايد كار صنعتي داشته باشيم و بالاخره ما، مسئولين ما بايد براي ما كار فراهم كند. وضع برسد به اين‌جا كه كارخانه‌هاي ما تعطيل است كارگرهاي ما با آن مصائب فقر، دست و پنجه نرم مي‌كنند، بعضي اوقات هم آن اعتصاب‌ها، آن زنده‌باد و مرده‌بادها، از اين كارگر بي‌چاره بلند مي‌شود. اين از كارخانه‌هاي ما. بيا تو. بازارها همه‌اش قاچاق است. كدام مغازه‌اي است قاچاق نداشته باشد. جنس‌هاي همان كه مي‌گويد مرگ ب رتو، مي‌آوريم با قيمت بالا مي‌فروشيم يا مي‌خريم، بعد هم مي‌گوييم چرا چنين است؟ واين‌هاست كه مورد رضايت پيامبر نيست، مورد رضايت قرآن نيست، مورد رضايت ائمه‌طاهرين نيست، آقا، خانم؛ قرآن همه چيز گفته است. بگذريم از اين‌كه كپي عالم وجود است. اين مربوط به ما نيست.ان‌شاءالله آقا امام‌‌زمان بيايند، آن وقت بفهميم كه قرآن كه مي‌فرمايد «من تبيان لكل شي»ام يعني چه؟ اما به اندازه‌اي كه ما مي‌فهميم قرآن همه چيز دارد. همه چيزي به ما گفته است. و ز قرآن بايد استفاده بكنيم. از قرآن بايد برداشت بكنيم. كر فرهنگي ما قرآن را پياده كنيم در ميان مردم. يك در هزارم پياده بوشد، وضع ما غير از اين است كه الان هست و اين كار فرهنگي كه قرآن اين‌قدر روي آن پافشاري دارد. ما لنگيم ـ كار توليدي لنگيم، كار عبادي لنگيم، و بالاخره كار خدماتي لنگ‌تريم، كار توزيعي ما، يعني اين كاسب‌ها اين زارع‌ها، اين تاجرها، ببيند توزيع چه مِ‌كنند. چرا بايد چنين باشد. علي كل حال كار منقسم مي‌شود به اقسامي، همه اين اقسام بايد ما داشته باشيم كار فرهنگي بايد داشته باشيم كار عبادي بايد داشته باشد، كار توليدي بايد باشد، كار توزيعي اما صحيح، توزيع اجناس خودمان، توليدات خودمان بايد باشد از همه‌ي اين‌ها مهم‌تر كه قرآن و اسلام روي آن پافشاري دارد كار عبادي خدمت كردن به خلق خدا و الان كه اين اراذل‌واوباش توانسته‌اند داد و فرياد در خيابان بكنند براي چيه؟ يك اين‌كه اين اداري‌ها كم‌كاري، بي‌كاري، بدكاري ومردم را به زجر آورده‌اند، البته مردم نيستند الان اين هوچي‌بازي‌ها ولي علي كل حال مردم اگر تو دل‌شان را بشكافيم مي‌بينيم كه از اداره‌ها راضي نيستند. چرا؟ چون كم‌كارند، چون بي‌كارند، چون بدكارند. چون اجحاف مي‌كنند. چون تبعيض مي‌كنند. چون رشوه مي‌خورندف چرا بايد چنين باشد در حالي‌كه اين كار خدماتي بالااست. اما متأسفانه چيزي كه الان در اداره‌هاي ما كم است خدمت كردن به خلق خدا وظيفه يك اداري مي‌دانيد چيه؟ اگر يك ارباب‌رجوع آمد فوراً با يك بشاشيتي، با يك احترامي كارش را انجام دهد اگر كار مربوط به اين نيست او را رها نكند. از اين اتاق به آن اتاق از آن اتاق به آن اتاق اصلاً اتاق‌بازي و كاغذبازي نبايد باشد. حالا كارش را انجام بدهد. با يك تشكري، به جاي اين‌كه  او تشكر كند اين تشكر كند، خوشحالاز اداره بيرونش كند. اگر بگويد برو فردا بيا، همان‌جا خدا مي‌گويد لعنتبر توف ارگ بگويد كه الان ديگه دير شده پيامبراكرم مي‌گويد لعنت خدا بر تو اگر بگويد كه اين كار مربوط به من نيست، امام‌زمان مي‌گويد لعنت خدا بر تو اين‌ها روايت است، كدام ما عمل مي‌كنيم؟ بعضي اوقات كار كاغذبازي بيست اداره بايد برود، بيست اتاق بايد برود. باز هم در آخر كار درست نيست. بور يك ماه ديگه بيا برو شش ماه ديگر بيا مرحوم كليني رضوان‌الله‌تعالي‌عليه همين‌جا يك روايت نقل مي‌كند مي‌آورندش صف محشر، چشم‌ها به گودي فرو رفته، غل و زنجير شده، پيشاني‌اش نوشته شد، «آيس من روح الله» خدا او را رسوا مي‌كند. مي‌گويد اين خيانت به من كرده، خيانت به اسلام كرده، خيانت به پيامبر كرده، بعد تفسير مي‌كند. مي‌گويد اين كسي است كه مي‌توانست كار مردم را انجام بدهد نداد. در كار مردم گره انداخت. بعد از طرف خدا خطاب مي‌شود اين را در اتش جهنم بيندازيد و اين طور روايت‌ها، بيش از 100 تا روايت اين‌جوري مرحوم كليني در كافي  دارد. اگر بحارالانوار علامه مجلسي را بررسي كنيم يك كتاب مي‌شود و ثواب خدمت به خلق خدا، گناه گره انداختن در كار مسلمان‌. در كار يك نفر ولو غيرمسلمان اين را هم بگويم ولو غيرمسلمان اگر معاند نباشد، اگر محارب نباشد بايد به او هم خوبي كرد. ولو مسلمان نيست. اما محارب هم نيست، معاند هم نيست. بايد به اين هم تا مي‌توانيم خدمت بكنيم ديگه چه رسد مسلمان، چه رسد شيعه، خشنودي امام‌زمان در اين است خشنودي پيامبراكرم در اين است. خشنودي خدا در اين است. راوي مي‌گويد من گره‌اي داشتم بايد استاندارد گره را باز كند. آمدم خدمت موسي‌بن‌جعفر سلام‌الله‌عليه براياشن گفتم آقا شما به اين بنويسيد گره‌ي مرا باز كند. اقا دو كلمه نوشتند كه اين بنده‌ي خدا است و اگر گره‌اش باز شود خدا خشنود مي‌شود. مي‌گويد نامه را آوردم روي سرش گذاشت، بلند شد فوراً كارم را انجام داد بعد هم يك پولي به من داد، خيلي قضيه مفصل است مي‌گويد وقتي آمدم خدمت موسي‌بن‌جعفر و قضيه را گفتم، هر چه مي‌گفتم موسي‌بن‌جعفر برافروخته مي‌شد خوشحال مي‌شد، نشاط آقا از چهره‌ي آقا معلوم مي‌شد گفتم آقا مثل اين‌كه خيلي خوشحال شديد؟ فرمودند اگر كسي يك مسلماني را خشنود كند، اول خدا را خشنود كرده است، بعد پيامبر را بعد ما ائمه را و در مرتبه‌ي چهارم آن مسلمان را. اين كار خدماتي عالي بايد باشد يعني بايد جوري باشد كه بيايد در خانواده زن خدمت كند به شوهر ثواب جبهه دارد. مرد خدمت كند به زن ثواب جبهه دارد. زن و مرد  خدمت كنند به بچه‌ها براي اين‌كه بچه‌ها خوب درس بخوانند ثواب جبهه دارد. ثواب جبهه كه بچه‌بازي نيست. اما خدا مي‌دهد تربيت يك بچه مسلمان مثل اين‌كه جهان را انسان زنده كره باشد بايد كار كرد، حالا كار تربيت در خانه براي بچه‌ها، خدمت به زن به مرد، خدمت مرد به زن، خدمت مرد و زن به بچه‌ها براي اين‌كه بتوانند درس بخوانند همه‌ي اين‌ها بايد باشد. گفتم به قول قرآن مي‌گويد تومثل اين كره‌ي زمين چه جور اين كره‌ي زمين 16 حركت دارد و هر حركتي هم چه فايده‌هايي دارد تو هم بايد 16 حركتي باشي. بايد تلاش كوشش هم براي دنيا، هم براي آخرت، تربيت اولاد، رفاه بودن خانم براي شوهرش، شوهر براي خانمش، سير و سلوك و بالاخره از اين كارها كه گفتم.

    تنبلي بد چيزي است. مبغوض‌ترين افراد هم پيش نه خدا، پيش مردم آدمي است كه تنبل باشد، زن تنبل پيش شوهر و بچه‌هايش منفور است. مرد تنبل كم‌كم كارش مي‌رسد به اين‌جا ناگهان هروئيني از كار درآمده ناگهان فساد اخلاقش آبروي همه ار مي‌برد.

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365