جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: گریۀ صدا دار به خاطر امور دنیوی
    موضوع درس:
    شماره درس: 198
    تاريخ درس: ۱۳۹۸/۱۱/۲۰

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    السابع: تعمد البکاء المشتمل على الصوت بل وغیر المشتمل علیه على الأحوط لامور الدنیا، وأما البکاء للخوف من الله ولامور الاخرة فلا بأس به بل هو من أفضل الأعمال، والظاهر أن البکاء اضطرارا أیضا مبطل، نعم لا بأس به اذا کان سهوا، بل الأقوى عدم البأس به إذا کان لطلب أمر دنیوی من الله فیبکی تذللا له تعالى لیقضی حاجته.

    هفتم از چیزهای که نماز را باطل می­کند، گریه است. می­فرمایند این گریه صدادار باشد یا بی صدا باشد؛ اگر برای دنیا شد، این گریه نماز را باطل می­کند. مثلاً داغ دیده و در نماز یاد داغ پسرش می­افتد و یا گریۀ صدادار کند، نمازش باطل است.

    می­فرمایند اما اگر گریه برای خدا باشد، برای گناهانش و برای اینکه در مقابل خدا حال ذلت پیدا کرده، گریه کند، صدا دار باشد یا بی صدا باشد، نه تنها نمازش باطل نیست، بلکه از افضل اعمال است. بعد هم می­­فرمایند این گریه ولو دست خودش هم نباشد، یعنی نمی­خواسته گریه کند، بی صدا باشد یا باصدا باشد، باز هم نماز باطل است.

    بعد هم می­فرمایند اگر برای امر دنیوی باشد، اما از خدا حاجت می­خواهد و برای برآمدن حاجتش گریه می­کند. مثل اینکه مقروض است و گریه می­کند و از خدا می­خواهد «اللّهم أغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک». می­فرمایند باز هم نمازش باطل است.

    تمام اینها که مرحوم سیّد فرمودند دلیلی برایش ندارد بلکه قیاس کردند. به قول اهل اصول یک تنقیح مناط کردند وگفتند که فرقی بین گریه و خنده نیست و هرچه در خنده گفتیم در گریه نیز همان را می­گوییم. همینطور که ایشان فرمودند در مسئله روایت نداریم. تنقیح مناط هم یعنی قیاس گریه به خنده، قیاس است و شک داریم که آیا گریه مثل خنده است یا نه و می­گوییم نه. اولویتی که در کار نیست، تنقیح مناط هم باید مصداقی باشد که نیست؛ لذا در خنده هرچه گفتیم با روایت گفتیم و هرچه نگفتیم برای اینکه روایت نداشت، نگفتیم و دربارۀ گریه نیز همینطور است و اینکه گریه بی صدا باشد یا با صدا باشد، دلیلی بر آن نداریم، بنابراین باید بگوییم که گریه نماز را باطل نمی­کند، چه برای دنیا و چه برای آخرت، مگر اینکه ماحی صورت صلاة باشد که آن هم فرقی بین گریه و خنده و کارهای دیگر ندارد و هرچه ماحی صورت صلاة است و این را از نماز بیرون می­کند، این نماز باطل است. به معنای اینکه صدق نمی‌کند که نماز خوانده است و آن مطلب مربوط به گریه و خنده نیست، بلکه یکی از مبطلات نماز است که بعد درباره­اش صحبت می­کنیم و روایت هم داریم و اگر روایت هم نداشتیم، می­گفتیم که اگر کاری کند که عرفاً بگویند این نماز نمی­خواند، آنگاه نماز باطل است.

    در مسئلۀ خنده چند روایت داشتیم اما در مسئلۀ گریه اصلاً روایت نداریم. یک روایت أبوحنیفه است که از امام صادق «سلام­الله­علیه» نقل می­کند و تمسک مرحوم صاحب جواهر یا مرحوم سیّد بلکه شهرت روی همین روایت است و این روایت می­گوید گریه اگر برای امر دنیوی باشد، نماز را باطل می­کند.

     

    روایت 4 از باب 7 از ابواب قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 247:

    روایت مرسل است.

    ما روی أبو حَنِيفَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الْبُكَاءِ فِي الصَّلَاةِ أَ يَقْطَعُ الصَّلَاةَ فَقَالَ إِنْ بَكَي لِذِكْرِ جَنَّةٍ أَوْ نَارٍ فَذَلِكَ هُوَ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي الصَّلَاةِ وَ إِنْ كَانَ ذَكَرَ مَيِّتاً لَهُ فَصَلَاتُهُ فَاسِدَةٌ.

    ابوحنیفه می­گوید از امام صادق راجع به گریه سوال کردم. فرمودند گریه اگر برای خدا و آخرت باشد، نه تنها نماز را باطل نمی­کند بلکه از بهترین اعمال است. و اما اگر برای دنیا باشد، مثلاً برای داغ فرزندش در نماز گریه کند، نماز باطل است.

    مرحوم صاحب جواهر می­فرماید این روایت مُنجبر به عمل اصحاب است، ولو اینکه روایت مرسل است، ولو روایت ضعیف السند است، اما جبر سند به عمل اصحاب است و اصحاب چنین گفتند و ما هم طبق این روایت چنین می­گوییم.

    یک اشکال هست و اینکه روایت می­گوید گریه برای خدا طوری نیست، بلکه ثواب هم دارد. حال کسی گناه بزرگی کرده و ایستاده به نماز و یاد گناهش افتاده و بغض کرده و بلند بلند گریه می­کند و ماحی صورت صلاة شده، در اینجا نمی­توان گفت نماز صحیح است. باید ببریم آنجا که ماحی صورت صلاة نباشد، و الاّ اگر ماحی صورت صلاة شد، نماز را باطل می­کند. اما اگر ماحی صورت صلاة نباشد، گریه می­کند و اشک می­ریزد، خواه برای خدا باشد و خواه برای بنده باشد، پس چرا نماز باطل باشد. ماحی صورت صلاة نیست بلکه نماز نمی­خواهد و اشک هم می­ریزد. بعضیها هم اشکشان دست خودشان است و خوب می­توانند برای همه چیز گریه کنند. این هم درست نماز می­خواند و اشک هم می­ریزد، پس چرا نماز باطل باشد؟!

    اگر ماحی صورت صلاة باشد، خواه اشک باشد، خواه بی صدا یا با صدا باشد، نماز باطل است. اگر ماحی صورت صلاة نباشد، خواه ناخواه باصدا باشد یا بی‌صدا باشد یا اشک فقط باشد، باید بگوییم نماز صحیح است. لذا مرحوم سیّد در اینجا آنچه در خنده گفتند، به طور تفصیل اینجا نیاوردند، بلکه مجمل گفتند و رد شدند.

    عبارت اینست که:

    السابع: تعمد البکاء المشتمل على الصوت بل وغیر المشتمل علیه على الأحوط لامور الدنیا، وأما البکاء للخوف من الله ولامور الاخرة فلا بأس به بل هو من أفضل الأعمال، والظاهر أن البکاء اضطرارا أیضا مبطل، نعم لا بأس به اذا کان سهوا، بل الأقوى عدم البأس به إذا کان لطلب أمر دنیوی من الله فیبکی تذللا له تعالى لیقضی حاجته.

    خواه گریه باشد یا گریۀ با صدا یا ریختن اشک باشد و ادامه داشته باشد یا ادامه نداشته باشد، نماز را باطل می­کند. اما دلیلی برایش نداریم برای اینکه روایت می­گوید مطلقا گریه نماز را باطل می­کند اگر برای دنیا باشد، مطلقا گریه نماز را باطل نمی­کند اگر برای آخرت باشد. اما صدادار باشد، بی صدا باشد یا اشک فقط باشد، مثلاً از اول نماز تا آخر نماز بغض کرده و هم نماز می­خواند و هم گریۀ صدادار می­کند، اگر عمل به روایت کنیم. اگر بخواهیم بگوییم هرچه در خنده گفتیم، در گریه هم می­گوییم، قیاس است. اگر بخواهیم بگوییم تنقیح مناط است، باز هم قیاس است. اگر بخواهیم بگوییم اولویت است، اولویت هم نیست. بله، مشهور است اما همه گفتند «لما روی أبوحنیفه عن الصادق علیه­السلام»؛ و آنچه ابوحنیفه نقل کرده، مطلق است. می­­گوید گریه برای دنیا باشد، نماز را باطل می­کند. مثلاً نماز می­خواند و برای حوائجش مضطر می­شود و شروع می­کند اشک بریزد. می­گویند نمازش باطل است برای اینکه امر دنیاست. اما در نماز به یاد گناهش می­افتد و بلند بلند گریه می­کند و حتی نمی­تواند جلوی گریه اش را بگیرد اما چون برای آخرت است، مطلقا نماز صحیح است. یعنی اگر برای دنیا باشد، مطلقا نماز باطل است و اگر برای آخرت باشد، مطلقا نماز صحیح است. اما نمی­توان به این حرف ملتزم شد. لذا آنجاها که ماحی صورت صلاة باشد، گریه نماز را باطل می­کند، خواه برای دنیا باشد و خواه برای آخرت و آنجا که ماحی صورت صلاة نباشد و برای آخرت باشد، مطلقا چه بی صدا و چه با صدا طوری نیست اما اگر برای دنیا باشد، مطلقا نماز باطل است. یعنی کسی اشک می­ریزد و نماز می­خواند به خاطر اضطراری که پیدا کرده و مثلاً یادش می­آید که پسرش مرده و اشک می­ریزد، در اینجا چرا نماز باطل باشد؟!

    لذا وقتی در روایت برویم، از روایت فقط این را استفاده می­کنیم که گریه برای آخرت خوب است و گریه برای دنیا بد است، اما نگفتند چه گریه­ای! بی صدا یا با صدا و یا فقط اشک ریختن، و اینها در روایت نیست. لذا این فرمایش مرحوم سیّد که گریه را دو قسمت می­کند، یکی برای دنیا و یکی برای آخرت و برای آخرت مطلقا می­گوید طوری نیست، خواه مضطر باشد یا نباشد و عمداً باشد یا سهواً باشد؛ اما برای دنیا مطلقا می­گویند نماز باطل است، ولو ریختن اشک باشد.

    اگر کسی از شهرت بترسد، مرحوم سیّد طبقاً لصاحب جواهر نقل می­کند و مرحوم صاحب جواهر از صاحب مدارک و شهیدین و شیخین و امثال اینها گفتند...

    ما در خنده گفتیم خنده ولو با صدا دلیلی بر بطلان ندارد، و اگر خنده در دلش پیچید و خنده را نگاه داشت، اشکال ندارد. مرحوم سید و دیگران مثل مرحوم صاحب جواهر این را نگفته بودند. اما بالاخره سه چهار روایت داشتیم. اما در گریه اصلاً روایت نداریم و اگر بگوییم این روایت ابوحنیفه مُنجبر به عمل اصحاب است، این دو قسم می­کند. یک: گریه برای دنیا مطلقا نماز را باطل می­کند، اضطرار باشد یا نباشد، با صدا باشد یا نباشد. و اما اگر برای آخرت باشد، نماز را باطل نمی­کند بلکه بر فضیلت نماز می­افزاید، فرق نمی­کند با صدا باشد یا بی صدا باشد و در پیچانده باشد و جلوی گریه را گرفته باشد و یا صورتش تغییر کرده باشد. اینها مناط نیست بلکه مناط دنیا و آخرت است. اگر برای دنیا باشد، مطلقا باطل است و اگر برای آخرت باشد، مطلقا صحیح است. و اما روایت ندارد که اگر با صدا باشد چه می­شود.

    اما علی کل حال مرحوم سید مقداری از روایت خنده و مقداری از روایت ابوحنیفه جمع کردند و فرمودند اگر گریه با صدا باشد و برای دنیا باشد، نماز را باطل می­کند؛ خواه ادامه داشته باشد یا نه. اما اگر برای خدا باشد، ولو اینکه خیلی هم باشد، مضطر هم باشد و نتواند جلویش را بگیرد، نماز صحیح است و به افضیلت نماز می­افزاید. لذا همین جا که به افضلیت نماز می­افزاید، اگر از صورت نماز بیرون برود، آیا باز نماز صحیح است یا نه؟! باید بگوییم نه، برای اینکه عبارت داریم که نهمین از چیزهایی که نماز را باطل می­کند، اینست که انسان را از نماز بیرون ببرد و محو صورت نماز باشد. این برای دنیا یا برای آخرت و برای هرچه باشد، باید بگوییم نماز باطل است، اما مرحوم سید نه تنها می­گویند نماز باطل است بلکه می­گویند نماز صحیح است و از افضل اعمال هم هست. علی کل حالٍ مرحوم سید ماحی صورت صلاة را نیاورده و صدادار را آورده است اما اگر مثل قهقهه زیاد باشد، می­گوید نماز صحیح است اگر برای خدا باشد در حالی که مسلّم است که قهقهه موجب فساد است، برای اینکه انسان را از صورت نماز بیرون می­برد. گریه باشد همین است و خنده هم باشد، همین است.

    و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365