جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: وجود طمأنینه بعد از رکوع
    موضوع درس:
    شماره درس: 146
    تاريخ درس: ۱۳۹۸/۸/۱۸

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    الخامس: الطمأنينة حال القيام بعد الرفع، فتركها عمدا مبطل للصلاة.

    دربارۀ شرایط رکوع صحبت کردیم. شرط پنجم اینکه باید بایستد، بعد از آنکه بدن آرام شد، به سجده رود؛ و اما هنوز بدن آرام نشده، به سجده رود، می­فرمایند اگر عمداً باشد، نماز باطل است.

    دربارۀ رکوع که این پنج شرط را ایشان فرمودند، صحبت کردیم و مسئله هم مسئله مبتلابه است و در میان عوام مردم خیلی واقع می­شود. معمولاً کسانی که با عجله نماز می­خوانند، شرایط رکوع و شرایط سجده را آنطور که باید به جا بیاورند، به جا نمی‌آورند؛ لذا در این پنج شرطی که مرحوم سیّد فرمودند، علاوه بر اینکه اجماع داشتیم و علاوه بر اینکه روایت داشتیم، یک مسئلۀ معتنابه در فقه و رساله­های عملیۀ ماست. در این باره مرحوم سیّد همینطور که مباحثه کردیم، روی مسئله جزمی ندارند. شاید علتش اینست که اگر بخواهند بگویند اگر کسی هنوز ایستادنش تمام نشده، به سجده برگردد یا هنوز ذکرش را نگفته، به سجده برگردد، نمازش باطل است؛ آنگاه مبتلا می­شوند با عموم مردم که نماز درست نمی­خوانند. نمازی که پنج شرط در رکوع دارد و نمازی که دوازده شرط در سجده دارد، معمولاً مراعات نمی­کنند. اگر بخواهند بگویند این نمازها باطل است، اولاً دردسر عجیبی پیدا می­شود و نماز خیلی­ها باطل می­شود. زیرا عوام مردم بد نماز می­خوانند. هرچه اصرار به جوانها می­کنیم و هرچه جدی در رساله­ها می‌نویسند، اما عوام مردم بلکه خواص مردم، آن طمأنینه و استقراری که باید در ذکرها و ایستادن­ها مراعات شود، مراعات نمی­کنند. پس اگر بخواهند بگویند نماز همۀ آنها باطل است و قضا و اعاده دارد، مشکل می­شود؛ لذا مباحثه کردیم که مرحوم سیّد در همین شرایط رکوع، گاهی می­فرمایند عمداً، گاهی می­فرمایند اگر سهواً باشد یا عذراً باشد، طوری نیست. گاهی هم در جهل مقصرش می­فرمایند نماز باطل است و گاهی هم می­فرمایند «و فی جاهل المقصر اشکالٌ». همه به خاطر همین است که اگر بخواهند بگویند شرایط باید مراعات شود و اگر مراعات نشد، نماز باطل است، حتی اگر صورت ضرورت شد، مثلاً کسی او را تکان داد، باز ذکر را اعاده کند. این را در رساله­ها می­نویسند و مرحوم سیّد نیز در اینجا می­فرمایند، اما وقتی به صورت سهو و جهل و عذر برسند، در آن می‌مانند.

    مسئله اینست که:

    الطمأنينة حال القيام بعد الرفع، فتركها عمدا مبطل للصلاة.

    وقتی ذکر رکوع را در آرامش گفت، باید بایستد و استقرار بعد از رفع مراعات شود؛ اگر بدن مستقر نشود، و به مجردی که بلند می­شود به سجده برگردد؛ اگر عمداً باشد، نماز باطل است. معنایش اینست که اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً باشد، طوری نیست. و بالاخره معنایش اینست که اگر این استقرار، عمدی باشد، نماز باطل است و اما اگر عمدی نباشد، نماز باطل نیست. این با فرمایشات قبلشان منافات دارد، برای اینکه این صورت عمد را در دو جا از پنج مورد فرمودند و الاّ در غیر این دو جا، مطلقا فرمودند استقرار در حال ذکر و استقرار در حال ایستادن مراعات شود و اگر مراعات نشد، نماز باطل است. آقایان نیز تمسک کردند به روایتی که پیغمبر اکرم فرمودند باید بایستد و بدن آرام باشد و الاّ «لاصلاة له»؛ لذا مثلاً مرحوم صاحب جواهر، خیلی اینطرف و آنطرف می­زنند برای اینکه این صورت عمد را بردارند؛ اما مرحوم شیخ طوسی «رضوان­الله­تعالی­علیه» ادعای اجماع می­کند و می­فرماید که رکوع، رکن است، پس این پنج شرط هم رکن است و اگر نیاید، عمداً باشد یا سهواً یا جهلاً یا غفلتاً یا عذراً باشد، نماز باطل است. مرحوم صاحب جواهر حرف مرحوم شیخ طوسی و یک نفر دیگر از قدماء را نقل می­کند اما از قضیه می­گذرد؛ که اگر این فرمایش مرحوم شیخ طوسی درست باشد بر اینکه رکوع، رکن است؛ پس اگر خودش نیاید، نماز مطلقا باطل است. همچنین اگر شروطش هم نیاید، نماز مطلقا باطل است. این در میان اصحاب مشهور شده است.

    اگر یادتان باشد، ما در مباحثۀ قبل، مرحوم شیخ طوسی را رد می­کردیم و می­گفتیم رکوع، رکن است؛ اما اجزاء رکوع، رُکن نیست. مثلاً اگر کسی یادش رفت ذکر رکوع را بگوید و به رکوع رفت و آرامش بدن پیدا کرد اما ذکر رکوع را نگفت و بلند شد و استقرار پیدا کرد و به سجده رفت و آنوقت یادش آمد که ذکر رکوع را نگفته، مسلّم نمازش صحیح است. لذا  طمأنینه در ذکر و طمأنینه در قیام، شرط رکوع است و خود رُکن نیست. وقتی رُکن نباشد، پس حرف شیخ طوسی درست نیست. مرحوم شیخ طوسی می‌فرمایند اگر کسی نایستاده برگشت به سجده، نماز باطل است؛ برای اینکه رُکن نماز رکوع است و آن را نیاورده، پس نماز باطل است. به شیخ طوسی می­گوییم رُکن نماز را آورده بلکه ذکرش را نیاورده است. رُکن نماز را آورده بلکه طمأنینه­اش را نیاورده است و کسانی که می­گویند پنج رکن در نماز داریم، که نیت و رکوع و سجده است و نه اجزاء و شرایطش؛ بلکه اجزاء و شرایط رکن، جزء رکن نیست. پس حرف شیخ طوسی درست نیست و اینکه مرحوم صاحب جواهر در آن ماندند و همینطور از مسئله گذشتند. به شیخ طوسی عرض می­کنیم اگر اصل رکوع آمد و شرایط نیامد، رکن آمده، حال ایا نماز باطل است یا نه؟! بنابراین باید روی این حرف بزنیم. وقتی چنین باشد، خواه ناخواه باید بگوییم یک دلیل معتنابه برای دو سه تا از شرایطی که مرحوم سید در اینجا آوردند، نداریم. وقتی دلیل نداشتیم، خواه ناخواه اگر عمداً نیامد، نماز باطل است، اما اگر سهواً یا عذراً یا غفلتاً یا جهلاً نیامد، رُفع مالایعلمون می­گوید نماز باطل نیست. اگر بتوانیم این حرف را درست کنیم، هم این مشکل فقها را حل کردیم و هم مشکل مردم را. مثلاً خیلی از مردم وقتی نماز می­خوانند، مراعات سجده و رکوع را نمی­کنند، یا مراعات دوازده شرط در سجده و این پنج شرط در رکوع را نمی­کنند و با عجله نماز را تا آخر می­خوانند؛ چنانچه خیلی از شرایط و من جمله وقف به حرکت و وصل به سکون را دارند و کسانی که می­گویند واجب است، می­گوییم اگر عمداً به جا نیاورد، بله، اما اگر غفلتاً یا سهواً یا جهلاً شد، چرا باطل باشد. گفتم اگر کسی سهواً ذکر رکوع را نگفت، همه می­گویند نمازش صحیح است؛ برای اینکه ذکر رکوع، غیر رکوع است. آنچه رکن است، صرف آن انحناء است و اما مابقی رکوع به واسطۀ آن متحقق نمی­شود. مثلاً در سجده دوازده شرط داریم که یکی اینست که باید پیشانی و کف دست روی زمین باشد، حال یادش رفت و یا مسئله را نمی­دانست و کف دست را روی زمین نگذاشت، ما می­گوییم نماز صحیح است؛ برای اینکه آنچه رکن است، آمده و اما جزء رکن نیامده و جزء رکن، رُکن نیست؛ بنابراین رکن را آورده و شرط و جزئش را نیاورده است؛ اگر عمداً باشد، نماز باطل است و اما اگر سهواً یا جهلاً یا غفلتاً یا عذراً یا جاهل مقصر یا جاهل قاصر باشد، نماز صحیح است.

    چیزی که حرف مرا تأئید می­کنید، اینست که مثلاً کسی در حال پیری آمده تا توبه کند. گناه هرچه بزرگ و گناه هرچه فراوان باشد، به او می­گویند توبۀ تو قبول است. یأس از رحمت خدا در حد کفر است. می­آیند روی دیون و می­گویند توبه­ات قبول است اما دیونت را اگر نداری، المفلس فی امان الله و اما اگر داری، دیونت را باید ادا کنی. اگر نمازهایت را نخواندی و نمی­توانی، هیچ و اگر می­توانی به مرور زمان نمازهایت را بخوان و اگر هم مردی طوری نیست. اما در این توبه، در میان فقهاء نداریم کسی را که بگوید این نمازهای جوانیت که رکوع و سجده داشته اما شرایط رکوع و سجده را نداشته، قضا کن. همین مقدار که می­گوید نماز خواندم، قبول است و توبۀ او هم قبول است. حال اگر بگویید باید قضا کند، می­گوییم در صورت عمدش قضا کن اما صورت جهل و غفلت و سهو و عذرش به چه دلیل قضا شود! رفع مالایعلمون را برای همین گذاشتند که رفع مالایعلمون چکشی باشد برای ما که در جایی که دلیل نداریم به آن تمسک کنیم و بگوییم نمازش صحیح است، اگر نماز باطل خوانده باشد، اما در صورت جهلاً یا عذراً یا غفلتاً یا نسیاناً؛ و اما اگر عمداً باشد، نماز باطل است.

    مرحوم سید این قید عمداً را آورده است و خصوصیت به طمأنینۀ بعد رفع هم ندارد؛ پس این قید عمداً برای هر پنج مورد است. در بعضیها عمداً را آورده و در بعضها نیاورده و از جمله جاهایی که عمد را آورده، اینجاست. بنابراین اینطور می­گوئیم که:

    الخامس: الطمأنينة حال القيام بعد الرفع، فتركها عمدا مبطل للصلاة.

    معنایش اینطور می­شود که «فترکها سهواً، فترکها جهلاً، فترکها عذراً، فترکها نسیاناً لا تبطل الصلاة».

    در رساله­ها هم باید بگویند که «فترکها مطلقا تبطل الصلاة» مرحوم شیخ طوسی هم می­گویند «لأنه رکن» و ترک رکن موجب بطلان صلاة است. اما اگر حرف مرا بزنید، حرف شیخ طوسی رد می­شود؛ اینکه این رکن نیست بلکه جزء رکن است. رفع مالایعلمون را برای همین گذاشتند که «عمداً» را در اینجا بیاوریم و بگوییم اگر غیرعمد شد، نماز باطل نیست؛ سهواً باشد یا جهلاً یا عذراً باشد یا نحو ذلک.

    صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365