جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: احکام مساجد
    موضوع درس:
    شماره درس: 80
    تاريخ درس: ۱۳۹۸/۱/۱۹

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    دیروز عرض کردم مرحوم سید «رضوان­الله­تعالی­علیه» طرداًللباب چیزهایی درباره مساجد فرمودند. اول چیزی که فرمودند و دیگران هم فرمودند، اینست که مسجد را نمی­شود طلاکاری کرد. حال یا گنبد طلا یا گلدستۀ طلا، و بالاخره دربارۀ تزئینهایی که برای حرمهای مطهر است، صحبت نکردند؛ اما دربارۀ مسجد فرمودند که طلاکاری کردن مسجد حرام است. بعد هم دیگران گفتند نه، کاشیکاری هم نمی­شود. بعضیها گفتند مطلقا و بعضیها گفتند اگر شکل آدمی باشد. ادلّه­ای هم برای این ذکر فرمودند. مثلاً اگر مطالعه کرده باشید، صاحب جواهر فرمودند که این از مظاهر دنیاست و در مسجد نباید از مظاهر دنیا به کار گرفته شود. به عبارت دیگر تجمل است و منافات با مسجد دارد. دلیل دومی که صاحب جواهر می­آورد، می­فرماید اسراف است و اسراف حرام است (إنّ الله لا یحبّ المسرفین).

    بعضیها گفتند اسراف نه بلکه بالاتر بگو تبذیر است و (إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ). بعضیها هم گفتند این بدعت است و بدعت حرام است. برای اینکه چیزی است که تازه درآمده و در زمان پیغمبر اکرم نبوده و مسجد پیغمبر اکرم از اینگونه چیزها نداشته و ما بخواهیم سر از خود این کار را بکنیم، بدعت است. بعضیها هم گفتند که روایت داریم اما سند، سند عامی است و بیهقی روایت را از رسول گرامی نقل کرده است که پیغمبر اکرم فرموده است: «من أشراط الساعة زخرفة المساجد»، یکی از علامات دورۀ آخرالزمان همین است که مساجدشان را طلاکاری و تجملی می­کنند. این ادلّه­ها هیچکدام دلالت ندارد و خیال نمی­کنم صاحب جواهر که این ادلّه را در اینجا آورده، قبول داشته باشد و بگوید تجمل­گرایی جایز نیست و اسراف است و مطلق اسراف و تبذیر حرام است و یا بدعت است و مطلق بدعت حرام است و روایت هم گفته علامت آخر زمان است. اینها دلیل نیست برای اینکه ما فتوا دهیم و بگوییم «یحرم الزخرف فی المساجد».

    مرحوم صاحب جواهر دل خوش کردند به اجماع و گفتند در مسئله اجماع هست که طلاکاری و نقشه کاری در مسجد حرام است، و علی کل حالٍ سریع از مسئله گذشتند، اما این هم هست که سنّی­ها که هیچکدام از اینها را قبول ندارند و نهی می­کنند که باید نباشد و اگر جرئت داشتند، حرم مطهر رسول گرامی را خراب کرده بودند. در وقتی که حرمهای مطهر اهل بیت در بقیع را خراب کردند و رفتند سراغ قبر مطهر پیغمبر اکرم، اما از ایرانیها ترسیدند و دست برداشتند و الان هم می­گویند گنبد حسابی و رواق و صحن حسابی نباشد. اما شیعه در همۀ اینها غیر از مسجد می­گوید شعائر اسلام است (وَمَنْ يُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإنَّها مِن تَقْوي القلوب). ما زنده­ایم به حرم امام حسین، ما زنده­ایم به تشریفات در حرم مطهر امام رضا، اما همین شیعه راجع به طلاکاری در مسجد نبوده است. اینکه گنبد مسجدی طلا شود و یا خود مسجد تجمل­گرائی شود، معمولاً نبوده است. تزیّنها بوده، مثل مساجدی که الان داریم از طلاکاری خیلی بالاتر است. یعنی مثلاً از نظر ارزش باستان شناسی، گنبد مسجد امام به ده گنبد طلاکاری بیشتر ارزش دارد. اما اینطور نبوده که گنبد مسجدی طلا شود و الان هم نیست. مثلاً کسانی که مسجد امام را درست کردند با آن همه تشریفات، که زیر نظر مراجع و علما هم بوده، گنبد آن را طلا نکردند و یا گنبد مسجد شیخ لطف الله از طلا نیست، اما تجمل­گرائی یعنی کاشیکاری یا فرشهای مرغوب در مساجد هست و این را نهی نمی­کنند بلکه ترغیب می­کنند و بعضی اوقات اجازه می­دهند، اما راجع به گنبد اجازه نمی­دهند. لذا این مسئله، مسئلۀ بغرنجی شده است که اگر در روایتها برویم، ناتمام است و در سیره هم نیمه­تمام است. راجع به گنبد رسم نداشته و ندارند، اما در تزیّنش که خیلی بالاتر از طلاست، رسم داشته و دارند.

    دیروز می­گفتم که آیا می­توان اینها را موردی درست کنیم، و بگوییم روایت که نداریم و اما اجماعی که هست و آنچه در فقه ما آمده با آنچه در کار مردم آمده، تفاوت دارد. راجع به طلاکاری هیچوقت رسم نبوده و الان هم اجازه نمی­دهند. اما بالاتر از طلاکاری را اجازه دادند و تزین و تجمل­گرائی را به عنوان شعائر اسلام اجازه داده و می­دهند. بگوییم همۀ اینها موردی است و اگر روی سیرۀ متشرعه رویم یا مقداری بالاتر روی فتاوا رویم، خواهیم دید که مسجد شیخ لطف الله درست شده است. اما همین مسجد شیخ لطف الله یا مسجد امام طلاکاری ندارد، اما راجع به گنبد حضرت معصومه «سلام­الله­علیها» چند سال قبل زیر نظر مراجع طلای آن را عوض کردند، چه رسد به گنبدهای ائمۀ طاهرین و حرمها و مخصوصاً ضریح مطهر خیلی از طلاکاری بالاتر است. اما مردم با جان و دل راضی هستند که نان شب نخورند و کمکی به مرقد مطهر بکنند.

    دیروز حرف اصولی زدم برای اینکه در اصول و در رجال آمده و بعضی اوقات روایتها موردی است و وقتی مورد شد، دلالت ندارد و باید ببینیم که مورد چه می­گوید. گاهی مورد تازه تایید می­شود و گاهی مورد قدیمی تحریم می­شود و به قول امروزیها از مُد می­افتد. فاضلی می­گفت برگشت حرف شما به این جملۀ حضرت امام است. حضرت امام «رضوان­الله­تعالی­علیه» با ابتکار تازه­ای این جمله را دارند که زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در فقه ماست. لذا فقه ما باید بتواند دنیا را اداره کند، لذا باید بعضی چیزها که مثلاً در آن زمان اسراف و تبذیر بوده و حالا نه تنها اسراف و تبذیر نیست، بلکه از شعائر اسلام است. لذا روایت نداریم و اگر روایت داشتیم و موردی بود، باز همین را می­گفتیم. معنای روایت موردی که در اصول و علم رجال آمده، اینست که بعضی اوقات موضوعی هست که حکم روی آن است و بعضی اوقات آن موضوع سالبه به انتفاء موضوع می­شود و موضوع دیگری می­آید و آن موضوع، حکم دیگری می­طلبد. پس در اصول اسمش را روایات موردی گذاشتند، یعنی موارد در فقه ما گاهی موضوعی زنده می­شود و حکم پیدا می­کند، حکم حرمت و حکم حلیّت و حکم وجوب و حکم کراهت. گاهی هم تبدیل می­شود. حکمی که حرام است، می­رود و سالبه به انتفاء موضوع می­شود. وقتی چنین شد، می­طلبد حکم دیگری یا موضوع دیگری را؛ و حضرت امام می­فرمایند زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در فقه ماست.

    معنای (خُذوا زینَتَکم عند کلّ مسجد) اینست که کسی که می­خواهد به مسجد رود باید خود را تمیز کند و لباسش بو ندهد و عطر بزند. مثل امام دوم که وقتی می­خواستند به مسجد روند، مثل دامادی بود که می­خواست به حجله رود. اما کسی (خُذوا زینتکم عند کلّ مسجد) را معنا نکرده به اینکه گنبد مسجد را از طلا کنید.

     

    فصل فی بعض أحکام المسجد‏

    ‏‏الأوّل: یحرم زخرفته، أی ‌تزیینه بالذهب، بل الأحوط ترک نقشه بالصور‏.

    صور در اینجا آدم نیست بلکه نقشه کاری است. الان مساجد طلاکاری نیست اما گنبد کاشیکاری یا شبستان کاشیکاری دارد.

    الثانی: لا یجوز بیعه ولا بیع آلاته و إن صار خرابا ولم تبق آثار مسجدیته، ولا إدخاله فی الملک ولا فی الطریق، و لا یخرج عن المسجدیة أبدا، ویبقى الاحکام من حرمة تنجیسه  ووجوب احترامه وتصرف آلاته فی تعمیره، وإن لم یکن معمر تصرف فی مسجد آخر، وإن لم یمکن الانتفاع بها أصلا یجوزبیعها وصرف القیمة فی تعمیره أو تعمیر مسجد آخر.

    این الان خیلی فراوان است که مسجد را در خیابان می­اندازند. اگر بشود باید نکنند، اما اگر مسجد در معرض باشد و این خیابان لازم باشد، مسجد را خراب می­کنند. حال باید پول حسابی برای زمین و بنای این مسجد بگیرند. یا مسجد دیگری بسازند و یا اینکه خرج تعمیر مسجد دیگری کنند.

    بعضی اوقات این مسئله جلو می­آید که مسجدی هست که در معرض خیابان نیست اما این مسجد خیلی قدیمی شده و می­خواهند این مسجد را خراب کنند و از نو بسازند. آیا می­شود یا نه؟ اول مرحوم سیّد می­گویند نه و بعد بالاخره می­گویند که می­شود. مسجد را خراب می­کنند به شرط اینکه اول پول این مسجد را در بانک بگذارند و بعد مسجدی بهتر بسازند. اگر در شرف خرابی باشد، این کار می­شود اما اگر در شرف خرابی نباشد، در میان فقها اختلاف است و بعضی اجازه می­دهند به قاعدۀ تبدیل احسن. می­گویند قاعدۀ تبدیل احسن علاوه بر اینکه امر عقلائی است، امر شرعی هم هست و می­شود مسجد را تبدیل به احسن کنند. مثلاً شبستانش خیلی قدیمی است و یا فرشها قدیمی است و خود مسجد یا فرشها را تبدیل به احسن می­کنند و البته اجازۀ حاکم می­خواهد. حاکم شرع اجازۀ فروش می­دهد و مسجد فرش نو پیدا می­کند. راجع به خود مسجد هم برایشان سخت است اما به طور کلی می­گویند. به عنوان مثال مسجدی در محله هست که خیلی قیمت پیدا کرده و یا باستان شناسی شده است اما مسجد کوچک و قدیمی است و می­خواهند این مسجد را بفروشند و مسجد بزرگی بسازند که مردم در رفاه باشند. قاعدۀ تبدیل به احسن می­گوید این کار می­شود، اما خیلی از علما اشکال می­کنند.

    قضیه باستان شناسی که الان در اصفهان ما اتفاق می­افتد که صاحب خانه، خانه ندارد و در خانۀ او را به عنوان باستان شناسی بستند و نه از او می­خرند و نه اجازۀ فروش می­دهند. این کار زشتی است و در اصفهان ما خیلی فراوان است. ما می­گوییم این حرفها مربوط به شما نیست بلکه مربوط به حاکم شرع است و شما نظارت کنید و باستان شناسی کنید.  اینجا بحث ما راجع به مسجد است که اول می­فرمایند که مسجد را نمی­شود فروخت، اما اگر زمینه پیدا شود و فقیه ببیند که صلاح در اینست که این مسجد را از این محل به قیمت بالایی بفروشند و یا صاحب آن خانه را خانه دار کنند، می­تواند این کار را بکند.

    صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365