جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: مکان نمازگزار باید ثابت باشد
    موضوع درس:
    شماره درس: 75
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    الثانی: من شروط المکان کونه قارا، فلا یجوز الصلاة علی الدابة أو الأرجوحة أو فی السفینة و نحوها مما یفوت معه استقرار المصلّی نعم، مع الاضطرار- و لو لضیق الوقت عن الخروج من السفینة مثلا- لا مانع، و یجب علیه حینئذ مراعاة الاستقبال و الاستقرار بقدر الإمکان، فیدور حیثما دارت الدابة أو السفینة.

    مرحوم سیّد در اینجا ده شرط برای مکان مصلّی ذکر فرمودند. شرط مهمی که مفصل دربارۀ آن صحبت کردند، اینست که مکان مصلی باید مباح باشد و غصبی نباشد. در این باره هم تبعا از مرحوم سیّد، مفصل صحبت کردیم.

    در شرط دوم می­فرماید مکان مصلی باید ثابت باشد و قرار داشته باشد. بنابراین نماز خواندن روی حیوان مثل الاغ و اسب و غیره، یا روی دوچرخه یا در اتومبیل و کشتی و امثال اینها جایز نیست، مگر اینکه چاره­ای نداشته باشد و با اضطرار، رفع ما اضطروا الیه، بگوید اگر در اتومبیل هستی و نمی­شود آن را نگاه داری، همینطور که روی صندلی نشستی اذکار نماز را از اول تا آخر بخوان. اگر می­توانی سجده کنی روی صندلی یا روی مهری که در جیب داری و اگر نمی­توانی با ایما و اشاره نماز را بخوان و نماز صحیح است. سابقاً هم دو سه مرتبه تکرار این مسئله را کردند که بعضی اوقات می­گفتند با ایما و اشاره و بعضی اوقات می­فرمودند اگر می­توانی با رکوع و سجده.

    حال شرط دوم اینست که مکان مصلّی باید ثابت باشد، اما اگر بخواهد در اتومبیل نماز بخواند، چون ثابت نیست، نماز باطل است. یا اگر بخواهد در کشتی یا هواپیما نماز بخواند، اگر مضطر باشد، نماز بخواند و اگر مضطر نباشد، باید صبر کند از هواپیما یا ماشین بیرون بیاید و نماز بخواند.

    چیزی که باید به آن توجه داشته باشیم، اینست که این شرط دوم، شرط مکان نمازگزار نیست، بلکه شرط مصلّی است. لذا هواپیما رو به قبله می­رود و حرکت هم ندارد. این هم می­تواند وضو بگیرد و درست نماز بخواند. اگر شرایط نمازگزار را به جا بیاورد، هواپیما یا کشتی رو به قبله برود، نماز بخواند، نماز او صحیح است؛ درحالی که مکان صد فرسخ رفته است و قار بالذات نبوده و این آقا هم با این هواپیما رفته و قار بالعرض بوده، نماز او صحیح است.

    مرحوم سیّد «رضوان­الله­تعالی­علیه» در شرط چهارم یک جمله دارند که دلالت می­کند بر عرض من. می­فرمایند که: «فقار المکان لیس بشیء بل مناط قرار المصلّی.».

    به مرحوم سیّد می­گوییم اگر مناط، قرار مصلی است، این هم قرار داشته است و هواپیما رفته است. و اما در ده دقیقه­ای که نماز خوانده، بدنش قرار داشته و مثل این است که روی زمین نماز خوانده است. رکوع و سجده و غیره را هم به جا آورده و فقط مکان نمازگزار یعنی هواپیما در حرکت بوده است. اگر چنین باشد، این شرط دوم مربوط به مکان مصلی نیست، بلکه مربوط به آنجاست که کسی روی چیزی که قرار ندارد، نماز بخواند، درحالی که ایستاده است، ماشین بالا و پایین می­رود و این هم به واسطۀ مکان بالا و پایین می­رود و بدن قرار دارد. و اگر بگوییم قرار در مکان مصلی شرط است، پس باید باشد. بنابراین شرط دوم، شرط مکان مصلی نیست، بلکه صفت به حال متعلق موصوف است. یعنی بدن باید قرار داشته باشد، و اما مکان خواه قرار داشته باشد یا قرار نداشته باشد. درحقیقت مرحوم سیّد باید بفرماید مکان نمازگزار باید مباح باشد و اما تمام ده شرط آن مربوط به مکان مصلی نیست. و نباید مرحوم سیّد فرموده باشند: الثانی: من شروط المکان کونه قارا، بلکه باید فرموده باشند: الثانی من شروط المصلّی أن یکون قارا. و اما مکان مصلی خواه قار باشد یا قار نباشد. به این می­گویند صفت به حال متعلق موصوف.

    بحث امروز و فردا ان شاء الله راجع به همین ده فرع است که هیچکدام از اینها از شرایط مکان مصلّی نیست. مرحوم سیّد فرمودند و محشین بر عروه امضا کردند و در رساله­ها هم آمده که مکان نمازگزار ده شرط دارد. اول اینکه باید مباح باشد و این صفت به حال خود موصوف است. الثانی: باید مکان مصلی قرار داشته باشد. در اینجا می­گوییم اینطور نیست، بلکه بدن مصلّی باید قرار داشته باشد. بنابراین یک دفعه صد فرسخ حرکت می­کند و بدن آرام است. یک دفعه هم اصلا حرکت نمی­کند اما بدن قرار ندارد، مثل اینکه روی زمینی نماز بخواند که بالا و پایین می­رود. بنابراین مکان خواه قرار داشته باشد یا قرار نداشته باشد، مثل اینکه در کشتی یا هواپیماست و صد فرسخ می­رود و این بدون اینکه بدنش حرکت کند، نماز می­خواند و رکوع و سجده می­کند و نمازش درست است درحالی که مکان قار نبوده است.

    الثالث: أن لا یکون معرضا لعدم إمکان الإتمام و التزلزل فی البقاء إلی آخر الصلاة کالصلاة فی الزحام المعرض لإبطال صلاته و کذا فی معرض الریح أو المطر الشدید أو نحوها- فمع عدم الاطمئنان بإمکان الإتمام لا یجوز الشروع فیها علی الأحوط. نعم، لا یضر مجرد احتمال عروض المبطل.

    در جمعیتی است که جمعیت او را به این طرف و آن طرف هُل می­دهند. این در این جمعیت نمی­تواند نماز بخواند. شرطش اینست که مکانی باشد که این مکان در معرض تزلزل نباشد، و اما اگر در معرض تزلزل شد، مثلاً باران شدیدی گرفته و باد شدیدی می­وزد و این در معرض اینست که نتواند نماز را تمام کند.

    در این شرط نیز اولاً اگر بتواند تمام کند، چرا باطل باشد! در وسط باران تند یا در وسط باد خیلی تند، یا در وسط برفها ایستاده و نماز می­خواند. در معرض این هم هست که مثلاً باران یا برف نگذارد یا باد او را تکان دهد، و اما می­ایستد و نماز می­خواند و نماز را تمام می­کند. درحالی که در معرض این بوده که بیفتد یا در معرض این بوده که جمعیت او را ببرند، اما استقامت می­کند و نماز را از اول تا آخر بدون اینکه تکان بخورد و بدون اینکه قرارش از بین برود، نماز می­خواند و نماز تمام می­شود. اگر او را هُل دهند و بیفتد و اگر باران و برف در وسط نماز او را منصرف کند، بگویید نماز باطل است و اما اگر بتواند تا آخر ببرد، چرا نماز باطل باشد؟!

    بعضیها گفتند جزم در نیت ندارند. و در نماز جزم به نیت شرط است. اگر یادتان باشد، دربارۀ نیت صحبت کردیم و از کسانی که می­گفت جزم در نیت لازم نیست، مرحوم سیّد «رضوان­الله­تعالی­علیه» بود که می­فرمود جزم در نیت لازم نیست و اگر احتمال بدهد که در وسط، نمازش باطل می­شود، اگر باطل نشد، هیچ و اگر باطل شد، دوباره نماز می­خواند و اما دلیلی بر جزم در نیت نداریم.

    اگر یادتان باشد، سابقاً همین را می­گفتیم و محشین بر عروه و من جمله خود مرحوم سیّد می­فرمودند جزم در نیت لازم نیست. در اینجا بعضی طرفداری از مرحوم سید کردند و گفتند اگر در معرض بُطلان باشد، جزم در نیت ندارد و نمازش باطل است. می­گوییم جزم در نیت لازم نیست و نماز را تمام کند و اگر توانست در معرض باد و باران نماز را تمام کند، نماز درست است و الاّ نه.

    و اما عمده، همان اشکال قبلی است که در اینجا می­آید و اینست که این شرط مکان نمازگزار نیست بلکه شرط خود مصلی است. یعنی خود مصلی اگر در معرض چیزی مثل باد تند یا برف و باران تند یا رفت و آمد تند، واقع شود و نماز بخواند، نمازش درست است و اگر او را انداختند، نمازش باطل است؛ و اما ربطی به مکان نمازگزار ندارد. لذا شرط مکان نمازگزار نیست بلکه شرط مصلی است و هیچ ربطی به مکان مصلی ندارد.

    شرط سوم اینست: أن لا یکون معرضا لعدم إمکان الإتمام و التزلزل فی البقاء إلی آخر الصلاة کالصلاة فی الزحام المعرض لإبطال صلاته و کذا فی معرض الریح أو المطر الشدید أو نحوها- فمع عدم الاطمئنان بإمکان الإتمام لا یجوز الشروع فیها علی الأحوط. نعم، لا یضر مجرد احتمال عروض المبطل.

     همۀ اینها مربوط به نماز و مصلی است و مکان نمازگزار این شرط را ندارد. لذا صفت به حال متعلق موصوف است و نباید بگوییم که سوم چیز از شرایط مکان مصلی اینست، بلکه مصلی باید در معرض خطر نباشد و اما مکان هیچ ربطی به معرضیت این آقا ندارد. لذا اگر بگوییم شرط مکان نماز است، اینطور نیست بلکه شرط مصلی است؛ برای اینکه جزم در نیت ندارد. جوابش هم اینست که جزم در نیت لازم نیست، بنابراین طوری نیست.

    الرابع: أن لا یکون مما یحرم البقاء فیه کما بین الصفین من القتال، أو تحت السقف، أو الحائط المنهدم، أو فی المسبعة أو نحو ذلک- مما هو محلّ للخطر علی النفس.

    مثلاً در پیش دیوار شکسته یا زیر سقف در شرُف خرابی می­ایستد و نماز می­خواند. مکان نمازگزار باید سقف شکسته و دیوار شکسته و بالاخره مورد خطر نباشد.

    مثلاً در جبهه است و تیر مثل باران می­بارد و این در وسط جبهه نماز بخواند.

    اولاً چرا نمازش باطل است! بفرمایید ایستادن زیر سقفی که می­خواهد خراب شود یا پیش دیواری که می­خواهد خراب شود، حرام است پس نماز خواندن در آنجا هم حرام است. این ربطی به نماز ندارد بلکه کارش کار حرامی است و مثل نگاه کردن به نامحرم است. به او می­گویند صلّ و می­گویند پهلوی دیوار شکسته نباش. هیچکدام ربطی به هم ندارد. اگر کسی بگوید ایستادن پیش دیوار شکسته و نماز خواندن حرام است. اما نهی در نماز و نهی در عبادت نیست و حتی اجتماع امر و نهی هم نیست و دو شیء مقارن است و هیچکدام ربطی به هم ندارد. لذا این فسادی که مرحوم سیّد می­گویند با مبنای خودشان که قائلند که اگر دو مقارن، یکی واجب و یکی حرام در نماز واقع شد، نماز درست است، روی مبنای خودشان باید بگویند اینجا هم نماز درست است.

    ثانیاً این شرط مکان نمازگزار نیست. یشترط مکان نمازگزار جایی باشد که در معرض خرابی نباشد، نیست بلکه شرط مکان نیست بلکه شرط مصلی است و مصلی باید در آنجا که در معرض خطر است، نایستد و نماز بخواند. لذا باز صفت متعلق به صفت است و متعلق به موصوف نیست وبه عبارت دیگر این شرط چهارم هم شرط مکان نمازگزار نیست.

    ایشان ده شرط فرمودند و چهار مورد آن را گفتیم و شش مورد دیگر را ان شاء الله فردا می­گوییم. اما شما باید مطالعه کنید و از طرفداری مرحوم سیّد و طرفداری محشین بر عروه درست کنید که مکان نمازگزار ده شرط دارد. ما می­گوییم مکان نمازگزار یک شرط دارد و آن اباحه است و اما مابقی مربوط به مکان نمازگزار نیست.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365