جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: پوشش بدن زن در نماز
    موضوع درس: وجوب پوشش بدن زن از نامحرم
    شماره درس: 45
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۱۰/۲۳

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    بحث دربارۀ این مسئله بود که مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرموده بودند نگاه کردن مرد به زن و نگاه کردن زن به مرد، اگر شهوتی در کار نباشد و احتمال مفسده در کار نباشد، اشکال ندارد  و می‌توانند به صورت یکدیگر نگاه کنند. اما اگر احتمال مفسده هست و اگر با تلذّذ و شهوت باشد، نه تنها جایز نیست بلکه محارم یکدیگر هم نمی‌توانند این کار را بکنند. مثلاً العیاذبالله برادر بخواهد با تلذّذ به صورت خواهرش و یا خواهر با احتمال مفسده و ریبه، به صورت برادرش نگاه کند، در اینجا فرمودند این نمی‌شود. اما اگر بدون تلذّذ و بدون مفسده باشد، نگاه کردن به وجه و کفین یکدیگر، اشکال ندارد.

    ما دو سه روزی در این باره صحبت کردیم و نتوانستیم دلیلی برای حرف مرحوم سید بیاوریم. از نظر قرآن آیاتی خواندیم و از نظر روایت نیز سه چهار روایت خواندیم و به واسطۀ‌ آن آیات و روایات نتوانستیم «جواز النظر الی الوجه و الکفین» را به دست بیاوریم.

    آیه اینست:

    (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذٰلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ‌*‌ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) ﴿النور، 30ـ 31﴾

    معمولاً گفتند دلالت آیه خوب است، برای اینکه جایز نیست که به صورت زن نامحرم نگاه کنیم و زن نیز باید صورتش را از نامحرم بپوشاند؛ اما انصراف دارد به نگاه حرام. لذا گفتند:‌ (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) یعنی «عن ینظر الیهنّ حراماً». و (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ) حراماً. و اما اگر حرام نباشد، نگاه کردن به وجه و کفین اشکال ندارد.

    اولاً باید اثبات کنیم که این انصراف از کجا پیدا شده و بعد هم اگر انصراف باشد، باید سایر بدن را هم بگوید. برای اینکه آیه می‌فرماید مرد به زن نگاه نکند، برای اینکه آن نگاه کم کم منجر به بی‌عفتی می‌شود. زن نیز نگاه به مرد نکند، برای اینکه آن نگاه کم کم منجر به بی‌عفتی می‌شود. باید بگوییم اگر نگاه حلال باشد، نگاه به موی سر و سینه و زیر گلو و همۀ اینها جایز است و اگر انصراف نباشد و حرام باشد، صورت و سینه و زیر گلو و بالای مچ و امثال اینها را هم می‌گیرد. لذا برای اینکه از آیه دست برنداریم و انصراف را نگوییم، باید بگوییم آیۀ شریفه دلالت دارد بر اینکه زن و مرد نمی‌توانند به صورت یکدیگر نگاه کنند. اگر انصراف به حرام باشد، هم صورت و هم سر و زیر گلو را می‌گیرد. بنابراین ما می‌گوییم که انصراف ندارد و انصراف در جایی می‌آید که بگوید با آب وضو بگیر و بگوییم گلاب هم آب است و بگوید گلاب انصراف دارد از آب و آب انصراف دارد از گلاب.

    بنابراین نه روایت روی «نظراً حراما» هست و نه آیۀ دیگر دارد که «نظراً حراما». اول می‌گوید صورت را بپوشان (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ... *وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ)؛ لذا آیه (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) می‌گوید زینت را نمی‌گیرد، پس باید بگوییم اینکه وجه و کفین، انصراف به حرام دارد از کجا آمده است. اگر بخواهید انصراف را بگویید باید لفظ کوتاه باشد از اینکه معنا را بگیرد. به این انصراف می‌گویند. و اما اگر لفظ کوتاه نباشد که معنا را بگیرد، انصرافی در کار نیست. آیه می‌فرماید زن و مرد هر دو باید به صورت یکدیگر نگاه نکنند و بعد می‌فرماید زن و مرد باید زینتشان را به یکدیگر نشان ندهند و بعد می‌فرمایند (إلا ما ظَهَرَ مِنها)‌ که معنا کردیم به چادر و لباس. لذا ما نمی‌فهمیم که چرا انصراف به حرام دارد. علی کل حالٍ‌ ما نمی‌فهمیم که این آیه انصراف به نگاه حرام داشته باشد. آنگاه ظاهر آیۀ شریفه می‌فرماید که تو باید نگاه نکنی و او هم باید نگاه نکند و این نگاه‌هاست که منجر به حرام می‌شود. حال اگرروایتی پیدا کردید که یا تفسیر آیه کند و بگوید (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ أی حراماً)، و اما اینکه ما بگوییم (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ حراماً) انصراف به حرمت دارد، درست نیست و انصرافی در کار نیست. آنگاه می‌فرماید به صورت نمی‌شود نگاه کرد و بعد هم می‌فرماید به زینت نیز نمی‌شود نگاه کرد. برای اینکه تأکید روی تأکید باشد، در همین آیه می‌فرماید: (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) و (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا).

    حال اگر کسی انصراف بفهمد، بگوییم دلالت آیۀ شریفه خوب است. کسانی که می‌گویند نگاه کردن به وجه و کفین جایز است، می‌گویند آیه انصراف دارد و وجه و کفین را نمی‌گیرد و (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) یعنی نگاه شهوت‌آمیز.

    و اما آیۀ جلباب در سورۀ احزاب است و آیۀ بسیار عالیست و دلالت هم بسیار عالیست.

    (یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَینَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً) ﴿الأحزاب‏، 59﴾

    یا رسول الله! به همه، به زنهای خودت و به دخترهایت و به غریبه‌ها بگو چادر سر کنید و با این چادر رو بگیرید. برای اینکه اگر چادر باشد و روگرفتن باشد، طمعکار دنبال شما راه نمی‌افتد و شما را اذیت نمی‌کند. و چادر شما و روگرفتن شما علامت عفت شما در پیش بی‌عفتهاست. (ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ)، شناخته می‌شوید در میان مردم و در مقابل بی‌ادبها، به عفت و آنگاه دنبال شما راه نمی‌افتند و سر به سر شما نمی‌گذارند.

    آیۀ شریفه از نظر دلالت بسیار خوب است.

    (یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ)؛ معلوم می‌شود که در آن زمانها مسلمانها چادر سر می‌کردند. جلباب را همه به چادر معنا کردند.

    در آیۀ نور مقنعه را گفته که (وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ)، مقنعه سر کنید و سر و گردن و زیر گلو را با مقنعه بپوشانید.

    از اینجا معلوم می‌شود که در آن زمان هم مقنعه و هم چادر در میان زنهای مسلمان بوده است. برای مقنعه گفت (وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ). مقنعه هم حسابی زیر گردن و گلو را بپوشاند. در اینجا هم می‌فرماید با چادر رو بگیرید و این علامت عفت است.

    بعضیها گفتند معنای (یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ)، اینست که چادر را ول نکن تا باد در آن بیفتد و علامت بی‌عفتی باشد؛ لذا چادر را نزدیک بدن کن. اما اگر ما باشیم و بخواهیم آیه را معنا کنیم، آیۀ شریفه می‌فرماید خانم در مقابل نامحرم مقنعه می‌خواهد برای اینکه موی سر و زیر گلو و سینه پوشیده شود و چادر می‌خواهد برای اینکه صورتش پوشیده شود.

    آیه اینست:

    (یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).

    لذا (یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ) شأن نزول هم دارد که لاابالی‌ها اذیت می‌کردند و آیۀ شریفه آمد و طُنطراق عجیبی به کسانی که سربه سر زنهای عفیف می‌گذاشتند گفتند اگر دست برندارید همۀ شما را تبعید می‌کنیم.

    آنچه از این آیات و روایات می‌فهمیم، اینست که زن باید در مقابل نامحرم چادر داشته باشد و باید در مقابل نامحرم رویش را بگیرد. همۀ آیۀ غض دلالت دارد و انصرافی در کار نیست و همین آیۀ جلباب دلالت دارد و دلالت هر دو خوب است و اگر غیر از این معنا کنیم، تأویل است و عرف پسند نیست، و عرف می‌گوید آیۀ غض دلالت دارد بر اینکه باید به یکدیگر نگاه نکنید و آیۀ جلباب هم می‌گوید صورت را با چادر بپوشان، برای اینکه عفت تو معلوم شود.

    مسئلۀ دیگری هست که در زمان ما اگر ضرورتی در کار باشد، چاره‌ای نیست. مثلاً می‌خواهد دخترش را به دانشگاه بفرستد و باید اختلاط بین زن و مرد نباشد. ما خیلی کار کردیم و اتفاقا راجع به دانشگاه آزاد در حومۀ اصفهان، دو دانشگاه یکی برای دخترها و یکی برای پسرها شد و اتفاقا معدل خوبی درآورد اما ادامه ندادند و الان اختلاط دختر و پسر چه اوضاعی در دانشگاه درست کرده است. حال مراد اینجاست که اگر حرجی در کار باشد، بگوییم و اما اگر قاعدۀ ثانوی نباشد، قاعدۀ اولی اقتضاء می‌کند که زن باید صورت و دستها و روی پاهایش را از نامحرم بپوشاند؛ شهوت در کار باشد یا نباشد و احتمال مفسده در کار باشد یا نباشد.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365