جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: شک در مراعات دخول وقت
    موضوع درس: اگر کسی در حین نماز یا بعد از نماز، در مراعات دخول وقت شک بکند
    شماره درس: 22
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۹/۱۹

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    فصل فی احکام الاوقات

    مسئله 6:

    إذا شك بعد الدخول فی الصلاة فی أنه راعى الوقت وأحرز دخوله أم لا فإن كان حین شكه عالماً بالدخول فلا یبعد الحكم بالصحة، وإلا وجبت الإعادة بعد الاحراز.

    أما الصورة الأولی مرّ الکلام بالصحة، و أما الصورة‌الثانیه فلا وجه للصحّة بعد احراز وقوع صلاته قبل الوقت.

    در وسط نماز شک کرد که آیا مراعات دخول وقت کرده یا نه. در اینجا باید احراز کند که وقت داخل شده و نمی‌داند احراز وقت را کرد و وارد شد و یا همینطور وارد شد.

    می‌فرمایند اگر این عالم باشد به اینکه احراز وقت کرده است؛ مسئله‌اش گذشت و گفتیم نماز او صحیح است. عالم به اینست که وقت داخل شده و وارد نماز شد، و شک کرد که آیا داخل وقت شده یا نه، قاعدۀ تجاوز می‌گوید داخل در وقت شدی. استصحاب هم می‌گوید داخل وقت شدی، اما استصحاب این اشکال را پیدا می‌کند که شک ساری می‌شود. یعنی شک ما سرایت می‌کند به یقین ما و نمی‌دانیم قبل از نماز چه خبرها بوده است، اما قاعدۀ تجاوز یا قاعدۀ فراغ که معمولاً و اصطلاحاً باید بگوییم قاعدۀ تجاوز. برای اینکه قاعدۀ‌ تجاوز با قاعدۀ فراغ اینست که اگر از عملی فارق شده باشد و شک کند، قاعدۀ فراغ می‌گوید آن عمل درست است و اما اگر در جزئی از اجزاء شک کند و از آن جزء گذشته باشد، قاعدۀ تجاوز می‌گوید اعتنا نکن. لذا فرق بین قاعدۀ تجاوز و قاعدۀ فراغ اینست که قاعدۀ تجاوز در اجزاست و قاعدۀ فراغ در کل و در عمل است.

    مانحن فیه باید بگوییم قاعدۀ تجاوز، اما اگر مطالعه کرده باشید، نمی‌دانم چرا در کلمات گفتند نماز درست است به قاعدۀ فراغ. شاید مرادشان این باشد که جای نیت قبل صلاة بود و در صلاة جای نیت نیست، پس قاعدۀ ‌فراغ است، ولی خلاف اصطلاح است. قاعده اقتضاء می‌کند که بگوییم قاعدۀ تجاوز، و قاعدۀ تجاوز به ما می‌گوید که وقت را مراعات کردی.

    مسئله اینست که:

    إذا شك بعد الدخول فی الصلاة فی أنه راعى الوقت وأحرز دخوله أم لا فإن كان حین شكه عالماً بالدخول فلا یبعد الحكم بالصحة،

    مثل اینست که در سجده است و شک می‌کند آیا رکوع کرده یا نه، در اینجا قاعدۀ تجاوز می‌گوید، گذشته گذشته است و بگو درست است. در اینجا هم می‌داند وقت داخل شده اما نمی‌داند وقتی وارد نماز شد، دخول وقت بوده یا نه، باید بگوییم که نماز درست است و بگوییم وقت داخل شده است. لذا نمی‌دانیم چرا مرحوم سید فرمودند «فلایبعد»، برای اینکه نماز درست است و قاعدۀ تجاوز داریم.

    همچنین اگر به رکوع رفت و نمی‌داند حمد و سوره خواند یا نه، قاعدۀ تجاوز می‌گوید خوانده است. از اول نماز تا آخر نماز، اگر از اجزا گذشته باشی و شک کنی که گذشته را به جا آوردی یا نه، باید بگوییم گذشته را به جا آوردی. علی کل حال تا اینجا درست است.

    وإلا وجبت الإعادة بعد الاحراز.

    و اما اگر نمی‌داند که وضع قبلش چطور است. در صورت اول «فإن كان حین شكه عالماً بالدخول فلا یبعد الحكم بالصحة، وإلا وجبت الإعادة بعد الاحراز»؛ و الان نمی‌داند که آیا وقت داخل شده یا نه، بنابراین در اینجا چه باید گفت؟!

    نمی‌داند که الان وقت داخل شده یا نه و نماز می‌خواند. قبل از نماز هم نمی‌داند آیا وقت داخل بوده یا نه؛ قاعدۀ تجاوز در اینجا ندارد. مسئله برمی‌گردد به اینکه الان نمی‌داند آیا این نمازش در وقت بوده یا نه،و باید بگوییم نماز باطل است.

    و أما الصورة‌ الثانیه فلا وجه للصحّة بعد احراز وقوع صلاته قبل الوقت.

    نماز باطل است، برای اینکه احراز نکرده که در وقت هست یا در وقت نیست.

    مسئله از نظر قاعدۀ تجاوز عالیست و از نظر استصحاب هم صورت دوم عالیست، و اینست که وارد در نماز است و می‌داند که وقت داخل است و نمی‌داند قبلاً‌وقت داخل بوده یا نه، در این صورت نماز صحیح است. و اما اگر وارد نماز است و نمی‌داند الان وقت داخل هست یا نه، و قبل از اینکه وارد نماز شود نمی‌داند که وقت داخل است یا نه، در اینجا باید احراز وقت کند و وقتی نمی‌تواند احراز وقت کند، نماز باطل است.

     

    مسئله 7:

    إذا شك بعد الفراغ من الصلاة فی أنها وقعت فی الوقت أو لا فإن علم عدم الالتفات إلى الوقت حین الشروع وجبت الإعادة، وإن علم أنه كان ملتفتاً ومراعیاً له ومع ذلك شك فی أنه كان داخلاً أم لا بنى على الصحة، وكذا إن كان شاكا فی أنه كان ملتفتا أم لا، هذا كله إذا كان حین الشك عالما بالدخول، وإلا لا یحكم بالصحة مطلقاً ولا تجری قاعدة الفراغ، لانه لا یجوز له حین الشك الشروع فی الصلاة فكیف یحكم بصحة ما مضى مع هذه الحالة.

    مسئلۀ قبل قاعدۀ تجاوز بود و در اینجا مسئلۀ فراغ است.

    مسئله اینست که اگر همینطور نماز خوانده و الان نمی‌داند نمازش را در وقت خوانده یا نه، در اینجا قاعدۀ فراغ ندارد. زیرا قاعدۀ فراغ آنجاست که بداند که این عمل را درست به جا آورده، و این اصلاً نمی‌داند این نماز را در وقت خوانده یا نه. قاعدۀ فراغ ندارد، برای اینکه قاعدۀ فراغ آنست که حین الشک بداند که چه کرده است.

    مثل کسی است که نماز ظهرش را خوانده و نمی‌داند وضو برای نماز ظهرش گرفت یا نه، قاعدۀ فراغ می‌گوید نماز درست است، اما وقتی می‌خواهی نماز عصر بخوانی، باید وضو بگیری. همینطور که آنجا قاعدۀ فراغ دارد، در اینجا هم قاعدۀ فراغ دارد، و می‌دانسته است که باید نماز را در وقت بخواند و باید متوجه باشد، اما به خصوص این نماز را نمی‌داند در وقت خوانده یا نه،‌ و این مثل آنجاست که نمی‌داند نماز را با وضو خوانده یا نه، قاعدۀ فراغ دارد.

    نمی‌داند که آیا ملتفت بوده یا نه و نماز را خوانده و الان نمی‌داند در وقت خوانده یا نه. ایشان می‌فرمایند قاعدۀ فراغ ندارد. مثل کسی که نماز ظهر را خوانده و نمی‌داند وضو گرفت یا نه، در اینجا نماز ظهرش درست است و برای نماز عصرش باید وضو بگیرد؛ مانحن فیه نیز همین است.  

    صورت اول پایه ندارد و صورت دوم هم پایه و قاعدۀ فراغ دارد. اما صورت سوم «وإن علم أنه كان ملتفتاً ومراعیاً له ومع ذلك شك فی أنه كان داخلاً أم لا بنى على الصحة، وكذا إن كان شاكا فی أنه كان ملتفتا أم لا». یعنی الان نمی‌داند که ملتفت بوده یا نه و غفلتاً به نماز ایستاده است. الان می‌داند در وقت داخل شده اما نمی‌داند آیا وقت را مراعات کرده یا نه و مثل آنجاست که نمی‌داند وضو گرفته یا نه. در همان جا که نمی‌داند وضو گرفته یا نه، نمازش درست است و برای نماز عصر باید وضو بگیرد و اگر هر دو نماز را خوانده، هیچکدام اعاده ندارد. و اما اگر نداند التفات داشته یا نه، مرحوم سید در اینجا می‌فرمایند این هم قاعدۀ فراغ دارد. لذا نمی‌تواند بگوید که من قبل از نماز متوجه بودم. اگر بتواند بگوید من متوجه بودم، پس درست به جا آوردم، درست است و اما اگر نداند که متوجه بوده یا نه، پایه ندارد و نمی‌توان این را درست کرد. اما مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در اینجا می‌گویند این را هم با قاعدۀ فراغ می‌توان درست کرد. تقریباً یک تهافت در کلام مرحوم سید بین مسئلۀ 6 و مسئلۀ 7 دیده می‌شود.

    در مسئلۀ 6 می‌فرمودند اگر ملتفت نباشد، قاعدۀ فراغ ندارد و ما گفتیم که دارد. در مسئلۀ 7 می‌فرمایند اگر ملتفت نباشد، قاعدۀ فراغ دارد.

    وكذا إن كان شاكا فی أنه كان ملتفتا...

    مثل اینست که کسی نماز ظهر را خواند و شک کرد که آیا وضو دارد یا نه. در اینجا دو قسم است. یکی اینکه ملتفت است که باید وضو بگیرد و یکی غافل است از اینکه باید وضو بگیرد. هر دو قاعدۀ ‌فراغ دارد. اما مرحوم سید در مسئلۀ 6 می‌فرمودند اگر شک داشته باشد، شک پایه ندارد و قاعدۀ فراغ ندارد. پس مسئلۀ 7 درست است و اینکه «وإن علم أنه كان ملتفتاً ومراعیاً له ومع ذلك شك فی أنه كان داخلاً أم لا بنى على الصحة». این همین است که در مسئلۀ قبل گفتیم و به مرحوم سید ایراد کردیم و محشین بر عروه هم به مرحوم سید ایراد می‌کنند و می‌گویند قاعدۀ فراغ اینست که نمی‌داند عملی که کرده است، درست انجام داده یا نه. قاعدۀ فراغ می‌گوید عمل را درست به جا آوردی. نمی‌داند جزء را درست به جا آورده یا نه، قاعدۀ تجاوز می‌گوید جزء را به جا آوردی. فرق هم نمی‌کند بین اینکه یقین به خصوصیات داشته باشد یا یقین به خصوصیات نداشته باشد. «کل عمل مضی عنه فی الأجزاء» و به قول روایت در حینی که آن عمل را به جا می‌آوری، اذکر بودی و بگو درست است. در قاعدۀ فراغ هم می‌فرماید فارغ از عمل شدی، پس بگو عمل را درست به جا آوردم. خواه ملتفت باشی یا ملتفت نباشی؛ یعنی شک تو در حال التفات باشد یا در حال عدم التفات باشد.  

    بنابراین این شخص الان نمی‌داند ملتفت بوده یا نه و یا اینکه از اول می‌داند و ایستاده به نماز و اما التفات به این حرفها نداشته که باید وضو بگیرد. مثل خیلی از ما که التفات به جزئیات قبل نداریم و التفات به کلیات قبل نداریم اما هم قاعدۀ تجاوز جاری می‌کنیم و هم قاعدۀ فراغ. این فرمایش مرحوم سید در اینجا خیلی خوب است که: «وإن علم أنه كان ملتفتاً ومراعیاً له ومع ذلك شك فی أنه كان داخلاً أم لا بنى على الصحة، وكذا إن كان شاكا فی أنه كان ملتفتا أم لا».

     

    مسئله 8:

    یجب الترتیب بین الظهرین بتقدیم الظهر وبین العشاءین بتقدیم المغرب، فلو عكس عمداً بطل، وكذا لو كان جاهلا بالحكم، وأما لو شرع فی الثانیة قبل الأولى غافلا أو معتقدا لإتیانها عدل بعد التذكر إن كان محل العدول باقیا وإن كان فی الوقت المختص بالأولى على الأقوى كما مر لكن الأحوط الإعادة فی هذه الصورة، وإن تذكر بعد الفراغ صح وبنى على أنها الأولى فی متساوی العدد كالظهرین تماماً أو قصراً وإن كان فی الوقت المختص على الأقوى، وقد مر أن الأحوط أن یأتی بأربع ركعات أو ركعتین بقصد ما فی الذمة، وأما فی غیر المتساوی كما إذا أتى بالعشاء قبل المغرب وتذكر بعد الفراغ فیحكم بالصحة ویأتی بالأُولى وإن وقع العشاء فی الوقت المختص بالمغرب لكن الأحوط فی هذه الصورة الإعادة.

    اینجا از جاهایی است که مرحوم سید جازم شدند که جهل مقصر معذور است. اگر یادتان باشد راجع به جهل موضوعی گفتند «فمحل اشکال» اما الان محل اشکال را ندارد و می‌فرمایند: «یجب الترتیب بین الظهرین بتقدیم الظهر وبین العشاءین بتقدیم المغرب، فلو عكس عمداً بطل، وكذا لو كان جاهلا بالحكم» و جاهل به حکم را با عامد یکی کردند و ما می‌گوییم «یجب الترتیب بین الظهرین بتقدیم الظهر وبین العشاءین بتقدیم المغرب، فلو عكس عمداً بطل، وكذا لو كان جاهلا لم یکن بفساد».

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365