جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: خمس در زمان غیبت
    موضوع درس: خمس در زمان غیبت باید در اختیار مجتهد جامع الشرایط قرار گیرد
    شماره درس: 58
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۲/۱۹

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    مسئله 7:

    النصف من الخمس الذی للإمام علیه السلام أمره فی زمان الغیبة راجع ‏ ‏إلی نائبه؛و هو المجتهد الجامع للشرائط، فلا بدّ من الإیصال إلیه أو الدفع إلی ‏ ‏المستحقّین بإذنه، والأحوط له ‏الاقتصار علی السادة ما دام لم یکفهم النصف ‏ ‏الآخر، و أمّا النصف الآخر الذی للأصناف الثلاثة فیجوز للمالک دفعه إلیهم بنفسه ‏ ‏لکنّ الأحوط ‏فیه أیضاً الدفع إلی المجتهد أو بإذنه؛ لأنّه أعرف بمواقعه ‏ ‏والمرجّحات التی ینبغی ملاحظتها.‏

    این حرف مرحوم سید، حرف مشهور در میان اصحاب است، چه قدماء و چه متأخرین. الآن هم محشین بر عروه فرمایش مرحوم سید را امضا کرده‌اند که آیۀ (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)، دلالت می‌کند بر اینکه فعلاً نصف خمس از نائب امام زمان و مجتهد جامع‌الشرایط است و نصف دیگر هم از سادات است. نصفی که از مجتهد است، باید به مجتهد بدهد و نصف دیگر را خودش می‌تواند به سادات بدهد. این قول الان مشهور در عروه و محشین در عروه است.

    در این مسئله تقریباً ده قول دیده می‌شود،‌ و بعضی از این اقوال به اندازه‌ای ضعیف است که اصلاً قابل گفتن نیست، چه رسد به نسبت دادن به شخص بزرگ. اما مثل مرحوم صاحب جواهر، این 9 قول را در جواهر آورده‌اند و مقررین عروه و همچنین کتابهای استدلالهای فقهی نیز این اقوال را آوردند.

    قول مشهور از قدماء و متأخرین همین است که عبارت مرحوم سید را خواندم و الان هم عبارت عروه را خواندم و محشین بر عروه نیز همین را فرمودند.

    قول دوم که مشهور در میان أخباریین است و روایات صحیح‌السند و ظاهرالدلاله هم روی آن هست و گفتند ائمۀ طاهرین «سلام‌الله‌علیهم» همۀ خمس را بخشیدند و اسمش را اباحۀ خمس گذاشته‌اند. اگر یادتان باشد دربارۀ اباحۀ خمس صحبت کردیم و از روایات استفاده کردیم که اباحۀ خمس موردی است. امام صادق «سلام‌الله‌علیه»‌ در مورد خاصی صلاح دانستند که خمس را ببخشند. اما ردّ این قول اباحه اینست که این بخشش موردی است. لذا امام صادق «سلام‌الله‌علیه» این کار را کردند و اما امام موسی کاظم خمس می‌گرفتند. می‌دانید که بعد از امام کاظم «سلام‌الله‌علیه» دو مذهب پیدا شد. یکی مذهب واقفی و یکی هم مذهب فطحی. و همه می‌گویند این دو مذهب در اثر این بود که دو نفر وکیل امام هفتم بودند و خمس در پیش اینها فراوان بود و برای اینکه به حضرت رضا ندهند، منکر امامت حضرت رضا شدند و کم کم یک دین واقفی و خرافی پیدا شد. و اما می‌‌دانید که امام عسکری «سلام‌الله‌علیه» وکلایی مخصوصاً در قم داشتند. قضیۀ سعد بن عبدالله که می‌گوید من چهل مسئله داشتم و می‌خواستم از امام سوال کنم و احمد بن اسحاق که وکیل امام عسکری بودند، من را به سرّ من رای بردند و آنجا برایم تشرّف پیدا شد و خدمت آقا امام زمان رسیدم. آقا امام عسکری صد و شصت کیسۀ خمس داشتند. احمد بن اسحاق آورده بود و جواب می‌خواست. آقا به امام زمان که بچه بودند، گفتند خوب و بد اینها را از هم جدا کن و اسماء آن را بگو و رسیدش را بده. یا اینکه آقا امام زمان در هفتاد و چهار سال غیبت صغری، خیلی وکیل داشتند. در ایران ما وکلایی داشتند و الان در رجال ما یکی از چیزهایی که موجب توثیق شده، اینست که مثلاً می‌گویند قاسم بن علای همدانی موثق است لکونه من وُکلا الناحیه. آقا امام زمان وکیل داشتند و سهم امام می‌گرفتند و خدمت امام زمان می‌بردند و اجازۀ مصرف می‌گرفتند تا اینکه غیبت کبری شد. مرحوم کلینی و صدوق و شیخ روایت نقل کردند که در زمان غیبت کبری هرچه از من است،‌ به مجتهد جامع‌الشرایط دادم. «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة أحادیثنا فانهم حجتی علیکم و أنا حجة الله». بنابراین این روایات صحیح‌السند و ظاهرالدلاله که امام صادق گاهی خمس را بخشیده‌اند، مثل آنجاست که مجتهد جامع‌الشرایط ببیند یک نفر بیچاره است و خمس بدهکار است و نمی‌تواند بدهد و صلاح می‌داند در اینکه خمس را به او ببخشد. مجتهد جامع‌الشرایط با صلاحیتش خمس را می‌بخشد. زمان امام صادق نیز اینطور بود، لذا در بعضی روایات می‌فرماید انصاف نیست در وضع فعلی که من از شیعیانم خمس بگیرم؛ لذا روایات اباحه، روایات موردی است و نباید به آن اعتنا کرد.

    قول سوم در مسئله اینست که گفتند خمس هست، اما مجهول‌المالک است، برای اینکه مالکش امام زمان است و ما دسترسی به امام زمان نداریم و مثل اینست که مالی پیش شما باشد و دسترسی به صاحبش نداشته باشید و مجهول‌المالک است و شما می‌توانید صدقه دهید و این خمس هم مجهول‌المالک است و شما می‌توانید صدقه بدهید. جوابش اینست که آقا امام زمان گرچه به وجود مقدّسشان دسترسی نیست، اما نائبشان یعنی مجتهد جامع‌الشرایط هست و باید خمس را به نائبشان داد. لذا اگر کسی مجهول‌المالک را بگوید، فرق نمی‌کند بین اینکه اصلاً‌معلوم نباشد و یا دسترسی به او نداشته باشیم. ولی آنکه خمس از اوست و دسترسی هم به او نداریم اما دسترسی به نایبش داریم و آن نایب می‌تواند هرکاری که امام زمان می‌کند، انجام دهد. من وقتی ولایت فقیه می‌نوشتم بیست و پنج نفر از بزرگان نظیر شیخ طوسیها و مفیدها و صدوق‌ها و محقّق‌ها و نظیر علاّمه‌ها و نظیر شهیدها، در کتابهایشان موجود است که مجتهد جامع‌الشرایط از طرف امام زمان نیابت عام دارد و کار او کار امام زمان است و امام زمان هم کارهایش که مربوط به ولایت است به مجتهد جامع‌الشرایط داده است.

    من نمی‌دانم این قول هست یا نه، نسبت می‌دهند به بعضی قول چهارم که گفتند خمس از امام زمان است و باید دست به دست بگردد تا به امام زمان برسد، لذا می‌گویند این مجتهد که خمس را می‌‌گیرد به مجتهد دیگر بدهد و وصیت کند این مال امام زمان است و دیگران هم وصیت کنند تا امام زمان ظهور کند و خمس را به ایشان بدهند. معلوم است که نگفتن این حرف خیلی بهتر از گفتن آنست. لاأقل بگوییم خمس مثل زکات است و باید به فقرا داد و بهترین راهش فقرای سادات است و اما اینکه دست به دست بگردانیم و یا اینکه نسبت دادند به بعضی که باید خمس را دفن کنیم تا وقتی امام زمان آمد از زیر خاک پیدا کنیم. نگفتن این حرفها بهتر است. ولو اینکه به بعضی از بزرگان نسبت داده شده ولی من یقین دارم آن بزرگ این حرفها را نزده و این کارها را نکرده است. علی کل حال مرحوم صاحب جواهر یا دیگران این دو قول را هم نقل کردند.

    قول دیگری که قابل گفتن است، اینست که گفتند همۀ آن از سادات است. برای اینکه آیۀ شریفه می‌فرماید که مالک خمس امام زمان است و مصرف آن سادات است و آقا امام زمان که نیستند، بنابراین مصرف هست و همۀ آن را باید به سادات داد. لذا گفتند طبق آیۀ (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)، مرحوم سید می‌فرمایند: النصف من الخمس الذی للإمام علیه السلام أمره فی زمان الغیبة راجع ‏ ‏إلی نائبه. گفتند دسترسی به او نداریم،‌و لذی القربی و الیتامی و المساکین وابن السبیل مصرف است، بنابراین مصرفش را داریم، پس همۀ خمس از سادات است. نسبت می‌دهند به یکی از علمای اصفهان که این کار را می‌کرد و هرچه به او می‌دادند نه تنها خود مصرف نمی‌کرد بلکه به دیگران هم نمی‌داد و به سادات می‌داد خواه طلبه باشد یا طلبه نباشد. اما آیۀ شریفه را اینطور معنا کردیم که (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)، خدا و پیغمبر و ولایت است. خدا تشریفات است، پیامبر و هرچه از نظر حکومت هست از ولایت است، پس نصف آن مختص به امام زمان است. همین که مرحوم سید الان در اینجا می‌فرمایند و آنچه از امام زمان است از نائب امام زمان است و نائب امام زمان مسلّم پیش قدما و متأخرین، مجتهد جامع الشرایط است. آنگاه (وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)‌ لام ندارد و دلیل بر مصرف است و معنایش اینطور می‌شود که زکات برای سادات حرام است و در عوض مجتهد جامع‌الشرایط باید سادات را اداره کند.

    قولی که این چند روز دربارۀ آن صحبت کردیم، این بود که گفتیم خمس مربوط به ادارۀ حکومت است. مسلّم پیغمبر اکرم در زمان خودشان و ائمۀ طاهرین و بعد از آن مجتهد جامع‌الشرایط می‌خواهد حکومت اسلامی کند و حکومت اسلامی خرج و مخارج دارد، خدا به او گفته است حق حکومت تو خمس است. باید صرف کنی در هرچه صلاح اسلام عزیز است. این رسم پیغمبر بوده است که در هرچه صلاح می‌دانسته، مصرف می‌کرده است. چند روز قبل می‌گفتم در بیت‌المال که دست امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» بود، همه چیز بود. زکات بود، خمس بود، مظالم و استفاده‌های جنگی بود و امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» بیت المال را خرج می‌کردند در آنچه صلاح می‌دانستند. آن وقت نه قضیه حوزه بود و نه قضیه فقرا و سادات بود و در هرچه صلاح می‌دانستند خرج می‌کردند. لذا اگر یادتان باشد، گفتم به مثل عقیل که برادرشان بوده و محتاج بوده اما وقتی زیادتر از دیگران می‌خواسته، زیادتر به او نداده به اندازه‌ای که عقیل قهر کرد و نزد معاویه رفت. امیرالمؤمنین نمی‌گذاشتند بیت المال بماند و هفته به هفته بیت‌المال را خرج می‌کرد و من جمله از مخارجش عمران و آبادی بود. روایتش را خواندیم که امیرالمؤمنین در خطبۀ نماز جمعه در کوفه فرمودند ای مردم من از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج، همۀ شما را در رفاه کردم. حتی برای شما آب هم از فرات آوردم. همۀ اینها از بیت‌المال و من جمله از خمس بوده است. لذا بهترین راهها فعلاً اینست که مجتهد جامع الشرایط این خمس را صرف حوزه‌ها کند که رضایت امام زمان هم در آن است. حوزه‌های علمیه است که تشیع را تا اینجا آورده است. نسل بعد از نسلی تا الان تشیع به واسطۀ حوزه‌های علمیه آمده است. دشمن در هر زمانی توجه به این مطلب داشت که اگر حوزه‌ها نباشد، تشیع نیست. لذا تا می‌توانست به حوزه‌ها ضربه می‌زد. به قول استاد بزرگوار ما آقای بروجردی که می‌فرمود من یقین دارم که صرف همۀ خمس برای حوزه‌های علمیه صرف خانۀ امام زمان است و خانه‌ای که اگر صرف نکنیم، خراب می‌شود. بنابراین تا می‌توانیم حوزه‌های علمیه را ترویج و تقویت کنیم.

    روی این عرض ما این قول پیدا می‌شود که خمس فعلاً مختص به نائب عام امام زمان است و همینطور که امام زمان خمس را در هرچه صلاح می‌دانستند و هرچه صلاح اسلام عزیز بود، صرف می‌کردند، مجتهد جامع الشرایط هم می‌توانست خمس را صرف کند د هرچه که بداند رضایت امام زمان در آن است. لذا مثل آقای بروجردی می‌فرمودند خمس برای مجتهد جامع الشرایط است برای اینکه می‌دانیم مصرف او رضایت امام زمان است و مال امام زمان را می‌توانیم در جایی که راضی است، مصرف کنیم. پس مجتهد جامع الشرایط وکیل آقا امام است «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة أحادیثنا فانهم حجتی علیکم و أنا حجة الله»؛ آقا امام زمان حجت‌الله و مجتهد جامع الشرایط حجت الاسلام است. خمس از اوست و باید صرف کند و یکی از جاهایی که باید صرف شود، سادات است و سادات نباید مستحق باشند و زکات برای آنها حرام است. پروردگار عالم به جای زکات مصرف خمس به اینها داده و فرموده: (وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ). آنچه در این 9 قول در مسئله هست، آنچه مشهور است، قول مرحوم سید است و آنچه مشهور نیست اما حق است، قول ماست و حتی مرحوم حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ادعای ضرورت می‌کردند روی این قول من و می‌فرمودند از تصورش لازم می‌آید تصدیق. در بعضی از کلمات ایشان هم این جمله هست که «یلزم من تصوّره تصدیقه». امر به اندازه‌ای واضح است که سر تا پای امر را بررسی کنیم، می‌بینیم که بزرگان و قدماء و متأخرین این محتوا را به زبانهای مختلف گفتند و به قول حضرت امام ضروری در اسلام و تشیع شده است و همۀ دوست و دشمن توجه به این مطلب دارند و از همین جهت می‌خواهند این حوزه‌ها را نابود کنند. می‌خواهند چیزی به نام طلبه نداشته باشیم برای اینکه می‌دانند که این طلبه از زمان امام صادق نسل بعد از نسلی تشیع را تا اینجا آورده است و نظام جمهوری اسلامی را تا اینجا آورده و انشاء الله آنها می‌خواستند شکست دهند اما آقا امام زمان نمی‌گذارد و انشاء الله این حوزه‌ها برقرار است تا روزی که به دست ما و به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365