جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: موارد أنفال
    موضوع درس: غنائم جنگی بدون اذن امام علیه السلام
    شماره درس: 66
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۴/۱۱

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    فرمودند یکی از انفال، جنگی است که جنگ ابتدایی و بدون اذن امام یا بدون اذن حکومت اسلامی باشد، و چون این جنگ جایز نیست،‌ خواه ناخواه غنائم آن هم از جنگجویان نیست. بنابراین از انفال است و همۀ‌ آنها را باید به امام «سلام‌الله‌علیه» رد کنند.

    اصل مطلب از نظر قاعده درست است، برای اینکه هر جنگی چه دفاعی باشد و چه ابتدایی باشد، باید با اذن حکومت باشد.

    در زمان پیغمبر، پیامبر گرامی و در زمان ائمۀ‌ طاهرین هم ائمۀ‌ طاهرین و اگر دسترسی به ائمۀ‌ طاهرین نیست، مجتهد جامع‌الشرایط. اما گفتند دلیل خاصی بر مطلب نداریم. ولو دلیل خاص هم بر مطلب نداشته باشیم، از نظر قواعد فقهی مسئله از مسائل انفال است. اما قدماء تمسّک کردند به روایتی و عمل به آن روایت هم شده است، لذا بسیاری از بزرگان گفتند جبر سند به عمل اصحاب است.

     

    روایت 16 از باب 1 از ابواب انفال:

    مرسلة العبّاس الورّاق، عن رجل سـمّاه: عن أبی عبدالله (علیه‌السلام) «قال: إذا غزا قوم بغیر إذن الإمام فغنموا كانت الغنیمة كلّها للإمام...

    آن جنگجوها از غنائم چیزی نمی‌برند و همۀ غنائم مال امام «سلام‌الله‌علیه» است. در روایت نیامده «کلّها من الأنفال» اما تفاوتی ندارد  و کلّها من الأنفال و کلّها للإمام عبارة الاخرای یک دیگر است. مرحوم صاحب جواهر این جبر سند به عمل اصحاب را قبول دارد و می‌فرماید این روایت دلالت می‌کند بر مطلب و از جملۀ انفال، جهاد به غیر اذن امام «سلام‌الله‌علیه» ‌است. هرچه به دست آوردند باید به صاحبان انفال بدهند.

    تا اینجا حرفی نیست و مسئله را همینطور تمام کردند و معمولاً متأخرین هم اصلاً آن را از انفال نشمردند و بحثش را نکردند. قضیه را مسکوةٌ عنه گذاشتند. قاعده اقتضاء می‌کند اگر دفاع باشد، مسلّماً اذن امام هست، دسترسی به امام باشد یا دسترسی به امام نباشد. یا دسترسی به نائب امام باشد یا نباشد، اگر دشمن بر مملکت اسلامی هجوم آورد، همه باید قیام کنند و این دشمن را دفع کنند. حتی کسانی که جهاد ابتدایی را قبول ندارند در باب دفاع گفتند که اگر اسلام در مخاطره شد و دشمن به اسلام و مسلمانها هجوم آورد، اذن امام لازم نیست و همه باید از مملکت و شهر و دهات و از خودشان و زن و بچه‌شان محافظت کنند. حتی احکام شهید را هم بر شهدایشان بار کردند و بالاخره احکام جهاد را بار بر دفاع کردند. لذا این مسئله لازمتر از اصل مسئله است. «الغنائم التی اُنمت بغیر اذن الإمام» از انفال است، یک جملۀ «اذا لم یکن بدفاع» می‌خواهد.

    مسئلۀ دیگر اینکه در باب خمس خواندیم که در زمان غیبت کبری، اگر کسانی که حق حکومت ندارند، مثلاً مثل شاه صفویان و قاجاریان، و آن مملکت حکومت دارد، ولو حکومت پیغمبر و امام یا مجتهد جامع‌الشرایط نباشد، گفتند اگر جنگ کردند ولو جنگ ابتدایی باشد، مثل اینکه صفویه جنگ کرد و ایران را گرفت و دشمن را نابود کرد، این هم جهاد است و حکم جهاد را دارد. لذا غنائم دارالحرب برای خمس و غنائمی که دشمن بدون جنگ تسلیم شده و واگذار کرده است، از انفال است و همه از مجتهد جامع‌الشرایط است. اگر یادتان باشد مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فتوای به این مسئله دادند و محشین بر عروه هم اشکال کردند اما غالباً مطابق فتوای مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»‌ فتوا دادند. جهاد، جهاد ابتدایی است اما برای اسلام است. برای اینست که اسلام عزیز را تقویت کنند.

    مسئله اختلافی است، اما مرحوم سید در عروه مفصل بحث کردند و ایشان فتوا دادند به جهاد ابتدایی در زمان غیبت برای اینکه بتوانند کفر را نابود کنند و اسلام عزیز را پیاده کنند. روی آن فتوای مرحوم سید در اینجا باز باید بگویند از انفال است برای اینکه اصل کارشان به جا بوده ولو به اذن پیامبر گرامی و امام «سلام‌الله‌علیه» یا به اذن مجتهد جامع‌الشرایط نبوده است.

    معمولاً در اینگونه جنگها، علما جلو می‌آمدند و حتی افرادی که خیلی متّقی بودند و افرادی که خیلی محتاط بودند، در اینگونه جنگها بودند. مثلاً در این اواخر در زمان مرحوم میرزای بزرگ انگلیسها هجوم آوردند که عراق را بگیرند و علما و مراجع و بزرگان هم شرکت کردند، درحالی که جنگ بین دو مملکت بود، یعنی مملکت انگلستان و مملکت عراق. اتّفاقاً همین تلاش و کوشش طلبه‌ها و بزرگان، به ما می‌گوید اگر جنگی بین مسلمان و غیرمسلمان واقع شد، مسلمانها باید در این جنگ شرکت کنند ولو به اذن امام نیست، ولو حکومتشان هم حکومت دینی نیست، اما مملکتشان مملکت اسلامی است و باید مملکت اسلامی را حفظ کرد. در همین اواخر قبل از مشروطیت این جنگ واقع شد و عراقیها جداً شرکت کردند و در میان عراقیها، طلبه‌ها و مراجع و بزرگان نظیر مرحوم آقای فشارکی و میرزای کوچک و نظیر مرحوم آقا سید احمد خوانساری و خیلی دیگر شرکت کردند و انگلیسیها عقب نشینی کردند و مردم عراق، عراق را از دست دشمن نجات دادند. لذا ما اولاً احتیاج به روایت مرسلۀ ورّاق نداریم، اما همینطور که فقها فرمودند، دلالت مرسلۀ وراق خیلی خوب است و جبر عمل اصحاب هم سندش را درست می‌کند و از همۀ اینها گذشته مطابق با قواعد فقهی و مطابق فقه شیعه است.

    فرمودند یکی از غنائم، قطائع الملوک است. اگر جنگی شد و در آن جنگ پیامبر گرامی یا امام «سلام‌الله‌علیه» یا اجازۀ امام «سلام‌الله‌علیه» یا مجتهد جامع‌الشرایط باشد، چیزهایی که مختص رئیس لشکر آنهاست که به آن قطائع الملوک یعنی مختص‌های پادشان و رئیس آن حکومت ظلم، از انفال است. لذا مثلاً خانۀ شاه و اسباب و وسائل شاهنشاهی و هرچه عرفاً در اختصاص ملوک می‌باشد، از انفال است و در زمان پیغمبر به پیامبر گرامی می‌رسد و در زمان امام به امام «سلام‌الله‌علیه» و در زمان حکومت اسلامی به مجتهد جامع الشرایط می‌رسد. خواه ناخواه مجتهد جامع الشرایط اگر مثل جمهوری اسلامی باشد که یک نفرشان را برای ولایت فقیه تعیین کردند و مابقی قبول کردند، خواه ناخواه قطائع الملوک از انفال است.

    در این باره هم روایات زیاد است.

    روایت 6 از باب 1 از ابواب انفال، وسائل‌الشیعه، جلد9، صفحه 526:

    صحیحه ابن فرقد قال قال أبو عبد الله علیه السلام قطائع الملوك كلها للامام لیس للناس فیها شئ...

    اختصاصات از مختص‌هاست. اختصاصاتی که از پادشاه قبلی بوده و الان سرنگون شده است، مال رئیس حکومت است.

    اگر یادتان باشد در باب خمس هم مفصل روی این مسئله صحبت کردند که یکی قطائع الملوک و یکی صفح الملوک بود، و گفتند چیزهایی که چشم نماست و چشم مردم به آنهاست، از انفال است. اما در باب خمس گفتند به قطائع الملوک و صفح الملوک خمس تعلق می‌گیرد اما در اینجا می‌فرمایند همۀ آنها از انفال است و مردم بهره‌ای از آن ندارند.

    اگر یادتان باشد، من می‌گفتم شاید این حرفها برای رفع نزاع بوده و الاّ مثل پیامبر گرامی نه چشمداشتی به این حرفها داشته و نه قبول می‌کرده، اما برای اینکه اختلاف در میان اطرافیان و میان لشکر نیفتد، می‌فرمودند قطائع الملوک و صفح الملوک از انفال است و از رئیس است برای اینکه چشمداشت به آن نداشته باشند تا وحدتشان حفظ شود و اختلافات جلو نیاید،‌پروردگار عالم فرموده از رئیس لشکر و امام «سلام‌الله‌علیه» است تا اختلافی جلو نیاید. من یقین دارم همین است ولو اینکه فقها نگفتند و در روایات ما نیامده اما اصل مسئله مسلّم است و روایات هم روی آن هست و برای رفع تبعیض و دلیلش ولو روایت نگفته اما من خیال می‌کنم برای دفع نزاع باشد.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365