جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: مستحقّین خمس
    موضوع درس: خمس بین چه کسانی قسمت می شود؟
    شماره درس: 53
    تاريخ درس: ۱۳۹۷/۲/۱۱

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    بحث دیروز ما در یک امر فوق‌العاده مهم در خمس بود. دیروز عبارتی را خواندم که دو سه تا مسئله از مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در عروه بود، و این گفتۀ مرحوم سید در عروه مشهور در میان اصحاب است. هم قدماء‌و هم متأخرین و کسانی که مفصل در فقه صحبت کردند، مثل صاحب جواهر «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که خیلی مفصل در این مسئله صحبت کرده است؛ و خلاصۀ فرمایش همه اینست که یکی از فروع ما شیعیان، مسئلۀ خمس است، لذا در فروع دین برای بچه‌ها می‌شماریم که فروع دین ده چیز است، اول نماز، دوم روزه، سوم خمس. در مقابل عامه که خمس را به طور کلی منکرند. آنها می‌گویند خمس نداریم و غنیمت در قرآن را هم معنا می‌کنند به غنائم دارالحرب. یعنی چیزهایی که بعد از پیروزی در جنگ پیدا می‌شود. آیۀ شریفه را نیز همینطور معنا می‌کنند. (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ)، یعنی آنچه در جنگ به دست می‌آورید خمس دارد. لذا عامه می‌گویند خمس از واجبات اسلام نیست و شیعه است که می‌گوید سوم مورد از فروع دین، خمس است.

    در میان شیعه این مسئله، مسئلۀ ضروری است، لذا همه، چه قدماء و چه متأخرین، وقتی وارد مسئلۀ‌ خمس می‌شوند، ادعا می‌کنند که مسئلۀ خمس مثل مسئلۀ نماز و مثل مسئلۀ روزه و زکات و حج، از جملۀ ضروریات مذهب است. و شیعه برای این مسئله‌اش خیلی احتیاج به دلیل ندارد. مثل اصل نماز و روزه و اصل زکات و حج و جهاد که از ضروریات اسلام عزیز است، خمس هم در ردیف نماز و روزه و زکات و حج است. اما کسانی که مفصل دربارۀ خمس صحبت کردند، می‌گویند علاوه بر اینکه آیۀ غنیمت مختص به خمس است و دلالت بر خمس دارد، روایات اهل بیت تواتر معنوی دارد بر وجوب خمس. بالاتر از این روایتها، عمل ائمۀ طاهرین «سلام‌الله‌علیهم»، بلکه عمل پیغمبر اکرم است. و مرحوم صاحب وسائل در وسائل، بیش از چهل پنجاه روایت در باب وجوب خمس دارند، و در مسئلۀ‌ ما در باب ششم از ابواب مستحقین للخمس، صاحب وسائل بیست روایت راجع به خمس نقل می‌کند. از همۀ اینها که بگذریم وقتی که روش پیغمبر و روش امیرالمؤمنین و اولاد امیرالمؤمنین را ببینیم، خواهیم دید که مسئلۀ‌ خمس مثل مسئلۀ‌ زکات، دوش به دوش یکدیگر در عمل آنها بوده است؛ اما برای بحث طلبگی و دلالت طلبگی، تمسک به آیات و روایاتی هم کرده‌اند. من جمله آیۀ (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ)، که عامه می‌گوید یعنی غنیمت جنگی و شیعه می‌گوید این غنیمت جنگی را از کجای آیه درآوردی!‌ برای اینکه آیه می‌فرماید هر فایده‌ای که به دست آوردی.

    بعد می‌فرماید این خمس منقسم می‌شود به دو قسم: یک قسمت از خدا و پیغمبر و ولایت و یک قسمت هم برای یتامی و المساکین و ابن سبیل.

    در اینجا اختلاف است. مشهور در میان اصحاب و من جمله صاحب جواهر و من جمله مرحوم سید در عروه و محشین بر عروه، می‌گویند که آن قسمتی که (لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى) است، در زمان ما مربوط به حضرت ولی عصر است. همینطور که در زمان پیغمبر، سهم الله از پیغمبر بود، بعد از پیغمبر هم سهم الله از ذی القربی یعنی ولایت است و در زمان حضرت ولی عصر هم این سه قسمت مال حضرت ولی عصر است. حال که مال حضرت ولی عصر شد، به چه کسی باید داد؟!

    اقوال شاذی در مسئله هست و کاری به آن اقوال شاذ نداریم. آنچه مشهور در میان قدماء‌ و متأخرین است و من جمله در اینجا مرحوم سید فرمودند، همۀ محشین هم امضا کردند، اینست که در نبود آقا امام زمان،‌مال نائب عام ایشان است، و نائب عام ایشان، مجتهد جامع الشرایط است.

    و اما راجع به سه قسمت بعدی یعنی (وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)، عامه می‌گویند هر فقیری باشد. آنها چون منکر خمسند، دربارۀ یتامی و مساکین و ابن سبیل می‌گویند قید ندارد بنابراین هر فقیری می‌شود. شیعه می‌گوید قید دارد و الف و لام (الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ)، الف و لام عهد ذکری است، یعنی یتامی و مساکین وابن سبیلِ از رسول الله. و اگر این را هم قبول نمی‌کنید که الف و لام عهد است، روایات اهل بیت به اندازۀ تواتر می‌گوید (وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ). در این روایات می‌گوید والیتامی من اقربای الرسول، والمساکین منهم، وابن السبیل منهم. یعنی این سه قسمت مال سادات است. لذا غوص منقسم می‌شود به دو قسم. یک قسمت از امام زمان که در زمان ما باید به مجتهد جامع‌الشرایط داد و یک قسمت هم از سادات فقیر و محتاج است که خود مردم می‌توانند این قسمت را به سادات دهند. تقریباً در رساله‌ها و در حاشیه‌های عروه که بیش از بیست حاشیه است، همه این حرف مرحوم سید را زدند که خمس منقسم می‌شود به دو قسم. نصف آن از مجتهد جامع الشرایط و نصف دیگر از سادات است و کسی که می‌خواهد خمس دهد، باید حق مجتهد جامع الشرایط را بدهد و حق سادات را هم می‌تواند خودش بدهد. همۀ محشین بر عروه گفتند، اما در ضمن صحبت که در باب زکات هم فرمودند، گفتند افضل اینست که همۀ آن را به مجتهد جامع الشرایط بدهند و او برای مصلحت اسلام خرج کند و مقدم بر همه سادات هستند. فقط در اینجا مرحوم حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» احتیاط وجوب می‌کند که سهم سادات را هم به مجتهد جامع الشرایط بدهند و اوست که باید سادات را اداره کند.

    چیزی که در آیۀ شریفه هست، اینست که راجع به چیزهایی که مربوط به خدا و پیغمبر و ائمۀ طاهرین است، لام دارد. (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى)، اما وقتی به قسمت سادات می‌رسند این لام افتاده می‌شود، (وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ). این نداشتن لام دلیل بر اینست که اینها مورد مصرفند و نه اینکه ملکیت برای آنها باشد. برمی‌گردد به اینکه همۀ خمس از مجتهد جامع الشرایط است و او باید در مصالح اسلام مصرف کند و بهتر و بالاتر و مقدم سادات هستند. گفتند نیاوردن لام برای اینست.

    اگر یادتان باشد ما در باب زکات، مفصل و در اول کتاب خمس هم مفصل در این باره صحبت کردیم و گفتیم مسئلۀ‌ خمس مربوط به حکومت اسلامی است. همینطور که همۀ دولتها در هر دین و مملکتی، بودجه دارند؛ مجتهد جامع الشرایط هم که این بار بزرگ به دوشش آمده، خرج و مخارج دارد، و خرج و مخارج او را از راه خمس باید بدهند و همۀ آن مربوط به حضرت ولی عصر است و حضرت ولی عصر حجة الله درست کرده و گفته است مجتهد جامع الشرایط از طرف من ولی شماست، بنابراین باید همۀ خمس را به مجتهد جامع الشرایط بدهند، برای اینکه حق الحکومة و حق الاداره است و خرج و مخارج این حکومت باید از راه خمس درآید. بزرگان و من جمله استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می‌فرمودند ما باید خمس را به کسی بدهیم که بدانیم رضایت امام زمان در آن است. بعد می‌فرمایند ادارۀ حوزه‌ها، ادارۀ سربازان امام زمان است. ایشان می‌فرمودند ادارۀ خانۀ امام زمان است. مثال هم می‌زنند و می‌فرمودند اگر رفیق شما پولی نزد شما داشته باشد و خانه‌ای داشته باشد که در شرف خرابی باشد و شما می‌دانید که راضیست که این پولی که پیش شما دارد صرف این خانه کند، شما باید آن پول را صرف این خانه کنید برای اینکه رضایت قطعی را به دست آوردید. لذا می‌گویند خمس از مجتهد جامع الشرایط است و اول چیزی که می‌دانیم مورد رضایت امام زمان است، اداره کردن حوزه‌هاست. حوزه‌ها باید از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه باشند. لذا همه، کسانی که اهل احتیاط هستند و کسانی که جسور در فتوا هستند و کسانی که راجع به ولایت فقیه و مجتهد جامع الشرایط و مراجع صحبت کردند، بالاخره همه می‌گویند این خمس فعلاً مال مجتهد جامع الشرایط است و مجتهد جامع الشرایط باید صرف حوزه‌ها کند و تا می‌تواند این حوزه‌ها را ترویج دهد. هرچه ترویج این حوزه‌ها بهتر و بالاتر باشد، رضایت امام زمان بهتر و بالاتر به دست می‌آید؛ لذا ما مدعی هستیم که همۀ این خمس که یک ضرورت در شیعه است و از روایات هم استفاده می‌شود، در زمان امام زمان، مال شخص امام زمان است. از همین جهت می‌بینیم که پیغمبر اکرم و همچنین ائمۀ طاهرین خمسی که به دستشان می‌آمد اینطور نبود که فقط مربوط به سادات باشد بلکه خود را مالک می‌دانستند و صرف مصلحت اسلام عزیز می‌کردند. مثلاً پیغمبر اکرم در جنگ حُنین، همۀ غنائم را به مهاجرین بخشیدند. یعنی درحقیقت حق انصار را به مهاجر دادند، برای اینکه صلاح می‌دانستند و برای اینکه جلب نظر آنها کنند. یا در زمان امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» بیت المال فقط مربوط به خمس نبود. یکی از ادله‌ای که سنی نمی‌تواند جواب دهد همین است که بیت‌المالها در زمان ائمۀ‌طاهرین مختص به چیزهایی نبود که زکات برایش واجب است بلکه همه چیز در این بیت‌المال بود. معلوم می‌شود که در بیت‌المال هم زکات بوده و هم خمس، و اینها بیت‌المال را صرف مصالح اسلام عزیز می‌کردند. حتی روایاتی داریم مربوط به اباحۀ خمس که اگر یادتان باشد، سابقاً درباره‌اش صحبت کردیم و گفتیم که این اباحۀ خمس در موارد خاصی بوده، لذا مثلاً ‌امام صادق بخشیده است، اما موسی بن جعفر گرفته است و یا حضرت رضا گرفته است و یا امام عسکری «سلام‌الله‌علیه» گرفته است و یا خود آقا امام زمان به وسیلۀ‌ نواب خاصشان می‌گفتند و معلوم می‌شود اباحه یک امر موردی بوده است و صلاح می‌دانستند که خمس را موردی به یک نفر ببخشند. معلوم می‌شود روایات اباحه دلالت می‌کند که همۀ خمس از ولایت است. در زمان ائمۀ طاهرین مال آنها بوده و در زمان غیبت صغری مال امام زمان بوده و در زمان غیبت کبری، مال امام زمان است الاّ اینکه امام زمان نائب قرار داده «و أما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواة احادیثنا فانهم حجتی علیکم و ‌‌أنا حجة الله». لذا خمس مربوط می‌شود به مجتهد جامع الشرایط یعنی حجت آقا امام زمان. و اوست که هرچه مصلحت می‌داند عمل می‌کند. درحقیقت اصلاً مالک خمس در زمان غیبت کبری، مجتهد جامع الشرایط است.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365