جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: شرح اخلاقی برخی آیات قران کریم
    موضوع درس: شرح آیات 30 تا 40 سوره بقره
    شماره درس: 555
    تاريخ درس: ۱۳۹۲/۱۱/۳۰

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.‏‏

    بحث درباره 10 آیه یعنی از آیه 30 تا 40 از سوره بقره راجع به خلقت حضرت آدم بود. من خیلی دلم می‌خواست این آیات از تشابه بیرون آید اما نتوانستم. خیلی از آیات از تشابه بیرون نمی‌آید و از متشابهات است. باید ائمه طاهرین «سلام‌الله‌علیه» بیایند و این متشابهات را برای ما معلوم کنند.

    اما نکات اخلاقی این آیات از متشابهات نیست و یک نکته اخلاقی که فی الجمله صحبت کردم اینست که این انسان با اراده خودش زمینه دارد تا برسد به جایی که به جز خدا نداند و مظهر صفات حق شود. علم لدّنی و قدرت لدّنی پیدا کند و بالاخره برتر از هر ملکی شود، ولو جبرئیل، ولو حمله عرش.

    گفت جبریلا بیا اندر پی ام                 گفت رو من تو نی ام

    (إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ ...) ﴿فصلت‏، 30﴾

    نمی‌دانم چرا مفسرین این را دم مرگ معنا کردند.

    إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي کُنْتُمْ تُوعَدُونَ‌ (30) نَحْنُ أَوْلِيَاؤُکُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ‌ (31)

    جبرئیل افتخار کند که من خادم این آقا هستم. این اگر صعود کند. کاری هم ندارد و اگر در راه بیفتد، آسان می‌شود. اگر در راه نیفتیم، در راه افتادن یا رسیدن به جایی مشکل است و اما اگر جداً در راه بیفتیم، خدا دستمان را می‌گیرد. من حیث لایحتسب به همین مقامها می‌رسیم.

    (... وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدْراً) ﴿الطلاق‏، 2ـ3﴾

    انسان می‌رسد به آنجا که قدرش تقریباً لاتناها بما لاتناهی عدة و مدةً می‌شود. مخصوصاً ما اهل علم. پروردگار عالم یک نظر لطفی روی ما اهل علم دارد. لذا علامه مجلسی روایت نقل می‌کند که همه باید کوشا باشند در رزق و روزی خود به جز طلبه که لازم نیست و من تعهد کردم که رزق و روزی او را برسانم. مخصوصاً ما طلبه‌ها که کارمان انصافاً خیلی بالاست.

    مرحوم محدث قمی در شبهای 23 ماه مبارک رمضان در اعمال یک جمله از صدوق نقل می‌کند که می‌خواهد بگوید شب 23 ماه رمضان شب قدر است. لذا می‌گوید مرحوم صدوق فرموده است که شب 23 ماه رمضان بالاترین شبهاست و ثلث آخر این شب بالاتر از دو ثلث دیگر است و در جلسه‌ای اساتید ما گفتند بهترین اعمال تعلیم و تعلم است. این کار ماست و آن دست عنایت خداست. از همین جهت هم می‌بینیم که اینها به راستی جاهای بالایی می‌رسند. این شهید دوم، 54 سال داشته و در خفقان عجیبی بوده و خیلی در تقیه بوده و خیلی دشمن داشته است و در آخر هم سرش را در راه تشیع بریدند. اما این از نظر فقر در مضیقه عجیبی بوده، از نظر امنیت در مضیقه عجیبی بوده و از نظر عمر هم 54 سال داشته و لاأقل در 40 سال 200 جلد کتاب نوشده و یکی از آن کتابها مسالک است. یک دوره فقه است و صاحب جواهر روی مسالک خیلی حساب می‌کند. ظاهراً اینطور بوده که در مضیقه شدیدی بودند و شبها می‌رفتند و یک پشته خار برای خانمشان می‌آوردند که خانم آتش داشته باشند. اما بالاخره یک دوره فقه و آن هم در مسالک گفتند. مسالک کتاب ساده‌ای نیست. در اخلاق منیة المرید دارد و انصافاً خیلی بالاست و همه قبول دارند. در رجال کتاب دارد و در هر فنی از فنون طلبگی کتاب دارد. حقیقتش هم کار کرده و شرح لمعه از زمان شهید تا الان بوده و خیلیها می‌خواهند بردارند، اما نمی‌شود. یعنی شهید در میان همه ما، ثواب خواندن این شرح لمعه هم برای ما و هم برای او. «من سنّ سنة حسنة فله أجرها و أجر من عمل بها».

    شیخ طوسی که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی خیلی علاقه به شیخ طوسی داشتند. حتی اگر یک وقت می‌خواستند ایشان را رد کنند، یک مقدماتی درست می‌کردند که حتی ردّ هم بوی توهین نداشته باشد. این هم تقریباً 60 سال عمر کرده و در خفقان عجیبی بود. می‌دانید که در بغداد ریختند و محله کوخ را آتش زدند و کتابخانه ارجمند شیخ را آتش زدند و کرسی شیخ طوسی را آتش زدند و می‌خواستند شیخ طوسی را بکشند و ایشان پای پیاده و بدون لباس فرار کرد و خودش را به نجف رساند. و اما در نجف تشکیل حوزه نحف داد؛ از زمان شیخ طوسی تا الان و خدا لعنت کند صدام را که خیلی جنایت به شیخ طوسیها و به عالم روحانیت کرد.

    حال دو کتاب اصلی ما از شیخ طوسی است. ما کتب اربعه داریم که دو تا از آن از شیخ طوسی است. یکی تهذیب و یکی هم استبصار است. یک دوره تفسیر دارد و مجمع البیان که انصافاً تفسیر خوبیست و سرمشق آن تبیان بوده و الان تبیان یک دوره تفسیر روز است. همچنین مبسوط دارد. این مبسوط یک رساله توضیح المسائل شیخ طوسی بوده و اما در مقابل عامه بوده و ایشان فرمودند اینها می‌گفتند ما فروع نداریم و من مبسوط را نوشتم تا بدانند که ما فروع داریم و از مُوطع سنّیها خیلی بالاتر رفت، آن هم در هر فنی. مرحوم شیخ طوسی از اولیهای رجال است. یعنی هرکسی می‌خواهد رجال را حجت کند و یا رجال بنویسد، نجاشی و فهرست می‌خواهد. همچنین در فقه و اصولش. اول کسی که اصول نوشت، مرحوم شیخ طوسی بود. از همین جا یک جمله برای ما طلبه‌ها معلوم می‌شود که نمی‌دانم و نمی‌توانم و نمی‌شود در قاموس ما طلبه‌ها راه ندارد. به تجربه برای من اثبات شده که اینها از نظر ذهن و حافظه و استعداد، نبوغ نداشتند. به قول انیشتین که به او گفتند نبوغ یعنی چه؟ گفت نبوغ سرم نمی‌شود و آنچه سرم می‌شود اینست که انسان اگر بخواهد و جداً روی خواست خدا تلاش و کوشش داشته باشد، به هرکجا که بخواهد می‌تواند برسد. حال او که شیخ طوسی است و دست خدا روی سرش است، بلکه انیشتین هم یک یهودی است و بارها در کلاسهای اول رفوزه می‌شده و خیلی بی ذهن و استعداد بوده اما توانست اتم را بشکند. بالاخره نمی‌دانم و نمی‌توانم و نمی‌شود در قاموس ما نیست. و امروزه نمی‌دانم و نمی‌توانم و نمی‌شود، ما را زمین زده است. شیخ طوسی برای ما فقه نوشته و ما طلبه‌ها افت فقه داریم. حال تقوایش که حرف دیگری است و ایشان کتاب دعا دارند به نام مصباح المتهجدین.

    استاد بزرگوار ما آقای بروجردی نقل می‌کردند که شیخ طوسی مصباح المتهجدین را نوشتند و اول خودشان یک دوره به آن عمل کردند. مصباح المتهجدین تقریباً مثل مفاتیح است. ایشان یک دوره به آن عمل کردند تا عالم بی عمل نباشند. بعد دیدند که انظر عشیرة کالاقربین هم هست. یک دوره واداشتند که وابسته‌ها و زن و بچۀ خود به آن عمل کردند و بعد اجازه انتشار دادند.

    ایشان متقی بوده است. به قول آقای بروجردی، علاوه بر اینکه عالم بوده، عابد هم بوده است. وقت را صرف مستحبات می‌کرده و مصباح المتجد را می‌نوشته که همۀ آنها از مستحبات است و ادعیه و زیارات است. عابد و زاهد و مقدس بوده و علاوه بر اینکه عالم بوده است و تخصص در همه علوم اسلامی داشته است. چیزی را نمی‌توانید پیدا کنید که بگویید شیخ طوسی در این تخصص نداشته است. زیرا خواست و البته وقتی خواست، زمینه خلیفة الله بالفعل می‌شود. (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)، آنگاه شیخ طوسی خلیفة الله می‌شود.

    نگویید که نمی‌شود بلکه راه را رفتند و شد و خدا اصلاً خلق کرده برای اینکه بشود. خدا ما را خلیفة الله کرده است یعنی برسیم به جایی که به جز خدا نداند. و متأسفانه ما با تنبلی خودمان که چیزی هم جز نیست. اگر بعد از تنبلی بگویید با تجمل گرایی‌مان افت علم و تقوا داریم. چرا باید در میان ما غیبت و شایعه پراکنی هم باشد. و افت علم و افت تقوا داریم. استعدادمان هم کمتر نیست، معونه‌هایمان هم بیشتر نیست البته برای خودمان تجمل گرایی درست کردیم. خرج و مخارجمان هم بیشتر نیست و همیشه خرج و مخارج طلبگی مثل هم بوده است.

    مرحوم آقای شیخ محمدحسن نجف آبادی که خیلی حق به اصفهان دارد. آدم باسوادی بود و اما شرح لمعه را در مدرسه جده می‌گفت و شلوغترین درسها بود و درحالی که بیانشان خیلی خوب نبود اما حقیقت ایشان حسابی کار می‌کرد. ایشان از سهم امام استفاده نمی‌کرد و منبر می‌رفت. می‌گفت در نجف مرحوم مامقانی هروقت پول پیدا می‌کرد در کیسه می‌ریخت و به مدرسه آخوندها می‌آورند و می‌گفت شیخ محمد پول پیدا کرده، هرکه می‌خواهد بردارد. هر طلبه یک درهم برمی‌داشت. یک وقت به حجره من آمد و کیسه پول را پیش من گذاشت و گفت هرچه می‌خواهی بردار. گفتم من سهم امام و خمس مصرف نمی‌کنم. گفت مگر وضع تو خوب است؟ گفتم نه وضع من خیلی بد است. گفت راستش اینست که وضع من هم خیلی بد است اما خمس استفاده نمی‌کنم. معلوم است که این آقا می‌شود مامقانی و آن رجالش که انصافاً کرامت کرده است.

    ما تنبل شده‌ایم، ما اصلاً در درس طلبگی خیلی کوتاه می‌آییم. می‌بینم خیلی از شماها برای اینکه بتوانید شهریه بگیرید، یک درسی هم می‌خوانید. یا برای اینکه به اداره‌ها و این طرف و آنطرف بروید یک درسی می‌خوانید تا به دنبال کارتان بروید. این درس را می‌خوانید برای اینکه از نظر شرعی بتوانید از وجوهات استفاده کنیم. معلوم است که در این صورت افت علم پیدا می‌کنید.

    از نظر تقوا هم انصافاً چنین شده است. تقوای گذشته‌ها در میان ما کم شده است. همه زیر سر اینست که گفته نمی‌توانم. درحالی که باید بگوید نمی‌دانم و نمی‌توانم و نمی‌شود ندارد بلکه من زمینه خلیفة اللهی دارم و نمی‌توانم در قاموس ما نیست. اما به راستی می‌گوید نمی‌توانم، به راستی می‌گوید نمی‌شود. لذا افت علم پیدا می‌شود.

    قرآن به ما می‌گوید ای انسان (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)، به ملائکه می‌گوید این خلیفة الله است. شماها خیلی چیز می‌خواهید تا خلیفة الله شوید و این انسان خلیفة الله است. یعنی استعداد اینکه ما خلیفة الله شویم و مظهر اسماء و صفات حق شویم و برسیم به جایی که هرچه بخواهیم، بشود «عَبْدي اَطِعْني حَتَّي اجْعَلَکَ مَثَلي فَاِنّي اَقُولُ کُنْ فَيَکوُنُ تقول کُن فَيَکُونُ»، پس اگر نمی‌شود تقصیر خودمان است. محیط خیلی بد است اما آنها هم در محیط خیلی بدی زندگی می‌کردند و شیخ طوسی و شهید اول و شهید دوم می‌شدند. از نظر اقتصادی الان وضع ما طلبه‌ها خیلی بد است اما بزرگان در محیطی زندگی می‌کردند که وضع اقتصادی انها چندین برابر از ما مشکلتر بوده است، اما خواستند و شد.

    این ده آیه ولو آنکه در آن متشابه زیاد هست اما این نکته را به ما می‌فهماند.

    و صلّي الله علي محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365