جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۰ آبان


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: قرآن و عترت/فوائد ارتباط با قرآن و عترت
    موضوع درس:
    شماره درس: 546
    تاريخ درس: ۱۳۸۲/۸/۱۷

    متن درس:

    بحث ما در فصل سوم بحث راجع به فواید تمسک به قرآن تمسک به اهل بیت بود بحث امروزمان راجع به فایده ششم از فوایده است و این فایده خیلی مهم است و آن فایده این است که قرآن اهل بیت جاذبه دارد نظیر کهر باکر کاه را م رباید نظیر آهن ربا که آن را می رباید قرآن انسان را می رباید و جاذبه قرآن عجیب است چنانچه جاذبه اهل بیت علیهم السلام هم عجیب است حتی حرم های مطهر ائمه طاهرین یک جاذبه خاصی دارد ضریح های مطهر آنها یک جاذبه های خاصی دارد و انسان از دور که نگاه به ضریح مطهر حضرت رضا مثلاً می‌کند می بیند که ضریح مطهر ربایندگی دارد مثل آهن ربا انسان را می رابدی و این جاذبه قرآن جاذبه عترت یکی از معجزات بزرگ قرآن است یکی از معجزات بزرگ عترت اهل بیت علیهم السلام است لذا ما دستور هم داریم از قرآن وقتی که قرآن می خوانند گوش به قرآن بدهید و در ذیل همان آیه می فرماید که این گوش دادن به قرآن برای این است که شما جذب قرآن بشوید می فرماید «و اذا قرأ القرآن...» خدا دوست دارد مورد رحمت خدا بشوید یعنی مورد جاذبه قرآن بشوید وقتی که قرآن می خوانند گوش بدهید همه ساکت باشید تا اینکه قرآن نفوذ در دل شما کند و این جاذبه قرآن یکی از معجزات بزرگ قرآن است شما ولا اینکه سواد الفبا نداشته باشید شما ولا اینکه نتوانید قرآن بخوانید چه رسد اینکه فصاحت و بلاغت قرآن را بفهمید اما وقتی که برایتان قرآن می خوانند جذب قرآن می‌شوید حتی غم های شما کم می‌شود غصه های شما فراموش می‌شود رفع نگرانی ها دلهره اضطراب خاطر می‌شود و همان خواندن قرآن از دیگری که شما گوش می‌دهید موجب سکونت خاطر شما می‌شود همچنین اگر قرآن بخوانید اما با ترتیل با تدبر مخصوصاً اگر زمزمه داشته باشدی با یک هوای خوبی صدای خوشی زمزمه کنید برای خود همان یک جاذبه خاصی دارد روح شما را سکونت می‌دهد غم و غصه های شما را کم می‌کند به فراموشی می سپارد نگرانی ها اضطراب خاطرهای شما را سکونت می‌دهد رفع اضطراب خاطر رفع اضطرابها، نگرانی ها از این جهت هم دستور داریم که قرآن را اگر می‌توانید با یک زمزمه خاصی بخوانید اگر می‌توانید با ترتیل با تدبر بخوانید وقتی که در جلسه قرآن می خوانند به قرآن گوش بدهید دستور داده شده که کسانی که صدای خوب دارند اذان بگویند کسانی که صدای خوب دارند قرآن بخوانند که ضمیمه بشود آن صدای خوب با اصل قرآن با اصل اذان و انسان جذب اذان بشود برود در مسجد جنب قرآن بشود قرآن رسوخ کند در دل و ما در تاریخ می خوانیم بعضی اوقات بعضی افراد که فوق العاده سقوط کرده بودند با یک آیه قرآن 180 درجه فرق کردند در انتهای سقوط بود رفت در انتهای صعود فضیل به عیاض یک یاغی یک طاغی که مردم جداً از او می ترسیدند علاوه بر اینکه یاغی بود طاغی بود آدم قلدری بود و این یک شبی نمی دانم چه کرده بود نمی دانم چه خیری انجام داده بود قطعاً این طور صحنه ها که برای انسان جلو بیاید قبلش قطعاً کاری کرده است (علی کل حالٍ) این را نمی دانم این برای دزدی ناموس رفت روی پشت بام این قلدری قبلاً هم گفته بود می آیم برای دختر شما می آیم این قدر رذل بود این قدر قلدر و یاغی بود و رفت روی پشت بام برای دزدی ناموس نه دزدی مال خیلی بالاتر یک پیرمردی همسایه آن صاحب خانه شب بلند شده بود برای تحجد قرآن می خواند اما بلند قرآن می خواند و اتفاقاً رسید به این آیه «الم یغن للذین...» قرآن می گوید آیا وقت این نشده که بواسطه یاد خدا بواسطه خواندن قرآن عوض بشوی این دل لرزان بشود به یاد خدا این دل عوض بشود بواسطه خواندن قرآن این آیه به اندازه‌ای اثر گذاشت روی این فضیل به عیاض مثل یک جرقه در یک انبار بنزین یک جرقه با یک انبار بنزین چه می‌کند این ناگهان عوض شد همان جا روی پشت بام به آن پیرمرد گفت که چرا وقتش شده است وقت این است که عوض بشوم برگشت کم کم به مرور زمان جاذبه قرآن رساندش به آنجا همان یاغی و طاغی از اولیاء الله شد درباره اش خیلی حرفها اهل دل نوشته اند درباره اش تاریخ خیلی چیزها نوشته است و بالاخره یک کسی که 180 سقوط کرده بود 180 صعود کرد به عبارت دیگر راه صد ساله را به یک آن پیمود این که هی مرتب سفارش می‌کنند در جلسات شرکت کنید برای این است که گاهی یک جرقه ای در جلسات دینی زده می‌شود یک جرقه ای در نمازهای جماعت در مسجدها در عزاداری در منبر و محراب ها جرقه ای زده می‌شود و آن جرقه موجب می‌شود انسان راه صد ساله را به یک آن بپیماید موجب می‌شود که با یک آهش یک دانه اشکش عوض شود صددرصد عوض شود از هیمن جهت هم من از همه تان خواهش دارم باز تکرار کنم قبلا گفتم الآن بگویم بچه هاتان باید سروکار با منبر و محراب داشته باشند سروکار با روحانیت داشته باشند اگر دخترهای شما پسرهای شما سروکار با روحانیت سروکار با مسجد سروکار با عزاداری ها سروکار با مجالس دینی سروکار با منبرها داشته باشند نیروی کنترل کننده ای است برای آنها و این را نه من و شما می فهمیم دشمن هم فهمیده از همین جهت هم دشمن همیشه اسرار داشته نسل جوان را جدا از روحانیت کند نسل جوان را جدا از مسجد کند نسل جوان را جدا از منبر کند همه شما می دانید ولا نبوده اید در زمان رضا شاه این دستورهایی که بهش داده بودند یکی همین بود روحانیت نباشد مسجد نباشد عزاداری نباشد خیلی هم پافشاری کرد خدا لعنتش کند خیلی از روحانیت را کشت حتی رسید به آنجا خیلی از مساجد را مدرسه کرد حتی انبار کرد تخریب کرد مدرسه ها را دارالمجانین کرد مدرسه ها را اداره کرد و «علی کل حالٍ» خیلی کار کرد نسل آن زمان را جدا کند از روحانیت جدا کند از مسجد از منبر و کردند ولی معلوم سات که نوری را که خدا برافروزد هرکه بخواهد خاموش کند ریشه اش بسوزد ریشه اش سوخت چه سوختنی به چه ذلت و نکبت باری از این دنیا رفت که الآن هم در جهنم مخلد است و باید همیشه در جهنم باشد زیاد ما وقتی برویم در تاریخ می بینیم که دشمن می داند که اگر بخواهد نسل جوان را نابود کند باید جدایش بکند از قرآن جدایش بکند از مسجد جدایش بکند از محراب من تقاضا دارم از خودتان به این مسجد اهمیت بدهید فقط ماه مبارک رمضان نباشد من تقاضا دارم به این سخنرانی ها اهمیت بدهید فقط ماه مبارک رمضان نباشد اما مهمتر از اینها تقاضا دارم جوانها، جوانهاتان را دریابید و من خیال می کنم هیچ چاره ای نیست برای این که جوانها را کنترل کنید متدین بار بیاورید جز اینکه سروکار با مسجد داشته باشند جز سروکار با منبر داشته باشد سروکار با عزاداری ها داشته باشد بالاخره بحث ما این است که این قرآن شریف حرم های اهل بیت یک جاذبه خاصی دارد و این از معجزات بزرگ قرآن است یک اهل دلی که به خیلی جاها رسید گفته بود که در جوانی آدم بدی بودم و دختری داشتم این دختر جوان مرگ شد از دنیا رفت من یک شبی خواب دیدم اینکه عالم برزخ شده من مرده ام می گوید یک وقت دیدم که یک جانوری یک افعی خیلی درنده تعقیب من کرد من فرار کردم هرچه من فرار می کردم این دنبال من بود و گفتم من عمل تو هستم اعمال بد تو من شدم باید با تو باشم تا روز قیامت باید با تو باشم این یک واقعیت هم هست یک عربی از بزرگان عرب آمد خدمت پیغمبر اکرم گفت یا رسول الله یک نصیحت به من بکنید پیغمبر اکرم فرمودند بدان هر کاری که در این دنیا بکنی در قبر با توست اگر خوب باشد مونس خوب باغ و نهر بهشت برزخی اگر هم بد باشد جهنم مار و مور عقرب به قول آن شاعر (این سخن های چو مار و کژدمت/ مار و کژدم می‌شود گیرد دمت) این گفته بود این افعی حمله کرد به من گفت من باید با تو باشم اعمال بد تو من هستم می گوید من هرچه فرار کردم دنبالم آمد اتفاقاً یک کسی که شاید هم اعمال خوبش بوده راهنمایی کرد گفت برو این طرف می گوید رفتم به یک جایی برخورد کردم خیلی منظره بالا بود یک دفعه همان دختر مرده ام آمد و وقتی آن دختر آمد یک نظر تندی به آن افعی کرد گفت برو آن هم رفت حالا اینجا مرادم است می گوید این دختر آمد توی دامن نشست دختر کوچه بوده از دنیا رفته می گوید آمد توی دامنم نشست و این آیه را برایم خواند گفت بابا «الم یعن للذین...» آیا وقتش نشده که با یاد خدا با خواندن قرآن این دل سنگت را آرام کنی آیا وقتش نشده این دل سنگ تو این دل پرگناه تو در مقابل خدا خاضع بشود می گوید در خواب به دخترم گفتم چرا وقتش است از خواب بیدار شدم همان که راستی از اراذل و اوباش هم بود اما به مقام بالایی رسید که حتی اهل دل ارادتی به او داشتند نظیر این دو قضیه زیاد است این که قرآن جاذبه دارد قرآن انسان را جذب می‌کند گفتم بعد هم انشاء الله درباره یک فصلی درباره معجزات قرآن و اهل بیت صحبت می کنم و همین مقدار الآن بهتان بگویم که یکی از معجزات بزرگ قرآن از معجزات بزرگ عترت این جاذبه هاست که قرآن دارد این جاذبه هاست که عترت و اهل بیت علیهم السلام دارند یک مجلسی گرفتند علیه امام صادق این کارها را زیاد می کردند برای اینکه امام صادق را کوچک بکنند ابهت امام صادق را از بین ببرند بتوانند امام صادق را از نظر علمی کوچک بکنند می دانستند که نمی‌توانند امام صادق را گیر بیندازند اما بالاخره آدم که ظالم شد آدم که نانجیب شد کار خودش را نمی‌کند منصور دوانقی یک جلسه ای گرفته بود خیلی بالا از همه علماء شرکت کرده بودند علمای اهل تسنن از بزرگان از مضرین از فقها از روات جلسه جلسه مهمی بود دستور داده بودند امام صادق که وارد شد کسی جلوی امام صادق بلند نشود آقا امام صادق وارد شدند ناگهان خود منصور مقدم بر همه بلند شد همه بلند شدند با یک تواضع خاصی منصور برد امام صادق را پهلوی منصور دوانقی قرار گرفت بالاترین جاها ابهت امام صادق جلسه را گرفت یعنی جاذبه امام صادق جلسه را گرفت به جدی که همه گم شده بودند بعد خود امام صادق(س) جلسه را سکوتش را شکستند فرمودند که به رئیس آنها قتاده بود قتاده هم فقیه اهل تسسن بوده آخوند درباری بوده و هم مفسر بوده و ادعاها داشته رو کردند به قتاده گفتند که قتاده برای چی مرا اینجا خواستید برای سؤال و جواب سؤالت را بکن این با یک حال لرزانی گفت که یابن رسول الله پنیر خوردن چطور است حضرت تبسم کردند گفتند خوب پنیر خوردن طوری نیست «کل شیءٍ و حتی...» گفتند طوری نیست این زبانش باز شد گفت یابن رسول الله 40 تا مسئله قامض تهیه کرده بودم از شما بپرسم اما ابهت شما جاذبه شما همه اش را فراموش کردم آقا امام صادق فرمودند می دانی کجا نشسته ای مصداق این آیه منم «فی بیوتٍ...» فرمود در مقابل کسی نشستی که خدا دست او را گرفته آن به آن بالا می برد در مقابل کسی نشسته ای که یاد خدا سر تا پای او را گرفته است در مقابل کسی نشسته ای که هیچ چیزی در این دنیا نمی‌تواند مشغولش بکند از یاد خدا «رجالٌ لا...» قتاده ای که آمده بود برای اینکه امام صادق را هو کند امام صادق را کوچک کند در مقابل منصور دوانقی گفت یابن رسول الله والیه این بیوتی که در قرآن آمده این خانه های خشت و گلی نیست مسجد نیست شمایید شمایید که پروردگار عالم دست شما را گرفته آن به آن دارد بالا می برد این ابهت این عظمت از کجا پیدا شده یک چیزی که به همه حتی به جوانها بگویم حتی نه مخصوصاً به جوانها بگویم این که اگر راستی انسان رابطه با خدایش کامل شد مثل این لامپ متصل به فیاض الاتلاق می‌شود یک جاذبه خاصی پیدا می‌کند آن کسی که قرآن در دل او رسوخ کرده باشد آن کسی که عشق به ولایت عشق به امام حسین عشق به امام زمان در دلش رسوخ کرده باشد این هم یک ابهت خاصی دارد این هم یک جاذبه خاصی دارد و این را همه تان تجربه کرده اید که راستی افرادی که رابطه شان با خدا محکم است رابطه شان با قرآن محکم است رابطه شان با امام زمان محکم است جاذبه دارد یک روایتی از امام دوم(س) روایت خیلی عالی است راستی به تجربه هم اثبات شده چنین است دوناده می گوید دم مرگ به امام دوم گفتم یابن رسول الله یک نصیحت به من بکنید آقا سه چهار تا نصیحت کردند خیلی بالا خیلی عالی از جمله نصایح امام دوم این است «من اراد...» اگر می خواهی عزیز در میان مردم باشی بدون اینکه مکنتی خالی داشته باشی اگر می خواهی ابهت در جامعه داشته باشی بدون اینکه پستی سلطنتی داشته باشی اگر می خواهی عزیز باشی با شخصیت باشی جاذبه داشته باشی با ابهت باشی اباست ذلت معصیت را بکن لباس عزت اطاعت بپوش با ابهت با شخصیت با عظمت می شوی در میان مردم و این را ما به تجربه دیدیم هیچ فراموش نمی کنم حضرت امام(رض) همان وقتها که اصلاً پستی یک مدرسی بودند که ما در خدمت ایشان بودیم اما وقتی که ایشان در جلسه می نشستند و ما شاگردها اطراف ایشان به اندازه ای ابهت جلسه را می گرفت که ما سختمان بود با ایشان صحبت بکنیم و بعضی اوقات که سکوت مجلس را یک کسی می شکست و ایشان زیر لب یک جوابی می دادند به اندازه ای شیرین بود که راستی جلسه یک شیرینی خاصی پیدا می کرد به قول خودشان می فرمودند آن وقتی که من را گرفتند و می بردند منظریه رسیدیم که موقع نماز صبح بود بهشان گفتم که ماشین بایستد من نماز بخوانم گفتند نمی‌شود ما می ترسیم گفتم اقلاً اجازه بدهید من تیمم بکنم به این اندازه که از ماشین بیرون نیایم اجازه دادند من یک پا گذاشتمک روی زمین بدنم در ماشین بود دستم را زدم روی خاک دیگر تیمم را در ماشین کردم و رفتم اینجا مرادم می فرمودند اینها می لرزیدند در حالی که من یک آخوند بودم آنها با آن رئیس بودنشان با آن شخصیتشان با آن اسلحه هاشان آنها می لرزیدند من دلداری به آنها می دادم می گفتم ترس برای چی نترسید طوری نیست چیزی نیست و من از مراجع بزرگ تقلید مخصوصاً حضرت امام از افرادی که اهل دلند و راستی سروکاری با خدا قرآن اهل بیت دارند آن کسانی که راستی عشق امام حسین در دل آنها رسوخ کرده کسانی که خواندن قرآن کم کم رسوخ در دل اینها کرده می بینم که یک حاذبه خاصی دارند نه قارن جاذبه دارد قرآن در... (پایان طرف اول)

    زن با شوهر شوهر با زن خوب نیست بارها بهشان گفتم مواظب باشید نروید دنبال جادوگری این خرافات است نروید دنبال این و آن این خرافت است بروید دنبال قرآن بروید دنبال اهل بیت کاری بکنید قرآن رسوخ در دلتان بکند جاذبه پیدا می‌کنید حکومت بر دل شهور پیدا می‌کنید و بهترین راه برای رفع اختلاف در خانه خواندن قرآن است بهترین راه برای رفع اختلاف در خانه زیارت جامعه تمسک به اهل بیت خود اهل بیت جاذبه دارند وقتی خود اهل بیت جاذبه داشتند محبت اهل بیت عشق اهل بیت رسوخ در دل می‌کند دل جاذبه پیدا می‌کند آن شخص جاذبه پیدا می‌کند قرآن جاذبه دارد قرآن ابهت دارد و وقتی که آمد در زبان شما آمد در دل شما رسوخ در دل شما کرد شما خود جاذبه پیدا می‌کنید شخصیت پیدا می‌کنید ابهت پیدا کنید و من خیال می کنم برای رفع اختلاف در خانه زنده کردن قرآن و اهل بیت است در خانه برای اینکه خانم حکومت بر دل شوهرش پیدا بکند تمسک به قرآن تمسک به اهل بیت خیلی کار می‌کند تمسک به جادو و سحر نه کار نمی‌کند گره روی گره می آورد برای خاطر اینکه اصلاً گناه خرافتها به جای اینکه انسان را به جایی برساند گره روی گره ظلمت روی ظلمت و نگرانی روی نگرانی و قرآن همین را متذکر است «آکظلمات...» زندگی منهای قرآن زندگی منهای اهل بیت زندگی منهای خدا تاریک است تاریک است تاریک و وحشتناک است وحشتناک است وحشتناک پس چه باید کرد قرآن بعد از آنکه می فرماید تاریک است وحشتناک است می فرماید «و من لم یجعل...» هیچ چیزی نمی‌تواند نور بدهد به زندگی پس چی می‌تواند خدا قرآن اهل بیت تقوا نماز شب نماز اول وقت اینها جاذبه می‌دهد اینها رفع اختلاف می‌کند اینها رفع نگرانی می‌کند اینها زندگی را نورانی می‌کند اینها ظلمتها را می برد اینها نگرانی ها را می برد و اگر می‌خواهید اولاً شما صالح باشند شایسته باشند خود شما باید با تقوا باشید قرآن می فرماید تأمین آتیه برای اولاد می خواهی «و لیخشل...» اگر تأمین آتیه برای اولاد می خواهی اگر از آینده اولادت می ترسی خود با تقوا شو موظب زبانت باش زبان شل نباش زبان ول نباش همین تقوای تو تأمین آتیه برای اولاد توست آقا خانم هیچ چاره ای نیست جز تمسک به قرآن و اهل بیت اگر دنیا می‌خواهید این است اگر آخرت می‌خواهید این است اگر تأمین آتیه برای اولاد می‌خواهید این است حالا علاوه بر اینکه بیش از صد آیه در قرآن است و این یکی از آیاتش را خواندم هزارها روایت علامه مجلسی(رض) در بحار آورد، و یکی اش را خواندم علاوه بر این روایات علاوه بر این آیات تجربه هم به ما می گوید چنین است تجربه اثبات شده است که زندگی شیرین مرهون تمسک به قرآن قرآن نور است درباره اش صحبت کردم این نور را بیاورید در خانه بیاورید در دل بیاورید در زندگی تمسک به قرآن کنید برای اینکه اولاد صالح و شایسته خدا به شما بدهد تمسک به اهل بیت کنید برای اینکه خدا اولاد شایسته صاحل زندگی خوش زندگی جزم زندگی منهای نگرانی زندگی منهای غم و غصه خدا به شما عنایت بکند دور شدن از قرآن دور شدن از اهل بیت خیلی بدبختی می آورد و من تقاضا دارم دور از قرآن نباشید من تقاضا دارم از جاذبه قرآن استفاده کنید نه خودتان جذب قرآن بشوید یک کاری بکنید دیگران جذب شما بشوند «کتابٌ مکنون...» اگر راستی قرآن در دل پاک شما این را بارها در این چند روزه از آیات استفاده کردیم تقوا می‌خواهد دل پاک می‌خواهد اگر دل پاک شما قرآن رسوخ در او کرد به واسطه خواندن قرآن زبان شما مترنم به قرآن شد دل شما پر از قرآن شد دیگر شما می‌شوید مطهر وقتی شدید مطهر دیگر جاذبه پیدا می‌کنید جاذبه قرآن روی دل شما روی شخص شما اثر می گذارد می‌شوید یک فرد عزیزی در جامعه می‌شوید یک فرد با ابهتی با شخصیتی در جامعه و این چیزی نیست که الآن من بخواهم اثباتش بکنم همه شما می دانید که آدمهای باتقوا عزیزند همه شما می دانید که آدم هایی که سروکار با قرآن سروکار با اهل بیت سروکار با خدا دارند عزیز با ابهتند با شخصیتند همه آنها را دوست دارند حتی دشمن از آنها حساب می برد از این روایت امام دوم نگذرید اگر عزت می خواهی اگر ابهت می خواهی که دشمن از تو حساب ببرد نرود دنبال خرافت برو دنبال تقوا برو دنبال تمسک به قرآن تمسک به اهل بیت ولید بن مغیره این یک کسی است که به او می گویند گل سر سبد عرب در فصاحت و بلاغت و راستی خیلی بالاست الآن یک جمله از او نقل می کنم ببینید چقدر بالا چقدر فصیح است چقدر بلیغ است این در مسجد الحرام نشسته بود پیغمبر اکرم وارد شدند نزدیک او پیغمبر اکرم نشستند بنا کردند پیغمبر قرآن بخوانند پیغمبر اکرم با یک صدای خوشی قرآن می خواندند و وقتی قرآن می خواندند و وقتی قرآن می خواندند دیگران جذب پیغمبر می شدند حتی دشمن در حالی که تحریم کرده بود که گوش بدهند به قرآن پیغمبر خود دشمن شب می آمد اطراف خانه پیغمبر را می گرفتند پیغمبر بعد از نماز شبشان قرآن می خواندند گوش می دادند به قرآن پیغمبر حالا این ولید بن مغیره پهلوی پیغمبر نشسته پیغمبر اکرم بنا کردند قرآن بخوانند جاذبه قرآن این را گرفته اش در حالی که خیلی دور است آهن بزرگ منتهی است اما بالاخره آهن ربا آن هم از دهان پیغمبر این را گرفت به اندازه ای بلند شد آمد در میان رفقا در میان منافقین در مقابل آن کسانی که در مقابل قرآن تو علم کرده بودند یک جمله دارد گفت «ان له...» گفت این قرآن یک شیرینی خاصی دارد این قرآن یک ظرافت خاصی دارد این قرآن ریشه های محکمی دارد که نمی‌شود این درخت قرآن را به این زودی ها خشکاند و این قرآن میوه های شیرینی دارد یک کلامی است که بالای این کلام نیست کی این را می گوید یک دشمن راستی قرآن چنین است ولا شما فصاحت و بلاغت هم نداشته باشید ولا شما سواد الفبا هم نداشته باشید اما راستی یک سختی قرآن بخواند زمزمه یک کسی قرآن بخواند با صدای خوش شما جذب قرآن می‌شوید خودتان که این قرآن را بخوانید به طرو ناخودآگاه دلتان پر از قرآن می‌شود زبانتان قرانی می‌شود گوشتان قرانی می‌شود و کم کم قرآن رسوخ در دل شما سر تا پای شما را قرآن می‌گیرد یک جاذبه خاصی پیدا می‌کنید یک محبوبیت و عزت خاصی پیدا می‌کنید و این فایده فایده مهمی است برای دنیایتان بخواهید خیلی مهم است برای آخرتتان بخواهید خیلی مهم است برای تأمین آتیه بخواهید خیلی مهم است لذا من تقاضا دارم از همه شما صبح به صبح یک مقدار از قرآن بخوانید اگر صدای خوش هم دارید با یک زمزمه خاصی و اگر نه با ترتیل قرآن بخوانید شب که وارد خانه می‌شوید قبل از شامتان یک مقدار قرآن بخوانید اگر اهل مطالعه اید قبل از مطالعه یک مقدار قرآن بخوانید این رسم بزرگان بوده است همیشه رسم همه بزرگان این است صبح شام قرآن می خوانند و این قرآن را بخوانید سفارش کردم الآن سفارش می کنم این زیارت جامعه کبیره یک اظهار ارادت یک صبحگاهی با امام زمان صبح به صبح این صبحگاهی را داشته باشید بعد از نمازهایتان حتماً زیارت امام حسین زیارت حضرت رضا را که در زیارتها الآن مشهور است بعد از نماز اول زیارت حسین می خوانند بعد زیارت امام رضا بعد زیارت امام زمان بجاست درست است برای خاطراینکه زیارت امام حسین که معلوم است همه وقت در هر وقت در هر مکان باید خوانده بشود زیارت امام رضا هم برای این است که ما در پناه آقا امام زمانیم ایران این افتخار را دارد که در پناه حضرت رضاست باید روزی چندین مرتبه ما اظهار ارادت به حضرت رضا بکنیم و زیارت امام زمان را برای اینکه قطب عالم امکان محور عالم وجود واسطه بین غیب و شهود الآن ایشان است باید ما اظهار ارادت برایشان خیلی بکنیم لذا اقلاً روزی سه چهار مرتبه توسل به اهل بیت اقلاً روزی دو مرتبه خواندن قرآن از خانه که بیرون می آیید قرآن بخوانید زیاد سفارش شده است چه آیه ای بخوانید چه سوره ای بخوانید مرحوم محدث قمی در مفاتیح در حاشیه مفاتیح می گوید وقتی از خانه می‌خواهید بیرون بیایید چه آیاتی بخوان چه سوره ای را بخوان و «علی کل حال» روایتش را چند روز قبل خواندم می فرماید «خز من القرآن...» از قرآن بگیر از هر کجا می خواهی برای هرچی می خواهی وقتی که از خانه می خواهی بیرون بیایی روایت دارم به تجربه هم اثبات شده خیلی خوب است یک حمد و یازده تا «قل هو الله» شما دیگر محفوظید تا برگردید به خانه محفوظ از نظر دین محفوظ از نظر جسم محفوظ از نظر روح و وادارید بچه هاتان مخصوصاً دخترها این خودشان را بیمه کنند خودشان را بسپارند به قرآن بسپارند به اهل بیت از خانه بیرون بروند تا دزد ناموس دزد دین دخترشان را گول نزند تا اینکه تصادفات بلاها پسرتان را از بین نبرد سالم به خانه برگردد.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365