منتشر می کند لذا آن قرآن امیرالمومنین همین قرآن است بدون زبر کسری داشته باشد قرائت همین قرائت و ترتیب همین ترتیب آن قرآن امیرالمومنین با این قرآن ما هیچ تفاوت ندارد. فقط تفاوتش این است که آن قرآن امیرالمومنین تیهین داشت حاشیه داشت مجملات را متشابهات را تفسیر کرده بود شان و نزول را آورده بود و بالاخره یک قرآن متبین الان ما یک قرآن متبین نداریم به قول حضرت امام (رض) از زمان پیغمبر اکرم تا به حال نشده است این قرآن منتبن شود این عربی یک عارف شنی است یک جمله این دارد این جمله خیلی بالاست می گوید هفتصد تفسیر تا به حال برای قران نوشته شده است اما هنوز قرآن بکر است معنا نشده است مثل یک دختر باکره قرآن هنوز باکره است حضرت امام فرمودند از زمان ابن عربی تا به الان هفتصد تفسیر دیگر نوشته شده است اما هنوز قرآن بکر است و بعضی از شماها قطعاً راجع به آن سوره ی حمدی که حضرت امام شروع کردند و نگذاشتند این سوره ی حمد تمام بشود مجبورشان کردند تعطیل کردن در آن سوره ی حمد گاهی می فرمودند قرآن بکر است نشده قرآن معنا بشود چه کسی می تواند از این بکری بودن قرآن را نجات بدهد اهل بیت امیر المومنین و بالاخره فرزندش مهدی بیاید و قرآن را برای ما تفسیر کند این روایت ثقلین همین را می گوید قرآن فقط نه نمی شود ولایت فقط نه نمی شود قرآن ولایت، ولایت قرآن انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لیفترقا حتی یردا علی العوض ما ان تمسکتم به هما فکنتزلو ابدا. و اما این اختلاف قرائاتی که پیدا شد و سنی ها خیلی دامن زدند کم کم در میان شیعه آمد آن هم دامن زد این تفسیر به قول حضرت امام یک قضیه ی تعمتی و حیدری بود یعنی بنی امیه بعد شما بنی عباس این ها می خواستند حکومت کنند از شورش هایی می ترسیدند لذا مردم را سرگرم یک چیزهایی که نتیجه نداشت بلکه ضرر داشت می کردند برای اینکه حکومتشان را بکنند این اختلاف قرائت از آنجاپیدا شد به قول حضرت آیت ا... العظمی آقای خوئی در این کتاب البیان می فرماید یک مشت افراد اراذل و اولاش اما باسواد آخوند درباره ی آن کسی که حاضر بود دین بدهد برای اینکه ریاست کند دین بدهد برای اینکه پول گیرش بیاید بنی امیه بنی عباس جمع می کردند یک جلسه ی قرائت او داشت یک جلسه ی قرائت او داشت ناگهان از جلسه قاف قوف بیرون می آمد از آن جلسه قیف بیرون می آمد و این ها به همدیگر بیداد کتک کاری زندان تازیانه بالاخره قاف و قوف و قیف مردم را مشغول کرده بود برای اینکه آن ها حکومتشان را بکنند اما ای کاش به یک چیزهایی که به درد نمی خورد ضرر برای اسلام نداشت این سیاست بازی های امروز ای کاش این جوری شده بود اما سیاست بازی شان (   ) و اختلاف قرائت به قول استاد ما حضرت امام از حیدری و معنی و به قول آقای خوئی از یک مشت افراد اراذل و اوباش لذا مرحوم آیت الله العظمی آقای خویی دارالبیان یک یک این رأسای اختلاف قرائت بررسی می کند و می گوید چه آدم نانجیبی ترسوی بی دین تر و علی کل حال یک مصیبت بزرگ که در عالم اسلام بوجود آمد همین اختلاف در قرائات بود مصیبت بالاتر که بوجود آمد این تحریف قرآن بود که کم کم تهمت زدند به قرآن، قرآن آیات فروانی داشته و این قرآن تحریک شده آیاتش حذف شد. و این نام تحریف قرآن را دیگر شیعه بیشتر دامن زد البته شیعه به نام ولات وای بر کسی که تابع روحانیت نباشد اما شیعه ی خشک هم باشد وای به کسی که تابع روحانیت نباشد و بخواهد مقدس بازی هم در بیاورد به نام ولایت چه کردند با این قرآن شریف چنانچه الان با جمهوری اسلامی به نام ولایت چه کارها که نمی کنند چه ضربه ها که نمی زنند مخصوصاً اصفهان یکی از کارها به نام ولایت همین بود که قرآن تحریف شده است قرآن جمع شده در زمان عثمان است و قرآن را آتش زد قرآن واقعی زمان پیغمبر را و آنچه دلش می خواست از قرآن حذف کرد آیاتی به اسم امیرالمومنین به اسم اهل بیت در قرآن بوده به دست عثمان آتش زده شده و الان ما آن قرآن را ثلثش را هم نداریم و قرآن حذف شده این هم یک ضربه ی بالایی برای اسلام بود و بزرگان همه و همه مثل سید مرتضی ها مثل شیخ مفیدها مثل شیخ طوسی ها کم کم در زمان ما مثل حضرت امام مثل آیت ا... خویی ها هی مرتب داد می زدند که تحریف قرآن غلط است این قرآن ذره ای نه کم شده است نه زیاد خود قرآن  در آیات فراوانی وعده داده است که من تا روز قیامت باقی هستم لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون. خدا می فرماید این قرآن از طرف ماست و تضمینش خود ما تا روز قیامت هر چه بشو ولا اسلام هم نابود بشود الایاض بالله اما این قرآن دست خوری ندارد و از زمان پیغمبر اکرم تا به الان ذره ای از این قرآن نه کم شده است نه زیاد همه ی مراجع تقلید الان این را می گویند همه ی بزرگان از مفسرین مثل استاد بزرگوار ما علامه ی طباطبائی مثل مرحوم تبرسی مثل مرحوم فز و دیگران سنی شیعه این را می گویند تحریف در قرآن نشده اصلا ابدا پیغمبر اکرم آن 23 سال فوق العاده به قرآن اهمیت می دادند اما چیزی که باید توجه به آن داشته باشید مسلمان ها چه زمان پیغمبر چه بعد از زمان پیغمبر عمر روی منبر سنی ها می گویند عمر روی یک واو نخواند به جای الذین گفت ولذین یکنزون الذهب و الفضه یک مسلمان گفت آقا واوش  را زیاد آوردی پافشار کرد گفت نه پافشاری ندارد همه شهادت می دهند بعداز آن که همه شهادت دادند این واو نباید باشد عمر عذر خواهی کرد گفت اگر من عذرخواهی کنم من را از اشتباه نجات دهید یک عربی بند شد گفت این حرف عادی نیست قرآن است کم و زیادش را با این شمشیر تو را راست خواهیم کرد و علی کل حال همه همه همه ی مسلمان ها به چیزی که فوق العاده اهمیت می دادند به قرآن بود یک واو آن کم نشود یک واو اضافه برآن نشود یک الف و لام اضافه نشود یک الف و لام کم نشود و این خود پیغمبر اکرم بسیار اهمیت می دادند ائمه ی طاهرین (ع) یکی از کارهایشان همین بود و مسلمان ها چه سنی و چه شیعه این قرآن را تا اینجا آورده اند یک ذره نه کم شده است نه زیاد شده است نه کم یک ترتیب ذره این این طرف و آن طرف نشده است آن ترتیب چه راجع به کلمه باشد چه راجع به جمله باشد چه راجع به آیه باشد چه راجع به سوره این قرآنی که الان دست ماست جمع شده از طرف خداست و به توسط جبرئیل از طرف پیغمبر اکرم جمع شده در زمان پیغمبر با این قرائت در زمان پیغمبر یک از عزیزان دیروز آمده بود پیش من می گفت آنوقت که ضبط صوت نبود که این جور باشد نه عزیزم همه ضبط صوت بودند و این بالاترین ضبط صوت ها بود می گفت همین طور که در فقه اختلاف است در این هم اختلاف است نه خیلی تفاوت دارد فقه ما یک اجتهاد دامنه دار است استفاده از روایت است استفاده از قرآن است اما اختلاف قرائت یعنی جا به جا شدن آنچه پیغمبر اکرم غیر از آن خوانده شود این معنایش است و پیغمبر اکرم فوق العاده مواظب بودند چنین نشود کتاب وحی هفده نفر بودند من جمله امیر المومنین بعد از پیغمبر اکرم فوق العاده به این قرآن اهمیت می دادند از همین جهت هم در بعضی جاها اختلاف ادبیت دارد از متشابهات قرآن است ما نمی دانیم چرا فی هی مهانا علیه الله و هفت هشت ده مورد این جور هست در قرآن و این از متشابهات قرآن است معمولا ادبیت باید می گوید علیه الله اما علیه الله چرا نمی دانیم اما می دانیم از طرف خدا به جبرئیل به پیغمبر اکرم، پیغمبر اکرم به کتاب و می گفت بخوانید علیه الله بویس علیه الله آقا امام زمان باید بیاد علیه الله اش هم بگوید چرا فی هی اش هم بگوید چرا و هفت هشت ده مورد که از نظر ادبیت از نظر صرفی نمی خواند با صرف و نحو از متشابهات قرآن است باید معلوم بشود.