جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: ادامه مبحث ربا
    موضوع درس:
    شماره درس: 241
    تاريخ درس: ۱۳۸۷/۲/۱۵

    متن درس:

        اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

        بحث ما درباره قانون ربا بود و گفتم كه فقها عنوان بحث را اينطور كردند كه قانون « لا ربا لما لا يكال و لا يوزن » اين عنوان براي يك مسأله است اما براي اصل مسأله و ربا در قرض است و مسائل باب ربا مربوط به آن است . لذا بهتر است كه ما اسمش را بگذاريم قانون ربا و بعد هم آن مسأله كه اگر يك جنس باشد ، مكيل و موزون هم باشد و بخواهد زودتر بگيرد ، رباست ، آنرا بعد و مفصل درباره اش حرف بزنيم لذا راجع به قانون ربا ، گفتم آيات فراواني هست و ديروز 3 آيه خواندم كه آن 3 آيه از نظر دنيا و آخرت خيلي كيفر داشت باندازه اي كه « و ان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله » كه گفتم اين 2 معنا دارد ؛ يك معنا اينكه اعلام جنگ با خداست و اعلام جنگ با خدا معلوم است كه گناهش خيلي بزرگ است .

        يك معنا هم اينكه اي رباخور ، اسلام با تو جنگ دارد . با اين معنا هم باز گناه خيلي بزرگ است .

        يكي هم راجع به يمحق الله البيع و يربي الصدقات كه گفتم اينهم 2 معنا دارد ؛ يك معنا وضعي يك معنا تكليفي .

        معناي وضعي اينكه ربا اقتصاد را نابود مي كند ، آن جامعه اي كه در آن ربا باشد ، اقتصادش نابود است . چنانچه آن جامعه اي كه در آن جامعه قانون مواسات حكم فرما باشد ، آن اقتصاد آباد است . و من قبل از انقلاب 4-3 جلد كتاب به اسم مقايسه بين سيستم هاي اقتصادي نوشتم كه اقتصاد سرمايه داري و اقتصاد كمونيستي را با اقتصاد اسلام سنجيده بودم ، مقايسه بين سيستم هاي اقتصادي . كه كتاب سال هم در آمد و يك جلد آن كتاب درباره همين قانون مواسات بود كه اقتصاد ما را شكوفا مي كند چنانچه قانون ربا اقتصاد ما را نابود مي كند . « يمحق الله الربا و يربي الصدقات » اينهم اثر وضعي .

        در اثر تشريعي هم ، خدا آن مالي كه ربا باشد نابود مي كند . امروز نابود نكند ، فردا نابود مي شود . در روايات مي خوانيم يكي از نابوديها اينست كه خدا زمين را بر سر اين ربا خور يا ربا ده مسلط مي كند و اين ساختمانهاي عجيب و غريب تشريفاتي كه اصلاً رفاهي نيست و صددرصد تشريفاتي است و خدا زمين را و تجمل گرايي را بر سر ربا خور و ربا ده ، هر دو نابود مي کند چنانچه در قانون پروردگار عالم وعده بركت داده است  « يمحق الله الربا و يربي الصدقات » اين به تجربه هم اثبات شده است . اين راجع به قرآن .

        نكته اي مرحوم آقاي بجنوردي در آيه اول « يتحبطه الشيطان من المس » ( آورد ) ايشان شبهه اي كردند و اين شبهه را كه ايشان جواب داده ، اينرا هم متعرض شويم ، مخصوصاً اينكه الآن اسلام زدايي بوسيله توهين به اسلام عزيز بواسطه شنهه انداختن در ميان جوانان راجع به اسلام عزيز ، زياد شده است . وهمه هم از صهيونيستهاست . صهيونيستها ، سياه و موساد حسابي پول مي دهند براي اينكه توهين به اسلام بكنند و اين جسارت به پيغمبر اكرم و جسارت به قرآن كه تازه در دنياي غرب پيدا شده از همين جاها سرچشمه مي گيرد و متأسفانه بعضي از كساني كه ادعاي دانش و فهم و شعور در قرآن و روايات دارند ، آنها هم شبهات عجيب و غريبي دارند كه تأييد مي كند كارهاي غربيها را . از جمله شبهات همين است كه مثلاً راجع به آيه شريفه مي گويند ، اين جن زدگي خرافات است براي اينكه ما كه جن زدگي نداريم ، جن و شيطان ، اصلاً نمي توانند كسي را مريض كنند يا كسي را ديوانه كنند و اصلاً جن زدگي و شيطان زدگي و ديوانگي در اثر كارهاي شيطان ، دروغ و خرافات است . و در قرآن آمده كه « يتخبطه الشيطان من المس » آدمي كه ربا بخورد ، در روز قيامت ديوانه وارد صف محشر مي شود ، اما بجاي ديوانه فرموده كه جن زده وارد صف محشر مي شود . « يتخبطه الشيطان من المس » اينرا چطور حل كنيم ، نظيرش در قرآن زياد است . خُب اولاً اين « يتخبطه الشيطان من المس » كنايه است مثل « زيد كثير الرماد » كه يعني « زيد سخي » اما نه اجاقي در خانه آنهاست نه مطبخي در خانه شان است ، نه هيزمي مي سوزانند ، اصلاً هيچكدام از اينها نيست و آنكسي كه مي گويد زيد كثير الرماد مي داند ، آنكسي هم كه مي شنود مي داند ، اما تا مي گويد زيد كثير الرماد ، يعني زيد سخي ، آيه شريفه اينطوري است ، كنايه است اين اولاً

        ثانياً ؛ اينرا توجه داشته باشيد كه علم ما در مقابل جهل ما قطره اي از درياست ، ما نمي دانيم كه شيطان يا اجنه نمي توانند به ما ضرر برسانند كه حالا اين جن گيرها مي گويند مي توانند ، اما نه نمي توانند . اما وقتي قرآن صادق مصدق بگويد معلوم است كه هست ، يك روزي معلوم مي شود كه چطوري مي تواند كسي كه به نحوي تجرد دارد روي جسم انسان اثر بگذارد . لذا نمي دانم غير از        مي دانم است و ما خيلي چيزها را نمي دانيم ، خيلي چيزها را نمي دانستيم ، و كم كم فهميديم در روايات ما دارد كه در دوره آخر الزمان مردم از مشرق و مغرب با هم تماس دارند همديگر را مي بينند ، خُب آنوقت نمي دانستند اين حرفها يعني چه ، يا وقتي حضرت ولي عصر بيايند    _ در روايات از پيغمبر اكرم است _ منبر مي روند ، دنيا ايشان را مي بيند ، صداي ايشان را مي شنود ، ايشان دنيا را مي بينند صداي عالم را مي شنوند ، خُب آنوقت نمي دانستيم ، حالا قضيه برايمان خيلي روشن شده ، ديگر حالا علم اليقين هم نيست ، برايمان حق اليقين شده خُب اين قضيه « يتخبطه الشيطان من المس » اينطوري است ، يا مثلاً راجع به اينكه در روايات آمده ، اين ستاره ها بعضي هايشان وقتي غروب مي كنند ، از نظر علم ستاره قوه دافعه اش يا قوه جاذبه كره اش تمام شده و سقوط مي كند ، در هوا پرتاب مي شود ، اما در ميان اينها ما شهاب ثاقب هم داشته باشيم . الآن نمي دانيم كه چيست و چطوري است اما قرآن صادق مصدق مي گويد ما شهاب ثاقب داريم ، به اين معنا كه نگهبانان آسمان دوم ، سوم و يا چهارم كه اين شياطين ، مخصوصاً آن شياطيني كه خيلي قوي هستند مثل شيطان ( بزرگ ) و اعوانش ، اينها مي توانند به آسمان چهارم بروند به آسمان دوم بروند اما چون ممنوعند ملائكه اينها را تير باران مي كنند و اينها فرار مي كنند . خُب حالا اينرا نمي فهميم يعني چه اما مگر هر چيزي را ما نفهميم ، نيست ؟ نمي دانم غير از اينست كه نباشد ، همينطوري كه الآن روشن شد خيلي از چيزها كه نمي دانستيم و در روايات و قرآن آمده بود و حالا فهميديم _ خيلي از معجزات قرآن _ طنطاوي در تفسيرش 700 آيه راجع به علوم طبيعي آورده كه همه اينها معجزه اند يعني در آن زمان اين 700 آيه مجمل بوده و معنايش را نمي دانستند ، طنطاوي 700 تا و يا بيش از اينها را آورده . من نمي خواهم بگويم تمام حرفهاي طنطاوي درست است ، اما مي خواهم بگويم كه خيلي از چيزها در قرآن هست ، قرآن درياست ، علم ما راجع به قرآن قطره اي از درياست ، قرآن « تبياناً لكل شئ » است قرآن و لارتب و لا يابس الّا في كتاب مبين است ، كپي عالم وجود است . علم ما راجع به آن قطره اي از درياست . همينطور كه طنطاوي 700 آيه آورده ، وقتي هم پيدا خواهد شد كه بجاي 700 آيه 7000 آيه باشد ، ندانستگي غير از اينست كه بگويد مي دانم و اينها جا مي زنند ، چيز مسلمي را حساب مي كنند مي گويند مخالف با قرآن است بنابراين معلوم مي شود كه پيغمبر اكرم علم اين چيزها را نداشته . «العياذ بالله » و متأسفانه بعضي از جلسات همين حوزه هم ديدم كه دامن زدند ، بعضي طلبه ها كه بايد مروج قرآن باشند . سببش هم اينست وقتي كه ما طلبگي ما در ترويج قرآن نشد به همين جاها مي رسد ديگر ، لذا اين هم حرف دوم ، و اينكه ندانستگي ما .

        حرف سوم اينكه تصرف ملائكه تصرف اجنه و تصرف شيطان به نحو وسوسه كه مسلم است كه وسوسه در عقل او مي كند و تخيلش را استخدام مي كند كه ديوانه مي شود ، اصلاً معناي ديوانه يعني همين ، تخيل كسي را باقوه واهمه استخدام بكند ديوانه اش مي كند و شيطان همينطور كه وسوسه مي كند و اين فساد اخلاقي را برايمان درست مي كند بعضي اوقات هم وسوسه مي كند و كسي را ديوانه مي كند يعني تصرف در قوه خيال ، وسوسه در قوه خيال ، قوه خيال استخدام مي شود براي قوه واهمه ، اين چيزي نيست كه ما اينقدر رويش سر و صدا كنيم . خُب مگر همين اجنه و شياطين در زمان حضرت سليمان ، براي حضرت سليمان ديگ درست نمي كردند ، اصلاً لشگر مجهز حضرت سليمان اجنه بودند و حضرت سليمان اينها را استخدام كرده بود باذن الله . و اين استخدام هم در ميدان بود ، هم در اقتصاد بود و بالاخره كارگران حكومت حضرت سليمان شياطين و اجنه بودند . چطوري آن را حل مي كنيد . خُب اين را هم همينطور حل كنيد . وسوسه خيلي كار مي كند مثلاً الآن يك آدمي كه وسواسي است كه همينطورند ديگر به راستي مي بيند خون   است ، مي بيند ادرار است ، حس مي كند و امثال اينها . يك آدم ترسو به قبرستان برود هيچكس هم نباشد ، ناگهان مي بيند از قبر مرده بيرون آمده . به راستي مي بيند . يكدفعه مرده داد مي كند و مي گويد بايست ببينم ، مي شنود ديگر ، فرار مي كند . يكدفعه مي بيند مرده او را گرفت و غش مي كند .

        نه مرده از قبر بيرون آمده ، نه به او چيزي گفته و نه او را گرفته اما براي قوه تخيل اين ، تصور شده . يعني واهمه ، قوه تخيل را استخدام كرد _ عقل بايد قوه تخيل را استخدام كند ولي اين تخيل را به دست واهمه داد _ آدم ترسويي بود . واهمه كاركرد و قوه خيال را استخدام كرد ، مرده را از قبرستان بيرون آورد ، او را به حرف در آورد و بالاخره مرده او را گرفت و او غش كرد . بعضي اوقات هم مي بيند تابوت مي آيد . و اينها چيزهايي نيست كه توهمي و تخيلي باشد كه پيغمبر نمي داند و همينطور گفته باشد . اينها همه از جهل است . خدا نكند آدم جاهل باشد آنهم جهل مركب ، ديگر جهل مركب كه شد ، كار به اينجا مي رسد كه جسارت به پيغمبر اكرم مي كند كسي كه نان پيغمبر اكرم را عمري خورده . پيغمبر را جاهل مي داند ، كتاب مي نويسد پيغمبر جاهل است ائمه طاهرين جاهل   بودند ، علوم روز را نداشتند. يكي از اينها خدا رحمتش كند پيرمرد صافي بود ، من دوستش داشتم ، اما از آنوقت حسابي از او نفرت پيدا كردم ، به ما مي گفت اگر اين ساعت را به امام صادق بدهي ، نمي تواند بخواند . خسران است كه بعد از يك عمر انسان به اينجا برسد . هميشه اين دعا را بخوانيد اللهم اجعل عاقبه امرنا خيرا و اين   3-2 تا معنا دارد ، يك معنا اينست كه آدم پير است ، توهماتي برايش جلو بيايد و عليه اسلام چيزي بنويسد ، عليه اسلام منبر برود و در دانشگاه من ، من بكند . يكي از دانشگاهي هاي اصفهان ، يكي از آخوندها هفته اي يك مرتبه هم بيشتر ( در دانشگاه ) نماز           نمي خواند كه ناگهان بعد از نماز براي انقلاب گفته و همه را زير سوال برده ، براي روحانيت گفته و همه را زير سوال برده . اگر انسان را خدا نگه ندارد ، عاقبتش به خير نمي شود .

        بنابراين ، اين شبهه اي كه آقاي بجنوردي كردند و بعد هم جواب نارسايي دادند نه اين « يتخبطه الشيطان من المس » 10- 8  جا در قرآن نظيرش هست و جوابش هم اين 4-3  جواب است كه ظاهراً همه قانع كننده هست .

        خُب اين راجع به آياتي كه مربوط به رباست ، رواياتي هم مربوط به رباست كه آنها هم خيلي داغ اند . مرحوم صاحب وسايل در ابواب ربا ، باب اول 24 روايت درباره حرمت ربا نقل كردند اما خيلي داغ ، خيلي از اين روايات را كه انسان نمي داند چطور معنا كند ، اينست كه يك درهم ربا ، بالاتر از 70 زنا با محارم است .

        در بعضي دارد يك زنا ، در بعضي دارد 20 زنا ، در بعضي دارد 100 زنا و امثال اينها ، حالا مقداري از رواياتش را مي خوانيم ، ظاهراً اين روايات را هم بايد كنايه معنا كنيم ، يعني اقرار نه ، تأكيد به نحو كنايه و اينرا زياد داريم ، مثلاً وقتي بخواهد عملي را بگويد خيلي خوب است ، مي گويد ثواب شهيد دارد ، اينهم باز اين طلبه جوانترها در كتابهايشان نوشتند و ايراد گرفتند كه آقا يعني چه ؟ كه شما مي گوئيد اگر كسي اين عمل را بياورد ، ثواب شهيد را دارد ، خُب جوابش همين است ثواب شهيد معنايش همين است ، يعني اين عمل خيلي ثواب دارد ، كنايه است يعني ذكر لازم ، اراده ملزم . آنوقت براي اينكه جا بيندازد كه خيلي ثواب دارد ، در ذهن مردم مي گويد ثواب شهيد دارد ، اما بخواهيم بگوئيم اين در روز قيامت با شهدا است و مقام او ، مقام شهيد است و كاري كه انجام داده ، مثل او است كه در خط مقدم در خون خود غوطه ور باشد ، خُب معلوم است كه اينها نيست ديگر و يكي از شبهاتي كه راجع به مفاتيح محدث قمي دارند همين است كه ثوابهاي خيلي بالايي بر عمل خيلي كوچكي بار مي كند . مثلاً كسي كه اين دعا را بخواند ثواب 7 حج و عمره مقبول دارد ، خُب اينها دلالت مطابقي ندارند ، دلالت ، التزامي است ، مي خواهد بگويد اين دعا خيلي مقرب عندالله است ، آنوقت مي گويد ثواب شهيد و حج عمره دارد و الّا معقول نيست به راستي كسي اينهمه صدمه بكشد و اينهمه خون جگر بخورد ، با اينهمه پول دادن به مكه و عمره برود . خُب خيلي سخت است ، حالا كسي كه يكماه رفته با آنهمه صدمات ، كسي هم در خانه اش يك دعا خوانده بگوئيم تو مثل او و او هم مثل تو . خُب حرفي بايد در اين باره بزنيم و ظاهراً بهترين حرفها هم در اين مورد همين است كه اينها همه كنايه است ، اين مكالمه هاي ما ، 90 درصدش مجاز است، 80-70  درصد كنايات است اما حرفهاي مطابقي در مكالمات چه عرب چه عجم ، چه ترك ، چه غير ترك ( باشد ) حرفها و مكالمه ها مجازند و معناي مجاز همان كه سكاكي در استعاره مي گويد و مثل حضرت امام تبعاً للمرحوم آقا شيخ مرتضي مسجد شاهي ، در همه مجازات مي گويد كه مجاز ادعايي است . زيدٌ اسد ، خُّب حالا به راستي زيد اسد است ؟ زيد كه يك آدم است كه در خانه اش نشسته است . اما يك شجاعتي به خرج مي دهد ، بجاي اين كه بگويند شجاع است ، مي گويند زيد اسد ، هذا ملكٌ .

        مرحوم استاد عزيزمان علامه طباطبائي خيلي علاقه به آيت الله ميلاني داشتند ، آقاي ميلاني هم انصافاً خيلي خوب بود هم از نظر علم ، هم از نظر عمل ، آنوقت آقاي طباطبائي بعضي اوقات مي گفتند « هو ملكٌ » نمي خواستند بگويند كه آقاي ميلاني در آسمان است و تجرد دارد و چيزي نمي خورد و نمي آشامد ، نمي خواستند بگويند اوخيلي تقدس دارد ، از نظر علم وعمل مي گفتند ملك ، مثل « زيد اسدٌ » اين ثوابها همه همين است . در مقام جعل است و براي اينكه بگويد اين ثواب فوق العاده مهم است ، يا اين شخص خيلي مهم است مثل سوره يوسف كه راجع به حضرت يوسف آن زنها گفتند ملكٌ ، اگر معنا كنيم انّه كل ملك ، اصلاً فصاحت و بلاغت ندارد ، وقتي فصاحت بلاغت دارد كه آن زنها به راستي نازل منزله بكنند ، اول تنزيل بكنند كه اسمش را مي گذارند حقيقت ادعائيه ملك اول تنزيل مي كند ، سپس به راستي هذا ملك حقيقت ادعائي است . و اينها هم در باب ثوابها ، هم در باب محرمات است در باب محرمات هم زياد داريم و كاري به اين ربا نداريم ، در جاهاي ديگر هم زياد است ، الغيبه اشد من الزنا ، اين همين است كه از بس گناه بزرگ است گفته انّه زنا . يافتند ، « ان الذين فتنوا المومنين و المومنات » يك نمامي و سخن چيني كردن يك فتنه گري ، اين راستي آدم كشي است ؟ خُب نه اما گناه چون خيلي بزرگ است يك كنايه آمده اسمش را مي گذارند حقيقت ادعاعيه ، يك حقيقت ادعاعيه آمد مثل حضرت يوسف را كه قرآن نقل مي كند ، زنها گفتند ملك ، اينهم راجع به غيبت كه اسلام مي گويد انّه زُنيه مع المحارم . اينها خلاصه حرف است اگر بپسنديد چيز خوبي را حل مي كنيم و حل كرديم ، اگر هم نپسنديد بايد فكر ديگري رويش بكنيم ، ببينيد غير از آنچه كه گفتم مي توانيد فكر ديگر رويش بكنيد يا نه؟

    وصلي الله علي محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365