جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: محرم و صفر
    موضوع درس:
    شماره درس: 324
    تاريخ درس: ۱۳۸۵/۱۰/۲۷

    متن درس:

    اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

    بحث اخلاقى ما ديگر انشاءاللّه‏ براى بعداز دهه محرم و امروز يك مقدار درباب محرم صحبت بكنيم. اولاً همه ما بايد توجه به اين مطلب داشته باشيم كه اين دهه محرم اگر از آن شبهاى قدر ماه مبارك رمضان مهمتر نباشد كمتر نيست آن مجالس عزا اگر مهمتر از شبهاى قدر و مجالس شبهاى قدر نباشد كمتر نيست هم براى كشف و شهوديها چنين است هم براى غم و غصه دارها چنين است و هم براى امور اجتماعى براى اسلام عزيز و الحمدللّه‏ جا افتاده كه اين دهه محرم را بلكه محرم و صفر را شيعه بايد به آن خيلى اهميت بدهد و اين خيلى هم جاى شكر دارد ديگر هرچه هم مثلاً تمدن و تهاجم فرهنگى و امثال اينها زياد هم بشود اما همه و همه به اين ماه محرم و صفر اهميت مى‏دهند الحمدللّه‏ يك عروسى در محرم و صفر واقع نمى‏شود اينها خيلى اهميت دارد يا مثلاً همين چند سال قبل كه عيد نوروز در دهه محرم واقع شده بود خب هيچ كسى عيد نگرفت. همان لختى‏ها كه ما از آنها خيلى گله داريم همان‏ها عيد نورز را فداى دهه محرم كردند فداى امام حسين كردند و همه اين دهه محرم مخصوصا آن اواخرش تاسوعا و عاشورا سياه پوش بودند همه مخصوصا زنها، همان لختى‏ها اما به آن اهميت مى‏دهند و اين كم رنگ هم نشده اين هم جاى شكر دارد گر چه مجالس عزا كم رنگ شده يعنى شركت كردن در مجالس عزا كم رنگ شده اما بالاخره مجالس بيشتر شده اين هم خيلى شكر دارد آن وقتها در زمان ما اينقدر مجلس نداشتيم اما الحمد للّه‏ مجالس عزا ديگر مخصوصا در جمهورى اسلامى زياد شده است. مخصوصا در اصفهان، مقام معظم رهبرى يك وقت به من مى‏گفتند، يكى از امتيازهاى بزرگ اصفهان اين است كه روضه از روضه نمى‏افتد و بالاخره هر وقتى از سال را كه ببينيم مى‏بينيم در اصفهان مجالس روضه هست لااقل در هر محله‏اى يكى، اينها خيلى مهم است مهم بودنش هم براى خاطر اين است كه تشيع اصلاً مرهون همين عزاداريهاست اگر شهادت امام حسين نبود، اگر اسارت خاندان نبوت نبود تشيع نبود الان اگر اين روضه‏ها نبود تشيع الان نبود. از همين جهت هم ائمه طاهرين روى اين روضه خوانيها، مجالس روضه خيلى اهميت مى‏دهند همه آن‏ها تا يك مداح پيدا مى‏كردند جلسه پيدا مى‏كردند حالا ولو جلسه خانوادگى باشد، مردها اينطرف پرده، زنها آنطرف پرده. به روضه خوآنها مى‏گفتند روضه بخوان مثلاً خجالت مى‏كشيد كه با آواز و آن طرزى كه توى مجالس خودشان هست بخواند ائمه طاهرين مى‏گفتند نه آن جورى كه تو مجالس خودتان هست بخوانيد با آن سوز و گداز بخوانيد و گريه بلند در حالى كه در خفقان عجيبى بودند. دشمن مى‏دانست كه چه خبرهاست در خفقان عجيبى بودند. اما بلند بلند گريه مى‏كردند مداح مى‏خواست قطع بكند ائمه طاهرين نمى‏گذاشتند «زدنى، زدنى» در حالى كه اشك مى‏ريختند «زدنى، زدنى» هم بلند بود و دشمن هميشه هم بنى اميه و هم بنى عباس و بعد هم دشمنان ديگر و حتى پهلوى كه آمد از طرف انگليسيها همين دو تا برنامه را داشت 1 - زنها را به خيابانها بكشاند 2 در مسجد و روضه‏ها را ببندد و اول هم خيلى با تظاهر آمد امابالاخره آن جور كرد، كرد اما آن همه شدت آن همه آخوند كشى آن همه عمامه از سر برداشتن روضه‏ها را تعطيل كردن در خانه‏ها و حسينيه‏ها را بستن به مجردى كه اين رضا شاه از ايران رفت بيرون همان روز روضه‏ها، چندين برابر قبل از رضا شاه شد لذا دشمن هم خوب تجربه داشت كه اين مسجد و اين حسينيه تشيعه را ادامه مى‏دهد. لذا به قول بزرگان يك موجى در كربلا پيدا شد اگر اسارت نبود آن موج تمام شده بود اسارت آن موج را سرتاسرى كرد اگر اين عزاداريها نبود اين موج تمام مى‏شد عزادارى اين موج را نمى‏گذارد تمام شود اين ثواب را هم كه مى‏دهند به عنوان ثانوى است يعنى دانه مى‏ريزند كبوتر بگيرند، خب خيلى ثواب دارد شركت در يك روضه  ثوابش از يك حج و يك عمره بالاتر يانه راستى اهميت دادن ديگر «يا ليت كنت معكم» راستى اينجورى است راستى اگر عزادار باشد ديگر از ياران امام حسين مى‏شود،. لذا نبايد هم حرف داشته باشيم« من بكى او ابكى او تباكى وجبت له الجنة» اين به عنوان ثانوى است به عنوان اين است كه اين آقا از ياران امام حسين شد، آنها موج را در كربلا ايجاد كردند عباى موج را سرتاسرى كردند. اين عزاداريها ابقاى آن شهادت است، آن اسارت و علت مبقيه اگر مهمتراز موجده نباشد كمتر نيست ديگر. آن شهادت موجب بقاى اسلام اسارت موجب بقاى تشيع. اين عزاداريها هم موجب بقاى تشيع. لذا همين جا يادم نرود من از همه شما تقاضا دارم اگر مسجدى هستيد مسلم يك جلسه توى مسجد شما باشد يك جلسه روضه. البته براى اينكه روضه بهانه شود ما احكام دين را هم بتوانيم بگوييم مثلاً در عرض 20 دقيقه بعد از نماز صبح روضه داشته باشيم، 5 دقيقه احكام بگوييد، 5 دقيقه اخلاق بگوييد، 10 دقيقه روضه بخوانيد روضه بخوانيد و حالا هر جور مى‏توانيد اگر هم مداح داريد 10، 20 دقيقه مردم را خيلى معطل نكنيد، 10، 20 دقيقه يك جلسه عزادارى. اين توى مسجد حتما بايد توى دهه محرم باشد من عقيده دارم ما طلبه‏ها اين دو ماه محرم و صفر توى مسجدهايمان بايد يك جلسه روضه داشته باشيم و اين كار را حتما آن كسانى كه مسجدى هستند حالا آن كسانى كه مسجد ندارند يك تقاضا دارم اينكه در اين شبانه روز محرم و صفر لااقل دهه محرم و صفر هر روز شركت در يك مجلس عزا بكنيد اگر اهل كشف و شهود باشيد خيلى براى كشف و شهود مؤثر است براى سير و سلوكيها مؤثر است. اگر از اين نمد كلاهى نداريد اما براى توفيقتان براى اينكه عمرتان پربركت باشد براى تأمين آتيه براى خودتان براى بچه هايتان، براى اينكه شما هم از زمره شهدا محسوب شويد از زمره شهداى كربلا از اصحاب امام حسين اين حتما بايد باشد آن هم هر روز مقيد باشيد و اين مى‏توانم بگوييم كه لازم است مخصوصا در زمان ما كه روضه‏ها كم رنگ شده، مخصوصا در ميان طلبه‏ها، يعنى توى مجالس شركت نمى‏كنيم ديگر و اين شركت كردن تو مجالس هرچه بخواهيد دارد به تجربه هم اثبات شده خانه ندارد. راستى اين دو ماه رامقيد است نذر و اينها من خيلى موافق نيستم (نذر نه) تعهد، تعهد با خود. هر روز در يك مجلس عزا شركت كن. هر روز يك روضه بخوان به عنوان اينكه خدا خانه به تو بدهد حتما همان سال خانه مى‏دهد. زن ندارد شوهر ندارد مسلم اگر مدام شركت بكند خدا گرفتاريش را اصلاح مى‏كند به تجربه اثبات شده پيش سنى‏ها «الان نمى‏دانم هست يانه» آن وقتها خيلى بود ارمنى‏هاى جلفا روزهاى تاسوعا و عاشورا راه مى‏افتادند شمع مى‏گيراندند و مى‏گفتند حاجت داريم حاجت مى‏گيريم. بزرگان، مراجع و علماء خيلى اهميت مى‏دادند. مى‏دهند به اين مجالس عزا و عقيده‏شان هم خيلى بالاست كه حسين در ميان همه يك خصوصيت دارد اين مؤسس حوزه علميه قم مرحوم آشيخ خودشان يك خصوصيات عجيبى داشتند حيف آن جور كه بايد الگو بشوند براى قم نشدند، شدند ولى آن جور كه ما مى‏خواستيم مثلاً. يكى از كارهايشان اين بود كه قبل از اينكه ايشان درس را شروع بكنند يك روضه خوان (البته اهل علم هم بودند) يك روضه خوان و اى كاش اين در ميان ما طلبه‏ها رسم شده بود، اى كاش اين
    الگو را از مرحوم آشيخ گرفته بوديم، ساده زيستى مرحوم آشيخ خيلى بالا بوده همه چيز را فداى طلبه بكن، حتى خانه‏اش را، خيلى مهم است ساده زيستى ديگر گرايى مربوط به حوزه، مربوطه به حوزه، مربوط به همه، مخصوصا مربوط به همه، مخصوصا مربوط به همه، اى كاش اين الگو را از مرحوم حاج شيخ گرفته بوديم مرحوم حاج شيخ گفته بودند كه من در كربلا بودم به من گفتند ده روز ديگر مى‏ميرى ايشان كشف و شهودى هم بودند. كشف و شهودى خيلى بالايى بوده يكى از بزرگان نقل كرده بود كه ما هفت هشت نفر رفتيم توى يك باغ، صاحب باغ انگور آورد در مقابل ما، مرحوم حاج شيخ انگور را خيلى دوست داشت همه ما شروع كرديم به انگور خوردن، مرحوم حاج شيخ گفت من ميل ندارم بعد فهميديم اين آقا رفته بود از باغ همسايه انگور آورده بود. چون انگورهاى باغ خودش شيرين و ترش بود رفته بود از باغ همسايه آورده بود حرام هم نبوده اما همين كه بدون اجازه بود يعنى اجازه اينجورى. مسلم شاهد حال كه بوده. اما مرحوم حاج شيخ نخورد بعد فهميديم چرا مرحوم حاج شيخ نخورد براى اينكه انگور شبهه ناك بوده مرحوم حاج شيخ خيلى چيز داشته الگوها داشته. الگوها را از ايشان نگرفتيم آن وقت اين مرحوم حاج شيخ گفته بودند من خواب ديدم ده روز ديگر مى‏ميرم. چون خواب حجت نبود من به خوابم اهميت ندادم روز دهم تب كردم و خارج از خانه هم بودم و فهميدم راستى مى‏ميرم. آمدم توى خانه(آن خانه اجاره‏اى بود) توى بالاخانه بود و گنبد مطهر امام حسين هم پيدا بود. ديگر رفتم دم مرگ و آنجا به امام حسين گفتم من كارى براى شما نكردم شما ضامن من شويدمن برگردم يك كارى براى اسلام بكنم و بميرم كه خود مرحوم حاج شيخ نقل كرده بود كه عزرائيل آمد و مشغول و ناگهان يك كسى از طرف امام حسين آمد و گفت كه رهايش كنيد، گفتند آقا مرگ حتمى است. گفتند: نه رهايش كنيد. امام حسين فرموده است، اين نمى‏شود بميرد بايد برگردد كه حتى مرحوم حاج شيخ گفته بودند وقتى من بيدار شدم. (يعنى از آن حالت بيهوشى) ديدم حتى چشمهايشم را بستنه‏اند و انگشتهاى پايم را به هم بستند و همان كارهايى كه براى مرده مى‏كنند ناگهان تكان خوردم و ديگر همه خوشحال شدند مرده بودم. گريه مى‏كردند اما بالاخره امام حسين من را برگرداند. بزرگان همه من جمله مرحوم حاج شيخ كه اين روضه را قبل از منبر مى‏خواندند و نظير اين شايد شماها خيلى بهتر از من بتوانيد شايد بشود كتابها در اين باره نوشت خيلى هم خوب است به شرطى كه امور خرافى نباشد اينجور كتابها خيلى خوب است مرحوم آيت اللّه‏ خويى گفته بودند كه ما يك مجلس زنانه داشتيم آن وقتها در اصفهان خيلى بود كه هفت هشت تا زن دور هم جمع مى‏شدند يك روضه خوان هم مى‏آمد و يك روضه برايشان مى‏خواند. گفت اين مجلس زنانه مزاحم من بود چون خانه ما كوچك بود و عصرها همه وقت من را مى‏گرفت مزاحم بود ما اين جلسه را تعطيلش كرديم. طولى نكشيد چشمهاى من درد گرفت و به اندازه‏اى دردش شديد شده بود كه مرا از كار انداخت يك شب خانم (زن آقاى خويى) خواب ديده بود كه از طرف امام حسين آمدند گفتند كه بنا بود اين شوهر تو كور شود به خاطر همان جلسه‏اى كه تعطيل كرد اما چونكه از بزرگان است از مروجين دين است آقا امام زمان از حسين اجازه گرفتند كه تو را شفا بدهد شفايت هم به همين است الان كه از خواب بيدار شدى يك مقدار از تربت بريز توى آب برويد اين آب را به پشت چشم شوهرت بماليد. چشمش خوب مى‏شود كه زن آقاى خويى از خواب بيدار شده بود و مرحوم آقاى خويى خوابش نمى‏برد از چشم درد «نزديك بود كور شود» ديگر پا شده بود تربت را ريخته بود توى آب و آب را ريخته بود به چشم آقاى خويى، همان وقت آقاى خويى خوب شده بود تربت حسين و جلسه امام حسين. آقاى دستغيب توى همين كتاب عالى مى‏گويد مى‏فرمايد: يكى از تجار كه از رفقاى ما بود، بچه هايش حصبه گرفته بودند و همه آنها دم مرگ بودند و اين آقا گفته بود من همسايه‏ام اول اذان صبح روضه مى‏خواند من رفتم آنجا توى جلسه شركت كردم براى شفاى اين زن و بچه‏ام و همه آنها دم مرگ بودند. حصبه آن وقت آدم را مى‏كشت يعنى دوايش را پيدا نكرده بودند مى‏كشت. معمولاً يك درصد هم پيدا نمى‏شد كه خوب شوند اين زنش و سه تا بچه هايش هر 4 تا هم حصبه گرفته بودند و دم مرگ بودند مى‏گويد من از روضه كه برگشتم ديدم اينها سفره پهن كردند و دارند غذا مى‏خورند گفتم چه شده، دختر بزرگم براى من تعريف كرد گفت كه شما كه رفتيد طولى نكشيد ديدم كه پنج تن آمدند همه آنها هم سياه پوش هستند يك (تقاضايى از همه شما دارم) لااقل دهه اول محرم و دهه آخر، اين سياه پوشى را فراموش نكنيد. در روايات هم داريم من تعزى «تعزى» يك معنايش همين سياه پوشى است يك معنايش اين است كه جلسه عزا بگير. يك معنايش اين است گريه بكنيد. يك معنايش اين است كه عزادارى يعنى سياه پوشى. خانه را سياه پوش كردن. خود انسان سياه بپوشد. بچه هايش سياه بپوشد.اين دختر گفته بود پنج تن آمدند سياه پوش بودند بعد حضرت زهرا به امام حسين گفتند كه پا شو و دست روى سر اينها بكش تا خوب شوند. امام حسين پا شدند دست كشيدند روى سر اينها و سر آن و سر آن. هر چهار تا خوب شديم اما دست روى سر مادرم نكشيدند. حضرت زهرا گفتند كه چرا دست روى سر اين نكشيدى، روى سر اين هم دست بكش خوب شود. گفت مادرم اين نماز نمى‏خواند، شما مى‏دانيد كه اين نماز نمى‏خواند حضرت فرمودند: لياقت اين كار را ندارد اما شوهرش در جلسه تو توسل پيدا كرد كه اين خوب شود. امام حسين پاشدند دست كشيدند روى سر اين و اينها پا شدند نشستند و همه خوب شدند. اين آقا گفته بود. مرحوم آقاى دستغيب مى‏گويند كه اين رفيق ما، گفته بود وقتى من رفتم چهار تا دم مرگ بودند وقتى برگشتم سفره را پهن كرده بودند داشتند غذا مى‏خوردند. اين جور چيزها در اين مجالس خيلى پيدا مى‏شود و هرچه بى رياتر بهتر. هرچه بى تظاهر و كمتر بهتر. خب اين تا اينجا كه اين مجالس قعطا از شب قدر براى سيروسلوكيها بالاتر است براى غم و غصه دارها هم بالاتر است براى حوائج دارها بالاتر. براى تأمين آتيه عاقبت به خيرى براى خودش براى اولادش بالاتر است و اين جلسات واجب هم است كه ما به اين جلسات اهميت بدهيم در وضع فعلى، واجب عينى هم هست كه همه ما بايد متعزى باشيم در اين محرم و صفر. مخصوصا در دهه اول و دهه آخر، ما بايد اين رسم توى اصفهان را خيلى ترويج بكنيم. روضه هست. عزادارى محرم و صفر هست توى ايران ما الحمدللّه‏ الان يك نفر پيدا نمى‏شود و لو اينكه نماز هم نخواند ولو اينكه روحانيت را هم خرافى بداند و لو اينكه مجالس هم خرافى بداند اما توى ايران يك نفر هم نيست كه در اين ماه محرم و صفر ازدواج بكند. دخترش را شوهر بدهد و پسرش را زن بدهد و اينها را يك ميراثهايى است كه ما طلبه‏ها (مخصوصا) بايد زنده نگه داريم. و خيلى اهميت بدهيم بله اين تظاهراتى كه پيدا شده اين خيلى ضرر مى‏زند خيلى ضرر دارد اين ناهار دادن و اين شام دادن و اين بازيها. و خيلى مجالس را خراب كرده و اى كاش آن كسى كه اول در آورده در نياورده بود و اين مردم هم راستى اينجورى است يعنى وضع ماليش خوب است اما قابلمه دست مى‏گيرد در روز عاشورا درِ خانه جمع مى‏شوند. غذا مى‏خواهند غذاى امام حسين. اما عنوان ثانوى دارد خيلى بد است ديگر خيلى بد شده است اين نهار دادن و اين غذا دادن اينجورى كه اطراف خانه جمع بشوند قابلمه ببرند غذا بگيرند خب اينها بد است ديگر در حالى كه راستى تبرك است اما آن شخصيت تشيع را زير سؤال مى‏برد.يكى هم باز خيلى بد شده اينكه مداح‏ها را مقدم بر طلبه‏ها مى‏دانند. ندانم به كارى هم تو حرف مداح‏ها زياد است اين هم خيلى بد است يك چيزهايى عجيب و غريبى از خودشان در مى‏آورند و گاهى شعر مى‏بافند گاهى شعر مى‏گويند «من حسين الهيم تكفير كو» حق ندارد مرجع تقليد و طلبه‏ها و آقايان با ما حرف بزنند ما آقا هستيم حسين اللهيم و هر چه بخواهيم بگوييم بايد بگوييم خيلى بد است اصل مطلب را دارد حجاب درست مى‏شود حالا شيطان انسى مى‏كند نمى‏دانم شيطان جنى مى‏كند نمى‏دانم. مثلاً تو اين خيابان راه افتادنها اين خيلى خوب است. هميشه بوده و راستى اگر بتواند پابرهنه، بتواند مسلم سياهپوش و خواندن يك نوحه از يك آدم باحال هم حال معنوى داشته باشد هم خوب بخواند يك سينه معمولى هم بزند. خيلى خوب. اين خيلى شعار است خيلى بالاست اما بر اين اضافه مى‏شود كم كم شده خرافت هيچ مرجع تقليدى از آن راضى نيست كم كم شده كه دشمن هم فيلم مى‏گيرد فيلمش را مى‏برد توى دنيا منتشر مى‏كند يك مارك خشونت را هم به شيعه مى‏زند همان مارك خشونت هم مى‏رسد به آنجا كه تحريم اقتصادى، تحريم اجتماعى حتى حكم به جهاد هم مى‏تواند بكند، اينهاش بد است ندانم به كاريها، از خود درآوريها و برسد و اينها خيلى بد است ما بتوانيم اين دهه محرم را آنجور كه مرضى امام زمان است، مرضى امام حسين است آنچه روش سلف سابق است. به قول حضرت امام، حضرت امام خيلى راجع به امام حسين روضه مى‏خواند به اندازه‏اى گريه مى‏كردند كه شانه هايشان مرتب تكان مى‏خورد. چه اشكى مى‏ريختند و بارها مى‏گفتند كه اگر ما انقلاب داريم از همين روضه‏ها داريم از همين عزاداريها داريم، انقلاب ما مرهون عزاداى هاست و راستى هم همين است اگر عزاداريها نبود به اين زوديها يا اصلاً نمى‏شد يا به اين زوديها پيروز نمى‏شد. اين عزاداريها انصافا خيلى كار كرد و آن وقت ايشان بارها مى‏گفتند: اى مردم عزادارى كنيد. همانجورى كه عزادارى مى‏كردند. از خودتان رويش نگذاريد چيزى اضافه نكنيد از خوددرآورى نداشته باشيد و خب سينه زدن خيلى خوب، عزادارى است ديگر. اما كم كم رسيده يك رقاصى توى مجلس درست شده به نام سينه موجى، همه لخت مى‏شوند مى‏رقصند بعد هم اسمش را مى‏گذارند عزادارى بعد هم مى‏گويند آقاى مظاهرى منكر سينه زدن است و همچنين تا آخر. زنجير تيغى زدن و يا صورت رفتن و قمه زدن و اينها و هيچ مرجع تقليدى راضى به اين امر نيست هيچ امام حسينى راضى به اين امر نيست و مسلم است آنچه مى‏خواهد يك عزادارى سنتى است بايد ما دست برداريم از اينها و گرنه مى‏خوريم بد مى‏خوريم. اصلش را از بين مى‏بريم و من از همه شما تقاضا دارم اين عزاداريهاى سنتى، آن روش سابق آنها را خيلى اهميت بدهيد اگر خودتان مسجد داريد كه اين دو ماه را هر روز توى مسجدتان روضه بخوانيد. لازم هم نيست كس ديگرى هم بيايد، خودتان روضه بخوانيد يك جلسه روضه بگيريد چيزى كه يادم رفت اين دو ماهه زيارت عاشورا را بخوانيد. زيارت عاشورا از قدسيات است خيلى بالاست به تجربه هم اثبات شده خيلى براى حوائج خوب است سير و سلوكيها به آن خيلى اهميت مى دهند هر كس هم به هر اندازه‏اى كه پول بدهد آش مى‏خورد اگر يك لعن و يك سلام يك لعن و يك سلام، اگر ده لعن و ده سلام، ده لعن و ده سلام، اگر صد لعن و صد سلام، صد لعن و صد سلام. اصلاً قاعده مستحبات را اينجورى داشته باشيد مستحبات همه و همه مخصوصا قدماى اصحاب كه مى‏گفتند هرچه مى‏توانى مستحبات را به جا بياور. نوافل را مثلاً نوافل ظهر و عصر 16 ركعت است نمى‏توانى 8 ركعت بجا بياورد. نمى‏توانى 2 دو ركعت به جا بياور. نمى‏توانى توى راه بخوان. هر كه هر جور مى‏تواند زيارت عاشورا هم همين است هركه هرچه مى‏تواند حالا با يك لعن و سلام در اين دو ماهه بخوانند. اما حالا متأسفانه بعضى ازشما بلند گو را مى‏گذاريد و اللهم العن عمر ثم ابابكر و عمر، ثم عثمان عمر، ثم عمر ثم عمر، به قول مقام معظم رهبرى اين ذنب بلايغفر است اصلاً در وضع فعلى آمريكا آمده اسلام را نابود مى‏كند از چه راه، مى‏گويد ما با ايران و اسلام تشيع جنگ نظامى نمى‏توانيم بكنيم با عراق نتوانستيم بكنيم پس بايد چه كار كرد. بايد اختلاف شيعه و سنى را بيشتر كرد. ثم عمر، ثم عمر را توى بلند گوها بگو. 28 نفر از علما نه، از شياطين، 28 نفر از شياطين سعوديها تشيع را تكفير كردند توى دنيا پخش كردند و گفتند اين كارهايى كه در عراق مى‏شود اينها واجب است بشود براى اينكه اين شيعه‏ها مهرور بالدم هستند و بايد اينها را بكشيم. آن سنى آن جورى اين شيعه اينجورى. ناگهان مى‏بينيم اسلام ضربه خورد بنابراين ما بايد ببنيم كه اسلام از ما چه مى‏خواهد چه مى‏كردند مراجع از ما چه مى‏خواهد. ما نياييم يك ندانم به كاريها، ما نيايم يك احساسات شيطانى، ما نيايم يك كارهايى كه مردم پسند نيست اينها را توى عزاداريها جا بزنيم و عزاداريها را از بين ببريم. بيايد آن كه مرضى خداست من از همه شما تقاضا دارم به اين ماه محرم و صفر خيلى اهميت بدهيد گفتم از شبهاى قدر خيلى بالاتر است بياييد با تلطف با مهربانى
    بعضى از مداح‏ها كه يك حرفهاى عجيب و غريبى توى مجالس مى‏زنند جلويش را بگيريد، بى تفاوت نباشيد. بيايد اين كارهايى كه بعضى از طلبه‏ها مى‏كنند با تلطف با مهربانى با آنها حرف بزنيد. با هم هم سو بشويد. با هم هم روش بشويد. با هم هم گام بشويد. ببنيم قبل از انقلاب علما چه كار كردند قبل از اين جمهورى اسلامى علماى اصفهان چه كار كردند. من يادم نمى‏رود من بچه طلبه بودم يك دفعه علما ديدند روضه‏ها يك مقدار ضعيف شده، روضه خوآنها لياقتشان كم شده همه شان تصميم گرفتند منبر بروند خدا رحمت كند آيت اللّه‏ خادمى را. آيت اللّه‏ طيب. آيت اللّه‏ آميرزا على شيرازى. همه آنها لذا همه بنا كردند توى خانه‏ها منبر بروند خودشان وعده خودشان را مى‏گرفتند و بالاخره علما همه آنها منبر رفتند و اين منبر خيلى هم كار كرد در زمان طاغوت هم بود مى‏خواستند تضعيف بكنند و اين علما خيلى كار كردند مثلاً مشكل هم بود براى ما از خانه بيرون آمدن. من يادم هست بيد آبادم بودم. مسجد عباس آباد اينها منبر مى‏رفتند حضرت آيت اللّه‏ آقاى فانى هم از نجف آمده بود ايشان هم با آنها توى مسجد عباس آباد منبر مى‏رفتند و من خيلى دلم مى‏خواست از كوچه‏ها (از خيابان نمى‏شد) از نظر لختى‏ها از كوچه‏ها مى‏رفتم همانجا هم اذيت مى‏كردند مثلاً زنها دسته جمعى مى‏آمدند توى دل من. و خنده مى‏كردند اما ما هم از رو نمى‏رفتيم بالاخره روضه مى‏رفتيم. بالاخره نماز مغرب و عشا را هم پشت سر حاج شيخ حسن نجف آبادى مى‏خوانديم و برمى گشتيم اما مرادم اينجاست اين جلسات روضه را خيلى به آن اهميت مى‏دادند. صبح تا ظهر اين تعطيل و غير تعطيل هم نداشت. مجلس روضه مى‏گرفتند پر مى‏شد. راستى پر مى‏شد. تشريفات هم اصلاً نبود اگر خيلى تشريفات بود يك چايى بود اين تشريفات بدكارى كرد. ندانم به كاريها بد كارى كرد و نمى‏دانم لجاجت‏ها، عنادها بدكارى كرد و على كل حال اين روضه‏ها را ضربه زده و بر همه ما واجب است اين روضه‏ها را زنده بكنيم از هر ثوابى بالاتر است روز عاشورا يك زيارت عاشورا ولو يك لعن و يك سلام ثواب يك گريه براى حسين ولو به اندازه بال مگسى. نشستن توى مردم و روضه خوان روضه بخواند و ما گريه بكنيم يا خودمان روضه بخوانيم اينها همه روز عاشورا مى‏توانيم ثواب يك حج و يك عمره مقبول مبرورى از پروردگار عالم بگيريم. اميدوارم آنچه كه گفتيم مرضى خدا باشد خدا را قسمش مى‏دهم توفيق عزادارى در اين دو ماهه به همه ما به همه شيعيان عنايت بفرمايد.

    و صلى اللّه‏ على محمد و آل محمد.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365