جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: ماه مبارك رمضان
    موضوع درس:
    شماره درس: 255
    تاريخ درس: ۱۳۸۳/۷/۲۲

    متن درس:

    اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

     بحث ما باشد ان شاء اللّه‏ براى بعد از ماه مبارك رمضان، و امروز يك مقدارى درباره، ماه مبارك رمضان صحبت كنم. همه شما مى‏دانيد و در كتابها حتى در مفاتيح محدث قمى «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» آمده است كه پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم قبل از ماه مبارك رمضان جمعه آخر خطبه خواندند براى نماز جمعه و در خطبه تعريف ماه مبارك رمضان را كردند ترغيب، تحريص، تهيأ براى ماه مبارك رمضان، نفسها عبادت است خواب عبادت است هر عبادتى چندين هزار برابر با ساير ماهها است يك آيه خواندن ثواب يك ختم قرآن دارد و مدام گفتند اميرالمومنين عليه‏السلام اين رسم بوده است براى اين كه اصحاب خاص چيز ياد مردم بدهند در وسط منبر بلند مى‏شدند سؤال مى‏كردند اميرالمومنين عليه‏السلام براى همين براى اين كه چيز ياد مردم بدهند در تاريخ بنويسند الى يوم القيامه اميرالمومنين عليه‏السلام بلند شدند گفتند كه يا رسول اللّه‏ «ما افضل الاعمال فى هذا الشهر» بهترين اعمال چيست حضرت فرمودند «الورع من محارم اللّه‏» ماه مبارك رمضان تمام بشود و اين يك گناه نكرده باشد شايد آن آيات توبه حكومت بر اين روايات داشته باشد و اگر يكدفعه يك گناه فورا جبران بكند با توبه، با عذر خواهى از خدا جدا اين افضل اعمال است يعنى از خواندن قرآن با آن همه ثوابش از دعا با آن همه ثوابش از درك شبهاى قدر با آن همه فضيلتش اجتناب از گناه از همه اينها مهمتر است كه انسان مواظب باشد همين طور كه مضراتى كه فقها گفتند نياور اگر آوردى روزه ات باطل مى‏شود گناه را هم بايد نياورد و الا روزه باطل مى‏شود ما خيلى روايت داريم كه مرحوم صاحب وسائل روايتها در باب روزه نقل مى‏كند كه غيبت روزه را باطل مى‏كند تهمت روزه را باطل مى‏كند و دروغ روزه را باطل ميكند ديگر خواه ناخواه با القاء خصوصيت گناه چشم، گناه گوش زبان مثل گناه فرج است همان طور كه آن باطل مى‏كند اينها هم روزه را باطل مى‏كند و فقها ديگر با يك تمحل فقهى گفتند مراد از فساد يعنى ديگر قبول نميشود ديگر روح ندارد گردوى پوچ است و اما اين كه قضا داشته باشد كفاره داشته باشد آن مختص به آن مفطراتى است كه در رساله آمده است اما بايد توجه به اين مطلب باشد كه اگر يك گناه آمد گناه چشم باشدگناه گوش باشد گناه زبان باشد گناه اعضاء و جوارح باشد ديگر اين روزه نيست اين گردوى پوچ است ولو اين صحيح هم باشد ولو اين كه قضا نداشته باشد كفاره نداشته باشد اما از نظر اثر ديگر مثل هم است ديگر اين گردو پوچ است گفتم مگر اين كه راستى آن روايات و آياتى كه راجع به توبه است بياوريم جلو حكومت بدهيم و بگوييم كه ممكن است مثلاً اگر زنا داد زنا كرد ديگر اين قابل جبران نباشد اما اگر اين غيبت كرد اين قابل جبران باشد خدا گردوى پوچ را گردوى مغز دارد كند ممكن است كسى بگويد اما اين الان بحث ما نيست آن كه بحث ما است اين كه از روايات به خوبى استفاده مى كنيم كه اگر گناهى آمد اين گردوى پوچ است حتى بزرگان گفتند كه اگر گناه دل هم آمد آن هم ضرر به روزه مى‏زند دل انسان هم بايد روزه باشد كه اسمش را مى‏گذارند روزه اخص الخواص گاهى روزه مال عوام است يعنى مفطرات را نمى‏آورد گاهى روزه خواص است گناه نمى‏كند گاهى روزه اخص الخواص است دل هم ديگر خلجان‏ها، تخيل‏ها توهم‏ها، دل هم مال خدا است اين سومى نمى‏شود براى ما پيدا نمى‏شود اما خوشا به حال آن كسانى كه راستى بتواند يك روز اين جور روزه بگيرد چه رسد يك ماه دل آنها روزه باشد ولى حالا آن نمى‏شود ديگر آن متوسط يعنى گناه ديگر نداشته باشيم اين بايد باشد اگر بخواهيم راستى دعا مستجاب بشود پرودگار عالم نظر لطفى بكندآن حس پرهيزكارى درما پيدا بشود «كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون» چون خدا دوست دارد تو حس پرهيزكارى داشته باشى ملكه تقوا داشته باشى لذا روزه را واجب كرده است و از همين هم شايد فهميده بشود كه پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمفرمود «افضل الاعمال الورع من محارم اللّه‏» شايد همين آيه هم دلالتش خوب باشد اين كه اصلاً روزه چرا تشريع شده است براى اين كه انسان بواسطه اجتناب از گناه ديگر كم كم آخر ماه مبارك رمضان اين تقواى ملكه حس پرهزكارى دراو موجود بشود و اين بايدباشد همه ما شنيديم همه ما گفتيم اما عمل كردنش كار مشكلى است همين روايتى كه سنى و شيعه نقل مى‏كنند يك كسى آمد پيش پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم يك مسئله از پيغمبر پرسيد يك خانمى بود وقتى خانم رفت عايشه يك غيبت كرد اما عملى براى اين كه آن زن نشنود دستش را تكان داد گفت يا رسول اللّه‏ قدش كوتاه است پيغمبر خيلى عصبانى شدند و فرمودند كه عايشه غيبت كردى مگر نمى‏دانى قرآن مى‏گويد غيبت يعنى گوشت مرده خوردن بعد هم عالم كشف به او دادند حالت استفراغ به او دادند حالت كشف به او دادند استفراغ كرد يك مقدار گوشت گنديده ميته از دهانش افتاد روى زمين گفت يا رسول اللّه‏ من چند روزى است كه گوشت نخورده‏ام فرمودند مگر قرآن نخواندى «لا يغتب بعضكم بعضا ايحب احدكم ان يأكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه» اين قرآن است ديگر معلوم ميشود سر آن سفره‏اى كه غيبت بشود يك طرف ميت گذاشته‏اند همه دارند مى‏خورند ملائكه دارند مى‏بينند خودشان نمى‏بينند خدا رحمت كند مرحوم حاج مؤمن شيرازى را يك آدم بالايى بوده است تشرف زياد داشته يك وقتى نمى‏دانم چى شده نمى‏توانستند تشرف پيدا كنند اعتصاب غذا كرده است و چند روزى اين اعتصاب غذا بوده است و ديگر دم مرگ هم بوده است گفته بود يك كسى از طرف آقا آمد عصرى يك غذاى هم آورد فرمودند اعتصاب غذايت را بشكن بيا مشهد همديگر را ببينيم اعتصابت را بشكن و بعد هم فرموده بودند با اعتصاب غذا نمى‏خواهى پيدايم كنى يك كارى بكن خودم بيايم نمى‏خواهد با اعتصاب غذا پيدايم بكنى مى‏گويد آن آقا گفت با هم برويم مشهد غذايت هم مال من مى‏رفتيم مثل اين كه با طى الارض مى‏رفتند يك مقدار نان و كشمش تا بالاخره رسيديم قدمگاه و ديدم عده‏اى از مشهدى‏ها از مشهد برگشته بودند و تعارف كردند من بروم ناهار آنجا نرفتم براى اين كه آن آقا گفته بود غير غذاى من چيزى نخور بعد در وسط غذاى آنها كه در آن اتاق بودند اين آقا به من گفتند بلند شو برو ببين اينها چه مى‏خورند مى‏گويد من بلند شدم رفتم ديدم كه به حسب ظاهر آنها مى‏بينند پلو و گوشت و خورش و خيلى بالا اما من مى‏بينم كه اينها با لجن مخلوط است مى‏خورند لجن از چاك دهانشان دارد مى‏ريزد و آنها نمى‏فهميدند عذره مى‏خوردند لجن مى‏خوردند خيال مى‏كرند پلو گوشت مى‏خورند بعد كه من برگشتم آن آقا گفت با اين غذاها مى‏خواستى خدمت امام زمان برسى؟ اعتصاب غذا مى‏كنى براى اين كه خدمت آقا برسى با اين غذاها مى‏گويد بالاخره ما را برد مشهد و خدمت آقا رسيديم ديگر خصوصيات را حاج مؤمن نمى‏گويد حاج مؤمن مرد عجيبى بوده است مخصوصا رفيق آقاى دستغيب هم بوده است مرحوم آقاى دستغيب خيلى علاقه و ارادت به ايشان داشته راستى آن سفره‏اى كه حرام باشد اين عذره مى‏كند اين از نظر عالم ملكوت آن سفره‏اى كه در آن غيبت بشود به قول قرآن اين ميته مى‏خورد حالا ولو اين كه خودش هم نفهمد خيال مى‏كند پلو چلو است خيال مى‏كند نمى‏دانم غذاهاى خيلى بالااست اما اين دارد ميته مى‏خورد حالا در ماه مبارك كه يك كسى افطارش متيه باشد ميته بخورد بخواهد هم بگويد من روزه بودم دروغ است ديگر اگر روايت داريم روايت زياد داريم كه غيبت روزه را باطل مى‏كند اين جورى است ديگر ميته مى‏خورد حالا خودش نمى‏بيند خيلى چيزها خودش نمى‏بيند يك در ميليارد هم نمى‏بيند چشم هم مى‏خواهد انسان چيز ببيند بله اگر راستى روزه باشد عيدى چيست عيدى فطر چرا اصلاً در بعد از ماه مبارك رمضان ما عيد داريم دو تا عيد بيشتر در اسلام نداريم يكى عيد فطر است يكى عيد اضحى چرا عيد داريم معنايش اين است كه اين چيز پيدا كرده است چه چيز پيدا كرده است؟ خدا. انسان مى‏تواند به واسطه روزه دل بشود عرش خدا بشود جاى خدا معلوم است كه خدا را پيدا كرده بايد عيدى بگيرد عيد بگيرد بايد عيدى بدهد بايد خوشحال بشود به مقصود رسيده است به مطلوب رسيده است و اما اگر گناه بود معلوم است روزه باطل است روزه بى اثر است حالا بگوييد شما فقها بگوييد قضا ندارد كفاره ندارد اما بالاخره اين روزه باطل است روايت داريم اين روايت هم سنى هم شيعه هر دو مى‏دانيد كه پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمبراى اين كه عملاً ياد بدهد براى اين كه اين غيبت همه جا نقل مجالس بوده است براى اين كه پيغمبر ياد بدهد فرمودند همه اهل مدينه روزه بگيرند اما افطارشان با اجازه من باشد همه روزه گرفتند و يك پير مردى آمد خدمت پيغمبر اكرم گفت يا رسول اللّه‏ من روزه هستم دو دختر دارم روزه هستند اين دو تا دختر خجالت كشيدند پيش شما بيايند و اجازه بدهيد اينها هم افطار كننند فرمودند تو روزه‏اى افطار كن دخترانت روزه نيستند گفت آخر يا رسول‏اللّه‏ من مى‏دانم آنها مقدس هستند مريد شما هستند حرف شما را مى‏شنوند روزه هستند فرمودند گفت برويد به اينها بگوييد اسفراغ كنيد. حال استفراغ پيدا كردند دو تا لخته گوشت از دهانشان افتاد بيرون و اينها گوشت نخورده بودند آمدند خدمت پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلميا رسول اللّه‏ قضيه از چه قرار است فرمودند دو تا دختر در وسط روز نشستند غيببت كردند حالا هر دو غيبت كردند يا يكى غيبت كرد يكى غيبت شينيد تفاوت نمى‏كند خودتان مى‏دانيد ديگر براى اين كه گناه آن كسى كه غيبت مى‏شنود از آن كه غيبت مى‏كند بيشتر نباشد كمتر نيست الا اين كه نتواند رد كند حضرت فرمودند اين دو اين جور بوده است غيبت كردند هر گناهى روزه را باطل مى‏كند يعنى بى اثر مى‏كند گردوى پوچ مى‏كند و ما بايد اقلاً اگر روزه اخص الخواص نداريم اكتفا نكنيم به روزه عوام به روزه عموم به آنچه فقها در رساله نوشته‏اند نه حالا توسط اقلاً باشد ماه مبارك رمضان بگذرد ما گناه نكنيم گناه نباشد ديگر از نتايجش اين است حتما فضيلت شب قدر را درك مى‏كنيم حتما شب قدر خدا رحمت براى ما مى‏دهد حتما پرودگار عالم به واسطه  ما ديگران را هم مى‏آمرزد اگر در يك مجلسى يك نفر را خدا آمرزيد يك نفر را مشمول رحمه خودش كرد همه مشمول رحمت او خواهند بود به واسطه ما مى‏شود ديگران را هم مشمول رحمت خدا بكنيم و اين گناه نكردن ثوابش هم خيلى بالااست در روايات مى‏خوانيم گناه بيايد جلو انسان نكند ثوابش بالاتر از اين است كه دو هزار ركعت نماز كرده باشد از آن طرف هم گناه اين گناه كردن خيلى بالا است مخصوصا حق الناس يعنى مثل غيبيت كردن مثل خيانت كردن و بالاخره تجاوز به مال مردم خيلى بالا است گناه به اندازه‏اى بالاست كه اين «ان ربك لبالمرصاد» پردگار عالم در كمين گاه است امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايند در روز قيامت هفتاد پليس راه داريم و در هر پليس راهى ملائكه رحمة ملائكه عذاب آنجا پرسش مى‏كنند محاكمه مى‏كنند اما يك پليس راه مربوط به خدا است آنجا سؤال و جواب مى‏كند خدا پرسش مى‏كند و خدا قسم هم خورده است از اين پليس راه نگذرد مگر اين كه نداشته باشد گناه را آن حق الناس «ان ربك لبامرصاد» امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد مرصاد يعنى پليس راه دوم ـ پليس راه اول از نماز سؤال مى‏كند اگر توانست بگذرد ـ پليس راه دوم از حق الناس سؤال مى‏كند حق الناس را خدا سؤال و جواب مى‏كند اول هم گفته است به عزت و جلالم از حق الناس نمى‏گذرم و حيف هم است يكدفعه انسان يك عمر عبادت بكند بعد روز قيامت ببيند عبادت‏ها همه در نامه اعمال ديگرى است اين آيه شريفه خوب دلالت دارد «و قدمنا الى ما عملوا من عمل فجعلناه هباءً منثورا» يك اعمال خوبى مى‏آورد صف محشر اما نابود مى‏شود امام صادق عليه‏السلاممى‏فرمايند اعمال خيلى خوب است و اللّه‏ مثل پارچه يمنى درخشندگى دارد همه‏اش را مى‏دهند به آن كسانى كه پشت سرش غيبت كرديد مى‏دهند به آن كسانى كه مالش را خورده‏ايد مى‏دهند به حق الناس‏ها مسخره‏اش هم مى‏كنند در روايت دارد كه ملائكه مى‏گويند اين را زن و بچه‏اش خوردند يعنى از راه حرام آورد زن و بچه خوردند آن‏ها كه بازخواست هم ندارند حالا همه اعمالش را دادند به آنها مسخره‏اش هم مى‏كنند بعد هم جهنمش مى‏برند. و سخت است راستى مشكل است حق الناس مشكل است اصلاً آدم مى‏بيند از بزرگان بعضى از فقها راجع به حق الناس اينها فوق العاده رويش حساب مى‏كنند يكى از بزرگان مى‏خواست تعيير و سرزنش كند يك مرجعى را به اين عنوان كه اين مرجع لياقت ندارد. هر دو ايشان را شماها مى‏شناسيد نمى‏گويم اسمشان را به من گفت اين جور مى‏گفت مى‏گفت من با اين مرجع زن و بچه ما مى‏خواستيم برويم مشهد در وسط راه ماشين ايستاد استراحت كند ما كه قهوه خانه نمى‏رفتيم كنار ماشين ايستاده بوديم ماشين حركت كند يك مقدار ايستاد ماشين حركت كرد بعد در وسط راه بچه اين مرجع آب خواست زن اين مرجع آب به او داد اين آقا پرسيدآقا اين آب را از كجا آوردى گفت وقتى كه ماشين ايستاد رفتم آفتابه را آب كردم اين آقاى بزرگوار به من مى‏گفت اين مرجع رنگش تغيير كرد گفتم چه خبر است چيست گفت اين آفتابه را در وقتى كه بارها را وزن مى‏كرديم خالى بود و اين آفتابه روى بارها بود حالا آفتابه پيدا كرده است اين شوفر كه هيچ كاره است صاحب ماشين كيست نمى‏دانم حالا اين حق الناس را من چكارش بكنم هر چه مى‏گفتيم اينها آخر مى‏گفت حق الناس مشكل است آن آقا مى‏خواست بگويد اين جور آدمها نمى‏توانند مرجع باشند اما حالا خدا رحمت كند هر دو ايشان را درجاتشان عالى است متعالى باشد اما بدانيد هستند يك افرادى كه راستى روى يك آفتابه آب كه آب داشته باشد نداشته باشد در ماشين حساب مى‏كنند مى‏گويند از حق الناس مى‏ترسيم مى‏ترسيم  و بسيارى از بزرگان را من سراغ دارم راستى از حق الناس مى‏ترسند و غيبت حق الناس است ديگر خيلى از دروغها حق الناس است شايعه پراكنى‏ها كه الان رسم شده است ديگر سلام عليكم، سلام عليكم حال شما الحمدللّه‏ چه خبر شروع مى‏كند اينها خيلى‏هايش دروغ است خيلى از آن حق الناس است و خوب است حالا ما هيچ وقت نداشته باشيم ما طلبه‏ها بايد هيچ وقت نداشته باشيم از شما تقاضا دارم در اين ماه مبارك رمضان گناه نداشته باشيد اصلاً و ابدا گناه چشم گناه گوش گناه اعضاء و جوارح مخصوصا گناه زبان مخصوصا حق الناس تا ان شاءاللّه‏ روز عيد خدا عيدى به شما بدهد خودش را و خوشا به حال كسى كه در روز عيد فطر عيدى از خدا بگيرد خود خدا را از همه شما التماس دعا داريم خيلى ماه خوبى است تقاضا دارم به ديگران دعا بكنيد براى فرج امام زمان(عج) دعا بكنيد براى عاقبت به خيرى همه ما دعا بكنيد براى رفع تسلط ظالم مخصوصا اين غده سرطانى جامعه بشريت آمريكا صهيونيست وضع عراق الان خيلى بد است  و دشمن مسلط است و مى‏كشد بى‏خودى آدم مى‏كشد يعنى بى خودى مسلمان مى‏كشد هيچ كس هم هيچ كارى نمى‏تواند بكند بد است خيلى و همين بلا را مى‏خواهند سر ايران هم در بياورند نه ايران خاورميانه اصلاً مى‏خواهند اسلام نباشد خاورميانه نباشد مى‏خواهند خاور ميانه مثل عراق و افغانستان  باشد و اينها  دارند كار مى‏كنند شبانه روز جلسه دارند شر آمريكا را از سر خاور ميانه كم كند ان شاءاللّه‏ ما با عدم قابليت به همه شما دعا مى‏كنيم واز همه شما التماس دعا داريم.

    وصلى اللّه‏ على محمد و آل محمد.

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365