جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: بررسي موارد نسخ در آیات قرآن
    موضوع درس:
    شماره درس: 237
    تاريخ درس: ۱۳۸۳/۵/۱۳

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم.رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.

    بحث درباره آیه 14 از سوره 45-سوره جاثیه-بود که گفته اند نسخ شده است«قل للذین یغفروا للذین لایرجون ایام الله»،کافر که اعتقادی به معاند ندارد اگر بدی کرد عفوش کنید.که گفتم آیه شریفه بالاتر از عفو از صح،غفران می گوید یعنی اگر او بدی کرد تو به او خوبی کن.

    گفته اند:این آیه نسخ شده به آیه «فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم»[1] ،به آیات قتال،به آیاتی که می گوید باید با کفار جنگ کرد مثل اینکه می فرماید «یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین واغلظ علیهم».[2]

    یکی از فضلا درس می گفتند ممکن است مراد از این آیه«لایرجون ایام الله»مسلمان لاابالی باشد و این در قران زیاد اطلاق شده است.بر افراد لاابالی اطلاق کفر شده سلب ایمان از آنها شده است و این در قران زیاد است. همین لایرجون ایام الله شاید در 7،8 جای قران گفته شده و مراد از آن مسلمانی است که کافر عملی است نه کافر اعتقادی[3] همچنین کفر،مثلا این آیه شریفه که می فرماید«فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون»اول می فرماید «ارایت الذی یکذب بالدین»،بعد می فرماید«فذلک الذی یدع الیتیم»یعنی آن کسی که لاابالی در وقت نماز است این رایت الذی یکذب بالدین.خیلی جاها در قران داریم که سلب ایمان شده،اطلاق کفر،اطلاق نفاق،اطلاق شرک شده است مثل اینکه می فرماید «افرایت من اتخذ الهه هواه و اضله الله علی علم»[4] یا«الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان».[5]

    خب فرمایش این آقا با این تشریحی که من کردم اگر بگوید«لایرجون ایام الله»مربوط به مسلملنها می شود،یعنی مسلمانها با هم عفو داشته باشید،با هم صفح داشته باشید،اگر او بدی کرد تو خوبی کن و اگر این جور باشد دیگر از بحث ما بیرون است.بحث آنجاست که« لایرجون ایام الله» را کفر اعتقادی بگیریم که معاد را قبول ندارد،یعنی مشرک یا منافق.انصافا این هم حرف خوبی است بنابراین آیه اصلا مربوط به بحث نمی شود اما برای اینکه این گونه آیات در قران معلوم بشود ما دیروز گفتیم اصلا« لایرجون ایام الله»همان کافر،اما قران می فرماید تا محارب نباشد تا مفسد فی الارض نباشد حتما باید با او خوبی کنی.

    دیروز عرض کردم 4 تا قاعده در قران داریم که این قواعد،قواعد بسیار ارزنده ای است که راستی اسلام را نشان می دهد و گفتم هر 4 قاعده عقلی هم است،از مستقلات عقلی است که قران آن مستقلات را تایید می کند.

    یک قاعده را گفتم این است که با کافر حربی باید جنگید،باید او را سر جایش نشاند .این را عقل ما می گوید،قران هم می گوید و« فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم»[6]« یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین»[7] راجع به آنهاست لذا یک قاعده کلی این است که«انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا».[8]

    یک قاعده هم این است که گفتم اگر کافر حربی نیست اما می خواهد برای ما آقا بالاسر باشد،کفر می خواهد بر اسلام سلطه پیدا کند،این هم حتماً نباید باشد ولو به شهادت چندین میلیون نفر.لذا الان در همین قضیه اسرائیل اینها می گوید ما آقا بالاسر نمی خواهیم،نمی خواهیم دولت،دولت اسرائیلی باشد عقل ما می گوید درست است،قران هم می گوید درست است.ما هم به امریکا می گوییم برو گم شو ما آقا بالاسر نمی خواهیم ولو چندین هزار نفرمان کشته بشویم،ولو 8 سال با ما جنگ بکنی ،نمی گذاریم بر ما سلطه پیدا کنی ،عقل ما می گوید درست است،دنیای روز با بی عقلی اش می گوید بارک الله قران هم می گوید بارک الله.

    دیروز آیاتش را خواندم که می فرماید«یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا بطانة من دونکم»،اینها می خواهند شما در رنج باشید «لا یألونکم خبالاً ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من افواههم و ماتخفی صدورهم اکبر»[9]،کفر همیشه می خواهد اسلام را نابود کند حالا کفر استکباری باشد،مثل حالا،یا کفر دیروز باشد مثل مشرکین یا یهود توطئه گر.نباشد،نخواهد آقا بالاسری کند،محارب نباشد مرابطه با او اشکال ندارد.آیه این را هم خواندم که اول با مصداق و مفهوم می فرماید اشکال ندارد،بعد هم دو دفعه مفهوم را ذکر می کند که این از باب تاکید است و در قران کم داریم که آیه اول مصداق و مفهوم بگوید ،آیه دوم هم مفهوم بگوید.بعبارت دیگر ایه دوم  آیه اول را از باب بیان مفهوم تأکید می کند و اینجا این جور است.«لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجواکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین»[10]اگر نخواهند شماها را از خانه هایتان بیرون کنند –یعنی سلطه-اگر نخواهد با شما بجنگد-یعنی محارب-و بخواهد با شما دوستی کند بخواهد با شما روابط داشته باشد طوری نیست.بعد دو دفعه مفهوم همان را تکرار می کند که با انما هم می اورد و می فرماید«انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین(یعنی کافر حربی)و اخرجوکم من دیارکم(آن سلطه گرها)و ظاهراًعلی اخراجکم»مثل اسرائیلیها که الان  تظاهر می کنند بر اینکه نباید فلسطین باشد.

    نهی دارد که «ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون»[11] اگر با توطئه گر نجنگی ،ظالم هستی.الان فلسطینی ها انصافاً خوب می جنگند با چماق و سنگ در مقابل بمب اتمی اسرائیل می جنگد.پیروز هم بوده اند،بله پیروز هدف،از نظر شخص هم شهادت و کشته خیلی هست،عقل هم می گوید هیچ اشکالی ندارد بلکه لازم است.

    این هم قاعده سوم است که اگر با کفار روابط داشته باشید،اشکال ندارد اما با کافر حربی و با واسطه گر نه تنها باید روابطمان قطع باشد،بلکه باید با او جنگید و نابودش کرد.

    قاعده چهارم که آن هم خیلی ارزنده است این است که قران می فرماید حالا که می خواهی روابط داشته باشی باید مواظب باشی بطور ناخودآگاه فرهنگ او را برداشت نکنی،یعنی مواظب باش رفیق بد تو را خراب نکند.با این آقایی که خمس نمی دهد،زکات نمی دهد،طوری نیست شریک باشی،اما مواظب باش تو را جوری نکند که بخواهی دیگر خمس و زکات ندهی.مانعی ندارد تو با این جوتن رفت و آمد داشته باشی حتی هم مباحثه باشی،هم کلاسی باشی،اما باید مواظب باشی بدی او به تو سرایت نکند،بلکه از باب امر به معروف و نهی از منکر خوبی تو به او سرایت کند.بعبارت دیگر ان روابط بین المللی را که اسلام می گوید اشکال ندارد،می گوید از جاهایی که حتماً باید احتیاط بکنیم از خودمان،از اولادمان مواظبت بکنیم ،اینجاهاست.هر چه به سرمان آمده است-حتی در این 25 سال جمهوری اسلامی-از همین روابط است که مواظبت نکردیم فرهنگ آنها آمد به جامعه ما.سال اول انقلاب یک بی چادری در تمام ایران نبود چه در ده،چه در شهر،چه در تهران،چه اصفهان اما الان دیگر چادر کم است یعنی دیگر آن استثمارگرها فرهنگشان را به دست خود ما بطور ناخودآگاه به ما تزریق کردند حالا همه هم تقصیر دارند .صدا و سیما خیلی تقصیر دارد،ارشاد خیلی تقصیر دارد،روحانیت خیلی تقصیر دارد،دولت خیلی تقصیر دارد،اما از همه مهمتر مردم خیلی تقصیر دارند همه این تقصیرها یک تقصیر گنده شد،لذا الان فساد اخلاقی کولاک می کند.سال اول انقلاب بافوری خیلی کم داشتیم،مردم اصلا سیگار را رها کردند چه رسد به بافور،اما الان در پارکها علناً هروئین می کشند،چه رسد به تریاک.چه کسی این کار راکرد؟همه تقصیر دارند.فرهنگ کشنده را بطور ناخودآگاه به دست خودمان به میان جوانها آوردند.

    خب چه باید کرد.

    1- مواظب، مواظب ، مواظب .2- امر به معروف و نهی از منکر.

    حالا آیه این قاعده چهارم-که مواظبت است-را بخوانم،ببینید چقدر آیه بالایی است سوره فرقان-سوره25-ایه27«و یوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلاً.یا ویلتی لم اتخذ فلاناً خلیلاً.لقد اضلنی عن الذکر بعد اذ جاءنی و کان الشیطان للانسان خذولاً.و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجوراً».این آیه راجع به رفیق بد است،حالا یک کسی تفسیر کرده به سنی گری،یکی تفسیر کرده به کفر،یکی تفسیر کرده به رفیق بد،همه اش درست است،همه اش از باب مصداق و جری مصداقی درست است.روایت هم داشته باشیم که مراد از«لم اتخذ فلانا خلیلا»یعنی عمر،باز هم جری مصداقی است و نمی شود که بگوییم آیه یعنی عمر.آن روایتی هم که می گوید مراد رفیق بد است.آن هم جری مصداقی است.آن هم روایتی هم که می گوید مراد مراوده با کفر است جری مصداقی است.همه اینها یک امر مستقل عقلی است که اگر ما بخواهیم با لاابالی در کفر،لاابالی در اسلام،لاابالی در فسق،لاابالی در دین،لاابالی در مذهب مراوده داشته باشیم،باید مواظب زن و بچه خودمان باشیم و الا اگر رفیق بد روی ما اثر بگذارد،گیریم،ودر روز قیامت دست می گزیم که ای کاش با این رفت و آمد نداشتیم.پیغمبر اکرم هم می فرمایند:تقصیر خودت است که قران را پشت پا زدی خدا از این ملتی که این جورند بازخواست مرا بکن«ویل لمن کان شفعائه خصمائه».

    این هم قاعده چهارم که قران خیلی روی آن پافضاری دارد.حتی می آید در آخر قران در سوره ناس می فرماید:«قل اعوذ برب الناس.ملک الناس.اله الناس.من شر الوسواس الخناس.الذی یوسوس فی صدور الناس. من الجنة والناس»در این دو تا سوره قران یک شاهکاری است که اول یک مرتبه از سه ،چهار چیز خیلی مهم پناه به خدا می برد.«قل اعوذ برب الفلق»-یک مرتبه-از چی؟«من شر ما خلق.و من شر غاسق اذا وقب.و من شر النفاسات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد»خدایا پناه می برم به تو از شر مردم ،خدایا پناه می برم به تو از شر غریزه جنسی،وقتی که تحریک بشود،خدایا پناه می برم به تو از وسوسه زنها،وقتی عشوه گری کنند،خدا یا پناه می برم به تو از شر حسود وقتی حسادتش گل کند این چهار چیز خیلی مهم است اما یک مرتبه پناه به خدا برده شده است اما در سوره ناس 3 مرتبه پناه به خدا برده شده برای یک چیز.« قل اعوذ برب الناس.ملک الناس.اله الناس.من شر الوسواس»پناه می برم به خدا از شر رفیق بد حالا رفیق بد.به قول قران جن باشد،یا انس باشد.«و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین»[12] هر کسی بی خدا شد دچار رفیق بد و شیطان می شود،حالا این شیطان انسی باشد،یا جنی باشد.چنانچه می دانید در ورایات ما روی مصاحبت خیلی پافشاری شده است که مواظب باش از چه کسی زن می گیری،مواظب باش دختر به چه کسی می دهی ،اینجاها باید دین و اخلاق را مراعات بکنی مواظب باش ببین شریک تو چه کسی است،مونس تو کیست رفیق توکیست.

    و بالاخره قاعده پنجمی که داریم امر به معروف و نهی از منکر است که خیلی قران روی این قاعده هم زیاد پافشاری شده است حتی قران می گوید:همه مسلمانها بر یکدیگر ولایت دارند.همان ولایت را که در«لایتخذ المومنون الکافرین اولیاء»[13]سلب می کند در اینجا اثبات می کند.«المومنون بعضهم اولیاء بعض»حالا که اولیاء بعض اند.این ولایت باید چه کار بکند؟«یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»[14] که حضرت امام(ره)از همین جا استفاده کرده که وقتی کسی می خواهد امر به معروف کند باید آمرانه باشد باید ولایتی باشدنهی از منکر باید ولایتی باشد حالا ولو با تلطف و مهربانی،اما شل و ول نه،بلکه باید حسابی آمرانه و با زبان خوش باشد البته امر به معروف و نهی از منکر مراتب دارد،زبان خوش،اگر نشد،قهر و تهر،اگر نشد قطع مراوده-که اسمش را مبارزه منفی می گذاریم-که همه اینها در قران هست،اگر نشد دیگر نوبت می رسد به کتک و جرح و زندان و قتل که اینها دیگر مال حکومت اسلامی است نه مال مردم.

    اگر امر به معروف و نهی از منکر راستی آنکه قران می گوید در میان مردم جریان پیدا کند،قطعاً دیگر کناه برداشته می شود.از این جهت هم وقتی بلا آمد همه می سوزند،وقتی تهاجم فرهنگی آمد،در خانه طلبه ها هم می آید الان ما سراغ داریم که خیلی از دخترهای طلبه به طلبه شوهر نمی کنند.نه بالاتر از این، ننگش است که شوهرش عمامع سرش است خیلی سراغ دارم که شوهرش فاضل حسابی است می خواهد عمامه سرش بگذارد زنش نمی گذارد می گوید یا طلاق یا عمامه هر کدام را می خواهی انتخاب کن یعنی برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر نکردیم آن تهاجم فرهنگی دامنگیر خودمان شد . معلوم است دیگر که خانه طلبه هم می آید حتی در میان طلبه ها مانتو سراغ دارم دیگر چه رسد به کل دیگر چه رسد به رفیق بد،دوست یابی جنس مخالف.خب معلوم است وقتی که بی تفاوت شدیم همین جورها می شود.

    یک بزرگی-خدا رحمتش بکند-از دنیا رفت دو تا پسر داشت که بد در آمدند مخصوصا یک کدام خیلی بد در آمد.خواهر او در مجالس گفته بود تقصیر پدرم است –در حالی که پدرش خیلی بالا بود-برای اینکه پدرم شبانه روز سرش در کتاب و قران بود به این بچه ها نرسید این جور شدند البته خود کردند اما مسلم مواظبت از ما باید باشد توجه،توجه،توجه و الا غفلت،غفلت به سر ما می آورد آنچه را الان آمده است و این بلاست.

    خطاب شد:شریح 100 هزار نفر از قومت را هلاک می کنم هلاک که این نیست که زلزله بیاید همه را هلاک کند نه الان ما بدتر از زلزله داریم این فساد اخلاقی الان بدتر از زلزله است اگر همه ما قبل از این فساد اخلاقی زیر خاک رفته بودیم همه یک دفعه می رفتیم بهشت این بمی ها که این زلزله برایشان آمد همه رفتند بهشت.خی خیلی خوب شد اما حالا زنده بمانیم اما جهنم برویم خب خیلی بدتر از زلزله است لذا خطاب شد:شریح100 هزار نفر از قومت را هلاک می کنم 40 هزار نفر بد 60 هزار نفر خوب.گفت:خدایا بدها دامنگیرشان بشوند اما حوبها چرا؟خطاب شد برای اینکه بدها گناه کردند،خوبها نگاه کردند بی تفاوتی کردند.

    همه اینها از قران است یک قاعده کلی دست ما می دهد.در مقابل آن قواعد چهارگانه این هم قاعده پنجم است و این قواعد پنج گانه الی یوم القیامه است نه او،او را نسخ کرده نه او،او را.حالا ما از مثل نحاس در کتاب ناسخ و منسوخ خیلی توقع نداریم که می گوید 136 تا آیه نسخ شده است آن خیلی دقیق نیست.اگر راستی یک مقدار دقت در کار باشد همین جور که ما گفتیم الان هم می گوییم اصلا نسخ در قرآن نداریم.تمام آیات قرآن الی یوم القیامه زنده است اگر یک دقتی رویش بکنیم می بینیم قرآن5تا قانون دارد اگر این5 تا قانون عمل بشود دیگر همان مدینه فاضله ای می شود که افلاطون دلش می خواست همه دلشان می خواهد و نشده است و مسلم می شود.

    به امید اینکه بدست شما ان شاءالله و به رهبری امام زمان«عجل الله تعالی فرجه الشریف» پرچم اسلام در روی کره زمین افراشته بشود و انشاءالله این قواعد-قرآن،اسلام-در دنیا زنده بشود.

    و صلی الله علی محمد و آل محمد

     



    [1] - سوره توبه،آیه5

    [2] - سوره توبه آیه73

    [3] - ظاهرا تعبیر«ایان الله»فقط دوبار در قران کریم آمده است،یکی در همین آیه مورد بحث،یکی هم در آیه5 سوره ابراهیم و جای دیگر نیامده است.

    [4] - سوره جاثیه آیه23

    [5] - سوره یس آیه60

    [6] - سو ه توبه آیه5

    [7] - سوره توبه آیه73

    [8] - سوره مائه آیه23

    [9] - سوره آل عمران آیه118

    [10] - سوره آل عمران آیه118

    [11] - سوره ممتحنه آیه9

    [12] - سوره زخرف آیه36

    [13] - سوره آل عمران ،آیه28

    [14] - سوره توبه آیه 71

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365