جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: بررسی نسخ در آیات قرآن
    موضوع درس:
    شماره درس: 229
    تاريخ درس: ۱۳۸۳/۴/۳۰

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم.رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.

    ، يكي از آياتي كه گفته اند نسخ شده است،آيه متعه،يعني آيه24سوره نساء است«فما استمتعتم به منهن فآتوهنّ اجورهنّ».

    اولا اين متعه از خود عبارت مفروض عنه گرفته شده است،كه استمتعاع از زنها جايز است،اما مجاني نه،بلكه با پول.

    آنوقت اگر يادتان باشد ديروز در آن آيه شريفه كه«فآتوهنّ اجورهنّ»داشت گفتيم راجع به متعه است و اين«فآتوهنّ اجورهنّ»كه آورده شده است براي اشاره به همين است كه«فما استمتعتم به منهن» دائما نه بلكه«فما استمتعتم به منهن موقتا فآتوهنّ اجورهنّ».ولي شيعه و سني اتفاق دارند كه اين آيه شريفه مربوط به متعه است در ميان شيعه كه هيچ اشكالي نيست در ميان سني ها هم آنهايي كه به اصطلاح روشنفكر نبودند و به قول مرحوم آقاي خوي متجدد نبودند گفته اند كه اين آيه مربوط به متعه است و اين متعه رسمشان هم بوده است كه حتي آقاي خويي نقل مي كنند كه يك از علماي اهل تسنن براي خاطر اينكه اين آيه را درست كند يا براي شهوتي كه داشته است60نفر را متعه كرد بود و علي كل حال در زمان پيغمبر اكرم و بعد از پيغمبر اكرم اين متعه رسم بوده است و مثل حالا نبوده كه اگر كسي زنا بدهد اين را كم مؤونه تر مي دانند تا متعه بشود،يعني زن حاضر است زنا بدهد اما حاضر نيست صيغه بشود.مردم هم اگر يك زني زنا بدهد يك زني هم صيغه بشود آن زن زنا دهنده را اينقدر كه آن صيغه اي را ملامت مي كنند،ملامت نمي كنند و علي كل حال عمر در شيعه هم خيلي اثر گذاشت چرا كه الان ايران مهد تشيع است ولي روي متعه استيحاش هست اول جمهوري اسلامي مي خواستند متعه را جا بيندازند لذا يك صحبتي روي آن شد ولي هوي عجيبي روي آن شد مرحوم حضرت اما مي دانستند كه هو مي شود اصلاً در اين باره صحبت نكردند مي ترسيدند.مقام معظم رهبري هم همينطور است در اين باره ها صحبت نمي كنند اما بعضي ها كه نماز جمعه يا غير نماز جمعه يك اشاره روي متعه كردند حسابي هو شدند بطوري كه از حرفشان دست برداشتند.اين هو چي بازيها از خانواده خودشان شروع شد خانواده هايشان آنها را هو كردند كه چرا اين حرفها را مي زني هم مردم آنها را هو كردند.

    علي كل حال اين استيحاش كه يك نحو غربي گري است يك نحو نفهمي است،حالا در ميان شيعه هست.اما اتفاق شيعه است كه اين آيه مربوط به متعه است و تقريباً شاذ از سني مي گويند مربوط به متعه نيست مثلاً عبده در المنار يك بحث فوق العاده مفصلي دارد،ميگويد اين آيه اصلا مربوط به نكاح دائمي است و مربوط به متعه نيست.بعد هم مي گويد اصلاً صيغه سفاح است و اينكه عمر منعش كرد براي خاطر همين بوده است.[1]اين حرف عمر است،عمر گفت من از متعه نهي مي كنم براي اينكه فرق باشد بين نكاح و سفاح،نكاح يعني ازدواج دائمي،ديگر باقي هم زناست،بنابراين چون مي خواهد بين نكاح و سفاح فرق بگذارند مي گويم متعه نه.[2] كه اين حرف يك نفهميدگي و يك حرف جاهلانه است.

    ژس در اينكه آيه شريفه مربوط به متعه است،علي الظاهر در اسلام اشكال ندارد و يك كسي را نداريم كه بشود رويش حساب كرد كه بگويد اين آيه شريفه مربوط به متعه نيست.

    از آن طرف هم اگر كسي نتواند از «فآتوهنّ اجورهنّ»استفاده كند كه مراد متعه است و بگويد«فآتوهنّ اجورهنّ»يعني مهريه،يعني نحله و«فما استمتعتم به»يعني نكاح-كه همه اينها خلاف ظاهر است-ولي تقريباً در روايات سني و شيعه تواتر معنوي داريم كه پيغمبر اكرم و ائمه طاهرين (ع)آيه شريفه را بيان كرده اند.«و انزلنا عليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم»[3]و همچنين روايت ثقلين كه مي فرمايد قران عترت ،عترت قران،عترت اين آيه را معنا كرده است.

    اينها مربوط به شيعه هم نيست،بلكه گفتم تقريبا تواتر معنوي در روايات شيعه و سني هست كه مراد از اين «فما استمتعتم»يعني استمتاع موقت و مراد از «فآتوهنّ اجورهنّ»اين است مه بگويد:علي المبلغ المعلوم في المده المعلومه حتي مثل ابن عباس و امثال ايشان كه خيال نمي كنم گفته باشند برائت اين جور است و يك جمله از آن حذف شده بلكه تفسير كرده اند و اين جور گفته اند«فما استمتعتم به منهن في المده المعلومه فآتوهنّ اجورهنّ»[4]كه مي گويند اين «في المده المعلومه»قرائت است خب اينكه مي گويند قرائت است بايد همين جور معنا بكنيم بگوييم في المده المعلومه در فما ايتمتعتم خوابيده است،به عبارت ديگر ابن عباس و سدي و امثال اينها قران را تفسير كرده اند و اين في المده المعلومه تفسير فما استمتعتم است.اما آنكه الان در سني ها است اين است كه مي گويند:في القرائه ابن عباس في المده المعلومه بوده ،كه حذف شده است.

    اين حرف معلوم است كه غلط است ،براي اينكه بر مي گردد به تحريف در قران و ما قائل به تحريف در قران نيستيم.

    خب تا اينجا ظهور«و ما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن»يعني متعه آيه اي را كه قبلا خوانديم مربوط به متعه نبود اما اين آيه اي كه سرتا پا مربوط به متعه است همين است عمل اصحاب شيعه  و سني هم همين بوده است لذا شهرت بسزايي داشته است،حتي پسر عمر خيلي صيغه مي كرد به او مي گفتند پدرت عمر مي گويد نكن مي گفت قران مي گويد بكن،پدرم مي گويد نكن معلوم است كه من حرف قران را رها نمي كنم و حرف پدرم را بگيرم البته اين براي شهوتش بوده است اما توجيه خوبي بوده است .عبدالله بن عمر يك آدم خيلي بي خودي بوده است به اندازه اي كه خدا هم كف دستش گذاشت با امام حسن،با امام حسين و با امام سجاد(ع)بيعت نكرد،در حالي كه همه را مي دانست اما ناگهان حجاج بن يوسف ثقفي آمده و آدم كشي شروع كرد عبدالله بن عمر ديد الان او را مي كشند لذا پياده آمد كوفه و رفت پيش حجاج بن يوسف ثقفي.

    وقتي رفت پيش حجاج داشت ناهار مي خورد گفت آقا ما اشتباه كرديم اين خليفه-عبدالملك بن مروان –خليفه حسابي است،ما هم او را به خلافت قبول داريم من آمده ام با تو بيعت كنم كه با او بيعت كرده باشم حجاج هم پايش را دراز كرد و گفت با دستم كه دارم غذا مي خورم با پايم بيعت كن پسر عمر هم پايش را گرفت و با پايش بيعت كرد وقتي كه انسان خودش را بدبخت كند وقتي كه انسان خودش را پايين بياورد كارش به اينجاها مي رسد با پاي حجاج بن يوسف ثقفي براي عبدالملك مروان بيعت كرد مثل اينكه عبدالملك مروان او را راه نمي داد.

    بعد حجاج به او گفت تو با اميرالمومنين بيعت نكردي با امام حسن بيعت نكردي با امام حسين بيعت نكردي با معاويه بيعت نكردي و حالا از زور شمشير من امده اي با من بيعت كني مرده شورت ببرد با بيعت كردنت اتفاقا رفت بيرون و به درك واصل شد.

    حالا اين عبدالله عمر يك آدم شهوت راني بود خيلي صيغه مي كرد وقتي هم به او گفتند پدرت عمر گفته است متعه حرام است مي گفت اقا عمر گفته است حرام است چه كار به قران دارد؟قران                  ميگويد حلال است ،پيغمبر مي گويد حلال است.[5] لذا اين صيغه در صدر اسلام شهرت بسزايي داشته است.اميرالمومنين(ع)هم به عمر تعرض مي كردند و مي گفتند:عمر اگر اين كار را نكرده بويد،«لا يزني الا شقي»[6]اگر اين استمتاع را درست مي كردي ماديگر مجرد نداشتيم ،ما ديگر فساد نداشتيم راستي اگر متعه را آن جوري كه اسلام مي خواهد و در رساله ها است،شهرت پيدا بكند ديگر نبايد فساد اخلاقي الان را داشته باشيم.

    راسل يك آدم بيخودي است،البته فيلسوف است و دنيا رويش حساب مي كند ولي ما مي گوييم الفباي فلسفه را هم بلد نيست ولي بالاخره دنيا روي راسل حساب مي كند مخصوصا اينهايي كه در ايران چهارتا اصطلاح فلسفي در دانشگاه خوانده اند روي راسل حساب مي كنند اين آقاي راسل مي گويد اگر اين صيغه كه در ميان شيعه است در غرب بود ما ديگر در غرب فساد اخلاقي نداشتيم.حالا گفته اند اين آيه نسخ شده است اما نسخ هايي كه براي اين آيه درست كرده اند ،از درد نا علاجي است ،يعني مي ديده اند آقا عمر گفته است خواسته اند كلام عمر را درست كنند و الا وقتي برويم در حرفهاي اينها مي بينيم اينها عمر را والا تر از پيغمبر اكرم مي دانند مي گويند پيغمبر اجتهاد داشت عمر هم اجتهاد داشت اجتهاد عمر بهتر از اجتهاد پيغمبر اكرم است عمر را بهتر از خدا و قران خدا مي دانند مي گويند خداگفته است اما عمر مي گويد نه واقعا قول عمر را مقدم بر قران مي دانند اگر شما كلمات سني ها را مخصوصا مثل المنار و به قول مرحوم آقاي خويي متغربين يعني غرب زده ها را ببينيد واقعا اين است و مي گويند چون عمر گفته حرام است حالا خدا گفته است گفته باشم.

    لذا اگر از سني ها بپرسند نسخ اين ايه كجاست مي گويند عمر گفته است«متعتان محللتان في زمن رسول الله و انا احرمهما و اعقاب عليهما»[7] دو تا متعه بوده كه در زمان پيغمبر اكرم حلال بوده يكي متعه حج تمتع كه من حرام مي كنم حج تمتع يعني چه؟

    در زمان پيغمبر اكرم هم وقتي كه مسلمانان عمره به جا آوردند پيغمبر اكرم فرمودند:محليد برويد با زنهايتان همبستر بشويد عمر در مقابل پيغمبر اكرم مخالفت كرد و گفت ما آمده ايم مكه شما مي گوييد با زنهايتان همبستر بشويد!نخير اين درست نيست اما توي سرش زدند مجبور شد خفه بشود.

    متعه را هم – آن وقت نه- يك شأن نزول هايي برايشان درست مي كنند كه من نمي دانم تا چه اندازه درست باشد ولي بالاخره آن وقت كه رياست پيدا كرد آن وقت كه دور پيدا كرد يك سرخوردگي از متعه پيدا كرد.مثل دور پيدا كردن پياده نظام هاي امريكا در اين چند ساله كه نه فقط با ولايت فقيه بلكه با خدا و پيغمبر و ائمه طاهرين و با همه مخالفت كردند.آقا عمر در آن زمان پياده نظام هاي امريكا در اين زمان مثل همند .چند روز قبل يكي از همين پياده نظام هاي امريكا نوشته بود دموكراسي در صدر اسلام بوديعني تعيين خلافت به دست مردم يك شيعه كه ادعا مي كنند من مسئوليت جمهوري اسلامي را دارم اين جور حرف مي زنند.اينها تا وقتي دور پيدا نكرده بودند خفه بودند در زمان حضرت امام اينها خفه بودند،براي اينكه يك بي ادبي يك جمله گفت ؛گفت الگو از چه كسي داري گفت از آن زن ‍‍ژاپني،گفت زهرا چه؟گفت كهنه شده است،حضرت امام گفتند آن كه گفته است محكوم به اعدام است،اعدامش كنيد،مي خواهد دانسته گفته باشد يا ندانسته آن كسي را كه پخش كرده است حسابي مواخذه كنيد و اگر توطئه باشد اعدام كنيد و اگر جاهلانه باشد از صدا و سيما بيرونش كنيد.

    خب راستي اگر اين جور جلو آمده بوديم حالا پياده نظام هاي امريكا جرأت نداشتند اين حرفها را بزنند.

    بالاخره عمر تا دور دستش نيامده بود هيچ،ولي وقتي دور دستش آمد گفت«متعتان محللتان في زمن رسول الله و انا احرمهما»اگر راستي دل سني ها را بشكافيم و بگوييم نسخ آيه چيست؟مي گويد آقا عمر.واقع قضيه اين است اما مي خواهند يك نسخي از قران پيدا كنند براي اينكه پيش شيعه و سني مسلم است كه روايت پيغمبر نمي تواند قران را نسخ كند اما آنها عمر را مقدم بر پيغمبر مي دانند.

    راستي سني ها معمولا عمر را بالاتر از پيغمبر اكرم مي داند سقيفه بني ساعده را هم همين طور درست مي كنند مي گويند آقا عمر گفته پيغمبر هم گفته پيغمبر اشتباه كرده است و عمر درست گفته است.

    كسي نداريم كه بگويد غدير خم نبوده است مي گويند سقيفه بعد از غدير خم بوده است ولي پيغمبر اكرم كرده است بعد عمر در سقيفه بني ساعده ديد پيغمبر اشتباه كرده است اجتهاد در مقابل اجتهاد ،اجتهاد عمر مقدم است بر اجتهاد پيغمبر،حالا اگر بگوييد «اليوم اكملت لكم دينكم»[8] را چه مي گوييد ؟توي دلشان مي گويند اجتهاد عمر بالاتر از قران است خدا گفته،اجتهاد كرده عمر هم اجتهاد كرده،اجتهاد عمر بالاتر از اجتهاد خداست.

    خيال نكنيد اينها هوچي بازي است نه ما در اين هفت،هشت ساله ديديم در مجلسمان ديديم در روزنامه ديديم،در بولتن ها ديديم ،در سمينارها ديديم كه اينها جنگ با خدا هم دارند ،مي گويند خدا گفته من غير از اين مي گويم خدا اشتباه كرده است من درست مي گويم خيال نكنيد اين حرف من باشد و هوچي بازي و حرف شيعه راجع به عمر باشد نه واي به شخص ناجس وقتي كه دور به دستش بيايد اما «ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاث»اينها چرا ارتد ؟چون بي تفاوت بودند كه دشمن بتواند از بي تفاوتي ملت سوء استفاده بكند .

    بنابراين نسخي نيست اما دو تا نسخ تراشيده اند ببينيد اين دو تا نسخي كه اينها از قران تراشيده اند براي اينكه اين آيه متعه به اين خوبي را از بين ببرند آيا اين دو تا نسخ هست يا نه ولي انصافا نسخ نيست قول عمر هم هست اما مي دانيد دل آدم از كجا مي سوزد؟از اينجا كه الان در مهد تشيع صيغه كردن با زنا كردن مثل هم باشد بلكه زنا كردن و زنا دادن پيش مردم پايين تر از صيغه شدن باشد مخصوصا در ميان زنها ،همين زنها كه راستي اظهار ارادت به حضرت زهرا سلام الله عليها مي كنند و حضرت زهرا و اميرالمومنين را تا سر حد عشق دوست دارند اما همين زنها وقتي كه نوبت به صيغه برسد نه خدا را قبول دارند نه پيغمبر را نه ائمه طاهرين و نه مرجع تقليد را و اگر مرجع تقليد هم بگويد،مي گويند نه.

    يك خانمي به من پيغام داده بود كه ما خانوادگي از تو تقليد مي كنيم اما من از تو تقليد نمي كنم براي اينكه تو مي گويي اگر النگو دستتان باشد و النگو را نامحرم ببيند حرام است.اين فتوايي است تو داري لذا من از تو تقليد نمي كنم گفتم همه مراجع اين حرف را مي زنند پس اصلا بدون تقليد باش.

    حالا اگر مصيبت حضرت زهرا سلام الله عليها را نخوانديم لا اقل نتيجه مصيبت حضرت زهرا را خوانديم ببينيد حضرت زهرا چه بر سرشان آمد چه كردند با حضرت زهرا،حضرت زهرا اگر شهيد شد براي همين شهيد شد آن كتك خوردنها در مقابل اينها خيلي كوچك بود ديد كه پا گذاشتند روي قران پيغمبر،به زنهاي انصار هم گفت كه چه كرديد پا گذاشتيد روي قران ،روي پيغمبر روي روايات،پدرتان در مي آيد و راستي آن مصائبي كه در آن نود و پنج روز براي حضرت زهرا جلو آمد و حضرت زهرا فداي ولايت شد،از همين مصائب بالاتر همين بود كه خود حضرت زهرا فرمودند،مي ديدند قرآن رفت،پيغمبر رفت.حالا انشاء الله روز شنبه راجع به آن دو تا نسخي كه گفته نشده است صحبت مي كنم.

                                                                            و صلي الله علي محمد و آل محمد

     



    [1] - تفسير المنار،ج5،ص16-13

    [2] - تهذيب الاثار

    [3] - سوره نحل آيه 44

    [4] - تفسير القرطبي،ج5،ص130 و تفسير ابن كثير ،ج1،ص486 و در عبارت ،جمله«الي اجل مسمي»آمده است،چنانچه در تفسير ابن كثير آمده است:و كان ابن عباس و ابي بن كعب و سعيد بن حبير و السدي يقرؤون « فما استمتعتم به منهن الي اجل مسمي فآتوهنّ اجورهنّ  فريضه».

    [5] -« فقال له الناس:تخالف اباك و قد نهي عن ذلك،فقال لهم وليكم الا تتقون...افرسول الله(ص)احق ان تتلعوا سنته ام سنت عمر؟»

    «مسند احمد،ج2،ص95،مسند المكثرين من الصحابه،حديث 54-41»

    [6] - «قال علي(ع):لولا ان عمر نهي المتعه ما زني الا شقي»«تفسير القربطي،ج5،ص130»

    [7] - « متعتان كانت الي عهد رسول الله و اناانهي عنهما و اعقاب عليهما »

    «كنز المال ،ج16،ص519»

    [8] - سوره مائده آيه 3

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365