جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: مفهوم شرط
    موضوع درس:
    شماره درس: 172
    تاريخ درس: ۱۳۸۲/۱۲/۱۸

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی

    اگر دو تا شرط داشته باشیم و یک جزاء مثل این که گفت : اذا افطرت فاعتق رقبه مومنه ، و اذا جامعت فاعتق رغبه مومنه ، حالا این هم افطار کرده مجامعت کرده آیا دو تا کفاره باید بدهد یا یکی کفایت می کند ؟ اگر گفتید : دوتا می شود عدم تداخل در اسباب و در مسببات ، اذا نمت فتوضا ، و اذا بلت فتوضا ، این هم خواب رفته هم بول کرده دو تا وضو باید بگیرد یا یکی ؟ اگر گفتید : دو تا وضو عدم تداخل ، اگر گفتید : یکی تداخل در اسباب ، تداخل در مسببات گفت : اذا جاءک زید فاکرمه ، دو دفعه گفت : اذا سلم علیک زید فاکرمه این هم آمد هم سلام کرد ، دو تا اکرام یا یکی ؟ و نظیرش در فقه ما زیاد است ، اختلاف هم در فقه ما زیاد است ، و لو این که نسبت داده شده به قوم این که قائل به تداخل اسباب و مسببات هستند ، اما اختلاف در فقه راجع به این تداخل اسباب ، تداخل مسببات زیاد است ، مثلاً در باب غسل گفتند : که اگر مثلاً غسل حیض به ذمه اش است ، غسل جنابت به ذمه اش است و غسل مس میت به ذمه اش است . می خواهد غسل جمعه هم بکند می خواهد غسل زیارت هم بکند یک غسل می کند آیا جای هر چهار ، پنج تا غسل را می گیرد یا نه ؟ خب خیلی ها گفتند آری بعضی ها که روایت داریم بر طبق روایت عمل کردند گفتند : اگر نیت بکند تداخل اسباب و مسببات ، اگر نیت نکند هر نیتی که بکند که این قول هم روایت داریم ، هم یک نحو شهرتی در کار است ، روز جمله می رود حمام نیت می کند غسل جنابت ، نیت می کند غسل زیارت ، نیت می کند غسل جمعه ، نیت می کند غسل صبر ، اگر هم زن باشد و پاک شده باشد نیت می کند غسل حیض را و یک غسل می کند ، به هر نیت یک غسل را واقع می شود ، اگر این یک نحو است نه قول اول است نه قول دوم یک قول دیگر است و آن قول این است که متوقف نیت است ، اما متوقف بر تعدد نیست به هر نیتی یک غسل واقع می شود تداخل از این جهت دیگر لازم نیست .یک غسل جنابت بکند ، یک غسل جمع بکند ، یک غسل مس میت بکند ، یک غسل با پنج تا نیت . یک غسل شده پنج تا معنای تداخل اسباب و مسببات یعنی همین و اگر هم کسی مثل استاد بزرگوارمان آقای بروجردی قائل باشند مثلاً کسی اغسال متعددی به ذمه اش باشد و این برود یک غسل بکند کافی از اغسال دیگر است ، مثل این که یک کسی غسل جنابتش باطل بوده یا نیت غسل حیض می کرده و امثال این ها حالا بالاخره اگر یک غسل صحیح کرده باشد دیگر کافی است از اغسالی که به ذمه اش بوده است بعضی ها گفته اند غسل واجب به جای غسل واجب ، بعضی ها گفتند : مستحب است به جای مستحب بعضی ها هم گفتند : یک غسل بکند می خواهد واجب می خواهد مستحب به جای همه ی اغسال ، روایت هم داریم مثل این که مثلاً رفته غسل جمعه کرده نمی دانسته جنب است ، نمی دانسته حیادش رفته است که غسل بکند حالا همین غسل جمعه است که نیت غسل جمعه است ، لذا بعضی از فقها مثل آقای بروجردی فرمودند و بعضی از محشین عروه هم دارند ، که می گو یند : اگر مثلاً غسل جمعه کرد این اگر هم غسل جنابت به ذمه اش باشد نیت نکرده باشد غسل جنابتش هم درست می شود ، بعضی ها هم گفتند : نه اگر نیت غسل جمعه بکند نه جنابت ، غسل جمعه اش درست است غسل جنابت هنوز باقی است ، باید برود غسل بکند، در ثل باب حدث خب معلوم است گفتند : که اگر هم کسی بخوابد هم بول بکند ، هم نواقض دیگر را به جا بیاورد بعد برود یک وضو بگیرد دیگر اذا نمت فتوضا ، اذا بلت فتوضا تداخل اسباب است ، تداخل مسببات است، و این کفایت می کند ، لذا در فقه مسأله خیلی مسأله ی بغرنجی است ، و اختلاف فتوی هم در مسأله زیاد دیده می شود مثلاً در باب مستحبات اختلاف فتوی هم در مسأله زیاد دیده می شود ، مثلا در باب مستحبات الان مورد فتوی است و فتوی خود من هم همین است که مثلاً آیا می شود به جای نافله مغرب هم نماز غفیله خواند نیت غفیله کرد ، هم نیت نافله مغرب می شود این کار را کرد ؟ یا این که اگر نافله مغرب بخواند غفیله نخواند به جای غفیله می شود باشد یا نه ؟ خب آن کسانی که آن تداخل اسباب و مسببات گفتند ، گفته : چهار رکعت نماز بخواند شش رکعت می شود آن کسانی که مثل باب غسل گفتند، گفتند :  که نیت هر دو بکند اما یک قول دیگر هست که قول خیلی خوبی است که من هم روی آن فتوی داده ام روایت داریم این که می آید از امام علیه السلام سوال می کند می گوید : من نوافل را می خواهم بخوانم ، نماز جعفر علیه السلام هم می خواهم بخوانم نمی توانم چه بکنم بعضی روایات هم نمی توانم ندارد حضرت می فرماید همان نوافل را به صورت نماز جعفر بخوان خدا هم ثواب نماز جعفر " ره " تومی دهد هم ثواب نوافل ، اذا مثلاً بین نماز مغرب و عشاء که شش رکعت نماز باید بخواند اگر چهار رکعت نماز بخواند دو رکعتش را به صورت نماز غفیله بخواند نیت می کند نافله مغرب ، اما به صورت نماز غفیله می شود شش رکعت ، هم از نظر روایات ما مسأله مختلف فیها است ، هم از نظر فتاوی آن که مرحوم آخوند در کفایه دارند چهار تا قول نقل می کنند ولی اقوال بیش از آن هاست ، لذا عمده اش را مرحوم آخوند در کفایه نقل می کند و الا اگر بخواهیم اقوال را بیاوریم شاید بالاتر از ده تا قول باشد در مسأله شاذ هم نیست ، بر طبق اش هم فتوی هست ، اما آنکه مرحوم آخوند در کفایه دارند چهار تا قول است ، یکی تداخل اسباب و مسببات مطلقاً ، که نسبت می دهند به مرحوم آقا حسین خوانساری ، اما تنها آقا حسین خوانساری ، نیست ، قبل مرحوم محقق خوانساری بسیاری از بزرگان قائل به تداخل اسباب و مسببات بودند مطلقا ، دیگر حتی بدون نیت که گفتم : آقای بروجردی در حالی که مرد محتاطی بودند البته در درس نه ، در درس حسابی با جرأت و با شجاعت بودند واما در رساله فوق العاده وحتاط بودند ، همین آقا در رساله قائل به تداخل اسباب و مسببات بودند می گوید : اگر کسی اغسال متعددی به ذمه اش باشد و این یک غسل بکند کافی از همه اغسال است که مثالش هم همین این که مثلاً غسل حیض به ذمه اش است ، یادش رفته ، همه نمازهایش باید بگوئید : باطل است ، حالا این غسل جنابت میکند کافی از آن غسل حیض است یا حتی اگر غسل جمعه بکند کافی از همه اغسالی است که به ذمه اش است ولو یقین داشته باشد رفته حمام جنب هم هست ، روز جمعه است ، غسل توبه هم می خواهد بکند ، غسل زیارت هم می خواهد بکند ، غسل زیارت هم می خواهد بکند ، یک غسل می کند و آن غسل جنابت ، کافی از همه است حتی غسل جمعه ، لذا این تداخل اسباب و مسببات کاری به مرحوم محقق خوانساری ندارد ، و مبدعش هم ایشان نیست ، قدماء مسأله را متعرض شدند و آن ها هم گاهی تداخل اسباب و مسببات ، گاهی هم گفتند : نه همین طور که الان مسأله مختلف فیها است قبل مرحوم محقق خوانساری ، در زمان مرحوم محقق خوانساری ، در میان قدماء در میان متأخرین این مسأله هم مبتلی به بوده هم مختلف فیها این یک قول کهمرحوم آخوند نسبت می دهد به مرحوم محقق خوانساری .

    قول دوم : عدم تداخل اسباب و مسببات الا ما اخرجه الدلیل گفتند : مثلاً درمثل نمازجعفرعلیه السلام دلیل خاص داریم ، در مثل غسل دلیل خاص داریم باید هم نیت ها متعدد باشد جای دیگر نمی شود رفت ، و هر کجا دلیل داری بگو هر کجا نه ، عدم تداخل اسباب و مسببات نه سبب ها با هم تداخل پیدا می کند ، نه مسبب ها این قول هم قول مشهور است ، که ظاهراً مرحوم آخوند در کفایه نسبت به مشهور هم می دهند ، قول سوم : که باز منحصر به مرحوم حلی نیست خیلی ها گفتند ، اما مرحوم صاحب کفایه نسبت می دهد به صاحب سرائر که ایشان گفته : این اسباب و مسببات اگر یک جنس باشند تداخل اسباب و مسببات ، اما اگر از دو جنس باشند نه ، دیگر عدم تداخل اسباب و مسببات ، مثال زده به اذا بلت فتوضا ، اذا نمت فتوضا . گفته  : که این چون از یک جنس اند این اذا بلت چهار ، پنج مرتبه بول بکند گفته ک که یک وضو کفایت می کند و اما اگر هم بول باشد و هم نوم از دو جنس باشد مثل باب غسل هم جنب باشد هم حائض ، گفتند : نه حتما باید دوتا غسل بکند مگر دلیل بیاید بگوید : یک وضو یک غسل کفایت می کند لذا گفته : دائر مدار جنس و عدم جنس هستیم اگر اسباب ما از یک جنس باشد تداخل اگر از دو جنس باشد عدم تداخل ، حرف چهارم : حرف مرحوم فخر المحققین است گفتند : ما باید برویم دنبال این شرط ببینیم این شرط آیا از جمله موثرات است یا از جمله معرفات ، اگر شرط اماره باشد ، معرف باشد تداخل اسباب و مسببات ، واما اگر شرطیت داشته باشد تأثیر گذار باشد معرف نباشد مسبب باشد عدم تداخل اسباب و مسببات ، این چهار تا قول ، الا این که توجه به این مطلب ضروری است که ظاهراً مسائل همه از دو تاقول بیشتر نیست ، یا تداخل ، یا عدم تداخل دیگر آن ما بقی اقوال همه ، همه بر می گردد یا به قول اول یا به قول دوم ، مثلاً مرحوم فخر المحققین در حقیقت قائل بوده به عدم تداخل اسباب و مسببات ، لذا گفته است: اگر این سببیت داشته باشد عدم تداخل اگر سببیت نداشته باشد تداخل لذا اسمش را گذاشته معرف مثلاً همین اذا بلت فتوضا ، گفته : که این اذا بلت معرف است خصوصیت ندارد و قدر جامع دارد قدر جامع حدث است ، قدر جامع اش بول است ، لذا اذا بلت فتوضا ، اذا بلت متکررا وضوی واحد کفایت می کند این در حقیقت بول محدث است ، آن حدث غسل آور است ، نه بول ، نه نوم ، بنابراین مرحوم فخرالمحققین که گفته : ببینیم موثر است یا معرف ، اگر موثر است عدم تداخل ، اگر معرف است تداخل برگشت قول به این است که عدم تداخل اسباب و مسببات الا این که بعضی اوقات این شرط ما شرط نیست ، اماره است ، معرف است ، و چون شرط نیست پس دیگر مشروط ندارد، برمی گردد به این لذا می گویند : اگر معرف باشد یعنی شرطیت نداشته باشد عدم تداخل بنابراین ، این قول تفصیلی که مرحوم آخوند از فخر المحققین نقل می کنند مفصل نیست این بر می گردد به عدم تداخل اسباب و مسببات این جوری گفته ، پس بنابراین حرف مرحوم فخر المحققین مفصل نیست تا ما بگوئیم در مقابل تداخل اسباب و مسببات و عدم تداخل اسباب و مسببات یک قول ثانی داریم و آن قول فخر المحققین ، نه فخرالمحققین هم می گوید : اگر سبب سبب باشد عدم تداخل ، اگر شرط شرط باشد عدم تداخل ، و اما اگر شرط شرط نباشد و سبب سبب نباشد صوری باشد که اسمش را گذاشته معرف ، کاشف ، کاشف از آن سبب نمی دانم معرف اماره از آن سبب ، آن وقت گفته : تداخل بر می گردد به این که اگر راستی سبب باشد ، این سبب ، مسبب خاص را می خواهد ، اگر شرط باشد شرط مشروط خاص را می خواهد و اما اگر کاشف باشد باید برویم روی آن منکشف ببینیم او چه طلب می کند ، مثلاً در باب غسل ، در باب وضو می گوید : اگر محدث شدی حالا چهار ، پنج مرتبه این کس که مثلاً خواب رفته چهار ، پنج مرتبه خوابیده ، چهار ، پنج مرتبه بول کرده معلوم  است یک وضو کفایت می کند ، برای این که یک حدث بیشتر نیست ، تکرر حدث معنا ندارد ، چنان چه در باب ثوم خوب همین است یک کسی اول چیزی خورد خب روزه اش باطل شد دیگر حالا این چهار پنج مرتبه چیز بخورد روزه اش باطل است ، یک کفاره کفایت می کند ، اگر هم چهار پنج مرتبه چیز بخورد روزه اش باطل است ، یک کفاره کفایت می کند ، اگر چهار پنج مرتبه چیز بخورد سرش را زیر آب بکند جماع بکندآن اولی مناط است چرا ؟ برای این که آن اولی آن روزه را باطل کرد وقتی روزه باطل شد دیگر کفاره روی روزه ی باطل معنا ندارد ، بر می گردد به این که در باب ثوم دیگر تکرر نیست، نه این که از باب تداخل سبب و مسبب می خواهد از باب این که یک سبب بیشتر موجود نیست یک مسبب می خواهد . بله در باب جماع دو ، سه تا روایت داریم روایت ها را حمل بر استصحاب کردن و آن این که اگر کسی اول چیز بخورد بعد جماع بکند دو تا کفاره بدهد یا اگر کسی دو مرتبه در روز جماع بکند دو ، سه تا کفاره بدهد ولی ظاهرا ً هیچ کس قائل به این نیست که حتما این جور باشد حمل بر احتیاط کردند گفتند : روایت ها احتیاطی است و برای خاطر این که از این کار ها نکند از این جهت به او گفتند : اگر در ماه مبارک رمضان چیزی خوردی دیگر چیز نخور ، و اگر چیز خوردی یک کفاره مستحبی بده ، حرف در این است که این قول فخر المحققین که  قولش کرده در مقابل آن تداخلی ها ، و عدم تداخلی ظاهرا این جور نیست ، قول سوم نیست همان قول عدم تداخل است ، الا این که مرحوم فخر المحققین گفته اند : که عدم تداخل اگر شرط شرطیت داشته باشد ، و اما اگر شرط شرطیت نداشته باشد که اسمش را گذاشته اند معرف گفتند : تداخل این تداخل برای خاطر این است که راستی اصلاً این یک سبب بیشتر ایجاد نکرده مثال زدند مثلاً همین ماه مبارک رمضان العیاذبالله یک کسی افطار کرد بعدش هم جماع کرد خوب حالا این دو تا سبب اصلاً ایجاد نشده به مجردی که افطار کرد روزه باطل شد حالا که روزه باطل شد کار دومش خوردن باشد یا جماع کردن نمی دانم مسافرت کردن باشد یا چیز دیگر ، هر چه باشد اصلاً دیگر تاثیر ندارد و موثر نیست ، نه این که موثر است و قائل بشویم به تداخل و عدم تداخل این قول فخر المحققین ، چنان چه قول صاحب سرائر باید بگوئیم : این هم مفصل نیست بلکه این هم برمی گردد به این که قائل به عدم تداخل است  آن وقت مرحوم صاحب سرائر دیده است که اگر کسی مثلاً چهار ، پنج مرتبه بول بکند این یک حدث از او سر زده گفته است چون جنس ها ، یعنی شرط ها یک شرط است ، پس بنابراین تداخل ، واما اگر شرط ها دو شرط باشد مثل این که در همان باب کفاره هم چیز خورده هم جماع کرده خوب این بر می گردد باز حرف مرحوم صاحب سرائر به این شرط شرطیت پیدا کرده دو تا شرط است ، چون دوتا شرط است ، پس دو تا مشروط می خواهد ، و اما آن جا که جنس یکی باشد دو تا شرط نیست این سه ، چهار شرط ، در حقیقت یک شرط است و جنس واحد است . الطبیعت لا یتکرر ، واین الطبیعت لا یتکرر ، پس در حقیقت یک سبب موجود کرده یک مسبب می خواهد ، گفته : تداخل ، این علی الظاهر وقتی که دقت بکنیم می بینیم حرف صاحب سرائر هم مثل حرف فخر المحققین هر دوشان قائل به عدم تداخل هستند ، از همین جهت هم بعضی ها ادعای اجماع کردند ، بعضی ها ادعای شهرت کردند به عدم تداخل اسباب و مسببات راستی هم وقتی دقت در فقه بکنیم می بینیم که همین قول مفصل ها هم مثل قول فخر المحققین و صاحب سرائر و امثال این ها اینها قائل به عدم تداخل هستند ، آن وقت اگر بعضی اوقات قائل به تداخل شدند ، قائل به تفصیل شدند می بینیم که رفتند سراغ روایت و تعبد ، مثلاً در باب نماز جعفر طیار که من گفتم : با نوافل تمسک به روایت کردند که از امام صادق علیه السلام سوال می کند یابن رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم من نماز جعفر می خواهم بخوانم نوافلم از بین می رود دو تا را نمی شود چه بکنم؟ فرمودند که نافله بخوان الا این که به صورت نماز جعفر بخوان خدا صراب هر دورا به تو می دهد، این نه اینکه راستی تداخل بشود، تداخل نیست، این یک صورت است و یک واقعیت ، نیتش نافله اش می کند ، صورتش چون که ده مرتبه گفته: سبحان الله والحمد لله و لا الله الا الله و الله اکبر در رکعت اول شده هفتاد و پنج تا ، صورت شده نماز جعفر و مانعی ندارد برای این که آن نافله به هر صورتی در بیاید، گاهی بدون سوره می خواند نافله است ، گاهی یک سبحان الله در رکوع وسجود می گوید ، نافله است ، اما گاهی هم هفتاد و پنج مرتبه می گوید: : سبحان الله والحمد لله و لا الله الا الله و الله اکبر نافله است ، اما چون که دلش می خواسته این طور بشود خدا صواب نماز جعفر طیار را هم به او عنایت می‌کند.

    و صلی الله علی محمد و آل محمد.       

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365