جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: ادله جواز تقليد / روايات
    موضوع درس:
    شماره درس: 295
    تاريخ درس: ۱۳۷۷/۱/۲۲

    متن درس:

    اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

    رواياتى كه در باب تقليد وارد شده است بحد تواتر است. مرحوم آخوند مى‏فرمايند تواتر اجمالى است. من خيال مى‏كنم اگر كسى روايات در باب 8 و در باب 9 از ابواب صفات قاضى جلد 18 وسائل را مطالعه كند مى‏بيند كه تواتر معنوى است. بالاخره روايات زياد است. مرحوم آخوند مى‏فرمايند روايات به اندازه‏اى است كه قطع پيدا مى‏كنيم به صدور بعضى. [1]به اين مى‏گويند تواتر اجمالى، كه اين از اختصاصات مرحوم آخوند«رضوان اللّه‏ تعالى عليه» كه ايشان اين تواتر اجمالى را درست كرده‏اند، كه اگر ده تا روايت داشته باشيم، از اين ده تا روايت علم قطعى و علم اجمالى پيدا مى‏كنيم كه يكى ازاينها از امام  عليه‏السلام صادر شده است. به اين مى‏گويند تواتر اجمالى. ولى عرض كردم كه بيش از 20، 30 روايت است و معناى تواتر معنوى اين است كه باندازه‏اى روايت هست كه بمضمون و محتواى قطع پيدا مى‏شود. مرحوم صاحب معالم مثال مى‏زنند به شجاعت آقا اميرالمؤمنين  عليه‏السلام، كه تواريخ همه مجهول و ضعيف است، اما تواريخ به اندازه‏اى زياد است كه بمضمون تاريخ، يعنى شجاعت آقا قطع پيدا مى‏شود.[2]تواتر اجمالى كه مرحوم آخوند درست كرده‏اند، قطع به محتوى نيست، بلكه قطع به صدور يكى از روايات پيدا مى‏كنيم.

    نمى‏دانم اين تواتر اجمالى درست است يا نه؟ اگر ده تا ضعيف روى هم بگذاريم آيا قطع پيدا مى‏شود كه يكى از ضعيف‏ها از امام عليه‏السلام صادر شده است؟ اين خيلى بعيد است. مثلاً ده تا روايت از ابى هريره و از عايشه و از كعب الاحبار و اينها در صحيح بخارى است، آيا مى‏شود بگوييم كه ما قطع پيدا مى‏كنيم كه يكى از اينها از امام عليه‏السلام صادر شده است؟ على الظاهر بعيد است.

    يك اشكال مهم‏تر كه اينجا به مرحوم آخوند است اين است كه اين روايتها خيلى از آنها صحيح السند است، وقتى صحيح السند شد، همان روايات صحيح السند دلالت دارد، ديگر قطع اجمالى نمى‏خواهيم. مثلاً اگرما ده تا روايت داشتيم كه دو تا صحيح السند بود، ديگر نوبت به تواتر اجمالى نمى‏رسد. ما نحن فيه گفتم روايات باب 8 و باب 9 را مطالعه كنيد، روايات صحيح السند و ظاهر الدلاله در او خيلى هست و سابقا هم خوانده‏ايم روايات را. امااينجا مرحوم آخوند مى‏گويند يكى. «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة اللّه‏».[3] اين روايت را سابقا درباره‏اش صحبت كرديم، كه اين روايت را گفتيم گرچه برادر كلينى نقل كرده است، كه توثيق نشده است، اما خود كلينى كه روايت را نقل مى‏كند، معنايش توثيق برادرش است، آن هم در اسرار؛ يك سرى از اسرار را برادرش نقل كند و كلينى در كافى بياورد، نمى‏شود گفت ضعيف السند است. خيلى بعيد است. يكى روايت هم مال ابان بن تغلب است كه سابقا خوانديم و سند او عالى است كه امام باقر عليه‏السلامبه ابان فرمودند دوست دارم بنشينى توى مسجد و براى مردم فتوى بگويى.[4] سابقا رواياتى كه بيش از ده روايت بود خوانديم كه مى‏فرمود: «من افتى بغير علم فليتبوء مقعده من النار»[5]؛ هر كسى فتواى به غير علم بدهد جاى او در جهنم است. مفهوم اينها هم مى‏گويد هر كسى فتواى به علم بدهد جاى او بهشت است. اين روايتها صحيح السند است. فقط در روايتهايى كه مرحوم آخوند نقل مى‏كنند بطور اشاره، يك روايت است كه اين روايت را صاحب عروه و مرحوم شيخ انصارى بطور مرسل نقل مى‏كنند، در وسائل هم آمده، اما ضعيف السند است. «فامّا من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه».[6] بسيارى از بزرگان، نظير محقق ثانى در جامع المقاصد، نظير شيخ انصارى دراجتهاد وتقليد و درمكاسب و نظير مرحوم صاحب عروه در عروه، روايت را معتبر دانسته‏اند و تمسك كرده‏اند به روايت.

    على كل حال تا اين اندازه كه مى‏شود گفت اين است كه روايات به اندازه تواتر معنوى داريم بر اينكه تقليد از فقهاء جايز است. فقط حرفى كه هست، آنكه در جلسه قبل مى‏گفتم و آن اينكه يك امر ضرورى است، عقل ما نظير اينكه درك مى‏كند كه اجتماع ضدين محال است، درك مى‏كند كه جاهل بايد مراجعه كند به عالم در هر فنى. وقتى چنين باشد، مى‏گفتم اگر اجماع هست - كه هست - تاييد است دلالت ندارد، روايات را بگويند دلالت دارد، هيچ كدام وجهى ندارد، ارشاد به حكم عقل. عقل ما مى‏گويد اگر كسى در فنى مراجعه به نا اهل كرد، اين قبيح است. امام صادق عليه‏السلام هم مى‏فرمايند فليتبوأ مقعده من النار». لذا روايت‏ها دلالت او خيلى خوب است، اما ارشادى بيش نيست، يعنى عقل ما مى‏گويد بايد مراجعه كنيد به فقيه دراحكام، چون عقل مى‏گويد، اگرهم روايت مى‏گويد ارشاد است، نظير «اطيعوا اللّه‏ و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»[7] است. وقتى ارشاد به حكم عقل شد، خود ديگر مستقلاً يك دليل براى ما نيست، بلكه مى‏شود تاييد.

    پس اينكه مرحوم آخوند پافشارى مى‏كنند كه اجماع را رد كنند، سيره را رد كنند، آيات شريفه را بگويند. اگر سيره هست - كه هست – تأييد است. اگر قرآن هست - كه هست، مثل آيه نفر و آيه ذكر، كه در جلسه قبل گفتيم دلالت او خيلى خوب است - يك تأييد است. اگر هم روايت هست، تأييد است، بلكه همه‏اش دلالت دارد، اما بدرد ما نمى‏خورد. روايات هم بر فرض تمام باشد - كه تمام است از نظر سند و دلالت - اما بخواهيم تمسك به او بكنيم، نمى‏توانيم تمسك كنيم چون ارشاد است. وقتى ارشاد شد، مستقل نيست، تابع حكم عقل است. دليل ما همان عقل است و ائمه طاهرين عليهم‏السلام همان عقل و ضرورت را تاييد فرموده‏اند. تا اينجا مطلب صاف است.

    سه تا دليل آورده شده و گفته‏اند تقليد جايز نيست، كه مرحوم آخوند و بسيارى ازبزرگان، نظير مرحوم حكيم و آقاى خوئى و مرحوم آقاى كمپانى گفته‏اند اين رواياتى كه داريم، تخصيص مى‏دهد آن دليل را ببينيم مى‏شود تخصيص بدهد يا نه. ان‏شاءاللّه‏ فردا.

    وصلى اللّه‏ على محمد و آل محمد.



    [1]- «و هذه الاخبار على اختلاف مضامينها و تعدّد اسانيدها لا يبعد دعوى القطع بصدور بعضها». كفاية الاصول، ص 541.

    [2]- «فائدة: قد تتكثّر الاخبار فى الوقايع و تختلف... و ذلك كوقايع اميرالمؤمنين فى حروبه من قتله فى غزاة بدر كذا و فعله فى احد كذا، الى غير ذلك ؛ فانه يدل بالاتزام على شجاعته و قد تواتر ذلك منه، و ان كان لا يبلغ شى‏ءٍ من تلك الجزئيات درجة القطع». معالم الدين، ص 341.

    [3]- وسائل الشيعه، ج 18، ص 101، باب 11 از ابواب صفات قاضى، ح 9.

    [4]- وسائل الشيعه، ج 20، ص 116.

    [5]- وسائل الشيعه، ج 18، ص 16، باب 4 از ابواب صفات قاضى، ح 33 و...

    [6]- وسائل الشيعه، ج 18، ص 95، باب 10 از ابواب صفات قاضى، ح 20.

    [7]- سوره نساء، آيه 59.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365