جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: تنبيهات دوران امر بين محذورين / حكم ملاقى شبهه محصوره
    موضوع درس:
    شماره درس: 143
    تاريخ درس: ۱۳۷۵/۱۰/۴

    متن درس:

    اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

    بحث ما درباره ملاقى شبهه محصوره بود. مثل اينكه يكى از انائين مشتبهين را عمدا يا سهوا خورد، حالا آيا بايد دهانش را آب بكشد يا نه؟ يا مثل
    اينكه بچه بول كرد روى فرش، اين پاى‏تر گذاشت روى فرش، نمى‏دانيم ملاقات با نجس كرد يا نه، آيا آن نجس است يا نه؟

    مسأله مشكل است، به اندازه‏اى كه حتى استاد بزرگوار ما حضرت امام در آن دوره قبل حرفى داشتند و آن دوره بعد حرف ديگرى. حتى از كلمات مرحوم شيخ فهميده مى‏شود كه يك تشويشى در عبارت هست و همچنين ديگران كه اين ملاقى شبهه محصوره آيا پاك است يا نجس؟ گفتم بايد مقدماتى را عنوان كنيم تا وارد اصل بحث بشويم.

    يك مقدمه اين بود كه آيا متنجس كه نجس است، اين از شئون نجس است يا نه، بلكه دليل مستقل دارد كه متنجس نجس است، يعنى اگر دست شما با خون ملاقات كرد، حالا خون به دست شما نيست، دست شما با لباس كه بول دارد ملاقات كرد، حالا الان آن‏ترى به دست شما نيست، آن دست شمانجس است. چرا نجس است؟ آيا دليل مستقل دارد كه نجس است يا نه، در حقيقت دست شما بولى است، دست شما خونى است، از اين جهت نجس است؟

    ديروز صحبت كرديم كه بعضى گفته بودند دست خونى است، بولى است، يعنى از شئون همان نجس است، لذا بايد اجتناب كرد. بعضى هم گفته بودند آن نجس واسطه است و دليل مستقل داريم كه ملاقى نجس است، مثل «الماء اذا بلغ قدر كر لم ينجسه شى‏ء»[1] كه مفهوم او مى‏گويد: دست نجس است، يا آب نجس است.

    ديروز گفتم نمى‏شود از ادله اثبات كرد كه از شئون است يا نه، فقط دليل به ما مى‏گويد متنجس نجس است، تا همين اندازه، اما اينكه متنجس نجس است، چون از شئون آن نجس است، يعنى دست نجس است، چون بول و خون در او است، اين را نمى‏توانيم اثبات كنيم، اما از ادله اثبات مى‏كنيم كه دست نجس است. اين يك مقدمه بود.

    بحث امروز مان اين است كه مرحوم شيخ انصارى يك جمله‏اى از مشهور نقل كرده‏اند كه پيش از مرحوم شيخ اين جمله مشهورى است و شيخ بزرگوار به اصحاب نسبت مى‏دهند، و آن اين است كه مى‏فرمايند اگر ما قائل بشويم به اينكه متنجس از شئون نجس است، دليلى كه به ما مى‏گويد نجس، نجس است همان دليل به ما مى‏گويد متنجس نجس است. آن وقت قياس كرده‏اند و گفته‏اند: وقتى چنين باشد پس همان دليلى كه مى‏گويد از شبهه بايد اجتناب كرد، همان دليل به ما مى‏گويد از ملاقى شبهه محصوره هم بايد اجتناب كرد. مرحوم شيخ اين قياس را نسبت مى‏دهند به مشهور، يعنى مشهور گفته است ملاقى شبهه محصوره لازم الاجتناب است به چه دليل؟ همان دليل كه مى‏گويد از شبهه محصوره يعنى علم اجمالى اجتناب كن، همان دليل مى‏گويد از ملاقى اجتناب كن. پس در حقيقت چيزى كه مرحوم شيخ انصارى نسبت به مشهور مى‏دهند
    اين است: اگر ما گفتيم روى قول ابن زهره كه متنجس از شئون نجس است يعنى دست بولى من مثل اين است كه بول در دست من باشد، اگر گفتيم از شئون است، همان دليل كه به ما مى‏گويد نجس، نجس است، همان دليل هم مى‏گويد متنجس، نجس است. دست خودم را گذاشتم روى خون و برداشتم، و اما حالا دستم خونى نيست. مرحوم شيخ مى‏گويند مشهور اينجور مى‏گويد، كه اجتنب عن الدم، مى‏گويد اجتنب عن ملاقى دم. بعبارت ديگر دليل اجتنب عن الدم مى‏گويد: اجتنب عن المتنجس من الدم. اين يك حرف، ثم قياس كرده‏اند، اينكه همان دليلى كه مى‏گويد از علم اجمالى اجتناب كن، همان دليل به ما مى‏گويد از ملاقى شبهه محصوره اجتناب كن.

    مرحوم شيخ مى‏روند روى اصل مطلب، كه چه كسى گفته است اجتنب عن الدم، به ما مى‏گويد اجتنب عن النجس عن الدم؟ اينطور نيست، هر كدام دليل مستقل دارد و قضيه را سالبه به انتفاء موضوع مى‏كند. كه ديروز هم ما درباره‏اش صحبت كرديم كه نمى‏شود ما اثبات بكنيم با آن روايت عمرو بن شمر كه اجتنب عن الميته، يعنى عن الزيت كه ميته در اوست، دليل ديگر بايد بيايد بگويد. مرحوم شيخ اصل مطلب را مى‏زند، اينكه ما قائل نيستيم در اصل نجاسات، كه متنجس نجس باشد به همان دليلى كه مى‏گويد نجس، نجس است. اما ايراد بالاترى كه مرحوم شيخ نفرموده‏اند و ما بايد بگوييم اينجا اين است كه ما به فرض قول ابن زهره را هم بگوييم كه كسى بگويد همان دليل كه مى‏گويد نجس نجس است، مى‏گويد متنجس هم نجس است، اما اينجا را قياس كنيم و بياوريم در علم اجمالى، نمى‏شود. آنجا مى‏گويد اجتنب عن الدم. بعد دست گذاشت روى خون، عرف مى‏گويد اجتنب عنه، به چه دليل؟ به دليل اجتنب عن الدم. آنجا اين را بگوييم طورى نيست، اما در علم اجمالى نمى‏شود، ما در علم اجمالى اجتناب او از باب مقدمه عليمه است، از باب اشتغال است، انائين مشتبهين را كه شارع مقدس نمى‏گويد نجس است، بلكه عقل ما مى‏گويد
    اجتناب بكن از هر دو، بخاطر اشتغال يقينى برائت يقينى، از اين باب است كه اسم او را مى‏گذاريد مقدمه علميه. نمى‏دانيم عبا نجس است يا قبا، عقل ما مى‏گويد از هر دو اجتناب بكن، نه اينكه هر دو نجس باشد. چرا از هر دو اجتناب كنم با اينكه مى‏دانم هر دو نجس نيست؟ مى‏گويد براى مقدمه علميه، براى اشتغال، اشتغال يقينى برائت يقينى مى‏خواهد. يقين دارى اينجا نجاست هست، از هر دو اجتناب كن تا يقينا از نجاست اجتناب كرده باشى دليل اين است.

    لذا همين جا در انائين مشتبهين اگر اين اجتناب نكرد و يكى از آنها را خورد و بعد ديد آب خورده است، اين دهانش نجس نيست، اين گناه تجرى دارد،
    يعنى عقل ما مى‏گويد تجرى كردى بايد از هر دو اجتناب كرده باشى، از باب اشتغال، نكردى، اما گناهى كرده باشد، نجس خورده باشد، مسلم اينجور نيست. حتى علماء آنجا كه مطابق با واقع هم باشد آثار واقع را بر او بار نمى‏كنند مثل اينكه دو تا زن را مى‏داند يكى زن خودش است و يك كدام نامحرم است، حالا با يكى از اينها مقاربت كرد. اگر زن خودش بود مسلّم تجرى است و هيچى نيست، ولى اگر زن خودش در نيامد، فقها مى‏گويند صد تازيانه نمى‏خورد؛ مى‏گويند گناه كرده است، اما آثار بر او بار نيست. در باب سرقت، مى‏داند اين عبا مال خودش نيست، يا قبا و هر دو را مى‏پوشد، يا يكى را مى‏پوشد و بعد مى‏فهمد كه اين همان دزدى است، فقهاء مى‏گويند حد سرقت نمى‏خورد، با اينكه گناه كرده است، اما حد سرقت بار نيست. پس قياس علم اجمالى به علم تفصيلى هيچ وجه ندارد و قول مشهور كه گفته‏اند هر كارى علم تفصيلى مى‏كند علم اجمالى مى‏كند، اينجور نيست. در حالى كه علم تفصيلى مى‏تواند خيلى كار كند و علم اجمالى هيچ كارى نمى‏تواند بكند. در علم تفصيلى مى‏توانى بگويى
    اجتنب عن هذا النجس، اما در علم اجمالى كه نمى‏توانى بگويى اجتنب عن هذا النجس، چون علم اجمالى نمى‏تواند براى ما نجس درست كند، بلكه مى‏تواند بگويد اجتنب عن النجس فى البين، كه براى اجتناب از او بايد از هر دو اجتناب كنى. اين هر حرف دوم ماست.

    حرف سوم ما در باب اين است كه استاد بزرگوار ما حضرت امام «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» در دوره قبلى مى‏فرمودند بايد از ملاقى شبهه محصوره مطلقا اجتناب كرد، در دوره بعدى موافقت كردند با مرحوم آخوند. مرحوم آخوند سه وجه درست كرده‏اند، گفته‏اند گاهى اجتناب از ملاقى است دون الملاقى، گاهى از ملاقى است، دون ملاقى، گاهى از ملاقى و ملاقى هر دو بايد اجتناب كرد. آنوقت گفته‏اند  اگر علم اجمالى اول پيدا شد، بعد ملاقى پيدا شد از ملاقى نبايد اجتناب كرد، اگر علم اجمالى بعد پيدا شد و ملاقى قبل پيدا شده، از ملاقى و ملاقى هر دو بايد اجتناب كرد و اگر علم اجمالى قبل پيدا شده، راجع به ملاقى و ملاقى نبوده، از ملاقى بايد اجتناب كرد.

    و حضرت امام «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» متابعت مى‏كردند از مرحوم آخوند و مى‏گفتند حرف مرحوم آخوند درست است ملاقى شبهه محصوره نبايد اجتناب كرد. اگر علم اجمالى اول پيدا شد، مثل اينكه مى‏دانم يا عباء نجس است يا قباء، بعد دست گذاشتم به عبا، گفته‏اند دست پاك است همين طور كه مشهور در رساله نوشته‏اند.

    و صلى اللّه‏ على محمد و آل محمد.



    [1]-وسائل الشيعه ج 1، ص 117، باب 9 از ابواب آب مطلق، ح 1و2.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365