شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت سی و هفتم: تمسُّك به طاغوت
منظور از تمسُّك به طاغوت، ایمان و اعتقاد به آن است. خداوند میفرماید:
>اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ<[1]
هیچ رذیلهای زشتتر و زیانبارتر از تمسّك به طاغوت نیست و چنانچه تنها همین یک آیه در نکوهش آن نازل شده بود، كافی بود تا قبح و ناپسندی آن را نشان دهد.
هر معبودی جز خداوند «طاغوت» است و همچنین هرکه از راه و صراط مستقیم و راه خیر تجاوز نماید نیز طاغوت است. از آنجا که طبق تعالیم دینی، تنها راه رسیدن به خداوند، تمسّک به ثقلین است، بدین ترتیب، هركس از قرآن كریم و عترت طاهره که دو ثقل گرانبها و کتاب و صراط مستقیم الهی هستند، رویگردان شود، رو به سوی طاغوت نهاده است.
این رذیلت ناشایست، مراتبی دارد كه به اعتبار آنچه در مقابل قرآن و عترت مورد تمسّك واقع میشود، تعیین میگردد. در ادامه به مهمترینِ آن مراتب اشاره میگردد:
مرتبۀ اوّل، تخیّل تمسّك به عقل است؛ به این معنا كه آدمی آیات قرآن و نیز احادیث را به تصوّر آنكه عقلش درمییابد، توجیه و تفسیر نموده، آنچه را خود میپذیرد و به نفع اوست و بدان تمایل دارد، بر این دو گوهر ارزشمند تحمیل نماید. در مرتبۀ دوّم، از سَر جهل، به غیر قرآن و عترت چنگ زده، به آن اعتقاد مییابد؛ پیروی جاهلانه از دین پدران و نزدیكان، از این باب است. مرتبۀ سوّم، تمسّك لجوجانه به غیر قرآن و عترت است. برخی از سَر عناد و لجاجت، یا بهخاطر دنیادوستی، یا بهجهت تقویت رذیلتی دیگر، به غیر قرآن و عترت متمسّك میشوند، در حالی که خود به بطلان اندیشه و عملشان آگاهند.
یكی از راههای خلاصی از این رذیلت، مطالعۀ سرگذشت پیشینیان و عبرت از احوال کسانی است که با رویگردانی از قرآن و عترت و تمسّک به طاغوت، دنیا و آخرت خویش را تباه ساختهاند.
. البقره، 257: «خداوند سرور كسانی است كه ایمان آوردهاند. آنان را از تاریكیها به سوی روشنایی به در میبرد. و[لی] كسانی كه كفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند، كه آنان را از روشنایی به سوی تاریكیها به در میبرند. آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.»