جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: اگر زنی چند روز قبل از تولد فرزندش خون ببیند + اقل نفاس
    موضوع درس:
    شماره درس: 320
    تاريخ درس: ۱۳۸۹/۷/۱۹

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    مسئله دوم در باب نفاس فرموده‌اند اگر زن حائض شد قبل از زاییدن فرموده‌اند اگر این حیض سه روز قبل از ولادت باشد این زن حائض بوده است و بعد از ولادت دیگر می‌شود نفاس و اما اگر دو روز خون دید و بعد نفاس شد گفتند آن دو روز استحاضه بوده است و اعمال استحاضه را باید عمل کرده باشد اگر نکرده است باید نمازهایش را قضا کند و بعد از ولادت باید نفاس قرار بدهد و گفته‌اند روایات هم همین‌جور دلالت دارد برای این‌که روایاتی که دیروز خواندیم فرمود اول نفاس در آن وقتی است که بچه پیدا بشود حالا یا متولد شود یا سر بچه دست بچه پای بچه پیدا بشود آن وقت از این به بعد نفاس است اگر قبلا خون ندیده حالا می‌بیند این نفاس است و اگر خون قبل دیده دیگر مسلم استحاضه است و اگر در ایام عادتش بوده یا علامت حیض داشته حیض است.

    اشکال مسئله این است که خب این روایات نفاس می‌گوید این نفاس است، روایات حیض که درایام عادتش است علامت حیض دارد می‌گوید این حیض است، اگر دو روز قبل از ولادت خون ببیند و علامت حیض هم داشته باشد ایام عادتش هم باشد خب این قاعده اقتضا می‌کند که حیض باشد برای این‌که هم علامت دارد هم در ایام عادتش است و اما قاعده، روایات اقتضا می‌کند این‌که این نفاس باشد لذا یک تعارضی واقع می‌شود بین حیض و نفاس مگر این‌که کسی بگوید- نگفته‌اند- اما قاعده کسی بگوید که دیگر حالا حیض باشد یا نفاس تفاوتی نمی‌کند برای این‌که در روایات هم دارد خون نفاس احکام خون حیض را دارد حالا ولو این‌که نگوییم این همان است اما از نظر احکام مسلم است بعد هم می‌آییم می‌گوییم که احکام تفاوتی نمی‌کند لذا لازم نیست این خانم بفهمد چیست همین که احکام عادتش است علامت حیض دارد این خون حیض است خون نفاس است باید نمازهایش را نخواند باید احکام حیض احکام نفاس را بار بر خودش بکند حالا تشخیض بدهد این چه خونی است تعارض بین روایات است نمی‌شود درستش کرد برای این‌که بخواهیم بگوییم حیض است آن روایت‌ها که می‌گوید حینی که بچه پیدا بشود نفاس است منافات دارد بخواهیم بگوییم نفاس است خون قبلش که علامت حیض دارد در ایام عادتش است می‌گوید حیض است و اگر یک کسی بگوید- نگفته‌اند- تداخل، بگوید این هم حیض است هم نفاس، حیض است علامت حیض دارد ایام عادتش است، نفساء است بچه متولد شده در وقتی هم متولد شده خون پیدا شده ادامه همان خون اول، لذا تداخل بین حیض و نفاس دیگر از نظر حکم تفاوت ندارد، تفاوت ندارد به این معنا که چون همه احکام حیض بار بر نفاس است همه احکام نفاس بار بر حیض است این معمولاً این اگر حائض باشد باید نماز نخواند نفساء باشد باید نماز نخواند حائض باشد باید مرد با او همبستر نشود و نفساء هم باشد مرد باید با او همبستر نشود، نفرموده‌اند، اما مثل این‌که اگر این‌جور بگوییم جا دارد البته مسئله مشکل است اما با این عرضی که من می‌کنم علی‌الظاهر مسئله حل می‌شود.

    ما اگر بخواهیم حرف آقایان را درست بکنیم باید این‌جور بگوییم باید بگوییم که آن روایاتی که می‌گوید نفساست تخصیص می‌دهد آن روایاتی که می‌گوید که اقل الحیض ثلاثه ایام یا حیض آن است که علامت داشته باشد، باید آن روایت را تخصیص بزند بگوید که الا آن وقتی که دور روز خون ببیند خون حیض، روز سوم نفساء باشد و مشکل است این‌جور تخصیص، لذا این عرض من درست درمی‌آید خوب می‌شود و آن این است که این روز اول و دوم خون دیده در ایام عادتش است و علامت حیض هم دارد این اگر سه روز باشد آقایان می‌گویند معلوم است خون حیض است اما ما می‌گوییم حالا دو روز باشد اما بعدش که نفساء می‌شود آن دو روز را حیض قرار بدهیم بعدش هم حیض به این معنا که احکام حیض بر این بار است برای این‌که نفساء همان حائض است حائض همان نفساء، ولی آقایان نفرموده‌اند، یک قاعده کلی، مشهور در میان اصحاب همین‌جوری که صاحب جواهر فرموده‌اند بعد هم مرحوم سید در عروه فرموده‌اند که این خانم قبل از نفاس اگر خون ببیند اگر دو روز باشد استحاضه قرار بدهد اگر سه روز باشد حیض قرار بدهد آن وقت بعد چه؟ بعد دیگر نفاس قرار بدهد برای این‌که بچه متولد شده با خون متولد شده، لذا حرف در این است که این ایام عادتش است زن آبستن هم که خون می‌بیند سابقا درباره‌اش صحبت کردیم که مانعی ندارد زن آبستن حیض هم بشود حالا این الان ایام عادتش است خون هم آن 5 تا چیزی که علامت حیض است آن 5 چیز هم در آن موجود است خب این باید حیض قرار بدهد حالا حیض قرار می‌دهد روز اول روز دوم و روز سوم می‌زاید حالا که روز سوم می‌زاید آقایان می‌گویند که معلوم می‌شود حیض نبوده چون اقل حیض سه روز است، می‌گوییم آیا آن روایات که می‌گوید اقل حیض سه روز است این‌جا را می‌گیرد یا نه؟ اگر بگویید می‌گیرد باید این‌جور بگوییم که آن دو روز استحاضه بوده بعدش نفاس است همین‌طور که آقایان فرموده‌اند و روایات نفاس تخصیص می‌دهد روایات حیض را می‌گوید الا آن‌جا که روز سوم یا قبل از روز سوم خون نفاس ببیند و تخصیص دادانش انصافاً مشکل است، اما روی عرض من این‌جور می‌شود که روز اول روز دوم حیض قرار می‌دهد چون آن 5 تا شرط در حیض که گفتیم هست ایام عادتش هم هست روز سوم اگر نفاس نبود حیض بود اما حالا نفاس هم آمده خب این هم حائض است هم نفساء تعارضی هم نیست برای این‌که تمام احکام حائض بار بر نفساء است تمام احکام نفساء بار بر حائض است، علی الظاهر حرف من را بزنیم خوب باشد اگر نه مشهور این‌جور فرموده‌اند دیگر خواه‌ نا خواه دیروز گفتم فردا هم می‌گویم قبلا هم گفته‌ام این مسائل در دماء ثلاثه این‌ها با احتیاط رفته‌اند جلو و علی کل حال آن دقت‌های جواهری که باید در آن بشود نشده لذا مثلا می‌بینیم در مباحث بعضی جاها صاحب جواهر یک نصف کتاب یک ثلث کتاب درباره‌اش دارد و این‌جا دماء ثلاثه در یک جلد کمتر تمام شده بنابراین روی شهرت رفته‌اند جلو و گفته‌اند مشهور این جور گفته ما هم می‌گوییم،

    حالا مشهور چه می‌گوید، مشهور گفته اگر زن حائض بشود حیضش هم دو روز باشد بعد نفساء بشود آن دو روز معلوم می‌شود حیض نبوده، استحاضه است برای این‌که هر خونی که حیض و نفاس نباشد استحاضه است، یک قاعده کلی، در روایات هم داشتیم خون اگر حیض و نفاس نباشد استحاضه است، خون قروح و جروح هم خیلی کم است.

    سابقا گفتیم اگر آبستن باشد و در عادتش باشد یا علامت حیض داشته باشد حضرت فرمودند حائض است ومنافات ندارد آبستن باشد حائض هم باشد، حالا این مسئله خیلی اهمیت نداشت برای این‌که نادر است.

    اما مسئله‌ای که خیلی مهم است مخصوصاً در زمان ما و آن این است که گفته‌اند اقل نفاس یک لحظه است آخر نفاس قطعا بیش از 10 روز نه، و ما توی هر دو مسئله اشکال داریم، ما می‌گوییم که این اقل حیض یک لحظه دلیل نداریم و این‌که اکثر حیض 10 روز روایات فراوانی داریم می‌گوید اکثر نفاس عادتش است لذا مثلا اگر قبل از این‌که آبستن بشود عادتش 7 روزه بود حالا که بچه به دنیا آمده 7 روزه باید برود حمام، اگر نمی‌تواند حمام برود باید تیمم کندنمازش را بخواند حتی اگر عادتش سه روز است آن سه روز که خون می‌بیند نفاس است، روز چهارم دیگر نفاس نیست استحاضه است این باید غسل کند اگر نمی‌تواند تیمم کند نماز بخواند و دیگر احکام استحاضه بار است نه احکام حیض، اما مشهور در میان فقهاء فرموده‌اند نه،10 روز لذا گفته‌اند اقل نفاس یک لحظه اکثر نفاس 10 روز البته یک قول 18 روز و یک قول یک ماه یک قول تا قطع بشود داریم بعد صحبت می‌کنیم این‌ها نادر است و معمول به عندالاصحاب هم نیست، روایت هم داریم هیچ، آن‌که چیز است این است که مشهور می‌گویند اقل نفاس یک لحظه، اکثر نفاس 10 روز، لذا اگر مثلا عادتش 7 روز است این 7 روز  باید برود غسل کند نمازش را بخواند از 7 روز به بعد ولو یک ماه خون ببیند این‌ها دیگر همه خون استحاضه است اما مشهور می‌گوید تا 10 روز تا 10 روز صبر بکند روز دهم که تمام شد غسل بکند نماز بخواند، دیگر تا یک ماه دو ماه، هر چه خون‌ریزی داشته باشد استحاضه است.

    اثبات کردن دو تا مسئله خیلی مشکل است و اگر بتوانید این دو تا مسئله را روی مشهور که بنا شد روی مشهور بویم جلو، روی مشهور درست بکنید خیلی خدمت به فقه کرده‌اید حالا مسئله الان ما این است که مشهور گفته‌اند اقل نفاس یک لحظه است بنابراین آن لحظه که همین مثلا اگر شکمش را پاره کردند وبچه را بیرون آوردند و خونهایی که خارج مجری است آنها که خون زخم است هیچ، حالا اگر این زن آلوده شد و پاک شد گفتند آن حال آلودگی ولو مثلا یک ساعت دو ساعت این نفاس است اما دیگر بعدش نه، دلیل بر مسئله نداریم الا یک روایت مشهور تمسک به روایت کرده‌اند اگر این روایت را نداشتیم آن مشهور خوب می‌توانست کار بکند می‌گفتیم یک روایاتی پیش ایشان بوده آن روایت به دست ما نرسیده به آن روایات عمل کرده‌اند چنانچه راجع به اکثرش هم روایت نداریم و مرحوم مفید مرحوم شیخ طوسی می‌گویند یک روایاتی هست که این روایت‌ها به دست ما نرسیده لذا مرحوم صاحب جواهر می‌گوید خب این‌ها روایت داشتند روایت‌ها به دست ما نرسیده بنابراین اکثرش 10 روز اقلش یک لحظه، حالا این اقلش یک لحظه تمسک کرده‌اند به این روایت.

    روایت از باب 2 از ابواب نفاس صحیحه محمد بن مسلم عن ابی عبدالله علیه السلام قال سئلته عن النفساء کم حد نفاسها حتی یجب علیها الصلوه و کیف تصنع؟ قال لیس لها حد حدی برایش نیست، سئلته عن النفساء کم حد نفاسها حتی یجب علیها الصلاه و کیف تصنع؟ قال لیس لها حد، روایت چون که از نظر دلالت این را تمام دانستند بعضی رفته‌اند توی سند گفته‌اند روایت ضعیف السند است چرا؟ گفته‌اند قبلش مفضل بن صالح است و مفضل بن صالح همان ابی جمیله مشهور است و ابی جمیله مشهور را مرحوم نجاشی تضعیفش کرده، گفته‌اند بنابراین روایت ضعیف السند است خیلی اهمیت ندارد بنابراین دلیل نداریم باید بیاییم روی قواعد حرف بزنیم البته گفتم مشهور است، مشهور است اقل نفاس لحظه، اما آنها که نتوانستند این حرف را بپذیرند می‌خواهند بگویند قول مشهور نه برای این‌که تمسک به روایت کرده‌اند روایت دلالت ندارد دیدند دلالت دارد گفتند روایت ضعیف السند است.

    اما این حرف درست نیست مخصوصاً مرحوم اقای خویی خیلی پافشاری روی آن دارد چون‌که ایشان در رجال خیلی سخت‌گیر است، اشکالش هم این است که این ابی جمیله اجلای اصحاب از او روایت نقل می‌کنند و من‌جمله اصحاب اجماع از او روایت نقل می‌کنند من‌جمله بزنطی، بزنطی از آن 6 نفر اصحاب اجماع است که به قول شیخ طوسی در عده اجتمعت الاصحاب این‌که اگر بزنطی روایت نقل بکند بعدش ضعیف باشد این بزنطی جبران سند می‌کند، بالاتر از این این‌که مرحوم ابن قولویه در کامل الزیارات مرحوم علی بن ابراهیم در تفسیر این‌ها هم از او روایت نقل می‌کنند و خود مرحوم آقای خویی قبول دارد اگر روایتی در کامل الزیارات باشد یا روایتی در تفسیر علی بن ابراهیم باشد این‌ها راوی راتوثیقش کرده‌اند، این ابی جمیله شاید 1000 روایت اصحاب در کتب اربعه از او نقل کرده‌اند آن حرف نجاشی که گفته است ضعیف است باید توجیهش بکنیم بگوییم مرادش ضعف در روایت نیست ضعف در اعتقادات است برای این‌که خیلی از اوقات مرحوم نجاشی رمی می‌کند شخص را که از نظر اعتقادی آن که ما می‌گوییم نبوده مثلا غالی بوده همین حرف‌هایی که ما الان داریم آن وقت‌ها اگر می‌زدند می‌گفتند این غالی است این ضعیف‌ العقیده است دیگر چاره‌ای نداریم بگوییم که مرحوم نجاشی که تضعیف کرده از نظر سند نبوده از نظر روایت نبوده بلکه از نظر عقیده بوده چرا؟ برای این‌که چندین نفر اگر بالاتر از نجاشی نباشند کمتر از نجاشی نیستند ابی جمیله را توثیق کرده‌اند بنابراین روایت از نظر سند اشکال ندارد این یک حرف.

    یک حرف دیگر که حالا از نظر سند ضعیف باشد خب مشهور به آن عمل کرده‌اند بلکه اجماع خب جبر سند به عمل اصحاب جبر سند به این قدماء متأخرین که تمسک کرده‌اند به همین روایت، لذا روایت از نظر سند لااقل جبر سند به عمل اصحاب روایت صحیح السند است لذا من اول گفتم صحیحه محمدبن مسلم، خب این از نظر سند.

    از نظر دلالت لنگ هستیم این یعنی چه؟ حضرت فرمودند لیس لها حد این معنایش چیست؟ حالا یک خانمی تا یک ماه خون می‌بیند این روایت می‌گوید لیس لها حد همه این خون‌ها باید نفاس باشد تا پاک باشد.

    قول شاذی داریم اما معمولاً قدماء متأخرین این حرف را نزده‌اند و آن‌که مشهور در میان اصحاب است این است که یا ایام عادت یا تا 10 روز، قول 18 روزش هم خیلی اهمیت ندارد بعد صحبت می‌کنیم چه رسد قول این‌که یک کسی بگوید که نفاس حد ندارد تا خون می‌بیند باید این نفاس قرار بدهد مثلا بعضی از خانم‌ها دو ماه سه ماه آلودگی دارند بعد از زاییدنشان بگوییم این روایت می‌گوید این دو سه ماه را نماز نخواند این دو سه ماه را نفاس قرار بدهد، این از نظر اکثر، از نظر اقل هم اصلاً ظاهراً روایت دلالت ندارد آن‌که روایت دلالت دارد راجع به اکثرش است نه راجع به اقلش، سئلته عن النفساء کم حد نفاسها؟ آن از نظر اکثر حد نفاسها؟ 7 روز؟ 10 روز 18 روز؟ 20 روز؟ کم حد نفاسها، مرحوم صاحب جواهر حد نقل می‌کند، لذا اگر هم حد باشد باز هم همین است کم حد نفاسها؟ یعنی چند روز است؟ حضرت فرمودند حد ندارد این حد ندارد یعنی تا خون می‌بیند نفاس است لذا این هم تفاوت دیگر نمی‌کند کم حد نفاسها؟ یا کم حد نفاسها؟ هر دو هست و این روایت را از بین نمی‌برد کم حد نفاسها؟ یا کم حد نفاسها؟ از طرف اکثر است، از طرف اکثر چند روز است؟ فرمودند که حد ندارد، فرمودند که بشمارد تا پاک بشود و اما از نظر اقل اصلاً روایت تعرض ندارد، علی کل حال اگر 10 روز هم بگوییم این روایت معارض با آن 10 روز می‌شود دیگر، لذا نمی‌شود اصلاً معنا بکنیم کم عد نفاسها؟ بگوییم آن روایات 10 روز با این می‌جنگد این را حمل کنیم بر اقل صاحب جواهر فرموده‌اند، خب نمی‌شود برای این‌که این اصلاً روایت در مقابل آن روایات است که می‌گوید 7 روز، می‌گوید 10 روز، می‌گوید 18 روز، ایشان می‌گوید حد ندارد و اما بخواهیم بگوییم که آن روایات 7 روز و 10 روز برای خودش این روایت هم برای اقل که سؤال کرده سئلته عن النفساء کم عد نفاسها؟ یا کم حد نفاسها؟ معنایش این است که اقل نفاسش چند روز است؟ حضرت فرمودند که حد ندارد یعنی یک لحظه، این روایت معنا کردن نیست، این طرد روایت است اما چیزی که انسان را دست و پا گیر می‌کند این است که مشهور که گفته‌اند یک لحظه تمسک به این روایت کرده‌اند لذا ظاهراً مرحوم حاج آقا رضا همدانی می‌گوید فهم اصحاب را ما می‌آوریم جلو روایت را معنا می‌کنیم، خب این دیگر روایت معنا کردن نیست این دیگر تابع مشهور است، مشهور گفته‌اند این روایت مربوط به حداقل است ما هم می‌گوییم مربوط به حد اقل است خب اگر این را می‌خواهی بگویی اصلاً این روایت هیچ، مشهور گفته یک لحظه اولش است دیگر بعدش 7 روز یا 10 روز یا مثلا آن قول شاذ گفته که حد ندارد تا خون می‌بیند خون نفاس است، لذا نمی‌دانیم روایت را چه جور معنا کنیم اگر بخواهیم معنا کنیم از نظر اکثریت حد ندارد هیچ کس نگفته، اگر بخواهیم معنا کنیم از نظر اقلیت حد ندارد روایت تاب این‌جور معنا را ندارد از همین جهت عرض می‌کنم که مرحوم حاج آقا رضا همدانی این فقیه متبحر ایشان گیر کرده‌اند گفته‌اند آقا مشهور گفته یک لحظه ما این روایت را حمل می‌کنیم بر یک لحظه برای این‌که مشهور این‌جور فهمیده، به مرحوم حاج آقا رضا عرض می‌کنیم آقا این تقلید است معنایش این است من تقلید می‌کنم از مشهور، مشهور فرموده‌اند اقلش یک لحظه این روایت هم می‌گوید اقلش یک لحظه، لذا تا این‌جا این‌جور شد که اقل نفاس یک لحظه، شهرت داریم اما دلیل نداریم، اگر بخواهیم روایت را معنا کنیم معنایش این است که این پرسید آقا اکثر حیض چقدر است؟ 7 روز است؟ 10 روز است؟ 18 روز است؟ فرمودند حد ندارد تا خون می‌بیند نفاس است، مطابق می‌شود با آن قولی که می‌گوید تا خون می‌بیند نفاس است اگر ما بخواهیم روایت را معنا کنیم باید این‌جور معنا کنیم و اما اگر آن را ولش کنیم بگوییم نه آن‌که نمی‌شود روایت را معنا کنیم چون که هیچ کس نگفته بحث این است که مشهور در میان فقهاء گفته‌اند اگر یک خانمی یک لحظه خون ببیند و پاک بشود این یک لحظه این یک ساعت، یک ساعت به غروب مانده این خون دید و تمام شد حالا نماز ظهر و عصر را نخوانده این قضا دارد یا نه؟ گفته‌اند که نه، این یک ساعت نفاس است بعدش دیگر پاک است، خب این قول مشهور است دلیلش چیست؟

    تمسک کرده‌اند به روایت محمد بن مسلم،

    می‌گوییم روایت محمد بن مسلم دلالت ندارد برای این‌که حداکثر را می‌گوید نه حداقل را و حداقل دیگر روایت برایش نداریم جز شهرت، شهرت خوب است الا این‌که چون تمسک به روایت کرده‌اند می‌شود مدرکی، حجت نیست، مگر این‌که از شهرت بترسیم بگوییم که بابا این حرف‌ها چیست شهرت گفته یک لحظه خون بیند همان یک لحظه نفاس است ما هم باید بگوییم، هذا کله راجع به اقل، راجع به اکثرش مسئله مشکل‌تر از امروز است تقاضا دارم مطالعه کنید تا فردا ان شاءالله.

    و صلی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365