جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: مستحبات زن حائض
    موضوع درس:
    شماره درس: 303
    تاريخ درس: ۱۳۸۹/۵/۱۳

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    خلاصه حرف دیروز این شد که زن حائض می‌تواند موقع نماز وضو بگیرد و مثل مصلی رو به قبله بنشیند، بایستد، در مصلای خود بنشیند، بایستد و قرآن بخواند ذکر بگوید دعا بکند و لااقل به اندازه نمازش رابطه با خدا داشته باشد بر روی هم از روایات این را توانستیم استفاده بکنیم راجع به غسلش هم فقهاء نگفته‌اند راجع به وضویش گفته‌اند و دیروز می‌گفتم اگر کسی غسل را واجب نفسی بداند خب راجع به غسلش هم به طریق اولی می‌گوییم، می‌تواند غسل بکند برای این‌که یک مطلوبیت ذاتی دارد چنانچه وضو بگیرد مطلوبیت ذاتی دارد و در مصلای خود بنشیند و رابطه با خدا داشته باشد، اما فقهاء نگفته‌اند در روایات هم ذکر نشده، شاید بشود با تسامح در ادله سنن این‌گونه مطالب را درست بکنیم.

    تسامح در ادله سنن این است که ما روایات صحیح السند ظاهر الدلاله داریم من بلغه شیئ من الثواب فعمله کان له اجر ذلک ولو لم یقل به رسول الله صلی الله علیه و آله، در بعضی از روایات دارد من بلغه شیئ من الثواب فعلمه رجاءً لذلک الثوب کان له ذلک الثواب ولو لم یقله رسول الله صلی الله علیه و آله، قدماء همه همه از روایات فهمیده‌اند این‌که محتمل الثواب را اگر کسی بیاورد و ولو به عنوان رجاء هم نباشد این مستحب است و به عبارت دیگر این من بلغه شیئ من الثواب سند درست می‌کند و محتمل الثواب را به جای قطعی الثواب می‌نشاند که مرحوم آخوند در کفایه همین را فرمودند و بزرگان هم مخصوصاً محدثین نظیر علامه مجلسی مرحوم نوری شاگردهایشان نظیر مرحوم محدث قمی همین جورها جلو آمده‌اند و گفته‌اند که محتمل الثواب دارد آن وقت نه فقط ثواب دارد بلکه قانون تسامح در ادله سنن محتمل الثواب را مستحب می‌کند سند به آن می‌دهد این حرف قدماء، متأخرین معمولاً گفته‌اند که بله محتمل الثواب مستحب درست می‌کند اما نه مطلوب ذاتی، باید بیاورد رجاءً لذلک الثواب برای این‌که در روایات آمده من ‌عمله رجاءً لذلک الثواب پس به عنوان رجاء باید بیاید نه به عنوان استحباب لذا معمولاً هم در رساله‌ها این نوشته شده که به عنوان رجاء نه به عنوان استحباب و مرحوم سید در عروه معمولاً آن قول اول را انتخاب می‌کنند و هر کجا که همین محتمل الثواب باشد جزماً به عنوان استحباب نقل می‌کنند که معمولاً هم محشین بر عروه وقتی به این فتاوای مرحوم سید می‌رسند می‌فرمایند بیاورد به عنوان رجاء یعنی قانون من بلغ استحباب نفسی درست نمی‌کند بلکه می‌گوید اگر کسی رجاءً به معنا این‌که اگر واقع است واقع اگر واقع نیست هیچ، رجاءً لذلک الثواب بیاورد این ثواب دارد نتیجه عملی معمولاً ندارد همین یک نتیجه علمی است که باید به عنوان رجاء بیاورد یا نه به عنوان استحباب و ما می‌گوییم که این عمله رجاءً این قید قید غالبی است برای این‌که معمولاً مردم که ثوابی را به جا می‌آورند به عنوان رجاء می‌آورند یعنی برای این‌که ثواب بگیرند حتی در باب واجبات هم همین است نماز می‌خواند برای این‌که بهشت برود برای این‌که جهنم نرود یعنی آن رجاء آن امید توی ذهنشان است و برای این‌که ثواب ببرد رجاءً لذلک الثواب، کم پیدا می‌شود یک کسی که مثلا نماز شب بخواند لا رجاءً لذلک الثواب بلکه به عنوان مطلوبیت که نماز شب مطلوب عندالله است ما می‌گوییم قید قید غالبی است و چون قید قید غالبی است نمی‌تواند تخصیص بدهد بنابراین آن روایاتی که می‌گوید من بلغه شیئ من الثواب فعمله کان له ذلک ولو لم یقل به رسول الله صلی الله علیه و آله آن رجاء را ندارد آن رجاءً هم نمی‌تواند قید بدهد، تمسک به آن روایت‌ها می‌کنیم همین‌طور که قدماء استحباب درست کرده‌اند در محتمل الثواب به قاعده تسامح در ادله سنن ما هم می‌گوییم.

    یک حرف دیگر هم هست که آن شاید مهمتر از این باشد این است که اصلاً در باب مستحبات افضل الفردین و تعدد مطلوب و این‌هاست و قید و آن‌که در باب واجب می‌گوییم حمل مطلق بر قید و حمل عام بر خاص اصلاً در باب مستحبات این جور نیست و این یک امر عقلی هم هست به قول عوام می‌گویند هرچه پول بدهی آش می‌خوری بنابراین در همه مستحبات تعدد مطلوب است وقتی تعدد مطلوب شد این عمل را بیاورد به عنوان رجاء درست است، این عمل را بیاورد به عنوان استجاب درست است، آن‌چه وارد شده بیاورد درست است کمتر بیاورد درست است زیادتر هم بیاورد درست است به قول حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در همین تعدد مطلوب مثال می‌زدند به زیارت عاشورا می‌گفتند که آمد خدمت امام صادق علیه السلام گفت روز عاشورا را کنم؟ فرمودند رو به قبر حسین علیه السلام یک توجه به حسین علیه السلام، السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته گفت یابن رسول الله زیادتر می‌خوانم زیارت عاشورا را به او گفتند علقمه آمد زیادتر می‌خواست، علقمه را به او گفتند لذا اگر در روز عاشورا کسی مختصر توجه به حسین علیه السلام و سلام به حسین علیه السلام زیارت عاشورا خوانده، و اگر آن زیارت عاشورا را بخواند کامل خوانده، آن دعای علقمه را بخواند اکمل خوانده، و حتی اگر این حرف درست باشد که درست است اگر با یک لعن و سلام بخواند با 10 لعن وسلام بخواند باز هم درست است و دیگر این‌که مشهور هم شده یک لعن می‌گوید و بعد هم می‌گوید تسعاً و تسعین مره این دیگر خود درآوری است این دیگر چیز خوبی نیست نمی‌دانم چه جور هم شده مشهور شده و یک مرتبه بخواند بعد هم بگوید تسعاً و تسعین مره اما اگر یک مرتبه بخواند زیارت عاشورا را خوانده اگر هم 100 مرتبه بخواند زیارت عاشورا خوانده، دعای علقمه بخواند بهتر، نخواند بهتر، هرچه پول بدهد آش می‌خورد لذا مثلا در نمازهای مستحبی می‌تواند بایستد خب می‌ایستد اگر حالش را ندارد می‌خوابد اگر می‌خواهد راه برود راه می‌رود نوافل می‌خواند این مشهور در میان اصحاب است آن وقت دیگر این تعدد مطلوب درست بشود آن رجاءً لذلک الثواب و ما بگوییم قید غالبی است و این‌ها دیگر هیچ احتیاج نیست بلکه اصلاً در باب مستحبات قید نیست اگر مطلق گفتند درست است اگر مقید هم گفتند درست است حمل مطلق بر مقید هم نه، بلکه حمل تعدد مطلوب آن مطلق درست است آن مقید درست‌تر است یا آن خوب است آن بهتر است خب اگر کسی این جورها بیاید جلو در باب تسامح در ادله سنن دیگر معمولاً این خانم می‌تواند وضو بگیرد می‌تواند غسل کند رجاءً لذلک الثواب گفتیم رجاءً هم نمی‌خواهد در سجاده بنشیند تهلیل تکبیر ومن‌جمله خواندن قرآن که در روایت دیروز خواندیم تلت القرآن دیگر هم ندارد 7 آیه و کمتر و بیشتر اگر 7 آیه بخواند ثواب دارد 70 تا آیه بخواند ثوابش بیشتر است همچنین تا آخر، این حرف‌ها را که زدم برای حرفهای دیروز ما خوب بود برای خیلی جاها خوب است این تسامح در ادله سنن را همین‌طور که مرحوم آخوند از آن اطلاق فهمیده‌اند و رجائش را انداخته‌اند و قدماء هم همه همه چنین کرده‌اند این تسامح در ادله سنن برای ما خیلی کار می‌کند، دیگر لازم هم نیست ما یک روایت ضعیفی پیدا کنیم بگوییم تسامح در ادله سنن این روایت ضعیف را صحیح می‌کند که مرحوم نایینی رضوان الله تعالی علیه روی این پافشاری دارد ما می‌‌گوییم نه ولو روایت هم نباشد یک قول مثلا شیخ طوسی باشد یا قول شیخ طوسی هم نه، محتمل الثواب باشد این من بلغه شیئ من الثواب ولو بلغ محتمل الثواب را نمی‌گیرد آن روایت ضعیف را می‌گیرد اما باز هم با همان تعدد مطلوب می‌گوییم که دیگر روایت صحیح باشد همین است روایت ضعیف باشد همین است اجماع باشد همین است قول یک شخصی مثل شیخ طوسی مثل صاحب جواهر باشد همین است فقه الرضا باشد همین است اگر هم هیچ کدام این‌ها نه اما محتمل الثواب باشد، به زن گفته‌اند وضو بگیر این احتمال می‌دهد غسل هم مثل وضو بلکه بهتر، تمسک کند به من بلغه شیئ من الثواب فعمله بگوید که متحمل المطلوبیه مطلوب، علی کل حال دیگر اگر فهمیدید قول من را قبول کردید کردید و الا روی قاعده باید بیاییم جلو و آن این است که تتوضأ برای حائض در روایات آمده اما تغتسل نیامده بنابراین باید وقف کنیم راجع به غسلش و بگوییم را جع به غسلش نه، مسئله امروز ما این است تیمم آری یا نه؟ روایت نداریم این خانم نمی‌تواند وضو بگیرد نمی‌تواند غسل بکند وضو گرفتن مثلا برای چشمهایش، چشمهایش خراب است وضو گرفتن برایش ضرر دارد یا اصلاً آب ندارد حالا این خانم می‌تواند تیمم کند و با تیمم در مصلای خودش بنشیند ذکر و ورد و رابطه با خدا؟

    گفته‌اند نه، چرا نه؟ گفته‌اند تیمم بدل اضطراری است و در مستحبات که این مضطر نیست تا ما به جای وضو بگوییم تیمم بکن و چون بدل اضطراری است باید بگوییم در واجبات است، در مستحبات تیمم نمی‌آید برای این‌که بدل اضطراری است اما از آن طرف هم بگوییم که نه بدل اضطراری ما نمی‌گوییم که تیمم بدل اضطراری است می‌گوییم تیمم رفع حدث می‌کند در آن‌جا که نتواند وضو بگیرد نتواند غسل بکند، رفع حدث، نه این‌که نزله منزله ذلک ثم بگوید تیمم بکن بلکه گفته که التراب احد الطهورین یکیفک سنه همین‌طور که آب رفع حدث می‌کند، زل حائض مستحب است وضو بگیرد حالا چکار می‌کند؟ هر چه آن می‌کند آن تیمم هم می‌کند، اما این بدل اضطراری این را دلیل نداریم و این‌که صاحب جواهر می‌فرماید تیم بدل اضطراری است می‌گوییم نه، بدل اضطراری نیست بلکه مثل وضو مثل غسل است در آن وقتی آب، نداشته باشد اگر آب دارد وضو، اگر آب ندارد تیمم، هر کاری وضو می‌کند این تیم هم می‌کند از همین جهت هم نداریم جایی که آن تیمم نتواند کار وضو بکند نتواند کار غسل بکند هر کاری که این وضو از آن می‌آید این تیمم هم از آن می‌آید خب در ما نحن فیه فرض ما این است که آب نیست آب برایش ضرر دارد لذا آن کاری که وضو می‌کند تیمم هم می‌کند، بالاخره مطلب به همین برمی‌گردد که شما آیا این را بدل اضطراری می‌دانید یا نه؟ اگر بدل اضطراری ندانید دیگر همین جور که در واجبات می‌آید در مستحبات هم می‌آید و ما بگوییم که این تیمم کار غسل را می‌کند در امر واجب مثلا نماز می‌خواهد بخواند و پاک است نماز می‌خواند پاک است اما آب ندارد بگوییم تیمم کن نماز بخوان چرا؟ برای این‌که بدل اضطراری است اما بیاییم توی مستحبات بگوییم که این آب ندارد وضو بگیرد و اگر آب داشت وضو می‌گرفت و توی مصلی می‌نشست حالا هم باید آب باشد حالا که آب نیست، خاک، اما چون بدل اضطراری نیست نمی‌تواند تیمم بکند صاحب جواهر این را می‌گویند می‌گوییم اصلاً اضطراری در باب استحباب نیست این خانم می‌خواهد وضو بگیرد می‌خواهد نگیرد می‌خواهد توی مصلی بنشیند می‌خواهد ننشیند مضطر اصلاً نیست وقتی مضطر نیست بدل اضطراری اصلاً در باب مستحبات نمی‌آید معمولاً صاحب جواهر این جورها مشی کرده‌اند اما روی عرض ما می‌گوییم کی گفته تیمم بدل است؟ نزل منزله ذاک ما این را قبول نداریم بلکه می‌گوییم که التراب احد الطهورین دوش به دوش هم فقط طولی است این‌که آب باشد آب، اگر آب نباشد کار آب را می‌کند طولاً، بدل اضطراری نیست تا بگویید در مستحبات اضطرار در کار نیست، می‌گوییم نه، اگر آب دارد وضو بگیرد اگر آب ندارد تیمم بکند و قرآن شریف هم همین را می‌فرماید قرآن شریف می‌فرماید که فان لم تجدوا ماءً فتیمموا صعیداً طیبا عدم وجدان، خاک را آب می‌کند، در وجدان آب باید باشد وقتی آب نباشد دیگر خاک به جای آب، در ما نحن فیه همین است این خانم آب ندارد یا آب برایش ضرر دارد برای این‌که در باب تیمم آن 8 شرط برمی‌گردد به 3 تا شرط می‌گوییم که این خانم یا هر که می‌خواهد تیمم بکند اگر آب نداشته باشد اگر آب دارد آب برایش ضرر داشته باشد یا اگر آب دارد آب هم برایش ضرر ندارد وقت برای غسل یا وضو نداشته باشد لذا اگر تمسک کرد به فان لم تجدوا ماءً فتیمموا صعیداً طیبا می‌گویید که تیمم کار وضو می‌کند در جایی که آب نباشد خب حالا در باب حائض این اگر آب باشد وضو بگیرد اگر آب نباشد لم تجدوا ماءً فتیمموا صعیدا تیمم بکند و بتوانیم تمسک به همین اطلاقات بکنیم تیمم کردنش، روایت گفتم ندارد، تیمم کردنش ظاهراً اشکال ندارد، اگر هم کسی حرف من رانشنود قانون تسامح در ادله سنن اگر محتمل المطلوبیه را بگیرد خب این هم باز ادله  تسامح در  ادله سنن می‌گوید که تیمم می‌شود.

    یک حرف دیگری هست در بعضی از روایات هست از آن روایت‌ها انسان می‌تواند یک قاعده کلی به دست بیاورد مثلا درباب وقت خواب روایت داریم این‌که انسان با وضو باشد خیلی هم سفارش شده اما همان روایت‌ها اگر حالش را نداری تیمم کن، آب دارد، در حالی که آب دارد می‌گوید اگر تیمم کردی خدا ثواب به تو می‌دهد، در بعضی از آن روایت‌ها بعد می‌آییم میخوانیم می‌گوید که اگر حالش را نداری روی لحافت تیمم کن بخواب، که یکی از بزرگان، حالا آن شاید خوب کاری نمی‌کرد رسمش همین بود حالش را نداشت پیر بود در رختخواب روی لحافش تیمم می‌کرد می‌خوابید نظیر این‌ها در باب مستحبات ما زیاد می‌بینیم شما اگر بگردید در باب مستحبات می‌بینید که اصلاً قواعد اصولی و قواعد طلبگی به هم خورده حتی رسیده به این‌جا این یجدوا ماء است اما همین مقدار که حالش را ندارد می‌گوید تیمم کن بعد می‌بیند تیمم باید روی آن ما یصح به التیمم باشد می‌گویند حالا که حالش را نداری حالا که نمی‌خواهی بروی مثلا بیرون دست بزنی روی خاک همان دست بزن روی لحافت تیمم کن که بعضی‌ها توی آن مانده‌اند، می‌گویند لحافی که گرد داشته باشد، خب معلوم است این خیلی حمل بعیدی یا حملی که اصلاً نه عرف می‌پسندد نه ما طلبه‌ها، کدام لحافی است که این‌قدر گرد داشته باشد، این باب مستحبات یک جوری است که این جمله‌ای که بعضی از بزرگان گفتم برایتان نقل کردم هر چه که پول بدهی آش می‌خوری این حتی این‌جاها هم در روایات ما آمده، ما از این‌ها یک قاعده کلی به دست بیاوریم بگوییم باب تسامح در ادله سنن یعنی در مستحبات، ادله سنن یعنی مستحبات، تسامح در مستحبات به اندازه‌ای است که خیلی از شروط و اجزاء و شرایط راحذف می‌کند و می‌گوید که اصلش را به جا بیاور دیگر شروط و اجزاء و این‌ها را به جا نیاوردی خدا ثواب به تو می‌دهد البته تعدد مطلوب، آن‌که وضو بگیرد و بخوابد آن خیلی ثواب دارد ان‌که وضو نگیرد اما تیمم بکند روی ما یصح به التیمم آن هم ثواب بعدی دارد آن هم که حالش را نداشته باشد تیمم کند روی مالا یصح به التیمم آن هم ثواب دارد و هر چه پول بدهد آش می‌خورد هر کار بکند به آن اندازه ثواب دارد، آن وقت در مسئله ما هم بگوییم که حالا در فاقد الماء می‌گوییم تیمم کن حتی به خانم می‌گوییم اگر حالش را نداری وضو بگیری باز هم تیمم کن از آن روایت‌ها استفاده بکنیم به قانون تسامح در ادله سنن این‌جورها بگوییم.

    من خیال می‌کنم این حرف من خوب باشد اگر بتوانیم درستش بکنیم دیگر مثلا مفاتیح آشیخ عباس قمی را درست می‌کنیم خب حضرت امام می‌گفتند به مرحوم محدث قمی گفتم این مفاتیح که نوشتی همه این‌ها صحیح السند بود؟ ثقه بود؟ این مفاتیح چه جوری است؟ گفت من بی سند چیز ننوشتم اما این‌‌که دقت بکنم سند صحیح السند یعنی روی قاعده فقهی صحیح السند باشد، موثق باشد، حسن باشد، نه، روایت اگر ضعیف هم بود می‌نوشتم، چرا؟ به قانون تسامح در ادله سنن و حضرت امام هم قبول می‌کردند می‌گفتند بله آقای محدث قمی درست عمل کرده قانون تسامح در ادله سنن را آورده جلو این دعاها همه همه این زیارت‌ها همه همه هر کدام سند دارد که خیلی خوب مثل امین الله مثل جامعه کبیره مثل زیارت عاشورا و هر کدام هم سند ندارد اما روایت روی ان است می‌گفتند که قانون تسامح در ادله سنن درستش می‌کند یک مقدار بیشتر قانون تسامح در ادله سنن اگر بگوییم راجع به محتمل الثواب هم می‌آید همین مقدار که مشهور در میان متدینین مشهور در میان علماء باشد ولو روایتی هم روی آن نباشد باز هم تسامح در ادله سنن می‌تواند درستش بکند و عجب هم هست محدث قمی خودشان این‌جوری عمل کردند اما مثلا وقتی به زیارت وارث غیر مشهور رسیدند با چه هوچی بازی ایشان این زیارت را رد میکنند خب اگر عدم رد است هر دو درست است هم زیارت وارث معروف هم غیر معروف اگر هم نه رد است هم آن درست است هم آن درست است قانون تسامح در ادله سنن هر دو را درست می‌کند.

    یک مسئله آخر داریم (دیر شد) و ان این است که غسلهای مستحبی غسل‌های واجبی زن حائض می‌تواند هم غسل‌های مستحبی بکند هم غسلهای واجبی، دو سه تا روایت برایتان بخوانم دیگر خیلی حرف روی آن نزنیم مزاحم نشوم.

    روایات باب 48 از باب احرام جلد 8 وسائل صحیحه عیس اتحرم المرأه و هی طامث؟ قال نعم تغتسل و تلبی می‌گوید که غسل احرام می‌خواهد بکند، بکند یا نه؟ فرمودند بله مانعی ندارد.

    روایت 4 از باب 22 از ابواب حیض موثقه عمار عن ابی عبدالله عیله السلام عن المرأه یواقعها زوجها ثم تحیض قبل ان تغتسل قال ان شائت ان تغتسل فعلت و ان لم تفعل فلیس علیها شیئ فاذا طهرت اغتسلت غسلا و احداً للحیض و الجنابه، بنابراین از این دو روایت که زیاد هم هست این است که اگر خانم غسل واجبی داشته باشد اگر غسل مستحبی، غسل برای روز جمعه، روز جمعه می‌خواهد غسل کند خب می‌شود، مس میت کرده بخواهد غسل کند، می‌شود جنب شده یا جنب بوده بخواهد غسل کند می‌شود غسل مطلقا این زن حائض می‌تواند بکند آن وقت این شاید عرض من را هم قبلادرست بکند که گفتم هین جور که می‌تواند وضو بگیرد می‌تواند غسل بکند از این روایت‌ها استفاده بکنیم زن حائض می‌تواند هم وضو بگیرد برای هر چه حتی برای خورد و خوراک می‌تواند هم غسل کند برای هر چه، غسل جمعه یا غسل جنابت یا غسل فی نفسه مستحب است، رفته حمام برای این‌که شستشو بکند یک غسل هم می‌کند قربه الی الله. مطلب آخر الحمدالله مسائل حیض تمام شد ان شا‌ءالله بعد از ماه مبارک رمضان مسائل استحاضه بعدش هم نفاس اگر زنده باشیم.

    از همه شما تقاضا دارم ماه مبارک رمضان یک فرصت بالایی است از این فرصت استفاده بکنید هم برای خودتان هم برای دیگران مخصوصاً برای فساد اخلاقی که دارد ریشه جمهوری اسلامی را می‌زند تقاضا دارم از همه شما روی فساد اخلاقی خیلی دعا کنید ظاهراً هم هیچ چاره‌ای نیست جز دعا امیدواریم شبهای قدر شما وقت افطار شما راجع به این فساد اخلاقی خیلی دعا بکنید من با عدم قابلیت به همه شما دعا می‌کنم از همه شما التماس دعا دارم.

    وصلی الله علی محمد و آل محمد  

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365