بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی يَفْقَهُوا قَوْلِي
یکی از فضیلتهای مهمّ اخلاقی، فضیلت «صبر» است. این فضیلت ارزشمند، مانند بسیاری از فضائل دیگر، در جامعه و در بین مردم رو به فراموشی است و اگر آن را یکی از فضیلتهای فراموش شده بنامیم، اشتباه نکردهایم.
فراموش شدن فضیلت صبر، خطرات فردی و اجتماعی فراوانی دارد، از جمله دین و ایمان مردم را در مخاطره قرار میدهد. در روایتی از امام صادق«سلاماللهعلیه» صبر، برای ایمان بهمنزلۀ سر برای جسم انسان قلمداد شده است: «الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَانُ»[1]. پس صبر حافظ ایمان آدمی است و با فقدان آن، ایمان انسان رفتنی است، همانطور که با جدا شدن سر از بدن، مرگ انسان حتمی است.
صبر به سه قسم کلّیِ «صبر در عبادت»، «صبر در معصیت»، و «صبر در مصیبت» منقسم میگردد. این تقسیمبندی در حدیثی از پيامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» چنین آمده است: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَة»[2].
«صبر در عبادت و اطاعت»، همان اهميت ويژه به واجبات و مستحبّات است. رعايت آداب ظاهرى و باطنى در عبادات و حفظ خضوع و خشوع تا كسب توفيق حضور قلب و نیز مراعات خلوص نیّت در عبادات، نشانۀ تحصیل صبر در عبادت است. نماز فرصتى براى گفتگو و مكالمه با خداى سبحان است و اهتمام به آن محتاج صبر است. مداومت بر نماز شب در نیمه شب، بدون صبر امکانپذیر نیست. پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» دو رکعت نماز در دل شب را با تمام دنیا و آنچه در آن است، معاوضه نمیکنند: «لَرَکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا»[3].
کسی که در عبادت و اطاعت خداوند تعالی صابر است، کار دنیا و امور مربوط به زندگی را به انجام اعمال عبادى ترجیح نمیدهد. هنگام نماز، به هیچ کاری غیر از نماز مشغول نیست و در ماه مبارک رمضان، برنامۀ اصلی زندگی او روزهداری است. در خصوص سایر عبادات نیز رعایت اولویت را دارد.
«صبر در برابر معصيت»، با اجتناب جدی انسان از گناهان میسّر میگردد. اهمیّت به صبر در برابر معصيت، به انسان قدرت میدهد تا با غرائز و شهوات و نیز هواهای نفسانی مبارزه کند. صبوری در ترك گناهان به مراتب از صبر در انجام واجبات سختتر، ولی شیرینتر است و برکات فراوانی دارد. یکی از آن برکات، پاداش خاصّ خداوند برای آمرزش بندگان و ورود آنها به بهشت است: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَريما»[4].
خودداری از ارتکاب گناه و کنترل اعضای بدن، مانند چشم، گوش و زبان از محرّمات، صبر میخواهد و آنکه چنین صبری از خود نشان دهد، جایگاه نیکویی در بهشت و نزد خداوند تعالی خواهد داشت.
«صبر در مصیبت»، قسم دیگری از اقسام صبر است. قبل از هر چیز باید بدانیم که مصیبت و بلا برای تمام بندگان رخ میدهد، در نسلهای قبلی بوده و در نسلهای بعدی نیز خواهد بود. اساساً دنیا طبق روايتي از رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، مانند دریايي متلاطم و عميق است و مخلوقات بسياري در آن غرق ميشوند: «الدُّنْيَا بَحْرٌ عَمِيقٌ قَدْ غَرِقَ فِيهَا خَلْق كَثِيرٌ»[5]. این دنیا که مانند دریاست، جزر و مدّ و فراز و نشیب دارد و همیشه یکسان نیست، پس بندگان باید مواظب باشند در این جزر و مدها خود را نبازند و غرق نشوند.
اميرالمؤمنين«سلاماللهعلیه» راجع به دنیا ميفرمايند: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ»[6]؛ یعنی دنیا خانهاي است که در بلا و مصيبت پيچيده شده است. شدیدترینِ بلاهای دنیوی نیز طبق حدیثی از امام صادق«سلاماللهعلیه» نصیب انبیاء الهی میشود، پس از آنان افرادی که به پیامبران نزدیکترند، به ترتیب مقامی که دارند، بیش از دیگران طعم مصیبت را خواهند چشید.به قول شاعر:
هرکه در این دهر مقرّبتر است جام بلا بیشترش میدهند
جزر و مد دنیا و سختی و آسانی زندگی در بسیاری از موارد، امتحان بندگان است؛ زیرا به تصریح قرآن کریم، نوع بشر حتماً امتحان میشود: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ، وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»[8]؛ همه باید آزمایش شوند، همانطور که نسلهای قبلی آزمایش شدند.
از این گذشته، طبق آیۀ دیگری، انسان براى امتحان آفریده شده است: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً»[9]. اين امتحان به نفع خود اوست و سبب سازندگی و رشدش میشود؛ نظیر آزمایش سنگ معدنی که با ذوب کردن آن در کوره، ناخالصیها را از آن زدوده، طلای خالص آن سنگ را استخراج میکنند. انسان نیز با گذراندن این امتحانها و با تحمّل سختیها، آلودگیها و کدورتها را از خود دور میسازد و به مقام آدمیّت میرسد.
شرط اساسی رسیدن به این مقام، صبر و استقامت است. متأسّفانه بسیاری از انسانها هرگاه سختی ببینند، بيتاب میشوند و عجز و لابه میکنند. قرآن کریم در این باره میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، إِلاَّ الْمُصَلِّين»[10]؛ نوع انسان سبکسر است، یعنی در جزر و مدّ روزگار، مثل پَر کاهی، خودش را به حرکت موجها سپرده و به هر سویی پرتاب ميشود؛ مگر کسی که جداً به مقام عبودیت رسیده باشد.
اهل معرفت بر اين باورند که مصائبی که انسان دخالتی در وقوع آن نداشته، الطاف خفيّۀ خداوند متعال هستند. الطاف خفيّه، از آن نظر که نعمتهاي باطني هستند و ظاهري دشوار و بلاگونه دارند، صبر و استقامت ميطلبند.
هرچه از طرف خدا بيايد، خير است و حتماً مصلحت دارد. اساساً شر و بدي از طرف خداوند نيست؛ زيرا اگر خداوند براي بندۀ خود بد و شر بخواهد، با صفات او نظير اينکه عالم، رحمان، رحيم، قادر، حکيم، رئوف، کريم و جواد است، سازگار نخواهد بود. هنگام نزول مصيبت، مانند وقتي که یکی از نزدیکان انسان از دنيا ميرود، اين سؤالات مطرح ميشود که: آيا خداوند به احوال اطرافیان او عالم بود يا نه؟ آيا خداوند قادر بود از مرگ وی جلوگيري کند يا نه؟ آيا خدا در کارهايش حکمت دارد يا نه؟ آيا خدا نسبت به آن خانواده رئوف و مهربان بود يا نه؟
اگر خداوند، آن صفات را نداشته باشد، خدا نيست و ما چنين معبودي را نميپرستيم. در حالی که ما خداوند متعال را مستجمع جميع صفات کمالات میدانيم، از جمله اینکه او عالم، رحمان، رحيم، قادر، حکيم، رئوف، کريم و جواد است. پس بايد بپذيريم که مصيبتي که از جانب او نازل ميشود، صددرصد مصلحت تامّۀ ملزمه و بر وفق حکمت است و هرچه براي بندگان خود بخواهد، حتماً و يقيناً به مصلحت آنهاست، هرچند خود آنها مصلحت و دليل آن را درک نکنند. البته خداوند متعال، از سر لطف و مرحمت خود، حتماً با نعمتي مشابه يا برتر، جبران آن مصیبت را مينمايد.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» مردم را از فرورفتن در عمق این مسائل نهی کرده و میفرمایند: «راه تاریک و دریای عمیقی است، وارد این دریا نشوید؛ و برای کشف آن، خود را به زحمت و سختی نیندازید، زیرا از اسرار رازآلود خداوند است»[11]. اگر مردم عادی وارد جزئیّات این مسائل شوند، مانند کسی که شنا بلد نیست در آن دریا غرق میشوند؛ یعنی دچار شک و تردید و بدگمانیهای شکننده و پرخطر خواهند شد.
هنگام دچار شدن انسان به مصیبت، چارۀ کار، بهجای غم و غصه و فکر راجع به حکمت و علت آن و بهجای سؤال از خداوند که منجر به ناسپاسی و ناشکری خواهد شد، صبر و استقامت است.
قرآن کريم به کساني که در مشکلات و در مصیبتها خود را نبازند و در مواجهه با بلا، اسقامت ورزند و ناشکري، ناسپاسي و جزع و فزع نکنند، بشارت داده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»[12]؛ از این آیۀ شریفه فهميده مىشود که هر كس در این دنیا مشكلى دارد؛ مشکلات مالی و معیشتی، مشکلات امنیّتی، مشکلات خانوادگی و بالاخره مشکلات مربوط به بیماری و مرگ عزیزان؛ ولی در تمام این مصیبتها، به صابرین بشارت داده است. سپس برای آنان درود و صلوات فرستاده است: «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، أُولٰئِکَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ »[13]؛ هدايت در اين آيۀ شريفه، هدايت عنائيه است. یعنی علاوه بر اینکه درود و رحمت و صلوات خود را نثار افراد صابر و شکیبا کرده، آنان را در بنبستها هدایت میکند و راه مستقیم را به ایشان نشان میدهد تا گمراه نگردند.
صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراواني دارد. قرآن کريم، اجر چنين صبري را بدون اندازه و بيحساب ميداند: «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ»[14].
هر عمل نيک و هر کار خيري، پاداش مشخص و معيّن دارد، امّا بر اساس اين آيۀ شريفه، در قيامت، پاداش صبر و استقامت صابرين، بدون اندازهگيري و بي حدّ و حصر است و به غير از خداوند، کسي از ميزان آن اطلاع ندارد. رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: در قيامت، هنگامي که دفترها گشوده ميشود و ترازوهاي حساب را ميآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازويى نصب نمىگردد و دفترى براي آنان گشوده نمىشود، سپس آيۀ «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» را قرائت فرمودند.[15]
راوی میگوید از بیماری و از سختیها که به من ميرسيد، به امام صادق«سلاماللهعلیه» شكايت كردم، حضرت به من فرمودند: اگر مؤمن بداند چه پاداشى براى مصيبتها دارد، آرزو ميكند در دنیا او را با قیچی تكه تكه كنند.
در روزي که پردهها کنار ميرود، بندگان با آشکارشدن امور مخفي و پنهاني، توجّه پيدا ميکنند که مصيبت آنان در دنيا، چه مصلحت عجيبي داشته و آنان هوشيار نبودهاند. قرآن در این باره میفرماید: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ»[17].
بنابراين انسان بايد هنگام برخورد با مصيبت، صبر و استقامت داشته باشد؛ به اين معنا که در صورت توان، مشکل را حل کند، وگرنه از کنار مشکل بگذرد و اگر نشد، بايد مشکل را بهدوش بگيرد و به حرکت خود در زندگي ادامه دهد و در آن مشکل متوقف نشود که خطر و ضرر دارد.
امیرالمومنین«سلاماللهعلیه» به منظور تسليت گفتن به کسی که فرزندش از دنیا رفته بود، فرمودند: حق داری برای مرگ او اندوهگین باشی، امّا هر مصیبتی، در صورت صبوری، نزد خداوند پاداشى دارد؛ بعد فرمودند: توجه داشته باش که چنانچه شكيبا باشى، تقدير الهى بر تو جارى مىشود و اجر خود را خواهی گرفت؛ و اگر صابر نباشی و بىتابى كنى، باز هم تقدير الهى بر تو میگذرد، در حالی که مأجور نیستی و مرتکب گناه شدهای![18]؛ یعنی عزیز از دست رفتۀ تو، با جزع و فزع، با بیتابی و با غم و غصه برنمیگردد، امّا اینگونه رفتارها پاداش مصیبت را از بین میبرد. به قول عوام با این کارها انسان هم چوب را میخورد و هم پیاز را.
نکتۀ قابل توجه دیگر این است که بنابر تصریح قرآن کریم، هر بلا و مصيبت ناگواری که در زمین رخ میدهد یا ناخواسته و بدون تقصیر به انسان میرسد، قبل از آفرینش زمین و آدمیان در لوح محفوظ ثبت و ضبط شده است: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ»[19]. در آیۀ بعد میفرماید: براى مصیبتی که به شما رسیده یا آنچه از دست دادهايد تأسّف نخوريد و نیز به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشید: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم»[20].
اساساً خاصيّت دنيا اين است که روزی طبق مراد و خواستۀ انسان است و روزی هم خلاف میل او خواهد چرخید. اميرالمؤمنين«سلاماللهعلیه» در نامهای به ابن عبّاس مینویسند: «وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ»[21]؛ بدان که دنیا دو روز است، روزی برای تو و روزی علیه توست.
وقتي انسان در برابر مصائب و مشکلات، صابر باشد و مقدّرات الهی را بر وفق حکمت و مصلحت بداند، اطمینان قلبی پیدا میکند؛ عقل و دل او گواهى مىدهد كه آنچه خداوند حكيم تقدير كرده است، صد در صد حکيمانه و به مصلحت است. چنین کسی به «آرامش درونى» یا «نفس مطمئنّه» دست مىيابد. به این معنا که زندگی او هرچند سرشار از مصیبت و گرفتاری است، امّا غم و غصه نسبت به گذشته و دغدغه و نگرانی برای آینده، نخواهد داشت. به قول قرآن کریم: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»[22]. در اين صورت، بهشت نيز براي او کوچک است و لايق مقام عنداللّهي است: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي»[23].
اهتمام به نماز، انس با قرآن، دعا و توسّل و مداومت بر ذکر، نظیر ذکر «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ«[24] و ذکر: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِ حَالٍ» نیز برای رسیدن به آرامش روحی، هنگام ابتلا به مصیبت مؤثر است.
همچنین اگر افراد مصیبت دیده، مصائب خاندان وحی در کربلا، بهخصوص مصیبتهای جانگداز حضرت زینب«سلاماللهعلیها» را به خود یادآوری کنند و صبر و استقامت ایشان را سرمشق زندگی قرار دهند، بهتر میتوانند به مقام صبر دست یابند.
ابن زياد به حضرت زينب«سلاماللهعلیها» گفت: ديدی خدا چه بلايي بر سر شما آورد؟ زينب مظلومه فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا »[26]؛ یعنی تو حکمت و مصلحت خداوند را نميفهمي، ما به غير از خوبي در کربلا نديديم. امام حسین«سلاماللهعلیه» نیز قبل از شهادت میفرمایند: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلَائِهِ وَ يُوَفِّينَا أُجُورَ الصَّابِرِين»[27] ؛ خدايا اين بلا، از الطاف خفيۀ توست و من صددرصد به اين لطف خفيۀ تو راضيام و در برابر آن صبر و استقامت میورزم.
[4]. نساء، 31: «اگر ازگناهان بزرگى كه از آنها نهى مىشويد دورى كنيد، گناهان كوچكتان را از شمامحو مىكنيم، و شما را به جايگاهى ارزشمند وارد مىكنيم».
. تفسير الامام العسكری ع، ص 431.
[8]. عنكبوت، 3-2: «آيا مردم گمان كردهاند همين كه بگويند: ايمان آورديم، رها مىشوند و[بهوسيله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ در حالى كه يقيناً كسانى كه پيش از آنان بودند، آزمايش كردهايم [پس اينان هم بىترديد آزمايشمىشوند]».
[9]. انسان، 2: «ما انسان را از نطفهاى اندرآميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم».
[10]. معارج، 22-19: «به راستى كه انسان سخت آزمند[و بىتاب] خلق شده است. چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند و چون خيرى به او رسد، بخل ورزد؛ غير از نمازگزاران.»
[12]. بقره، 155: «و قطعاً شما را به چيزى از [قبيلِ] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماييم؛ و مژده ده شكيبايان را».
[13]. بقره، 157-156: «[همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مىگويند: ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم. بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان [هم] خود ايشانند».
[14]. زمر، 10: «بىترديد، شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت».
[15]. مجمع البيان، ج 8، ص 767.
[17]. ق، 22: «[به او مىگويند:] واقعاً كه از اين [حال] سخت در غفلت بودى. و[لى] ما پردهات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديدهات امروز تيز است».
[18]. نهج البلاغه، حکمت 291.
[19]. حديد، 22: «هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسْهاى شما [=به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى است. اين [كار] بر خدا آسان است».
[20]. حديد، 23: «تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانى نكنيد، و خدا هيچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد».
[21]. نهج البلاغه، نامه 72.
[22]. یونس، 62: «آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند».
[23]. فجر، 30-27: «اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، و در ميان بندگان من درآى، و در بهشت من داخل شو».
[24]. بقره، 157: «ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم».
[26]. بحار الأنوار، ج 45، ص 115 و 116.
[27]. بحار الأنوار، ج 44، ص 366.