بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي»
در
ادامۀ مبحث «فضیلتهای فراموش شده»، مطالبی راجع به «امانتداری» بهعنوان
یکی از فضیلتهای فراموش شده، بیان شد و دانستیم که امانتداری در فرهنگ
تعالیم دینی، اهمیّت ویژهای دارد.
امام سجاد«سلاماللهعلیه» در روایتی میفرمایند: در ادای امانت کوشا باشید، قسم به خدایی که محمد«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» را به پیامبری مبعوث کرد، اگر قاتل پدرم امام حسین«سلاماللهعلیه» به من اعتماد کند و شمشیری که با آن پدرم را به شهادت رسانده، نزد من به امانت بسپارد، آن امانت را به وی بازمیگردانم.[1]
در
شرح انواع امانتداری بحث به لزوم امانتداری راجع به اسرار مردم رسید و
گفتیم که آشکار ساختن عیبهای مردم و افشای اسرار آنان، خیانت در امانت است
و گناه آن بزرگ میباشد. امام صادق«سلاماللهعلیه» در روایتی از قول پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: «لَا
تَطْلُبُوا عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ
أَخِيهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثَرَاتِهِ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ
عَثَرَاتِهِ يَفْضَحْهُ وَ لَوْ فِي جَوْفِ بَيْتِهِ»[2]؛ یعنی لغزشها
و عیوب مؤمنان را دنبال نکنید، هرکه لغزش مؤمنى را جستجو کند، خداوند تمام
لغزشهاى او را دنبال خواهد کرد و او را حتی در میان خانهاش رسوا مىسازد.
بیشتر
افراد، اسرار و عیوبی دارند که از دید مردم پنهان است، حال اگر کسی آن
عیوب و لغزشها را جستجو کند و در بین مردم آشکار سازد و افشا کند، مرتکب
گناه بزرگ خیانت در امانت شده و خودش نیز در بین مردم بهواسطۀ عیوبی که
دارد، مفتضح خواهد شد. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در عهدنامۀ مالک اشتر میفرمایند: «تنها خداست که در رابطه با عیوب و لغزشهای مردم حکم میکند».[3]
قسم
ديگرى از امانتداری، حفظ نعمتهایی است که خداوند متعال به عنوان امانت و
ودیعه به انسان عطا فرموده و از او خواسته است که امانتدار خوبی برای
آنها باشد.
یکی از امانتهای الهی، «روح» انسان است. روح مقدس ما، نزد ما امانت است. در روایات آمده است: «قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»؛
قلب مؤمن یا روح او، عرش خداوند رحمان است، یعنی جایگاه حق تعالی است. روح
آدمی به اندازهای محترم است که در قرآن کریم وقتی پروردگار عالم به خلقت
روح میرسد، میفرماید: «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ»؛
یعنی برای خلقت روح به خودش آفرین گفته است. دل ما و بُعد روحانی ما به
اندازهای مقدس است که مسجود ملائکه است. به ملائکه خطاب شد: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ»؛ روحم
را در انسان میدمم و وقتی دمیدم، همۀ شما به او سجده کنید. برای اینکه
روح است، او را مسجود ملائکه قرار میدهد. روح انسان ارزش والایی دارد.
البته احدی نمیداند که حقیقت روح چیست؟ فلاسفه و علما و علمای علم اخلاق،
دربارهاش خیلی صحبت کردهاند و موضوع بحث علمای علم اخلاق همین روح است،
اما واقعاً این روح چیست؟ معلوم نیست؛ ولی میدانیم که ما روح داریم و این
روح مقدّس است و ما باید امانتدار باشیم.
پس
ما باید روح خود را حفظ کنیم. چه چیز به روح ضربه میزند؟ گناه، مانند
دروغ، غیبت، نمامی، سخنچینی، مال مردم خوردن، پر شدن شکم از حرام،
دروغگویی و دوری از صداقت و بالاخره ارتکاب هر نوع گناه.
در روايتى از امام باقر«سلاماللهعلیه» میخوانیم: هیچ عاملی مثل گناه، دل و روح انسان را فاسد و تباه نمیسازد؛ چراکه گناه، قلب انسان را وارونه مىكند: «مَا
مِنْ شَيْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ
لَيُوَاقِعُ الْخَطِيئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ
فَيُصَيِّرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ»[7]
گناه وجهۀ ملکوتی و معنوی انسان را میکُشد و در واقع دل او را میمیراند، بهتعبیر روایت دل را وارونه میسازد.
امام صادق«سلاماللهعلیه» نیز میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاسٍ»؛
خداوند تعالی دعای برخاسته از دل سخت و باقساوت را اجابت نخواهد کرد.
تکرار گناه، دل انسان را سخت و سیاه میسازد. قرآن کریم میفرماید: «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ»[9]؛ وای به کسی که در اثر سنگدلی از یاد خدا غافل است، اینگونه افراد در گمراهی آشکارند.
خداوند
سبحان برای کوتاهی بندگان در حفظ و حراست از بعد روحی، آنها را بازخواست
میکند. روح انسان باید بهعنوان یک امانت الهی، حفظ و تقویت گردد تا صاحب
خود را به مقام عنداللهی و به لقای پروردگار متعال برساند. آنچه سبب تقویت
روح و جلای دل میشود، اجتناب از گناه، عبادت، مداومت بر مستحبات و ارتباط
با خداوند متعال است.
مشهور است زمانی که حضرت مریم«سلاماللهعلیها» از دنیا رفت، حضرت عیسی«سلاماللهعلیه»
به مادرش گفت: آیا میخواهید به این دنیا برگردید؟ گفت: آری. پرسید: برای
چه؟ گفت: به خاطر دو چیز: در شبهاى بسيار سرد وضو بگيرم و نماز بخوانم و
در روزهاى بسيار گرم روزهدار باشم. اين در حالى است كه جايگاه ایشان در
عالم برزخ، عالی بود و در این دنیا نیز از امکانات مادی بهرهای نداشت و با
سختی فراوان زندگی میکرد. با این حال، دوست داشت برای نماز و روزه به
دنیا برگردد، برای اینکه عبادت خالصانۀ حضرت مریم«سلاماللهعلیها» روح را جلا میدهد.
قرآن
کریم در سورۀ زمر میفرماید: آیا انسان جهنّمی گردد بهتر است یا اینکه
بهواسطۀ عبادت، نماز و سجده در نیمه شب، به رحمت پروردگارش اميدوار باشد؟
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ»[10]
یکی
دیگر از انواع امانت الهی، اموال و دارایی انسان است که بهعنوان امانت در
اختیار او قرار میگیرد. قرآن کریم راجع به اموال انسان میفرماید: «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذي آتاكُمْ»[11]؛
یعنی از اموال خداوند که به شما عطا کرده، به دیگران بدهید. در واقع خدا
میفرماید: من مال به تو دادم، هم برای خودت و هم برای دیگران، پس رسیدگی
به دیگران به اندازۀ توان لازم است. اگر کسی تمام اموالی که خداوند به او
داده است را فقط برای خودش بخواهد، خیانت در امانت کرده است. صرف اموال در
کارهای حرام یا در تجمّلگرایی، از مصادیق خیانت در امانت است.
در فرازی از رسالۀ حقوق امام سجّاد«سلاماللهعلیه» آمده است: «وَ أَمَّا حَقُّ الْمَالِ... وَ لَا تَجْعَلَهُ إِذَا كَانَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ وَ سَبَباً إِلَى اللَّهِ»[12]؛ یعنی اموال انسان مال خداوند است، از اینرو باید جز براى او مصرف نشود و لازم است وسيلۀ رسیدن به خداوند سبحان باشد.
از
دیگر اقسام امانتداری و پایبندی به عهدها، تعهّد به پیوندی است که زن و
شوهر در پی ازدواج با یکدیگر برقرار میسازند. زن و شوهر متعلق به
یکدیگرند؛ عفت خانم، مال شوهرش است، چنانکه ناموس و عِرض مرد مربوط به
همسر اوست. کوتاهی در حفظ عفّت، چه از سوی مرد و چه از سوی زن، خیانت در
امانت است.
زنان
و مردان باید مراقبت جدی داشته باشند که در امانت همسر خود خیانت نکنند.
خیانت به همسر از جانب هرکدام باشد، گناه بزرگی است؛ به اندازهای گناه
بزرگ است که در روایات معصومین«سلاماللهعلیهم»
آمده است: كسى كه در عفّت به همسرش خیانت كند، در قیامت به جهنّم میرود و
از بوی بد بدنش، جهنّمیان آزرده خاطر مىشوند و نزد خداوند متعال از او
شكايت مىكنند.[13]
امانت
دیگر الهی، اعضاء و جوارح بدن انسان است. چشم، گوش، دست و پا، از جمله
نعمتهای خداست که نزد آدمی امانت است و خیلی ارزش دارد. ارزش اعضای بدن
بهاندازهای است که هیچ کس حاضر نیست مثلاً دو چشمش را بدهد و مبالغ زیادی
پول یا طلا بگیرد، حتی اگر احتیاج مالی داشته باشد. اعضای بدن نعمتهای
خداست که بهصورت رایگان در اختیار انسان نهاده و باید امانتداری کند. پس
اگر کسی از اعضای بدن خلاف نظر خداوند و در جهت گناه استفاده کند، خیانت در
امانت کرده است. قرآن کریم میفرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»[14]؛ یعنی گوش و چشم و دل انسان در برابر دیدنیها و شنیدنیها و افکار و نیّات مسئولیّت دارند و مورد سؤال قرار میگیرند. امام صادق«سلاماللهعلیه» در این باره میفرمایند: در قیامت، از گوش، نسبت به آنچه شنیده؛ از چشم نسبت به چیزهایی که دیده؛ و از دل، نسبت به هرچه بدان تعلّق و وابستگی داشته، سؤال مىشود.[15]
اعضای بدن، طبق رسالۀ حقوق امام سجاد«سلاماللهعلیه» حقوقی دارند که باید ادا شود. ایشان میفرمایند: خداوند حقوقی را برای اعضاى مختلف بدن، از سر تا قدم واجب نموده و بر عهدۀ انسان قرار داده است. در آن رساله از بعضی اعضای بدن مثل زبان، گوش، چشم، دست، پا و شکم در این زمینه نام برده شده است.
نعمت بزرگ دیگری که در اختیار انسان است، نعمت ثقلین، یعنی «قرآن» و «عترت» است. پیامبر اکرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» در روایت ثقلین فرمودهاند:
«إِنّى تارِكٌ فيكُمُ الثِّقْلَيْنِ ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ
تَضَلُّوا كِتابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتى وَ أَهلبيتى فَانَّهُما لَنْ
يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ»؛
من دو ثقل گرانبها نزد شما امانت گذاشتم، یکی قرآن و یکی عترت. باید خیانت
در امانت نکنید و عمل شما طبق دستورات قرآن و عترت باشد. هرکه در متابعت
از اهلبیت«سلاماللهعلیهم»
کوتاهی کند و پیرو ایشان نباشد یا هرکه به آیات نورانی قرآن کریم عمل
نکند، امانتدار نیست و در حفظ و استفاده از این دو ثقل گرانبها و این دو
امانت رسول گرامی«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» خیانت ورزیده است.
[1]. الأمالی(للصدوق)، ص246.
[3]. نهجالبلاغه، نامۀ53.
[4]. بحار الأنوار، ج 55، ص 39.
[5]. مؤمنون، 14: «آنگاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم، آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است».
[6]. حجر، 29: «پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد».
[7]. الكافي، ج 2، ص 268.
[8]. الكافي، ج 2، ص 474.
[9]. زمر، 22: «پس واى بر آنان كه از سختدلى ياد خدا نمىكنند؛ اينانند كه در گمراهى آشكارند».
[10]. زمر، 9: «يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مىكند [و] از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟».
[11]. نور، 33: «و از آن مالى كه خدا به شما داده است به ايشان بدهيد».
[13]. . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 286؛ المحاسن، ج 1، ص 107
[14]. اسراء، 36: «و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.»
[15]. تفسیر عیاشى، ج2، ص292.
[17]. وسائل الشيعه، ج 27، ص 34.