بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجلاللهتعالیفرجهالشریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
در آستانۀ ماه مبارک رمضانيم، لذا بايد چند تذکّر راجع به ماه مبارک رمضان داشته باشم، و از همۀ شما هم تقاضا دارم اين تذکّرات مرا متوجّه و در خاطر خود داشته باشيد.
اولاً بدانيد در قرآن به ماه مبارک رمضان خيلی اهميّت داده شده است. شب قدر معهود در ماه مبارک رمضان است. معلوم نيست که چه وقت بوده است، آيا قبل بعثت بوده يا حين بعثت يا بعد بعثت بوده است؟! اما آنچه از نظر قرآن مسلّم است، در شب قدری اين قرآن بر قلب مبارک پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نازل شده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ بعد قرآن میفرمايد اين را ساده حساب نکن: «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ»؛ چه میدانی که شب قدر چه شبی است؟! و قرآن میفرمايد: معنای نازل شدن قرآن دفعتاً بر قلب مبارک پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، اينست که پروردگار عالم تجلّی کرده است با همۀ اسماء و صفاتش حتّی اسماء و صفات مخفی پيش انبياء و آنگاه قرآن در ازل پيدا شده است. پروردگار عالم تجلّی ديگری هم کرده است و آن هم تجلّی ذاتی با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و آنگاه اهلبيت«سلاماللهعليهم» موجود شدهاند. در زيارت جامعه که يکی از زيارات مهم در مفاتيح است، میفرمايد اينها در عرش خدا از ازل بودهاند تا اينکه پروردگار عالم بر انسانها منّت گذاشت و اين دو تجلّی در اين دنيا آمد. يکی قرآن، همۀ علم خدا، يکی هم اهلبيت«سلاماللهعليهم»، تجلّی همۀ خدا. و اين ماه مبارک رمضان اگر هيچ چيز نداشت جز همين، بس بود که ما خيلی اهميّت به ماه مبارک رمضان دهيم. برسد به آنجا که از روزه گرفتن لذّت ببريم. روايتی از پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و از اهلبيت«سلاماللهعليهم» هست که میفرمایند:
«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ»
آدمی که روزه میگيرد دو فرح و خوشحالی برای او پيدا میشود: يکی موقع افطار، اينکه توانسته روزه بگيرد. يکی هم در روز قيامت پروردگار عالم به او آفرين میگويد و او را به بهشت میبرد. اين اهميّت دادن به ماه مبارک رمضان و اينکه خوشحال باشيم از اينکه ماه رمضان آمده، بايد همه داشته باشيم. يک نعمت بسيار بزرگ است که نمیشود اين نعمت را کسی قدردانی کند. ماه مبارک رمضان و آن همه فضائل.
مرحوم محدث قمی در مفاتيح از پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل میکند که نه تنها روزۀ شما اهميّت دارد، نفسهای شما هم حسنه است، خواب شما هم حسنه است و شبانهروز در حسنه و در رحمت پروردگار عالم هستيد.
اهميّت به ماه مبارک رمضان را هر کسی ندارد. معمولاً الان ماه مبارک رمضان آمده و در هوای گرم هم هست و همه میخواهند نيايد، اما چون واجب است، ناعلاجند که اين روزه را بگيرند. اين خوب است، امّا اهميّت دادن به ماه مبارک رمضان نيست. از درد ناعلاجی میبيند ماه مبارک رمضان آمده و اگر روزه نگيرد و يک روزه را عمداً بخورد بايد شصت تا روزه بگيرد. يعنی يک روزۀ قضا و شصت کفّاره بگيرد. اما اگر به ماه مبارک رمضان اهميّت دهيم و احترام به ماه مبارک رمضان بگذاريم، ماه رمضان به ما دعا میکند و آخر کار از روزه لذّت میبريم. آن روزهای آخر درک ديگری برايمان پيدا میشود. آن روزهای آخر ارتباطات خاصی با اهلبيت«سلاماللهعليهم» پيدا میکنيم. آن روزهای آخر ارتباط خاصی با خدا پيدا میکنيم. ما نمیتوانيم، امّا بدانيد که هستند و میتوانند و شده است و میشود. روايتی داريم که میفرمايد: «الصَّومُ لِى وَ انَا اجزى بِهِ»[4]؛ روزه از من است و پاداش آن خود من هستم. بهشت برايش کوچک است و نعمتهای بهشت برايش کوچک است و من خودم را به او پاداش میدهم. يعنی انسان میتواند در اواخر برسد به آنجا که پروردگار عالم علاوه بر اينکه روزهاش را قبول میکند، يک آفرين به او بگويد و علاوه بر اينکه آفرين میگويد، خدا را بيابد. همه خدا را میدانيم و شکّی نيست. همۀ شما که اينجا نشستهايد برای اينست که خدا را میدانيد، امّا خدا را بيابيد.
يابيدن خدا يعنی: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ»؛ انسان در بنبستها که دستش از همه جا خالی میشود ناگهان الله را میيابد. لذا ولو دهری هم باشد، بنا میکند خدا خدا کند. هيچ چيز را قبول نداشته باشد، در بنبستها خدا خدا میکند و اين خدا را قدرتمند میداند و لذا از خدا میخواهد او را از بنبست بيرون بياورد. خدا را رحيم و رئوف میداند و خدا را سميع و بصير میداند. به عبارت ديگر میيابد الله را. الله يعنی ذات مستجمع جميع صفات کمالات. اين فطری است و مرد میخواهد که بيابد و اگر به ماه مبارک رمضان اهميّت دهيم، در اواخر در وقت افطار خدا را میيابد، نظير آدم تشنه که آب میخورد و سيراب میشود، چطور تشنگی را میيابد؟ او هم میيابد الله مستجمع جميع صفات کمالات است و لذا جدّاً با خدا گفتگو میکند. خيال نکنيد اينها عرفان است و خيال نکنيد اينها حرف است. امام حسين در دعای عرفه به شما میفرمايند کور باد آن چشمی که خدا نبيند: «عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَرَاك»؛ مگر میشود انسان خدا را با چشم دل نبيند. اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» نيز میفرمايند: «ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ»؛ در اين عالم فقط خدا را میبيند.
يار نزديكتر از من به من است
وين عجب بين كه من از وى دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست
در كنار من و من مهجورم
البته سعدی اشتباه بزرگی کرده و شعر اوّلش با دوّم نمیسازد؛ شعر اوّل درست است. قرآن میفرمايد: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»؛ «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ». خدا از شما به شما نزديکتر است. لذا اينکه سعدی گفته يار از من به من نزديکتر است، عاليست. امّا در شعر دوّم خيلی پايين آمده که میگوید: با که توان گفت که او، در کنار من و من مهجورم؛ زيرا حساب کنار نيست، بلکه حساب يابيدن است و آن هم اينکه در اين جهان هيچ چيز نيابد به جز خدا. امام حسين«سلاماللهعليه» میفرمايند انسان بايد به اينجا برسد و الاّ کوردل است. اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» نيز در نهجالبلاغه میفرمايند: انسان بايد به اينجا برسد و الاّ کوردل است. اينها رياضت میخواهد و اسمش را «شهود» میگذارند.
يکی از رياضتها روزه است. شايد بتوان گفت بالاتر يا از بالاترين چيزها برای اينکه انسان خدا را بيابد و نور خدا در دل او تجلّی کند، همين روزه باشد. خوشا به حال اينها که خدا را يابيدند و در دل شب با خدا درد و دل دارند و ماه مبارک رمضان برای آنها يک لذّت است.
مطلب دوّم که آن هم فوقالعاده مهم است، خواندن قرآن است و اين را هميشه خدا از ما خواسته است. آيهای در قرآن داريم که نظير اين آيه از نظر تأکيد، مثل ندارد. بعضی از آيات اينطور است که از نظر تأکيد، مثل ندارد، از جمله خواندن قرآن. خواه معنايش را بداند يا نداند و تفسير بداند يا نداند. خواه توجّه دل روی آن باشد يا نباشد. اين خيلی در قرآن اهميّت دارد.
«فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ»
اين مربوط به ماه مبارک رمضان هم نيست، بلکه قرآن میفرمايد: تا میتوانی هميشه قرآن بخوان. بعد میفرمايد: خدا میداند گاهی خيلی کار و مشغله داری، امّا در همين کارها تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی مريضی، امّا تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی در خط مقدّم جبهه هستی، امّا «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ»، تا میتوانی قرآن بخوان.
من از همه و مخصوصاً جوانها تقاضا دارم که خيلی قرآن بخوانيد. هميشه برای رفع گرفتاری، بالاترين چيزها قرآن است. بارها و بارها گرفتارها از من سؤال میکنند که گرفتاريم، چه کنيم؟ من جواب میدهم که قرآن بخوانيد، از هرکجا که میخواهيد. مرحوم کلينی در کافی نقل میکند که امام صادق«سلاماللهعليه» میفرمايند: از هر کجای قرآن میخواهی بگير برای هر گرفتاري. لذا به دنبال جادوگری و سحربازی و بازيهای خرافی و غيره نباشيد، بلکه «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ».
اما در ماه مبارک رمضان خيلی بايد انس با قرآن باشد. من خيليها را سراغ دارم که در حالی که کار دارند و درس و بحث دارند، اما در سه روز يک ختم قرآن میکنند. کسانی که قرآن را روان باشند، به يک ربع میتوانند يک جزء قرآن بخوانند. خيليها پيدا میشوند که در ماه مبارک رمضان هر سه روز يک ختم قرآن میکنند. حال شما هرچه میتوانيد و هرچه در وسعتان هست. مواظب باشيد اگر ناگهان ماه مبارک رمضان برود و اين نعمت بزرگ از شما گرفته شده باشد و قرآن نخوانده باشيد، در روز قيامت خيلی پشيمان هستيد. يکی از اين پشيمانیها که برای بندههای خدا هست، اينست که ای کاش من به جای يک ختم قرآن، دو ختم قرآن خوانده بودم. ای کاش روزی که دو سوره خواندم، سه سوره خوانده بودم. لذا از همۀ شما تقاضا دارم به آيهای که خواندم فوقالعاده اهميّت دهيد: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ» و تا میتوانید قرآن بخوانید.
مطلب سوّم که مهمتر از مطلب اوّل و دوّم است، اينست که بايد در ماه مبارک رمضان چه روز و چه شب، گناه در زندگی شما نباشد. اين از همه چيز مهمتر است. پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» مثل فردايی که بعد از آن ماه مبارک رمضان بوده، در نماز جمعه در فضيلت ماه مبارک رمضان خيلی بالا صحبت کردند. در وسط منبر کسی بلند شد و گفت يا رسول الله! «مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ»؟ بهترين عملها در اين ماه مبارک رمضان چيست؟ پيغمبر فرمودند: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ»[12]
انسان گناه نکند. گناه چشم، گناه گوش، گناه زبان و غيره.
ما خيلی روايت داريم که غيبت روزه را باطل میکند و دروغ روزه را باطل میکند. اينکه روزه را باطل میکند معنايش اين نيست که بايد قضا بگيرد يا کفاره دهد، بلکه معنايش اينست که گناه نورانيت روزه را میگيرد و يک روزۀ رسالهای میشود. يعنی آنچه در رساله گفته شده، پرهيز کردهايد. روزه نور دارد و نور میدهد، لذا در روايات داريم که غيبت کردن روزه را باطل میکند، يعنی روح روزه را میگيرد. غيبت و تهمت و شايعه و حرفهای مالايعنی و دروغ و مسخره کردن و ناسازگاری زن باشوهر و شوهر بازن و ناسازگاری زن و شوهر با بچّهها. ما خيلی بايد مواظب باشيم، بايد همينطور که شکم ما روزه است، از آنچه فقها در رسالهها نوشتهاند، بايد چشم و گوش و زبان ما هم روزه باشد. خدا پاداش هم میدهد و پاداشش اينست که کمکم میرسد به آنجا که دلش هم روزه است. میرسد به آنجا که:
يار نزديكتر از من به من است
وين عجب بين كه من از وى دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست
در كنار من و من مهجورم
لذا از همه تقاضا دارم همينطور که شکمتان روزه است و طبق فتاوای مرجع تقليدتان روزه میگيريد. امّا از نظر اخلاق هم علمای علم اخلاق میگويند تفاوتی نمیکند، همان علمای علم اخلاق هستند که رساله نوشتهاند و میگويند علاوه بر اين، چشم و گوش و زبان شما هم بايد روزه باشند. آنگاه نتيجه میبينيد و در آخر کار مستجاب الدعوه میشويد و همۀ گرفتاريها رفع میشود؛ اگر انسان به راستی يک ماه روزه بگيرد؛ علاوه بر روزۀ شکمي، روزۀ چشم و گوش و زبانی هم بگيرد.
شخصی آمد خدمت پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و گفت: يا رسول الله! نصيحتی به من بکن. پيغمبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: مواظب زبانت باش؛ دو مرتبه گفت به من نصیحتی بفرمایید. پیامبر فرمودند: مواظب زبانت باش؛ بار سوّم گفت: به من نصیحتی بفرمایید، حضرت باز هم فرمودند: مواظب زبانت باش؛ آنچه انسان را به جهنّم میبرد، مواظبت نکردن از زبان است. غيبتها و تهمتها و شايعهپراکنيها و لغو گفتنها. برعکس اگر انسان مواظب زبانش باشد، زبان است که قرآن میخواند و زبان است که خيرخواه ديگران میشود و زبان است که خدمتگذار خلق خدا میشود و اين زبان است که اهلبيت«سلاماللهعليهم» را راضی میکند و اين زبان است که خدا را راضی میکند و خوشا به حال کسی که در ماه مبارک رمضان خدا از او راضی باشد، آنگاه هم دنيا را دارد و هم آخرت را.