بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجلاللهتعالیفرجهالشریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث گذشتۀ ما در يک امر مهمّی بود که قرآن شريف روی آن تأکيد و پافشاری دارد و آن اينست که ما در روز قيامت شاهدهايی داريم عليه ما يا له ما. اگر آدم حسابی باشد و اعمال حسابی داشته باشيم، شاهدان له ما شهادت میدهند و يک سرفرازی در روز قيامت برای ما پيدا میشود؛ و اگر آدم بدی باشيم و اعمال بدی داشته باشيم، آن شاهدان عليه ما شهادت میدهند و يک سرافکندگی در قيامت برای ما پيدا میشود. سرافکندگی به اندازهای است که نظير آتش جهنّم، برايش سوزان است.
از جمله شاهدهايی که بحث امشب است و خيلی مهم است، اينست که اعضاء و جوارح ما شهادت میدهند له ما يا عليه ما. اگر شما با اين زبان غيبت کرده باشيد، در روز قيامت اين زبان شما عليه شما شهادت میدهد، و اگر نماز خوانده باشيد و خدمت به خلق خدا کرده باشيد، در روز قيامت اين زبان، له شما شهادت میدهد.
در سورۀ يس آمده: «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
در روز قيامت زبانها گنگ میشود و دهانها مهر میشود و به جای آن دست و پا شهادت میدهد، له او يا عليه او. پا میگويد تو بودی که بهواسطۀ من رو به گناه رفتي. يا اينکه پا میگويد تو بودی که به واسطۀ من رو به ثواب رفتي. در آيۀ ديگر میفرمايد: «حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»
در روز قيامت چشم انسان عليه انسان شهادت میدهد. میگويد تو به نامحرم نگاه کردي. تو نگاههای خيانتآميز کردی و تمام نگاههای خيانتآميز را میگويد. گوش تمام خيانتها را میگويد. اينکه تو بودی غيبت شنيدي. تو بودی نمّامی و سخنچينی کردی و گفت و شنود داشتي. تو بودی که تهمت زدی و تهمت شنيدی و آبروی مردم را بردي. همچنين پوست بدن شهادت میدهد. کف دست شهادت میدهد که تو بودی ظلم کردي. روی زبان شهادت میدهد که تو بودی گناه کردي. در آدمهای خوب نيز پوست بدن شهادت میدهد که تو بودی که نماز اوّل وقت خواندی و پای منبر نشستی و گوش دادی و بعد هم عمل کردي.
قرآن در اينجا میفرمايد: اين وحشتزده میشود و میبيند چشم او و گوش او و پوست بدن او عليه او شهادت میدهد. آنگاه اعتراض میکند: «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا»
ای پوست بدن من و ای زبان من و صورت من! چرا عليه من شهادت میدهيد؟ زنی که آرايش کرده در کوچه و در ميان نامحرم بيايد، صورتش شهادت میدهد که اين تبرّج داشت و صورت زينتشدۀ او را نامحرم ديد. اين هم به صورت اعتراض میکند که چرا عليه من شهادت میدهي؟ قرآن میفرمايد آن صورت جواب میدهد که خدا میگويد بگو و من میگويم: «قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ»
نظير اين دو آيه زياد است که در روز قيامت، اعضا و جوارح ما له ما يا عليه ما شهادت میدهند، و خوشا به حال کسانی که دست او شهادت دهد به خدمتگزاری به خلق خدا و پای او شهادت دهد به رو به عبادت رفتن و چشم او شهادت دهد به خدمت به خلق خدا و گوش او شهادت دهد شنيدن موعظه و حرفهای خوب. قرآن میگويد خوشحالی عجيبی برايش پيدا میشود و به اهل محشر میگويد ببينيد که چقدر عاليست: «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ»
امّا اگر العياذبالله چشم او خيانتکار شد و صورت او نمايش به نامحرم شد و العياذبالله سينۀ او را نامحرم ديد و بالاخره بدن او را نامحرم ديد، آنگاه اين بدن ولو اينکه میداند میسوزد، اما عليه او شهادت میدهد. میگويد تو بودی که دستت را بالا کردی برای اينکه نامحرم ببيند. تو بودی که سينهات را نمايان کردی که نامحرم ببيند. تو بودی که زينت کردی و زينت کرده به کوچه آمدی و تبرّج داشتی و اين زينت تو را نامحرم ديد. اين معلوم است ناراحتی عجيبی پيدا میکند. پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» گفتند اينگونه زنها را در جهنّم ديدم که آنها را به جهنّم بردند و صورت خودشان را با ناخنهای خودشان خراش میدهند. اين در روز قيامت همينطور میشود. زمانی که خانم میبيند صورتش عليه او شهادت میدهد، صورتش را خراش میدهد و میگويد خود من عليه خودم شهادت میدهم. بعد که دست و سينهاش هم شهادت دادند، اين در سر خود میزند و میگويد بدا به حال من، چه کنم! قرآن میفرمايد: فايده ندارد. برای اينکه مرتب میگويد: ای کاش مرده بودم و ای کاش در دنيا نيامده بودم و ای کاش به آخرت نرسيده بودم و اين اوضاع را نديده بودم، اما فايده ندارد، الاّ رسوايي.
آن خانمی هم که عفّت و عصمت دارد، عفّت و عصمت او در روز قيامت شهادت میدهد. چادر خانم به خدای خانم میگويد اين خيلی عالی رو گرفت. اين به آيۀ شريفه عمل کرد. قرآن میفرمايد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً»
يا رسول الله! به همۀ زنها، به زنهای خودت و ديگر زنها بگو چادر سر کنيد و رو بگيريد که شخصيت شما به اين چادر است. نگذاريد اين شخصيّت از بين برود. وقتی چادر نداشته باشد، قرآن میگويد اين شخصيّت ندارد و در روز قيامت بیشخصيّتی اين خانم رو میافتد. آنگاه زن بیشخصيّت در سرش میزند که چه کنم. بعد خود صورت میگويد بايد به جهنّم روی و من بسوزم: «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
اين دو شاهد از شاهدان ديگر خيلی مهمتر است، از همين جهت آياتی که مربوط به شهادت عليه است، در قرآن گفته شده است. شهادت له نيز دارد، اما کم است و اما شهادت عليه که صورت و دست خانم و چشم و گوش آقا بديهايی که کرده است، رو میاندازد و میگويد. معلوم میشود در روز قيامت، عالم، عالم حَيَوان است. در سورۀ عنکبوت همين را میخوانيم که: «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»
ای کاش میفهميدی که روز قيامت، عالم فهم و عالم نطق و فهم و شعور است و لذا اعضا و جوارح تو له تو شهادت میدهند و عليه تو نيز شهادت میدهند. اگر آدم مقدّس و متديّن و متّقی باشي، آنها له تو شهادت میدهند و تو خوشحال میشوي. حتّی همان اعضا و جوارح میبينند که بهشتی شدند و به اين آقا يا خانم آفرين میگويند که آفرين بر تو که ما را بهشتی کردي. و اگر العياذبالله آدم ناجنس و گنهکاری باشد، چشم و گوش و صورت و بدن و دست میگويند وای بر تو. ديدی که ما را جهنّمی کردی و ديدی که چه بدبختی برای ما جلو آوردي. بعد هم قرآن میفرمايد: «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَزيزاً حَكيماً»
او را به جهنم میبرند و میسوزد. در اينجا اگر العياذبالله کسی را در آتش بيندازند، میسوزد و خاکستر میشود و تمام میشود، امّا در آنجا قرآن میفرمايد هرچه پوست بسوزد، دوباره پوست روييده میشود برای اينکه عذاب خدا را بچشد، به اندازۀ گناهانی که کرده است.
از جمله شاهدهايی که ما در روز قيامت داريم، زمان و مکان است. از نظر قرآن و از نظر روايات ما، در روز قيامت اين جلسۀ ما و اين مکان شهادت میدهد که تو نماز جماعت خواندی و پای منبر نشستی و برای خدا گوش دادي. آمدن در مسجد لاأقل بيست و پنج رکعت و تا هزار رکعت ثواب دارد. ثواب خواندن نماز جماعت را به غير خدا کسی نمیداند. از اوجب واجبات نشستن پای منبر و گوش دادن به موعظهها و برداشت از قرآن کریم و روايات اهلبيت«سلاماللهعلیهم» است. لذا ثوابش را به غير خدا کسی نمیداند. بالاترين ثوابها در روز قيامت، ثواب نشستن پای موعظه است و ثواب يادگرفتن دين و احکام دين است. آنگاه در روز قيامت اين مسجدی که الان ما صحبت میکنيم، شهادت میدهد که فلانی صحبت کرد و شهادت میدهد که شما نشستيد و گوش داديد و شهادت میدهد که نماز جماعت در آنجا خوانديد و شهادت میدهد که به مسجد آمديد و نماز خوانديد و پای منبر نشستيد.
زمان نيز شهادت میدهد. يعنی مثلاً اگر الان ساعت نُه باشد. اين ساعت شهادت میدهد که در اين ساعت فلانی گفت برای خدا و مستمعين نشستند و گوش دادند برای خدا و برای احکام دين و بالاترين ثواب در نامۀ عمل آنها نوشته شد، لذا ساعت نُه شب و اين مسجد شهادت میدهند. هم زمان و هم مکان در روز قيامت که عالم حَيَوان و عالم نطق و گفت و شنود است و به قول قرآن: «أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ». قرآن در سورۀ زلزال میفرمايد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها ، وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها ، وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها ، يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها ، بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها»؛ در روز قيامت زلزلۀ عجيبی است. شايد يک معنايش همين است که دلهرۀ عجيبی در ميان همه هست و همه میگويند وامصيبتا. قرآن میفرمايد: آن زمان و مکان له او يا عليه او شهادت میدهند. اين هم ناگهان بحرانی برايش پيدا میشود و میگويد چه خبر است؟! زمين میگويد خدا میگويد بگو و من میگويم: «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها ، بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها»
بعد همين سوره میفرمايد: نه اينکه خيال کنيد فقط حساب کارهای کلّی است، بلکه کارهای جزئی را نيز شهادت میدهند: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ»؛ به اندازۀ يک ذرّه خوب، میبيند و به اندازۀ يک ذرّه شر را میبيند و خود او شهادت میدهد: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ».
معمولاً مفسرين میگويند: «يری جزاءهُ». استاد بزرگوار ما حضرت امام«ره» میگفتند: چرا چيزی در تقدير باشد؟ اين خودش را میبيند. اين تجسّم عمل است و معنای تجسّم عمل يعنی خودش را میبيند. بنابراين همه چيز رو میافتد: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ».
کاری کنيد که در روز قيامت خوشحال شويد. آنچه من از اوّل منبر تا الان گفتم، يک جمله از خودم نبود و يک جمله از فقهای عاليقدر نبود، بلکه همه از قرآن بود. لذا بايد به اين چيزها که قرآن روی آنها پافشاری دارد، اهميّت دهيم. بايد به خودمان تلقين کنيم. خانمها و آقايان به خودشان تلقين کنند که هرچه انجام دهم در روز قيامت رو میافتد. کوچک باشد رو میافتد و اگر بزرگ هم باشد رو میافتد. اگر خوب باشد سرافرازی است و اگر بد باشد، رسوايی است. پس بايد کاری کنم که در روز قيامت در پيش پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و اهلبيت«سلاماللهعليهم»،سرافراز باشم.