بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِی»
با توجه به اینکه در آستانۀ سالروز شهادت حضرت فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» قرار داریم، لازم است در این جلسه قدری راجع به شخصیّت و فضائل آن بانوی بزرگوار با هم گفتگو کنیم.
قبل از شروع بحث، تقاضا دارم در این چند روز، به توسّل اهمیّت دهید و به هر اندازه که میتوانید در این دو سه روز، عزادار حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» باشید. این عزاداری خیلی بهجاست و مورد رضایت امام زمان«ارواحنافداه»
میباشد. در شرایط فعلی که دنیا دچار بحران است و زندگی برای مردم سخت
شده، چارۀ کار دعا و توسّل است. امیدوارم با توسّل و عزاداری مردم، حضرت
ولیّ عصر«ارواحنافداه» نظر لطفی بکنند و خداوند تعالی بهواسطۀ ایشان، گرفتاریهای مردم را رفع و سختیها را مبدّل به آسانی فرماید.
از روایات به خوبی استفاده میشود که حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» محور عالم وجود است. روایت ثقلین که خدشهای از نظر سند ندارد و بهطور متواتر از پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل شده، گویای این حقیقت است: «إِنِّى
تَارِكٌ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ
بَيْتِى وَ إِنَّهُمَا لَمْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ
مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهما لَنْ تَضِلُّوا»[1]
میفرمایند:
من دو ثقل گرانبها در بین شما باقی میگذارم: یکی کتاب خدا و دیگری عترت؛
این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا روز قیامت در نزد حوض کوثر، بر من
وارد گردند. اگر به این دو تمسّک جویید، هیچگاه گمراه نخواهید شد.
در این روایت، حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» محور عالم وجود واقع شدهاند. در عبارت «حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» مراد از حوض، حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» است.
آن
بانوی بزرگوار، در عالم ملکوت، تجلی خداست؛ پروردگار عالم در ازل با همۀ
اسماء و صفاتش دو تجلّي ذاتی کرده است، در اثر یک تجلّی قرآن شريف پديد
آمده، و در تجلّی ديگر انوار مقدّس اهلبيت«سلاماللهعلیهم» پديد آمدهاند. سپس نور مقدّس اهل بیت«سلاماللهعلیهم» به ارادۀ خداوند سبحان، از عرش اعلا به بدنهای مطهّر ایشان منتقل گرديده است. در زيارت جامعۀ كبيره ميخوانيم: «خَلَقَكُمُ
اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّي مَنَّ
عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ
وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه ...»[2].
در برخي روايات از قول مبارک نبیّ اكرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل شده است كه: «نُورُ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ»[3]؛ خلقت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، از نور مقدّس خداوند سبحان است.
وجود مقدّس حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»
پس از آن قوس صعودی در عالم ملکوت، با قوس نزولی در دنیا، مصداق یک انسان
کامل است که اسلام و تشیّع مرهون اوست. ایشان در این عالم که عالم ناسوت
است، مظهر فضائل اخلاقی بوده، اسوه و سرمشق بشریّت هستند.
قرآن کریم میفرماید: اگر تمام درختان دنیا قلم و همۀ دریاها مرکّب شوند، نمیتوانند کلمات خدا را بشمارند: «وَ
لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ
يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّه»؛ امام رضا«سلاماللهعلیه» در حدیثی فرمودهاند: آن كلمات الهى ما هستيم كه فضائل ما، نه براى كسى قابل درک است و نه به شمار مىآيد: «نَحْنُ الْكَلِمَاتُ الَّتِي لَا تُدْرَكُ فَضَائِلُنَا وَ لَا تُسْتَقْصَى»[5].
قوس سوّم شخصیّت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، قوس صعودی دیگری در قیامت است که همان حقیقت کوثر است.
قرآن میفرماید: «بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، إِنَّاأَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ
لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ، إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»[6].
بنابراین حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»
در قیامت، کوثر است؛ آن کوثری که هر انسان لایق با نوشیدن جرعهای از آن،
از هر عيب و نقص ظاهري و باطني، تزكيه و تطهير ميشود، اگر پیر است، جوان
میشود؛ اگر صفت رذیلهای دارد، آن رذیلت زدوده میشود؛ اگر جاهل است، عالم
میشود؛ بالأخره به یک انسان کامل مبدّل میگردد و لیاقت ورود به بهشت را
پیدا خواهد کرد.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» را در روز قیامت محور قرار دادند، محوری که قرآن کریم و عترت، با محوریّت ایشان بر پیامبر گرامی وارد میشوند. جملۀ «حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» در
روایت ثقلین، یعنی قرآن و عترت سر حوض کوثر بر نبیّ مکرّم وارد خواهند شد،
بهعبارت دیگر این دو ثقل گرانبها «عندالزهرا»؛ نزد حضرت زهرا بر پیغمبر
اکرم وارد میگردند.
این
«عندالزهرا» خیلی معنا دارد. برای ما یک ارزندگی فوق العاده دارد و معنایش
همین علت غایی آدم است. ما روایاتی در این مسائل داریم. این روایتها باید
در کتابهای اصلی و معتبر آمده باشد و متأسفانه نیامده است. نیامدنش هم
معلوم است که از باب تقیّه بوده است. این دُرهای گرانبها در روایات ما زیر
گل و لای رفته است. اما وقتی تعالیم قرآن و عترت را در این خصوص دقیقاً
بررسی کنیم، یک محتوای ارزنده و درخشنده راجع به این حقایق، در سایر کتب
شیعه و در روایاتی که به دست ما رسیده، پیدا میشود.
مثلاً از حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» نقل شده که فرمودند: «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».
از اين روايت میتوانیم چنین برداشت کنیم که اسوه بودن حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» برای امام زمان«ارواحنافداه»، یعنی ایشان سرمشق در حکومت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» در زمان ظهور خواهند بود.
در زمان رجعت اهلبیت«سلاماللهعليهم» نیز اسوه و سرمشق حکومت، حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» هستند. من گمان دارم که در آن زمان، مصحف حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» نیز، در حکم قانون اساسي برای ادارۀ امور جامعه است.
مصحف فاطمه چیست؟ نمیدانیم. فقط میدانیم که پس از رحلت رسول خدا«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» جبرئیل هر روز بر حضرت زهرا«سلاماللهعليها» نازل میشد و از طرف پروردگار عالم، مطالبي را برای آن بانوی گرامی قرائت میکرد. امیرالمؤمنین«سلاماللهعليه» نیز آن جملات را مکتوب میکردند. آن مجموعه نوشتهها «مصحف فاطمه» است و ما از محتوای آن اطّلاع نداریم.
بههر حال از آنجا که حضرت صدیقۀ طاهره«سلاماللهعليها» سرمشق حکومت ائمۀ هدی«سلاماللهعليهم» هستند، میتوانیم بگوییم مصحف ایشان نیز الگو و قانون آن حکومت در زمان ظهور و رجعت است.
روایت: «نَحنُ حُجَجُ اللّه عَلى خَلقِهِ، وَ جَدَّتِنا فاطِمَة حُجّةٌ اللّه عَلينا» نیز مؤیّد همین مطلب است. ائمۀ اطهار«سلاماللهعليهم» میفرمایند: ما حجّتهای خداوند بر مردم هستیم و مادرمان حضرت فاطمه«سلاماللهعليها» حجت خدا بر ما هستند. مفهوم
این روایت در روایات دیگری آمده است. از روایت ثقلین هم این معنا برداشت
میشود. روایت ثقلین به ما میگوید که علت غایی برای عالم وجود، حضرت
زهراست و عالم وجود وابسته به خلقت ایشان است. یعنی اگر زهرا نبود، اصلاً
عالم وجود خلق نمیشد. در روایت مشهوری میخوانیم: «يا أَحمَد لَولاكَ لَما خَلقتُ الأفلاك، وَ لَولا عَليٌ لَما خَلَقتُكَ، وَ لَولا فاطِمَةُ لَما خَلَقتُكُما».
این روایت و این درّ گرانبها نیز در میان ما گم شده و در کتابهای معتبر نیامده است. اگر هم جایی آمده، همان جملۀ اوّل آن یعنی: «لَولاكَ لَما خَلقتُ الأفلاك» آمده است. اما وقتی بررسی کنیم، مضمون آن را در تعالیم دینی مییابیم.
شیعه
اسراری دارد که هیچ مذهب دیگری از آن اسرار برخوردار نیست. تمام آن اسرار،
در زیارت جامعۀ کبیره نهفته شده است. اهل علم و اهل تحقیق باید تا جایی که
امکان دارد آن اسرار را از دل زیارت جامعه و سایر روایات و زیارات استخراج
کنند، آشکار سازند و با زبان و قلمی رسا و گویا در اختیار عموم شیعیان
قرار دهند.
مرحوم
علامۀ امینی کتاب شریف «الغدیر» را نوشت که یک افتخار برای تشیّع است. ولی
این حرکت علمی و اعتقادی، ادامه پیدا نکرد؛ هر سال باید یک کتاب مثل
الغدیر از علما و محققین شیعه منتشر شود و در آن اسرار حقّانیّت تشیّع و
اهلبیت«سلاماللهعليهم» روشن گردد، ولی متأسفانه چنین نمیشود.
البته به شدّت محبّتی که نسبت به اهلبیت«سلاماللهعليهم» داریم دلگرم هستیم. از نظر شعار و از نظر اقرار تشیّع به زبان کوتاهی و سستی نداریم. امیدواریم حضرت زهرا«سلاماللهعليها»
نیز بهواسطۀ این میزان عشق و محبّت، همیشه و همه جا، از جمله در قیامت،
لب حوض کوثر، ما را از مقرّبین خودشان قرار دهند. از این جهت امیدوار و
خوشحالیم، از حیث اعتقادی و ترویج تشیّع نیز در مرتبۀ مطلوبی قرار داریم،
امّا ای کاش در رتبۀ برتری بودیم و راجع به روایاتی که حاوی اسرار شیعه
است، بیش از این مجاهدت علمی داشتیم.
از حیث پیروی از اهلبیت«سلاماللهعليهم» و عمل به موازین تشیّع انتظار بیشتری از جامعۀ فعلی میرود. شیعیان باید فضلائل، صفات حسنه و اعمال صالح عترت طاهرین و بهویژه حضرت زهرا«سلاماللهعليها» را سرمشق خود قرار دهند و خود را شبیه آنان سازند تا رستگار گردند.
اهلبيت«سلاماللهعليهم» در روایاتی، ایمان را مشتمل بر سه رکن میدانند که با برخورداری از هر سه رکن کامل میگردد. فرمودهاند: «الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان»؛ آن سه رکن عبارتند از: معرفت و اعتقاد قلبی، اقرار با زبان و عمل با اعضاء و جوارح.
شیعۀ حقیقی و پیرو حضرت زهرا«سلاماللهعليها» آن است که اعتقاد قلبی، شعار زبانی و عملش را بر هم منطبق گرداند. یعنی گفتار و کردار و عقیدهاش یکی باشد. اگر به اهلبیت«سلاماللهعليهم» عقیده دارد، در عمل دنبالهرو و شبیه ایشان باشد. شيعهاي در قيامت ميتواند زير لواي حمد برود و به دست اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» از آب کوثر سيراب شود و يک انسان کامل گردد که در دنيا، خود را در طريق اهل بيت«سلاماللهعليهم» قرار داده و از نظر اعتقاد قلبي، گفتار و عمل، به آنان شبيه باشد.
شیعیان لازم است صفات نیکو و خصائل حضرت زهرا«سلاماللهعليها»
مانند زهد، صبر، ایثار، سخاوت، عفّت، سادهزیستی، تقوا، صداقت و عفو را
سرمشق زندگی خود قرار دهند تا به سعادت دنیا و رستگاری آخرت دست یابند.
[1]. الاحتجاج، ج 2، ص450.
[2]. من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 613.
[3]. بحار الأنوار، ج 54، ص 193.
[4]. لقمان، 27: «و اگر آن چه درخت در زمين است قلم باشد و دريا را هفت درياى ديگر به يارى آيد، کلمات خدا پايان نپذيرد».
.[5] مناقب آل أبي طالبع، ج4، ص400.
[6] .
کوثر، 3-1: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، ما تو را [چشمه] كوثر داديم،
پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن. دشمنت خود بىتبار خواهد بود».
[7] . الغيبة (الطوسي)، ص 286؛ الاحتجاج، ج 2، ص 467
[9] . ر.ک: اندیشههای ناب، دفتر اوّل: سیره و فضائل حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، ص 72 و 73.