بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
قالالله تعالي:
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»
همايش بينالمللي شهروند مسئول که در تبيين دو فريضه و فضيلتِ بزرگِ الهيِ امر به معروف و نهي از منکر تشکيل گرديده است، اقدامي شايستۀ تحسين است. به ويژه آنکه اين نشست بينالمللي در زماني برگزار ميگردد که ماه محرّمالحرام، آن را به نام و ياد بلندِ بزرگ احياءگرِ امر به معروف و نهي از منکر، يعني سيد و سالار شهيدان حضرت ابيعبداللهالحسين «عليهافضلالصّلواتوالتّحيات»، معطّر و منوّر ساخته است. امام همامي که اساس و بنياد قيام حقگرايانه و عدالتطلبانه و آزاديخواهانۀ او، امر به معروف و نهي از منکر بوده است و آن بزرگوار در جريان اين قيام بزرگ، بارها بر اين معناي اساسي و با اهمّيت، پاي فشرده است.
در اينکه اين فريضۀ انسانساز و جامعهساز يکي از مهمترين و تأثيرگذارترين موضوعات سترگ ديني، اخلاقي، اجتماعي، فقهي و حقوقي است، کمترين ترديدي وجود ندارد و ازاينرو اين موضوع کلان، به غير از متن کتاب و سنّت، در علوم اسلامي گوناگون نيز همانند تفسير، کلام، فقه، اخلاق و عرفان از جايگاه بحث و بررسيهاي نظري و عملي ويژه و شايان توجّه برخوردار گرديده است.
در عين حال، امّا بايد سوگمندانه گفت که امر به معروف و نهي از منکر از مظلومترين موضوعات ديني ماست، چراکه از يکسو، چه بسيار کساني که با بيتفاوتي و مسئوليّت ناشناسي از کنار اين امر حياتي ميگذرند و در به پا داشتن و اقامۀ آن کوتاهي مي کنند و به تعبير شيواي امام باقر«سلاماللهعليه»: «لَا يُوجِبُونَ أَمْراً بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْياً عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا إِذَا أَمِنُوا الضَّرَرَ يَطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِيرَ» با دست و پا کردن توجيهات غيرقابل قبول، دست از وجوب و اجراء اين واجب بزرگ بر ميدارند و بدين صورت با گناهکاران، مداهنه و همراهي ميکنند، و از سوي ديگر، چه بسيار کساني هم که به جاي فهم و آگاهي صحيح و اجراي درست اين فريضه با سرسرينگري و ژرف ناانديشي و عملکردهاي شعاريِ تهي از شعور و عقلانيّت، گزندها و تلخيهاي فراوان و جبران ناشدني براي اين فريضۀ مظلوم به بار ميآورند و عملاً چهرۀ منوّر اين واجب انسانساز و حياتبخش را در نظر عمومي و بينالمللي مشوّه و تيره ميسازند و با سفاهت خود، آفت و آسيب حقّانيّت ميشوند و به تعبير بلند امام هادي«سلاماللهعليه»: «إِنَّ الْمُحِقَّ السَّفِيهَ يَكَادُ أَنْ يُطْفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ» کسي که حق با اوست ولي سفيهانه و ناآگاهانه اقدام ميکند، نزديک است که نور حقّش را به عمل نابخردانهاش خاموش سازد.
اين نمايي از قصّۀ پر غصّۀ مظلوميّت امر به معروف و نهي از منکر است که زيربنا و بنياد همۀ فرايض الهي برشمرده شده است و در توصيف آن در قرآن و روايات چنان سخناني بيان گرديده که براي هيچ فريضۀ ديگري بيان نشده است. قرآن کريم اساساً برتري امّت اسلامي را مرهون اين فريضۀ برميشمارد و ميفرمايد: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» و فلسفۀ حکومت اسلامي را نيز برقراري اين فريضه در کنار دو فريضۀ عبوديّت و عدالت ميداند: «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ».
در روايات اهلبيت عصمت و طهارت( نيز امر به معروف و نهي از منکر، راه پيامبران و شيوۀ صالحان دانسته شده و تأمين ديانت دينداران و حليّت اقتصاد و تجارت آنان و آباداني و توسعۀ ظاهري و طبيعي مردمان و رخت بربستن و دفع ظلم ظالمان و خلاصه، اقامه و پايداريِ امر دين و دنياي ملّت اسلامي، مرهون و وابستۀ به امر به معروف و نهي از منکر تلقّي گرديده است.
اينک ماييم و اين فريضۀ بزرگ الهي با اين توصيفات ويژه و آن آفتها و آسيبهاي با اهميّت که بايد با سرانگشت تدبير و اهتمام، مرتفع گردد.
در اين مجال لازم است به چند نکتۀ اساسي توجّه شود:
نخست: آنکه امر به معروف و نهي از منکر، واجبي بسيار فراتر از چند پند و تذکّر خصوصي و محدود به موارد جزيي است. دامنۀ معروفها و منکرها در تمامي شئوون فردي و اجتماعي و حکومتي گسترش داشته و شامل همۀ ابعاد زندگي فرد و جامعه و حکومت ميشود. بايد اين شايستها و ناشايستها در ابعاد و زواياي گوناگون به دقّت و درستي شناسايي شود و بدين صورت، شرط اوّل امر به معروف و نهي از منکر که علم و تشخيص معروفها و منکرهاست، فراهم گردد.
دوّم: اين دو فريضۀ الهي اگرچه در يک بافتِ فقهي و حقوقي و اخلاقي در کنار يکديگر و همتاي همديگرند ولي در عين حال دو اصلِ دينيِ مترقّيِ جداگانه به شمار ميروند. امر به معروف، فرمان به خوبيها و شايستهها و بايستههاست، چنانکه نهي از منکر، بازداشتن از بديها و ناشايستها و نابايستهاست. ولي نکتۀ قابل توجّه و تأمّل آن است که در فرهنگ والاي اسلامي در نوعِ آموزههاي قرآن و عترت ابتدا سخن از امر به معروف و سپس نهي از منکر است و اين بدان معناست که اهتمام و فرمان به معروفها يک اصل مقدّم به شمار ميرود و همواره کارايي فزونتر و ابعاد مثبت روانشناختي و اخلاقي بيشتري داشته و خواهد داشت.
سوّم: امر به معروف و نهي از منکر، چه از ديدگاه فقهي و چه از منظر اخلاقي، داراي مراتب چندگانهاي است که مرتبۀ نخست و برترين مراتب آن، امر به معروف و نهي از منکرِ عملي است به گونهاي که ديگران از رفتار و سيرۀ عملي يک انسان ديندار، متّعظ گرديده و تأثير مثبت بپذيرند.
التزام به اين مرتبه، سبب خودسازي و تهذيب نفس و تزکيۀ باطن انسان خواهد بود و روح احساس مسئوليت و تعهّد را در آدمي زنده خواهد کرد. بنابراين آمر به معروف و ناهي از منکر بر اساس دستور قرآن و روايات بايد با جديّت هرچه تمامتر بکوشد تا خود در مسير عمل به معروفها و پرهيز از منکرات، پيشاهنگ و پيشتاز باشد و نداي وحي الهي را به گوش جان پذيرا گردد که: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» و نيز «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ». چنانکه شيوۀ مرضيۀ انبياء الهي نيز بر همين روال بوده است: «قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَني مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُريدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُريدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ». پيامبران صريحاً اعلام کردند که همواره به تعاليمي که بيان ميکنند، خود پيش از ديگران، پايبند و ملتزمند و در رسالت خود جز به صلاح و سداد بشريّت نميانديشند.
بنابراين براي احياء و اقامه و همگاني کردن امر به معروف و نهي از منکر، بايد شرايط و زمينههايي فراهم شود که اخلاق و تهذيب نفس در جامعۀ اسلامي به امري همگاني و رايج مبدّل شود تا توان و ظرفيّت روحي و روانشناختي مردمان، رشد و ارتقاء يابد و بدين وسيله با شخصيّتِ کمال يافتۀ خود در ديگران تأثير گذارند. از يک جامعۀ غريبۀ با اخلاق و از يک ملّت دورافتاده از تهذيب روحي نميتوان انتظار امر به معروف و نهي از منکر داشت و توقّع زنده بودن امر به معروف و نهي از منکر در چنين جامعهاي توقّعي بيجا وبيهوده است.
دقيقاً در اينجاست که نقش برجسته و پر رنگ مبلّغان ديني و مصلحان جامعۀ اسلامي از يکسو و نقش با اهميّت و تأثيرگذار مسئولان و کارگزاران حکومت اسلامي از سوي ديگر، در پديد آوردن ريشهها و بارور ساختن نهال امر به معروف و نهي از منکر در صحنۀ اجتماع، روشن شده و خود را نمايان ميسازد. عالمان و حاکمان بايد از سر آگاهي و مسئوليّت، پيشتازان صدر اوّل اين فريضه باشند و به عهد و پيماني که خداوند سبحان از آنان به ويژه در امور اجتماعي اخذ کرده است، کمال توجّه و التزام را داشته باشند.
هر سه نکتهاي که به اختصار بيان گرديد، عوامل بسيار اساسي و نقشآفرين در احياء فريضۀ امر به معروف و نهي از منکر به شمار ميروند و البتّه نکات ديگري نيز وجود دارد که در اين مجال کوتاه نميگنجد.
اميد است اين همايش بينالمللي که با حضور و اهتمام شما انديشمندان و فرهيختگان داخلي و خارجي برگزار گرديده است، پنجرهاي نو به بحث امر به معروف و نهي از منکر بگشايد و فراتر از بحثهاي نظري صِرف، با رويکرد کاربردي، گرههاي شناخته و ناشناختۀ مظلوميّت را از ساحت اين فريضۀ الهي انسانساز و جامعهساز بازگشايد و در اين صورت به اميد خداوند متعال به هدف و آرمان خود دست خواهد يافت. انشاءالله.
از همۀ مسئولان محترم برگزاري اين همايش به ويژه دانشگاه آزاد اسلامي که با تدبير و جديّت خود به يکي از اساسيترين نيازهاي معنوي و اخلاقي جامعۀ اسلامي پرداختهاند و نيز از تمامي انديشوراني که با مشارکت علمي خود، به اين نشست، رونق بخشيدهاند، تقدير و تشکّر مينمايم و توفيقات همگان را در احياء و اقامۀ فريضۀ امر به معروف و نهي از منکر، از خداوند قادر متعال مسألت مينمايم.
والسّلامعليکم و رحمةالله وبرکاته
حسين المظاهري
28/آذرماه/1390
23محرّمالحرام/1433