پيام مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي مظاهري «مدّظلّه العالي»
به همايش نكوداشت شيخ بهايي ـ اصفهان
برگزاري اين نشست كه با نام و ياد بزرگ مردي از قبيله عالمان اسلام و ايران، زينت يافته است، و حضور شما انديشمندان و فرهيختگان گرامي بر رونق و ميمنت آن افزوده است، فرصتي مغتنم براي اظهار احترام و ارادت به شخصيّت والا مرتبهاي است كه تاريخ ديار اصفهان را درخشان و مشعشع گردانيده است. اگر چه تاريخ باشكوه اصفهان، آكنده و سرشار از نام و نشان عالمان بسياري است كه امروز مايه فخر و مباهات اين سامان، و مايه درخشش فرهنگ اسلام و ايرانند، ولي در ميان آنان، مرداني كه دل و جان انسانها را به آفاقي وسيعتر و رفيعتر از آنچه در چشم و انديشه ظاهري و علوم رسمي و قيل و قالهاي مدرسهاي ميگذرد، آشنا ساخته باشند، حقيقتاً كمياب و معدودند.
حضرت شيخ ابوالفضائل، بهاء الدّين، محمّد عاملي «قدّس سرّه الشريف» ، بي ترديد انديشمندي است از سلسله اين نوادر. وقتي به شخصيّت جامع او مينگريم، اطمينان مييابيم كه بي هيچ مبالغهاي، شيخ بهايي، درخشانترين شخصيّت جامع علمي و عملي اسلام در سدههاي دهم و يازدهم هجري است و به تعبير مورّخان هم عصر وي، در آن دوران، در عالَم ظاهر و باطن، سرآمد روزگار بوده است. اين سرآمدي و مقام جمع الجمعي او، چنان جايگاهي براي اين مرد بي نظير فراهم آورده كه هنوز پس از گذشت چهار قرن از ارتحال وي، ياد ارجمند و نام بلند او، در فرهنگ ما، زنده و پاينده است و نه تنها در ايران كه در اَقطار عالم اسلام، شيخ بهايي به عنوان يك وجود ممتاز و برجسته شناخته ميشود.
اگر چه شرافت نَسَب و حَسَب در او جمع گشته بود و اگر چه او عالمي ذوفنون و جامع علوم گوناگون از معقول و منقول تا نجوم و هيأت و فلكيّات و از شعر و ذوق و ادب تا هنر و حساب و رياضيات، بوده است و اگر چه در روزگار خود ـ كه از مهمّترين ادوار تاريخ ايران و بلكه از حسّاسترين قطعات تاريخ جهان اسلام است ـ او شيخ الاسلام و رئيس الملّة و الدّين و رأس شيعيان، قلمداد ميشده است، ولي با اين همه بايد ديد چرا اين نادره دوران، اين چنين، ستايشها را به خود جلب كرده است و تا اين اندازه در فرهنگ و انديشه و تاريخ اسلام و ايران، مؤثّر و مشهور، واقع گشته است.
همه اين برجستگيها كه براي وي شمرديم و بسي برجستگيهاي ديگر، اگر چه بسيار با اهميّت است ولي انصافاً، جايگاه رفيع مستمر فراگير تاريخي شيخ بهايي، بايد سببي، فراتر از اينها نيز داشته باشد. آنچه در اين مجال كوتاه بر آن تأكيد ميكنم، جنبه اخلاقي شيخ بهايي است كه بنظر ميرسد اين بُعد والا قدر كه بر همه ابعاد شخصيّتي وي، حاكم و مسلّط گشته بود، او را اين چنين ماندگار كرده است. شيخ بهايي گرچه فقيهي نام آور و حكيمي نامبُردار و عالمي سياستمدار بوده است، ولي شيوه عمل روحاني و اخلاقي او در همه عرصهها، چُنان جَلاء و روشني و درخششي در كار او پديد آورده است كه اينك اينگونه نام و ياد وي در اذهان و قلوب مسلمين، زنده و جاويد است.
كوتاه سخن آنكه: «اخلاق آخرت انديشانه» او، امروز حاجت جدّي همه ماست. مشي اعتدالي و حكيمانه او در عرصه سياست و ديانت، و غرقه اَهواء و هَوسهاي قدرت طلبانه نشدن، درس ارزشمند او به همه كساني است كه امروز در اين عرصهاند. و روحيّات عرفاني و آزادگي از دنيا و مادّيات و خلاصه، پارسايي و وَرع او، سر مشق روشني براي همه عالمان و انديشمندان است.
به بيان ديگر امروز هم، براي تأمين مطلوبهاي اجتماعي و روحي خود بايد «اخلاق» را در جامعه و فرد، بر صدر بنشانيم و آن را با ديده قدر و ارج بنگريم. «بازگشت به اخلاق»، نياز اصلي همه ماست.
اميد است برگزاري اين نشست، گامي براي يافتن راههاي عملي اين مهمّ باشد و نام و ياد ارجمند شيخ بهايي، شوق هر چه بيشتر به اين مهمّ را در ذهن و ضمير ما زنده كند. ان شاء الله.
از همه شما ميهمانان ارجمند و از تمام مسئولان گرامي اين نشست، صميمانه قدرداني و تشكر ميكنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
حسين المظاهري
8 جمادي الاولي / 1431
1389/2/3