پيام معظّمله مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي مظاهري «مدّظلّه
العالي»
به نشست علمي هزاره تدوين تهذيب الاحكام
مركز آموزشهاي تخصّصي حوزه علميّه اصفهان
و امّا بعد، فقال الامام ابو جعفر محمّد بن علي الباقر «عليهالسلام» لابنه الامام ابي عبدالله جعفر بن محمّد الصّادق«عليهالسلام»:
«يا بُنيِّ
اعرف منازلَ الشيعة علي قدر روايتهم و معرفتهم، فانّ المعرفةَ هي الدّرايةُ
للرّواية ، و بالدّرايات للرّوايات يعلُو المؤمنُ الي أقصي درجات الايمان.
انّي نظرتُ في كتابٍ لعلّيٍ«عليهالسلام» فوجدتُ في الكتاب: اَنّ قيمةَ كلَّ امريٍ و قدرَه، معرفتُه».
برگزاري اين نشست علمي كه به مناسبت تكريم و تجليل از
ميراث بزرگ حديثي شيعه، يعني كتاب عاليمقدار تهذيبالاحكام، تشكيل گرديده است، فرصت
مناسبي است براي عرض ارادت و اداء احترام به پيشگاه رفيع شيخ الطائفه
الحقّه المُحقّة
الاماميّه، حضرت شيخ ابو جعفر محمّد بن الحسن الطّوسي «اعلي الله تعالي كلمته و رفع سبحانه
مقامه» شخصيّت بي
بديلي كه عقل و خرد در
مقابل رفعت مقام علمي و ايماني او سر تعظيم فرود ميآورد و بيان و بنان در
ترسيم كمالات برجسته او، قاصر ميگردد.
شيخ الطائفه، حقّاً و بي هيچ گزافهاي، فقيهي پايه
گذار، مفسّري بنيانگذار، محدّثي بي همتا، متكلّمي چيره دست، اديبي نحرير، رجالياي بي نظير، اصولياي صاحب
مكتب، علاّمهآي متهجّد ، استادي عظيم القدر و زعيمي بي بديل بود و از
اينرو به مصداق آيه كريمه «انّ ابراهيمَ كانَ اُمّةً» بايد گفت: به راستي شيخ طوسي، نه يك
شخص، كه يك مكتب و يك امّت است و اينك يكهزار سال است كه حوزههاي علمي و ديني، وارثان
سرمايه عظيم و ارجمند اويند و بر سر خوان گسترده او در عرصه دانش و بينش، به
نعمت علم و تحقيق، ميهمان و متنعّمند و
همگي در ثناء و ستايش او داد سخن دادهاند و حتّي معاصرانش نظير شيخ رجالي
عاليقدر جناب نجاشي«قدس سرّه الشريف»، بي آنكه حجاب معاصرت بر لحن سخنش
سايه افكند، به جلالت قدر او در كتاب خويش تصريح و تأكيد نموده است.
اگر چه زندگي سراسر شكوهمند اين مرد نابغه دروانها ـ كه
بي ترديد افتخار امّت اسلام و فخر ملّت ايران است ـ در همه زوايا و ابعاد، مايه اعتبار و اعجاب و تحسين
است، ولي نقش برجسته آن بزرگوار در هشت عرصه، مهمّتر و چشمگيرتر از ساير
ابعاد و عرصههاست.
نخست، نقش
بي بديل او در عرصه حديث با همه زواياي با اهميّت آن و اعتلايي كه اين
محدّث محقّق فرزانه، به اين عرصه والا بخشيده است. شيخ الطائفه با تأليف
و تدوين كتب حديثي بسيار مهمّي همچون تهذيب، استبصار، امالي، غيبت و مصباح،
دائرة المعارف گسترده و عميقي را در
ميدان حديث فراهم ساخت و دور ركن از اركان اربعه حديثي شيعه را از آن خود
نمود و از اينرو به درستي
بايد گفت: هيچكس چون او، چنين مجموعهاي را فراهم نياورده است و بدين جهت،
خدمت خالصانه و عالمانه او به مكتب تشيّع و به پيشگاه مقدّس و رفيع امامت و ولايت
حقّه، حقّاً بي نظير است، چرا كه آن محدّث عاليقدر، با دسترسي به اصول
اوّليه اصحاب ائمۀ هدي«علیهمالسلام» توانست بسياري از كتبي را كه هم اكنون
به طور كلّي در دسترس ما نيست و جُز ياد و نامي از آنها در كتابها و كُتب خانهها، اثري وجود ندارد،
براي امّت اسلام و تشيّع، حفظ و حراست نمايد و لذاست كه شيخ الطائفه،
مهمّترين حلقه اتصال
متقدّمان به متأخّران به شمار ميرود.
كتب حديثي اين شيخ عظيم الشأن، جملگي، منابع دست اوّل
و مصادر برجستهاي در عرصه نقل و فهم روايات اهل بيت عصمت و طهارت «صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين» است كه ضمن آنكه معرّف تسلّط
مجتهدانه شيخ الطائفه در شناخت و درايت روايت است، نشانگر آگاهي و بصيرت خردمندانه او از شرايطي
است كه ائمّۀ هدي«علیهمالسلام»
در آن به سر ميبردهاند.
بي شكّ شيخ الطائفه در همه مراحل «فهم و نقد و تحليل
حديث» ، اعمّ از «تحقيق و بررسي در اصل صدور روايات و كشف احاديث سقيم از صحيح» و نيز «بررسي
و كشف جهت صدور حديث» و يا «بررسي و كشف مورد صدور حديث» و همچنين
«بررسي و كشف دلالت حديث» ، صاحب رأي
و روش بوده است و سراسر كتب حديثي ايشان، بالاخص دو كتاب ارجمند تهذيب و
استبصار، حاكي از اين معناست و از اين
جهت شيخ الطائفه، به حقّ، مصداق روشن كلمات نوراني رئيس مذهب جعفري،
حضرت امام صادق«عليهالسلام» است كه
فرمودند: فقيه به معناي واقعي كسي است كه هم معاني و مقاصد كلام ما را
ميشناسد و هم معاريض و تعريضات سخنان ما را ميداند و هم لحن و كنايات كلام ما
را تشخيص ميدهد. قال«عليهالسلام»: «انتم افقه الناس اذا عرفتم معاني كلامنا انّ الكلمة لَتنصرفُ علي وجوه». و قال«عليهالسلام» «لا يكون
الرّجلُ منكم فقيهاً حتّي يعرفَ معاريضَ كلامنا». و قال«عليهالسلام» «انّا و الله لا نَعُدُّ الرّجل من شيعتنا فقيهاً حتي يُلحَنَ له
فيعرفَ اللّحنَ».
و امّا كتاب شريف تهذيب ـ كه نشست امروز شما فضلاء و
محقّقان ارجمند براي تكريم آن برگزار گرديده، كتابي است كه با هدف شرح مقنعه استاد عظيم القدر
شيخ طوسي، يعني معلّم الطائفه شيخ مفيد «اعلي الله مقامه«، در زماني آغاز شده است كه شيخطوسي در عنفوان جواني بوده است، و
اين كتاب ارجمند، در واقع مفصّلترين كتاب در ميان كتب اربعه در زمينه
احكام و فروع فقهي است
و در كنار كتاب ديگر شيخ، يعني استبصار، دو منبع اصيل معرفتي بسيار با
اهميّت است كه بنابر تصريح شيخ الطائفه، هدف و فلسفه تدوين اين دو كتاب، حلّ مشكل تعارضات ميان
روايات و احاديث بوده است، هر چند بايد به اين نكته مهمّ توجّه
داشت كه وجه جمعهايي كه شيخ الطائفه
در اين دو كتاب ارزشمند طرح و ارائه فرمودهاند، نوعاً و غالباً وجه جمع
تبرّعي است و وجه جمع عرفي
و دلالي محسوب نميگردد، امّا مهمّ آن است كه روش عالمانه و محقّقانه شيخ
در اين دو كتاب، يك اسلوب معرفتي بسيار با اهميّت را در اختيار ما قرار ميدهد تا بوسيله آن
، هم شرايط خاص دوران پر فراز و نشيب امامت را بشناسيم و هم نقش
عناصر تأثير گذاري مانند عنصر تقيّه را در
مسير حديث شيعه، مورد دقّت نظر و كنكاش علمي قرار دهيم، بويژه آنكه تسلّط
شيخ طوسي در شناخت
آراء و نظريّات فقهي اهل سنّت و ارتباط و مراوده علمي با آنان، باعث شده
است تا نظريّات شيخ الطائفه در اين جهت، از نوعي اتقان علمي افزونتر برخوردار گردد. در
توضيح اين مطلب بايد گفت در عصري كه شيخ طوسي جوان از ايران به
بغداد، وارد گرديد، اين شهر كه مركز خلافت
و حكومت عبّاسيان بود، در اوج اقتدار علمي خود به سر ميبرد و در اين ميان،
شيعيان نيز از حوزه علمي
قوّتمندي برخوردار بودند. حضور گسترده و نيرومند علماي اهل سنّت و دانشمندان
عامّه و تبادلات و منازعات علمي و اجتماعي آنان با شيعيان، خود بخود، موجب تقويت و
رشد و بالندگي بيش از پيش عرصه علمي شيعه بود، چرا كه اين برخوردها، عالمان مذهب تشيّع را همواره
به دفاع قدرتمند علمي و فكري از كيان مذهب جعفري وادار مينمود، چنانكه
فلسفه تأليف كتاب شريف
تهذيب و نيز كتاب گرانقدر مبسوط به تصريح خود آن بزرگوار، همين بوده است
كه به طعنهاي مخالفان مذهب پاسخ
داده شود. و از همين رو ايشان در كتاب ارزشمند تهذيب با نظر به اختلافات
موجود در عرصه فتوي ـ كه ريشه در اختلافات روايات و احاديث داشت ـ توجّه به روايات
متعارض و كوشش در جمع بين آنها را مطمح نظر خود قرار داد و بدين ترتيب،
نقشي برجسته و بزرگ را در عرصه فهم و
تحليل حديث، از خود به يادگار گذارد.
دوّمين نقش
تأثير گذار شيخ الطائفه مربوط به عرصه فقه و فقاهت است. شيخ عظيم الشأن،
در اين ساحت هم، چنان محقّقانه و مدبّرانه، ايفاء نقش كرده است كه از
خود، صاحب يك مكتب فقهي و يك روش نوين در اين عرصه، ساخته است. تأليف
كتب فقهي بزرگ و
كوچك و متعدّد و از جمله كتاب نهاية الاحكام ـ كه متضّمن متون اخبار روايي
است و تا پيش از تأليف كتاب شرايعالاسلام مدار بحث و تدريس حوزههاي علمي تشيّع
بوده است ـ و نيز كتاب خلاف ـ كه متضّمن مقارنه و در حقيقت، مناظره
فقهي بين مذاهب عامّه با مذهب تشيّع
است ـ و بالاخره كتاب مبسوط ـ كه نخستين كتاب فقه تحليلي گسترده در عالم
شيعي است ـ چنان
هيمنهاي از اين فقيه نو انديش نو آور برجا گذارد كه تا بيش از يك قرن پس
از رحلت وي، آراء و نظريّات او بر حوزههاي علمي و فقهي، استيلاء داشت و فقهاي شيعه، پس
از او، با ديده احترام وافر به آراء و فتاواي فقهي شيخ، مينگريستند.
البّته در تحليل اين موضوع، به غير از
قوام مكتب فقهي شيخ، ممكن است عوامل ديگري هم از قبيل عوامل اجتماعي
مثل نوپا بودن حوزه علميه
نجف اشرف يا نظاير آن، دخيل باشد، ولي به هر تقدير با آنكه شيخ الطائفه،
به سبب قدرت فكري و قوّه استباطي عميقي كه از آن برخوردار بوده است، در دهها مسأله فقهي،
در كتب مختلف خود، آراء مختلفي را ابراز نموده و اين، نشان از قوّت رأي
و اجتهاد او دارد، امّا بيش از يك قرن،
آراء او چراغ منحصر ميدان فقه و فقاهت بوده است. استاد عظيم الشأن ما،
سيّد الطائفه مرحوم حضرت
آية الله العظمي آقاي بروجردي «اعلي الله مقامه الشريف« ـ كه آن بزرگمرد را به حقّ، بايد احياء كننده منهج
فقهي شيخ طوسي در دوران
معاصر ناميد ـ در مجلس درس خود و در ميانه مباحث تحليلي فقهي، با همه عظمت
علمي و دقّت نظري كه از خود بروز ميدادند،
ولي از فتاواي قدماء و بالاخص از فتاواي شيخ طوسي، به آساني نميتوانست
گذر كند و همه شاگردان و تلاميذ محضر او، دهها بار، احترام وافر و بليغ ايشان از شيخ
الطائفه را بالعيان مشاهده و به ياد دارند.
نكته قابل توجّه در مكتب فقهي و منهج اجتهادي شيخ
الطائفه ـ كه در حقيقت نقطه عطف و اتّصال روش فقهي و روش حديثي اوست ـ اين است كه: تفاوت
و اسلوب و شيوه شيخ طوسي با محدّثان پيشين از جمله حضرت ثقة الاسلام كليني
و حضرت شيخ صدوق «قدّس الله تعالي سرِّهما»، در تدوين روايات و اهتمام بليغ و
افزون او به تحليل و نقد و جمع متون احاديث، ناشي از اين جهت بوده است كه پيش از دوران وي،
غلبه و سيطره، از آن محدّثان جليل القدري بود كه تنها به نقل متون
روايات و عمل به مضامين آن
پاي بند بودند و از تحليلهاي اجتهادي و استباطات عقلي و عرفي، پرهيز مينمودند،
امّا به تدريج با مجاهدتهاي علمي برجستگاني همانند جناب ابن ابي عقيل عمّاني و
جناب ابن جنيد اسكافي و سپس حضرت معلّم الطائفه شيخ مفيد «رضوانالله تعالي عليهم اجمعين« و در نهايت، حركت پر مايه و بي بديل
شيخ الطائفه، «اجتهاد و استنباط» با بهرهگيري از منابع اصيل اسلامي، رونق يافت و فصل نويني در ساحت
فقه آل محمّد «صلوات الله
عليهم اجمعين» گشوده
شد.
البّته با ظهور يكي از نوادگان دختري شيخ الطائفه يعني
جناب ابن ادريس حلّي كه او نيز فقيهي محقّق بوده است، مناقشه و نقدآراء شيخ آغاز گرديد، هر چند كه
بايد گفت روش صاحب سرائر در اين كار، از برخي جهات، غير پسنديده و مورد نقد
است، چرا كه او در كلمات
خود نسبت به شيخ و فقهاي پس از عهد شيخ، بعضاً سخنان تند و نامناسبي ابراز
كرده است كه حداقّل حفظ جهات نَسبي، اقتضاء بيان اين سخنان را نداشته است. و بهر
تقدير، اگر چه از ابن ادريس به بعد، نگاه اجتهادي و انتقادي به آراء شيخ،
رواج يافت، ولي مع
الوصف، هيچگاه تا به امروز، مكتب فقهي و منهج اجتهادي شيخ از رونق
نيفتاده و از وزن و اهميّتش كاسته نشده است: «كلمةً
طيّبةً كشجرةٍ اَصلُها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اُكُلَها كلِّ حينٍ باذن
ربّها و يضرب الله الامثال للنّاس لعلّهم يتذكّرون».
سوّمين نقش با
اهميّت شيخ الطائفه در عرصه مقدس تفسير كتاب الهي قرآن كريم است. شيخ كه
به حقّ در همه جهات نوآور و نو انديش بوده است، در اين عرصه نيز بنيانگذار است و در
حقيقت، اوست كه نخستين تفسير كامل جامع شيعي را رقم زده است و
تا پيش از وي، هيچ يك از دانشمندان
شيعي، تفسيري بدين گستردگي با اين همه لطائف و دقائق، تأليف و تصنيف
نكرده بود و پس از وي مفسّران
شيعه، هر يك به نحوي شاگردان مكتب تفسيري اويند و جالب اينجاست كه تفسير
ارزشمندي همانند مجمعالبيان
كه استاد عظيم الشّأن ما حضرت علاّمه طباطبايي «قدس الله روحه« در تفسير قيّم الميزان، به آن بطور
جدّي نظر داشتهاند، بنابر
تصريح جناب امينالاسلام طبرسي«قدس سرّه الشريف« در واقع تحريري از تفسير تبيان است و تماماً بر اساس
اين تفسير ارزشمند، طرحريزي
گشته است.
چهارمين نقش
مهمّ شيخ الطائفه در ميدان علم رجال است. در اين مجال، همين بس كه از
ميان چهار كتاب اصلي علم رجال، سه كتاب از تراوشات قلم شريف و ذهن
لطيف شيخ الطائفه است و همه رجاليّون پس از وي، مديون و نيازمند مكتب
رجالي و آراء و نظرات او
در اين عرصهاند.
پنجمين نقش
مهمّ شيخ طوسي در عرصه علم كلام است. عظمت شيخ الطائفه در اين بُعد
بسيار مهمّ تا بد انجاست كه علاوه بر تأليفات متعدّد كلامي، در دوراني كه مهمّترين
رشته مورد توجّه، رشته كلام و عقائد بوده است و از اينرو بازار بحث و مناظرات
علمي عقيدتي و كلامي،
در بين مذاهب اهل سنّت و فرق ديگر يعني زيديه و شيعه، رواج كامل داشته
است، در مركز خلافت آل عباس و پايتخت عبّاسيان، بغداد، در حالي كه متكلّمان چيره دست
مذاهب عامه نيز حضور و بروز داشتهاند، يعني در فضاي غلبه فكري
سنّت و جماعت آن دوران، و در محيط عربي
آن روزگار، كرسي رسمي تدريس علم كلام به يك متكلّم شيعي ايراني فارس
تعلّق ميپذيرد و اين
البته بيترديد، براي هميشه مايه مباهات فارسيان و ايرانيان است.
ششمين نقش
والاي شيخ مربوط به علم اصول فقه است. در اين عرصه نيز شيخ، نخستين و
بنيانگذار و صاحب فضل تقدّم و تقدّم فضل است. كتاب شريف عُدّة الاصول وي كه به
تصريح خود آن بزرگوار، اوّلين تأليف و تدوين اصولي شيعه است و بدين
جهت ظاهراً حتّي مقدّم بر كتاب الذّريعه
استادش علم الهدي سيّد مرتضي «قدس الله روحه« ميباشد، آغازي مبارك بود كه تا به امروز اصول و اصوليان با همه گستردگي و
دقّت نظرها، و امدار و مديون اين كتابند.
هفتمين نقش بي
بديل شيخ الطائفه كه نشأت گرفته از روح مصفّا و صبغه الهّيه و نفس زكّيه
اوست، به ساحت مقدّس دعا و زيارات و تهجّد باز ميگردد. كتاب مصباح المتهجّد شيخ، در
نوع خود اوّلين است و حتّي شخصيّت بي همتايي مانند سيّد اهل
مراقبه و اسوه اهل سلوك يعني حضرت سيّد
بن طاووس«قدس سرّه الشريف« را پيرو خود كرده است. اينجانب به طور
مكرّر از استاد عظيم الشأن حضرت آية الله العظمي آقاي بروجري «قدس سرّه الشريف« در مجلس درسشان شنيدم كه: شيخ
الطائفه پس از نگارش كتاب شريف مصباح المتهجّد، ابتداءً خود، يك دوره كامل، بدان ملتزم
گشته و عمل نموده است و سپس منسوبان خود را نيز براي يك دوره
كامل، ملتزم بدان نموده است و آنگاه
اجازه نشر و استنساخ اين كتاب را به ديگران داده است. «انّ هذا لَهو الفوز العظيم لمثل هذا
فلْيعَمل العاملون».
و بالاخره هشتمين و آخرين نقش با عظمت شيخ الطائفه ـ كه مصداق بارز و
ظاهر «ختامه مسٌ و في ذل فَليتنافس المتنافسون» است ـ تأسيس و صورت بندي حوزه علميّه مقدّسه نجف اشرف «علي مشرَّفها افضل التّحيات المباركات و
الصّلوات الزّاكيات»
است. زعيم و قائدي بزرگ ـ كه قريب به
ربع قرن پس از استاد خود، شيخ مفيد «قدس سرّه الشريف» رهبري و پيشوايي بلا منازع شيعه را عهده دار بود ـ در حالي كه فشارهاي
اجتماعي و سياسي فوق طاقتي كه در آن دوران بر عالم تشيّع و بر شخص شخيص
اين بزرگوار از سوي
دشمنان دين و مذهب وارد آمد و در حالي كه خانه و كاشانه و كتابخانه بي
نظير او به آتش كشيده شد، در كمال صبوري و تدبير، از بغداد، به جوار بارگاه مقدّس علوي «ارواحنا له الفداء» مهاجرت ميكند و با نداي قرآني پيامبر
گونه «انّي ذاهبٌ الي
ربّي سيهدين ، ربّ هب لي من الصّالحين» شالوده بزرگترين پايگاه علمي شيعه در
آن دوران و بلكه در تمامي دورانها را پي ريزي ميكند و در مجلس و محفل علمي خود تا پايان عمر مباركش،
دهها مجتهد و فقيه برجسته را تربيت مينمايد.
خاتمت سخن آن است كه: حقّا كه در ميان علماء عالي مقام
تشيّع، كسي تاكنون به اين اوج نرسيده است و بي سبب نيست كه لقب والاي شيخ الطائفه براي
اوّلين بار و آخرين بار، تنها به اين شخصيّت عظيم القدر اطلاق گرديده و
احدي را در اين مرتبت با وي،
اشتراكي نيست و به حقّ، سخن علاّمه سيّد مهدي بحرالعلوم «قدّس الله روحه« در حقّ اين شيخ جليل القدر، سخني است
تامّ و تمامـ : «شيخ الطائفه الُمحقّة و رافع اعلام
الشريعه الحقّة، امام الفرقة بعد الائمة المعصومين و عماد الشيعة في كلّ ما
يتعلّق بالمذهب و الدّين». و به تعبير استاد عظيمالشأن آية الله
العظمي آقاي بروجردي«قدس سرّه
الشريف»كه مكرّراً ميفرمودند
: اگر عمر مبارك شيخ الطائفه را به كتب و تأليفات وي تقسيم كنند، به هر صفحه و مسألهاي،
فقط چند دقيقه، ميرسد و اين همه كار و تلاش با اين همه تنوّع و
گستردگي، از جانب يك شخص كه علاوه بر
جهات علمي، داراي روح زهد و تهجّد و عبوديّت هم بوده است، آن هم در آن
فضاي پُر مخاطره و همراه
با مشكلات و شدائد، كاري بي نظير و حيرت آور و عبرتانگيز است. و به بيان
استاد عظيم الشأن ما حضرت امام خميني «اعليالله كلمته و درجته»: كار اين مرد عظيم القدر در سرّ حدّ كرامت و اعجاز است.
بنابراين اگر شيخ الطائفه را يكي از برترين نوابغ اسلامي
و ايراني قلمداد كنيم، به هيچ رو سخني گزاف نيست.
اينجانب ضمن تشكّر صميمانه از متصدّيان مركز آموزشهاي
تخصّصي حوزه علميّه اصفهان بويژه مسئول فاضل و تلاشگر اين مركز حجة الاسلام والمسلمين
آقاي هادي زاده «دامت
توفيقاته» كه با تدبير و اهتمام شايسته تحسين خود، اين نشست علمي را پس از برگزاري يك نشست
مقدّماتي پيشين، برگزار كردهاند و نيز تقدير خالصانه از ميهمانان و سخنرانان
بزرگوار و شما شركت كنندگان
گرامي، از خداوند تعالي مسألت ميكنم تا همه ما را در حراست از ميراث
گرانقدر شيخ الطائفه و تلاش براي اعتلاي اين مكتب علمي، توفيق روز افزون عنايت فرمايد. انشاء الله
تعالي.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
حسين المظاهري
13 / ذي الحجه الحرام / 1430
10 / آذر 1388