جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۰ آبان


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    پيام معظّم له به کنگرۀ شيخ بهائي

    پيام‌ مرجع‌ عاليقدر حضرت‌ آیة الله العظمي‌ مظاهري‌ «مدّّظلّه‌ العالي‌»

    به‌ كنگرۀ بزرگداشت‌ علاّمه‌ محمّدبهاء الدّين‌ عاملي شيخ‌ بهايي‌ «قدّس‌ سرّه‌ الشريف‌»

     

    برگزاري‌ اين‌ همايش‌ علمي‌ و ديني‌ كه‌ به‌ پاس‌ خدمات‌ بي‌ شمار شيخ‌ الاسلام‌ والمسلمين‌، بهاء الملة و الدّين‌، علاّمه‌ محمّد بن‌ حسين‌ عاملي‌ «اعلي‌ الله مقامه‌ الشريف‌» و در جوار بارگاه‌ مطهّر حضرت‌ ثامن‌ الائمّة النّجباء «عليه‌ آلاف‌ التحيّة و الثناء» و در كنار مضجع‌ پاك‌ آن‌ عالم‌ يگانه دوران‌، تشكيل‌ گرديده‌ است‌، مايه افتخار و موجب‌ اعتلاي‌ فضاي‌ فرهنگي‌ جامعه اسلامي‌ ماست‌ و اميد است‌ مقدّمه شايسته‌اي‌ براي‌ برگزاري‌ كنگره بين‌ المللي‌ شيخ‌ بهايي‌ در سال‌ آينده‌ باشد. ان‌ شاء الله.

    بي‌ شك‌ّ شهرت‌ بي‌ بديل‌ و عالَمگير اين‌ علاّمه ذوفنون‌ و جامعيّت‌ علمي‌ و عملي‌ آن‌ بزرگوار، بسي‌ بالاتر از آن‌ است‌ كه‌ بتوان‌ در سخناني‌ كوتاه‌ و يا صفحاتي‌ محدود، كتاب‌ فضل‌ و فضيلت‌ وي‌ را بيان‌ و تبيين‌ كرد و چهره تابناك‌ و هميشه‌ فروزان‌ او را تماشا نمود. تضلّع‌ علمي‌ شيخ‌ بهايي‌ در علوم‌ و فنون‌ گوناگون‌ از فقه‌ و حديث‌ و تفسير و كلام‌ و حكمت‌ گرفته‌ تا نجوم‌ و هيأت‌ و معماري‌ و رياضيّات‌ و شعر و ادب‌، از سويي‌ و از سوي‌ ديگر كياست‌ و تدبير و نحوه نگاه‌ او در برخورد و رفتار با حكومت‌ و سياست‌ و حاكمان‌ وقت‌ و از سوي‌ سوّم‌ روح‌ بلند عارفانه‌ و اخلاق‌ ارجمند مؤمنانه آن‌ عارف‌ پرهيزكار، در مجموع‌، شخصيّتي‌ از اين‌ عالم‌ نامدار پديد آورده‌ است‌ كه‌ در مجموعه عالمان‌ شيعي‌ و اسلامي‌ و در تاريخ‌ مشعشع‌ زندگي‌ و سيره فرزانگان‌ تشيّع‌، كمتر كسي‌ بدين‌ رتبه‌ از اشتهار در ميان‌ خاص‌ّ و عام‌ّ دست‌ يافته‌ است‌.

    سهم‌ بزرگ‌ اين‌ علاّمه عاليمقام‌ در فرهنگ‌ و تاريخ‌ اسلامي‌، چه‌ از حيث‌ آثار پُرشمار و ارجمند و چه‌ از جهت‌ تربيت‌ و تأثيرگذاري‌ ويژه معنوي‌ بر شاگردان‌ و پرورش‌ يافتگان‌ عاليقدري‌ چون‌ حضرات‌ مولي‌ محمّد تقي‌ مجلسي‌ و صدر المتألّهين‌ شيرازي‌ «قدّس‌ سرّهما» و چه‌ از حيث‌ خدمات‌ بزرگ‌ اجتماعي‌ و ديني‌ صورت‌ پذيرفته‌ توسط‌ ايشان‌، سهمي‌ برجسته‌ و فراموش‌ ناشدني‌ است‌. اگر چه‌ علي‌ رغم‌ اين‌ شهرت‌ گسترده‌ و با وجود مقامات‌ علمي‌ و اجتماعي‌ بلند مرتبه‌، خود آن‌ بزرگوار، علاقه وافري‌ به‌ نوعي‌ عزلت‌ از سر معنويّت‌ و به‌ منظور اشتغال‌ صرف‌ به‌ امور علمي‌ و تأمل‌ در احوال‌ خويشتن‌ و پرهيز از مقامات‌ ظاهري‌ و دنيوي‌ داشت‌ و اين‌ تعلّق‌ خاطر، از بيانات‌ و نوشته‌هاي‌ او و از اشعار و سخنان‌ نغز ايشان‌، به‌ روشني‌، پيداست‌:

    هر كه‌ را توفيق‌ حق‌ّ آمد دليل‌عزلتي‌ بگزيد و رَست‌ از قال‌ و قيل‌

    اگر چه‌ آثار علمي‌ شيخ‌ بهايي‌، بايد هر يك‌ در جاي‌ خود مورد بررسي‌ و تحليل‌ عالمانه‌ قرار گيرد ولي‌ بي‌ ترديد مجموعه‌ آثار و تأليفات‌ آن‌ عالم‌ ارجمند، از افتخارات‌ تراث‌ گرانسنگ‌ شيعي‌ است‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ در مجموعه آثار و تصنيفات‌ فقهي‌ اين‌ فقيه‌ نامبردار، كتاب‌ جامع‌ عبّاسي‌ ـ كه‌ اگر چه‌ اوّلين‌ دوره فقه‌ فارسي‌ غير استدلالي‌ نيست‌ ـ امّا به‌ صورت‌ رساله عمليه‌ و براي‌ استفاده‌ و بهره‌ برداري‌ عموم‌ مؤمنان‌ و چه‌ بسا به‌ عنوان‌ متني‌ براي‌ نظام‌ واحد قانون‌ شرعي‌ در آن‌ دوران‌ تأليف‌ گرديده‌ و در حقيقت‌ يكي‌ از تلاشهاي‌ مبارك‌ آن‌ دوران‌ براي‌ عمومي‌ سازي‌ علوم‌ ديني‌ و معارف‌ ايماني‌ است‌. اين‌ كتاب‌ شريف‌ كه‌ پس‌ از جناب‌ شيخ‌ توسط‌ يكي‌ از شاگردان‌ مبرّز وي‌ تكميل‌ گرديده‌، در ادوار بعد از خود تا عهد قاجاري‌ مورد مراجعه عوام‌ و خواص‌ بوده‌ و بسياري‌ از مراجع‌ تقليد و مجتهدان‌ نامي‌، آن‌ را تحشيه‌ و تعليقه‌ كرده‌ و به‌ منزله كتاب‌ احكام‌ عمليّه‌ در اختيار مقلّدان‌ خود قرار داده‌اند.

    چنانكه‌ در مجموعه آثار عرفاني‌ و معنوي‌ اين‌ عارف‌ اهل‌ معنا، كتاب‌ مفتاح‌ الفلاح‌ يكي‌ ارزنده‌ترين‌ كتب‌ انسان‌ ساز در فرهنگ‌ شيعي‌ است‌. اهميّت‌ اين‌ اثر علاوه‌ بر مقام‌ رفيع‌ عرفاني‌ و اخلاقي‌ و معنوي‌ مؤلف‌، در آن‌ است‌ كه‌ مشتمل‌ بر يك‌ برنامه كامل‌ عملي‌ براي‌ تمام‌ اوقات‌ شبانه‌ روز است‌ و بوسيله آن‌ مي‌توان‌ در تمام‌ ساعات‌ روزانه‌ با مضاميني‌ بلند و اعمالي‌ ارزشمند با معبود يگانه‌ ارتباط‌ برقرار نمود و دوام‌ ذكر را حفظ‌ كرده‌ و خود را در معرض‌ اشراقات‌ و انوار قدسيّه الهيه‌ قرار داد. تا بدانجا كه‌ بعضي‌ از علماء اهل‌ معنا و ارباب‌ معرفت‌ نظير مرحوم‌ آية الله مولي‌ حسينقلي‌ همداني‌ «قدّس‌ سرّه‌ الشريف‌» كه‌ صدها تن‌ از عالمان‌ وارسته‌ و صاحبان‌ نفوس‌ عاليه‌ در محضر سلوكي‌ ايشان‌ تربيت‌ يافته‌اند، عمل‌ به‌ اين‌ كتاب‌ را به‌ عنوان‌ دستورالعمل‌ سلوكي‌ به‌ شاگردان‌ خود توصيه‌ كرده‌اند.

    با اين‌ همه‌ جاي‌ تعجّب‌ و تأسّف‌ است‌ كه‌ در گذشته‌، پاره‌اي‌ اظهار نظرهاي‌ نابحق‌ّ و از سر بي‌ اطلاّعي‌، حتّي‌ در برخي‌ از دايرة المعارف‌هاي‌ سابق‌ در خصوص‌ جناب‌ شيخ‌ بهايي‌، بروز نموده‌ كه‌ با بي‌ انصافي‌ تمام‌، آثار و تأليفات‌ اين‌ دانشمند عظيم‌ القدر را خالي‌ از هرگونه‌ ابتكار و پيشرفت‌ علمي‌ توصيف‌ كرده‌ است‌. البته‌ اينگونه‌ اظهار نظرهاي‌ نادرست‌، در بررسي‌ و نقد و تحليل‌ تاريخي‌ زندگاني‌ عالمان‌ شيعي‌، تازگي‌ ندارد.

    امّا از همه اينها كه‌ بگذريم‌، آنچه‌ در مجموعه‌ زندگاني‌ و شخصيّت‌ جناب‌ شيخ‌ بهايي‌ بسيار با اهميّت‌ و قابل‌ بحث‌ و بررسي‌ تفصيلي‌ است‌، نگاه‌ ويژه معنوي‌ و عرفاني‌، اخلاقي‌ او به‌ دين‌ و معارف‌ ديني‌ است‌. بي‌ شك‌ّ عمده تأثير پذيري‌ شاگردان‌ مبرّز آن‌ بزرگوار از ايشان‌ و شايد يكي‌ از دلايل‌ مهم‌ّ اشتهار كم‌ نظير آن‌ بزرگوار را نيز در همين‌ نگاه‌ و سلوك‌ خاص‌ّ او بايد جستجو كرد. و از قضا، اين‌، همان‌ عنصر مطلوب‌ و مؤلّفه مهمّي‌ است‌ كه‌ در روزگار ما، ساحت‌ها و عرصه‌هاي‌ مختلف‌ علمي‌، اجتماعي‌، سياسي‌ و خصوصاً ديني‌ ما، سخت‌ بدان‌ محتاج‌ و نيازمند است‌.

    شيخ‌ بهايي‌، علي‌ رغم‌ تصدّي‌ منصب‌ شيخ‌ الاسلامي‌ در حكومت‌ صفويه‌ و با وجود دارا بودن‌ جايگاه‌ ويژه‌ و قرب‌ خاص‌ّ به‌ ارباب‌ حكومت‌ و قدرت‌، در بيانات‌ و اشعار خود، خودباختگي‌ و تعظيم‌ از سر بندگي‌ در مقابل‌ ملوك‌ را به‌ شدّت‌ نكوهش‌ مي‌كند و نتيجه اختلاط‌ با اهل‌ دنيا و ارباب‌ حكومت‌ و ملوك‌ را جُز قيل‌ و قال‌ و نزاع‌ و جدال‌ و متصّف‌ شدن‌ به‌ اخلاق‌ ناپسند آنان‌ نمي‌داند و بايد گفت‌ اينگونه‌ سخنان‌، ريشه‌ در همان‌ روحيه معنوي‌ و عرفاني‌ وي‌ داشته‌ است‌ و در حقيقت‌ اين‌ شيخ‌ بزرگوار، براي‌ دستيابي‌ به‌ مصالح‌ اهم‌ّ و بالاتر، اين‌ مناصب‌ را قبول‌ كرده‌ تا از آن‌ موقعيّت‌ خاص‌ّ، تنها براي‌ اصلاح‌ اوضاع‌ و در جهت‌ جلوگيري‌ از ايجاد و گسترش‌ فساد و براي‌ ترويج‌ علوم‌ و معارف‌ اهل‌ بيت‌ عصمت‌ و طهارت‌: استفاده‌ نمايد و بسياري‌ از اقدامات‌ او همانند ديگر عالمان‌ بزرگ‌، با روحيه‌ استبدادي‌ شاهان‌ سازگاري‌ نداشته‌ است‌ و حتّي‌ تصريح‌ مي‌كند به‌ خاطر اين‌ مناصب‌ ظاهري‌، ظاهر بينان‌ در مقابل‌ من‌، موضع‌گيري‌ كردند و ضعيفان‌ بر من‌ حسادت‌ نمودند. اين‌ نگاه‌ ويژه شيخ‌، امروز در عرصه سياست‌ و قدرت‌، براي‌ همه سياسيّون‌ درس‌ بزرگي‌ است‌ كه‌ حكومت‌ و قدرت‌ و مناصب‌ سياسي‌، وسيله‌اي‌ براي‌ احقاق‌ حق‌ّ و ابطال‌ باطل‌ و ترويج‌ عدالت‌ و معنويّت‌ و اخلاق‌ و رسيدگي‌ به‌ وضع‌ جامعه اسلامي‌ و اصلاح‌ امور انسانها است‌ و نه‌ بهانه‌اي‌ براي‌ كسب‌ وجاهت‌ و ثروت‌ و بازيهاي‌ سياسي‌ و جناحي‌.

    از سوي‌ ديگر اين‌ عارف‌ ارجمند، با وجود آنكه‌ دلبسته عرفان‌ و معنويّت‌ است‌، دكّانداران‌ دغل‌ باز و صوفيان‌ بازاري‌ را به‌ شدّت‌ مورد حمله‌ قرار مي‌دهد و تصريح‌ مي‌كند كه‌ مقامات‌ معنوي‌ و عرفاني‌ و درجات‌ اخلاقي‌ و روحاني‌، با وجود يك‌ سلسه‌ ظواهر فريبكارانه‌ و در حالي‌ كه‌ درون‌ و باطن‌، تزكيه‌ و تهذيب‌ نگرديده‌ است‌، به‌ دست‌ نمي‌آيد. اين‌ نيز از همان‌ نكات‌ بسيار مهمّي‌ است‌ كه‌ توجّه‌ به‌ آن‌ در دوران‌ ما كه‌ بازار ادّعاهاي‌ دروغين‌ در خصوص‌ تشرّفات‌ و مقامات‌ رياكارانه‌ و فريب‌ دهنده‌، گرم‌ و پُر رواج‌ گرديده‌ است‌، ضرورت‌ جدّي‌ و الزامي‌ دارد.

    و از سوي‌ ديگر، شيخ‌ بزرگوار، علم‌ رسمي‌ و ظاهري‌ و منغمر شدن‌ در چارچوبه علم‌ بدون‌ تلاش‌ و كوشش‌ براي‌ دستيابي‌ به‌ معرفت‌ و بصيرت‌ و جدّ و جهد به‌ منظور تهذيب‌ نفس‌ و تزكيه روح‌ را كاري‌ بي‌ كيفيّت‌ قلمداد مي‌كند و آن‌ را موجب‌ افسردگي‌ روح‌ و طبع‌ انسان‌ مي‌شمارد. اين‌ علاّمه نامدار در كتاب‌ شريف‌ اربعين‌ خود تصريح‌ مي‌كند كه‌ «عدالت‌» عبارت‌ است‌ از جهاد با اوصاف‌ حيواني‌ كه‌ پيامد آن‌ عداوت‌ و كينه‌ و انواع‌ درندگي‌هاست‌ و جهاد با اوصاف‌ شهوي‌ كه‌ شهوتراني‌ و مال‌ اندوزي‌ از نتايج‌ آن‌ است‌ و خلاصه‌ جهاد با اوصاف‌ ابليسي‌ كه‌ پيامد آن‌ اعمال‌ شيطاني‌ و شرارت‌ و حيله‌ گري‌ است‌ و نهايتاً حاكميّت‌ خوي‌ الهي‌ كه‌ پيامد آن‌ عبادت‌ و مقام‌ تقرّب‌ و قرب‌ به‌ خداوند تعالي‌ است‌. اين‌ سخن‌ بلند شيخ‌ بهايي‌ بدين‌ معناست‌ كه‌ عنصر انسان‌ ساز و جامعه‌ ساز عدالت‌ آن‌ نيست‌ كه‌ در پاره‌اي‌ تفسيرها و تأويلهاي‌ سطحي‌ و عاميانه‌ بروز و ظهور مي‌كند، بلكه‌ حقيقتي‌ است‌ كه‌ جز با ريشه‌ كن‌ نمودن‌ درخت‌ رذيلتهاي‌ اخلاقي‌ و غرس‌ نمودن‌ و رشد دادن‌ درخت‌ فضيلتهاي‌ انساني‌ بروز نخواهد كرد.

    حقيقتاً بايد گفت‌: اين‌ نظريه‌پردازي‌ اخلاقي‌ و معنوي‌ شيخ‌ بهايي‌، همان‌ اكسير مطلوب‌ و كيمياي‌ مورد حاجت‌ و نياز شديد دوران‌ ماست‌. دوراني‌ كه‌ ما در همه عرصه‌ها از هر چيز، بيشتر به‌ اخلاق‌ و معنويّت‌ نيازمنديم‌. ساحت‌ علم‌ و دانش‌ آموزي‌ و تعليم‌ و تعلّم‌ چه‌ در عرصه حوزوي‌ و چه‌ در عرصه دانشگاهي‌ بيش‌ از هر زمان‌ و بيش‌ از هر چيز به‌ اخلاق‌ و نگاهي‌ اخلاقي‌ به‌ تعاملات‌ و ارتباطات‌ علمي‌ نيامند است‌. ساحت‌ سياست‌ و حكومت‌ نيز به‌ اخلاق‌ و رعايت‌ موازين‌ اخلاقي‌ به‌ عنوان‌ يك‌ شاخص‌ تعيين‌ كننده‌ و يك‌ ضرورت‌ گريز ناپذير احتياج‌ دارد. چنانكه‌ در ساحت‌ اقتصاد و كار و تلاش‌ روزانه‌، در ميدان‌ ارتباطات‌ و رفتارهاي‌ جمعي‌ و فرهنگ‌ عمومي‌، در ساحت‌ خانواده‌ و تربيت‌ و خلاصه‌ در همه ميدان‌هاي‌ پيش‌ رو به‌ اخلاق‌ و معنويّت‌ و به‌ نگاهي‌ اخلاقي‌ به‌ دين‌ و زندگي‌، حاجت‌ منديم‌ .

    اين‌ درس‌ بزرگ‌ را بايد از زندگي‌ و سيره‌ و شخصيّت‌ والاي‌ شيخ‌ بهايي‌ «قدّس‌ سرّه‌ الشريف‌» بياموزيم‌ كه‌ نگاه‌ معنوي‌ و اخلاقي‌، نه‌ تنها در شخصيّت‌ فردي‌ ما كه‌ بر اطراف‌ و جامعه ما تأثيري‌ به‌ سزا و با اهميّت‌ خواهد داشت‌.

    اميد است‌ دستاورد همايش‌ حاضر و حضور شما عالمان‌ و انديشمندان‌ گرامي‌ علاوه‌ بر مباحث‌ و پژوهشهاي‌ علمي‌ و تحقيقي‌، كمك‌ به‌ ارتقاء اخلاقي‌ و معنوي‌ جامعه اسلامي‌ باشد.

    از همه شما شركت‌ كنندگان‌ محترم‌ و از رياست‌ عالم‌ و گرامي‌ اين‌ كنگره‌ و همه همكاران‌ ايشان‌ و نيز از مسئولان‌ گرانقدر آستان‌ قدس‌ رضوي‌ به‌ سبب‌ فراهم‌ آوردن‌ اين‌ كار شايسته‌، تقدير و تشكّر مي‌نمايم‌ و از خداوند سبحان‌ توفيقات‌ همگان‌ را براي‌ تلاش‌ در جهت‌ ارتقاء اخلاق‌ و معنويّت‌ در جامعه اسلامي‌ مسألت‌ مي‌كنم‌. و از اينكه‌ با وجود ميل‌ باطني‌، نتوانستم‌ در اين‌ اجلاس‌ علمي‌ شركت‌ نمايم‌، پوزش‌ مي‌خواهم‌. والسلام‌ عليكم‌ و رحمة الله و بركاته‌.

    حسين‌ المظاهري‌

    25 / ذي‌ الحجّة الحرام‌ / 1429

    4/10/1387

     

     

     

    آرشيوچاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365