جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۱۴ مهر


 
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دهم: هدف از خلقت انسان(4)

  • -->

    / اخلاق و جوان/جلد اول / فصل سوم: ازدواج
    مشكل مسكن

    مانع ديگري در اين فصل به آن مي‌پردازيم، مشكل مسكن و خانه و سر پناه است كه به مراتب بيشتر از مشكلات و موانع ديگر در جلوگيري از امر ازدواج نقش دارد.

    جواني كه به تازگي وارد بازار كار شده و درآمد محدود و يا كمي دارد، مي‌داند كه تا آخر عمر هم نمي‌تواند منزل شخصي براي خودش تهيه نمايد، خصوصاً كه مقداري از اين درآمد هم به خورد و خوراك و لباس و ديگر مايحتاج زندگي‌اش اختصاص يابد و يا در كنار آن قسط وامي را نيز پرداخت نمايد، كه ديگر حتي با اين مقدار، اجاره كردن خانه نيز مشكل خواهد بود، چه رسد به اينكه الان مرسوم شده و مبلغ گزافي هم پول پيش مي‌خواهند. به صورت، قضيه مسكن با وضعيت، از جمله سدهايي است كه ازدواج را در جامعه اسلامي ما مورد تهديد قرار داده است.

    مشكل مسكن، نمودار روحيه رفاه‌طلبي و تجمل‌گرايي

    اما ببينيم آيا براستي اين مشكلي است كه از قديم‌الايام براي ما به ارث رسيده و ما ناچاريم كه با آن دست و پنجه نرم كنيم و يا خود ما با دستهاي بي‌كفايتمان اين چنين به كارهاي خودمان گره زده‌ايم و وانفساي باز نشدن آن را داريم؟!

    اگر ما به حدود 30 سال پيش برگرديم و مسئله مسكن و ميزان دخالت آن را در امر ازدواجها بررسي كنيم،‌ خواهيم ديد كه هيچگاه قضيه مسكن،‌ با اين شدت و حدتي كه اكنون پيش آمده، وجود نداشته و آنها به خوبي اين معضل را حل كرده و گره كور آن را باز نموده بودند. به اين صورت كه هر خانواده‌اي به تعداد فرزندان پسر خود، در اطراف حياط خانه‌اش اطاق مي‌ساخت و هر كدام از آنها كه به سن ازدواج مي‌رسيدند و همسري مي‌گرفتند، در يكي از آن اطاقها منزل مي‌كردند بدين ترتيب هم مشكل مسكن حل مي‌شد و هم يك مجموعه خوبي در يك منزل فراهم مي‌آمد.

    پدر ومادر در كنار فرزندان وعروسها و بعداً نوه‌هايشان، همه از حال همديگر دائماً با خبر بودند و يك زندگي خوب و عالي را در محيطي با صفا و صميمي فراهم مي‌آوردند. هرگز چنين رسم نبود كه فرزندان پسر، به جاي ديگري براي زندگي بروند كما اينكه اكنون مرسوم نيست كه در خانه پدري بمانند.

    در آن وقت، زندگيها خوب و با آرامش، همراه با همدردي و روحيه اجتماعي و مهمتر از همه، دور از فسادهاي اخلاقي كنوني بود و از مفاسدي كه غالباً از خانه‌هاي جدا و تنها پيدا مي‌شود، كمتر خبري شنيده مي‌شد. عروس در كنار پدر و مادر داماد يا والدين خودش بيشتر محفوظ مي‌ماند و محدود مي‌شد و همينطور داماد، از كشيده‌شدن به راههاي خلاف، منع مي‌گرديد.

    براستي اگر انسان، روحيه تجمل‌گرايي و چشم و همچشمي را از خود دور سازد كه البته امروزه كاري است بسيار مشكل به يك يا دو اطاق و امكانات محدود ديگر، بيشتر نياز ندارد و مي‌تواند با آنها گذران زندگي نمايد.

    ما طلبه‌ها در زمان مرحوم آيت‌الله‌العظمي بروجردي همگي از مدرسين محترم گرفته تا مبتدي‌هاي مقدمات و سطح خوان، در قم اجاره‌نشين بوديم و يك خانه را چند نفر اجاره مي‌كرديم و هر كدام در يك اطاق با زن و بچه زندگي مي‌نموديم، يك زندگي راحت و بي‌دردسر. من خودم نيز در يكي از همين خانه ها با دو نفر ديگر بسر مي‌بردم. يادم نمي‌رود كه در يكي از روزها، دو نفر از محترمين، ظهر به منزل ما آمدند و ما چون يك اطاق بيشتر نداشتيم لذا خانواده ی من تا عصر در اطاق همسايه بود تا مهمانهايم رفتند و اين امري متداول و مرسوم بود. به ندرت كسي خانه اجاره‌اي دربست داشت و من هميشه آن چند سال زندگي ابتداي ازدواجم را در آن خانه ی فوق‌العاده مخروبه، در يكي دو اطاق، اما بسيار شيرين و با آرامش بياد دارم و بر نبود آن تأسف مي‌خورم.

    ناسازگاريها، تشديدكننده مشكل مسكن

    مسئله ديگري كه در قضيه مسكن مطرح مي‌شود، ناسازگاري بين عروس و مادرشوهر است كه اگر چه در قديم اين امور وجود داشت، ولي با سعه صدر و كوتاه آمدن طرفين، به زودي فيصله پيدا مي‌كرد و ختم مي‌شد، ولي متأسفانه، امروز، كار به جاهاي بسيار حساس و باريكي رسيده است، به حدي كه مادر داماد به صراحت تمام مي‌گويد من حاضر نيستم كه با عروسم در يك منزل زندگي كنم و در مقابل هم شما وقتي به خواستگاري دختري مي‌رويد، به عيان اظهار مي‌دارد كه با مادرشوهرش، حاضر به زندگي در يك خانه مشترك نيست، و اين، مشكل مسكن را به شكلي كه امروزه مي‌بينيد در آورده است.

    يكي از بزرگان مي‌فرمود، جواني نزد من آمد و گفت: من نياز به همسر دارم ولي پدر و مادرم در اين امر اهمال و سستي مي‌كنند.

    تقاضا دارم چون آنها مريد شما هستند به ايشان مخصوصاً به مادرم بيشتر سفارش كنيد كه جديت بيشتر در مسئله ازدواج من بنمايند.

    ايشان مي‌فرمود: من به منزل آنها رفتم و در حاليكه پدر و مادر خود پسر بودند،‌ مدتي از مفاسد تجرّد و وجوبي كه در امر ازدواج بر عهده ی والدين است و آنها مي‌بايست هر چه زودتر مقدمات ازدواج دختر و پسرشان را فراهم نمايند صحبت كردم به قدري كه واقعاً خسته‌ شدم. اما ناگهان خانم خانه يعني مادر اين جوان با يك كلام، همه ی رشته‌هاي مرا پنبه كرد و به قول عوام آب پاكي را روي دستم ريخت كه حاج آقا، من تا زنده هستم نمي‌شود عروس به اين خانه بيايد.

    من كه بعد از اين همه گفتگو، انتظار چنين كلام را نداشتم، رو به جوان كردم و به شوخي گفتم: برو دعا كن تا هر چه زودتر مادرت بميرد تا تو بتواني زن بگيري!

    غرب‌زده‌ها بدانند

    اگر چنانچه كسي در اين مسائل، بيشتر متمايل به دنياي به اصطلاح متمدن غرب است و چشم توجهش بدان سوي است و آنها را در همه زمينه‌ها پيشرو و صاحب نظر مي‌داند بايد ببيند و بداند كه اينگونه مسائل همانطور كه در بخش وليمه‌ها و جشنها بيان كرديم، در غرب، حل شده و آنها مشكلي به نام مسكن، آن‌طور كه ما خود را درگير آن كرده‌ايم ندارند، كما اينكه خيلي از موضوعات مورد بحث در اين فصل و موانعي كه ما آنها را بر شمرديم در آنجا نيست، همه ی اقشار آنها از پرفسور و استاد دانشگاه و دانشجو گرفته تا كاسب و بازاري و كارمند، در آپارتمانها يا منازل بسيار كوچكي زندگي مي‌كنند كه از يك يا دو اتاق، يك آشپزخانه و يك حمام و دستشويي تشكيل شده است و در اين خانه‌ها ديگر نه از قاليهاي گران قيمت كاشان و كرمان خبري هست و نه از چيزهاي ديگري كه اينك براي ما، مايه نگراني و دردسر شده است.

    البته طبقه ثروتمند و مرفه در هر جامعه‌اي هست و در آنجا هم قطعاً امكانات وسيعي را براي رفاه خويش به كار گرفته‌اند، اما منظور ما در اين بحث طبقه متوسط جامعه غربي است كه اين مشكلات را با پايين آوردن توقعات و كم كردن تشريفات، براي خود حل كرده‌اند، اگر چه در بعضي مسائل ديگر همچون مسائل اخلاقي و بي‌عفتي‌ها و پاشيدگي كانون خانواده‌ها در مانده‌اند و مسئله به صورت پيچيده و لاينحل برايشان باقي مانده و به شدت با تبعات و عواقب آن دست به گريبانند.

    چطور است كه بعضي فقط، هرزگيها، لودگيها، بي‌بند و باريها، سبكسريها، خوشگذرانيها، و ساير مفاسد اجتماعي غرب را مي‌بينند و دوست دارند به هر طريقي هست در شيدن با لباسهاي جلف و سبك، حركات عجيب و غريب، با آرايشهاي غليظ و اغواكننده با شبنشينيها و مجالس آنچناني و با هر وسيله ديگري محيط را به فساد بكشند. اما كارهاي خوب، نظم و انضباط، وجدان كار و محسنات ديگر آنها را نمي‌بينند؟ يا بهتر بگوييم مي‌بينند و به روي خود نمي‌آورند؟!

    قرآن شريف مي‌فرمايد:

    فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَولَ فَيَتَّبِعُونَ اَحْسَنَهُ اُولئِكَ الَّذينَ هَديهُمُ اللهُ وَ اُولئِكَ هُمْ اُولوُا الاَلْبابِ [1]

    «پس بشارت ده بندگان مرا، كساني كه سخنان را مي‌شنوند و از نيكوترين آنها پيروي مي‌كنند، آنها كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده و از خردمندانند».

    پس چرا ما نبايد خوبيهاي آنها را اقتباس كنيم و بديهايشان را براي خودشان بگذاريم. كاري كه امروزه با كمال تأسف افراد غرب‌زده ی جاهل، از جمله در كشور خود ما، خلاف آن را پيشه ی خود ساخته‌اند. به خوبيهايشان اصلاً توجه ندارند و بديهايشان را آنچنان تقليد مي‌كنند كه گاهي از خود آنها نيز پيشي مي‌گيرند.

    مثلاً وقتي آنها مشكل مسكن را حل كرده‌اند، كاري به آن ندارند، عروسها مي‌گويند ما اين همه جهيزيه آورده‌ايم، مگر مي‌شود در يكي دو اتاق زندگي كنيم؟ مگر زنداني مي‌برند؟ و دامادها مي‌گويند اين خلاف شخصيت ماست، و ما بايد خانه‌اي جداي از پدر و مادر داشته باشيم، آن هم با كيفيت فلان. اما زماني كه به بي‌غيرتيها و بي‌عفتيها مي رسد، آنها را از الگو قرار داده و به تقليد كوركورانه از آنها افتخار هم مي‌كنند.

    جوانان عزيز، پدران و مادران، بزرگترها! راستي اگر مي‌خواهيم مسئله مهم ازدواج رونق بگيرد، مشكل مسكن مانعي بر سر راه اين امر حياتي نباشد و با وجود ازدواجهاي آسان، ميزان مفاسد و جرائم به پايين‌ترين ميزان خود برسد، مي‌بايست.

    بطور جدي از اين ناسازگاريهاي شيطان پسند دست برداريم و از زندگيهاي نامطلوب و تجملي و هوسبازيهاي زيانبار بار و چشم و همچشمي جدا شويم و به ساده‌زيستي در حد قدرت و توان و مورد رضايت خداي متعال روي آرويم، ان‌شاء‌الله [2]



    [1]ـ سوره ی زمر / 17 و 18.

    [2]ـ  اميدواريم دولت جمهوري اسلامي و ساير مسؤولين محترم كشور هم، با اينكه برنامه‌ريزيها و اقدامات فراواني نموده‌اند، از اين پس در تحقق اين هدف، سعي و تلاش بيشتري بكار برند، تا انشاءالله در آينده‌اي نزديك، مسئله‌اي به نام مشكل مسكن بر سر راه جوانان ما وجود نداشته باشد.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365