در بعضي از شهرها رسم است كه بعد از ازدواج و اجراي صيغه عقد كه دختر و پسر با هم محرم و از نظر شرعي، زن و شوهر ميشوند، مدتي عروس در خانه پدر و مادرش بماند و داماد، هفتهاي لااقل يك شب براي ديدن نامزد شرعياش به خانه آنها رفت و آمد داشته باشد، كه اصولاً در اين شب از طرف خانواده ی زن پذيرايي ميشود و احياناً در همانجا هم ميخوابد.
اين مسئله اگر چه از لحاظ شرعي مانعي ندارد، ولي از نظر اقتصادي و اخلاقي براي غالب خانوادهها مشكلات فراواني دارد، به نحوي كه مايه عدم تمايل بعضي از والدين به شوهردادن دختران خويش ميگردد.
مشكلات اقتصادي
خانوادههايي هستند كه اگر فقط خودشان باشند، چه بسا كه با يك غذاي ساده يا حتي بدون غذا، شب را سپري ميكنند و ميتوانند با توازن بين دخل و خرج خود، يك زندگي معمولي را بگذرانند، اما اگر بنا شد كه يك شب در هفته كه خيلي اوقات به هفتهاي چند شب يا وعده ميرسد داماد به عنوان مهمان بر اين خانواده وارد شود و بخواهد يك وعده را در آنجا بگذراند، بديهي است كه اين پدر و مادر و خانواده ی عروس به زحمت ميافتند و در مضيقه قرار ميگيرند، چرا كه بايد شامي فراخور مهمان تهيه نمايند، ميوهاي بخرند و ساير مخلفات و لوازم يك مهماني آبرومندانه را مهيا سازند، خصوصاً كه مادر عروس، آدم بيفكري باشد و بخواهد نسبت به داماد محبت هم بنمايد كه ديگر مشكل روي مشكل، زيرا او حساب نميكند كه اين شوهر با آن درآمد محدود چگونه بايد اين همه چيز را فراهم كند.
امروزه رفت و آمد داماد در دوران عقد بستگي، براي درصد بالايي از مردم پردردسر و مشكل آفرين است، بدين جهت از بيم اين مشكلات، تن به ازدواج نميدهند، زيرا هم دختر ناراحت است و بايد خجالت پدر و مادرش را بكشد و هم پدر و مادر به خاطر نبود امكانات پذيراي از داماد، احساس ناراحتي ميكنند، لذا آسانترين راه رااين ميبينند كه از فكر شوهردادن دختر منصرف شوند.
مشكلات اخلاقي
اينها فقط از جنبه اقتصادي قضيه بود، اما نكته مهمتر و اصوليتر از اين، مسئله اخلاقي آن است، يعني وقتي كه داماد براي ديدن همسرش به خانه آنها ميرود و در اطاق جداگانه خلوت ميكنند، براي ساير دختران و پسران جوان اين خانواده يا خواهر و برادر مميّز و چيز فهم عروس، افكاري پيش ميآيد كه زيربناي يك بلوغ زودرس ميگردد و بلوغ زودرس، زمينهساز مناسبي براي مفاسد و فتنههاي بزرگ و كوچك است، خصوصاً كه در آن شب، عروس نميتواند در وضع عادي باشد و ميبايست براي شوهر خود زينت نمايد و احياناً لباسهايي كه با جمع جور در نميآيد بپوشد.
لذا من در مرحله اول از پسرها و دامادها ميخواهم كه از رفتن به منزل همسرشان با اين همه مشكل اقتصادي و اخلاقي خودداري كنند و به شكل ديگري كه اين مشكلات را نداشته باشد عمل نمايند و سپس از پدر و مادرها تقاضا دارم كه اين رسم غلط را كنار بگذارند، هر زماني كه قرار است دختر و پسر عروسي كنند، همان وقت عقد خوانده شود و فرداي آن يا چند روز بعد هم عروسي باشد تا زمينه اينگونه مشكلات مادي و اخلاقي براي خانوادهها از ميان برود و ازدواج به گونهاي صحيح و ساده و آساني انجام پذيرد.
قرآن و حدود آزادي افراد خانواده در برابر يكديگر
در اينجا به مناسبت اين مبحث اخلاقي، بسيار بجاست كه دستورالعمل قرآن را پيرامون حدود آزادي افراد خانواده از پدر و مادر گرفته تا فرزندان بزرگ و كوچك در خانه، كه مسئله موردنياز جامعه امروز ما نيز هست بيان داريم، باشد تا همگان با توجه به اين امور، در ايجاد جامعه و خانودهاي سالم و صالح بكوشند و راه را بر هر گونه فساد و تباهي سد سازند. قرآن شريف ميفرمايد:
يا اَيُّهَا الَّذيَن امَنُوا لِيَسْتَأذِنْكُمُ الَّذينَ مَلَكَتْ اَيْمانُكُمْ وَ الَّذينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مَنْ قَبْلِ صَلوةِ الْفَجرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثَيابَكُمْ مَنَ الظَّهيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلوةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ
«اي كساني كه ايمان آوردهايد، بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيدهاند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند، پيش از نماز صبح و نيمروز هنگامي كه لباسهاي (معمولي) خود را بيرون ميآوريد و بعد از نماز عشاء، اين سه وقت خصوصي براي شماست».
خداوند متعال در اين آيه، يك قاعده كلي از ميزان آزادي فرزندان نسبت به پدر و مادر و اينكه آنها در چه موقع مجازند كه والدين را ببينند و در چه اوقات و حالاتي، ميبايست حتماً براي ورود بر آنها كسب اجازه نمايند را بيان ميفرمايد، البته اين ملاك در مورد بچههاي نابالغ ولي مميّز است و در مورد جوانان بالغ و بزرگترها، حتماً بايد توجه و احتياط بيشتري نمود.
در شبانهروز ساعاتي هست كه اختصاص به والدين يا زن و شوهر دارد و هيچكس حتي فرزندان و ديگر محارم، نبايد آنها را كه در وضع و لباس خاص قرار دارند ببينند و اگر در اطاق جداگانهاي هستند، ميبايست درب اطاق بسته باشد. اين اوقات عبارتند از:
1ـ قبل از نماز صبح (يعني وقتي كه هنوز خوابند)
2ـ ساعتي از ظهر كه در آن لباسها در ميآورند (به جهت استراحت روزانه)
3ـ بعد از نماز عشاء (كه آماده خواب ميشوند)
در اين مواقع، فزرندان (بالغ و نابالغ). اگر بخواهند با والدين خود تماس داشته باشند، حتماً بايد از براي ورود به اطاق و محل استراحتشان از آنها اجازه بگيرند، ولي در غير اين ساعات، براي بچههاي نابالغ ولي مميّز در ارتباط با پدر و مادرشان مانعي نيست و ميتوانند بدون اذن، آنها را ملاقات نمايند اما پسرها ودخترها بالغ و بزرگ، باز بايد با اعلام قبلي به نزد آنها بروند و اينكه بعضي از پسرها سرزده و ناگهاني وارد خانه ميشوند، كار غلط و نادرستي است و مورد نهي واقع گرديده است، زيرا اگر چه در اوقات مخصوص نيست، ولي ممكن است پدر يا مادر در يك وضع خاص و استثنايي باشند كه ديگران نيست، ولي ممكن است پدر يا مادر در يك وضع خاص و استثنايي باشند كه ديگران نبايد آنها را در آن حالت ببينند، و شايد رمز كار در اين باشد كه ديدن بعضي از اعضاي بدن پدر و مادر و خصوصاً مادر، همچون بالاي زانو، سينه، بالاي آرنج و ساير قسمتهايي كه قرآن در يك كلمه از آنها به عنوان عورت نام ميبرد، توسط فرزندان، مفاسد جبرانناپذيري از جمله بلوغ زودرس را در پي دارد و بديهي است كه با بلوغ زودرس، حافظه و استعداد جوان از شكوفايي در راه خودش باز ميايستد، نبوغها از بين ميرود، غريزه جنسياش به جاهاي خطرناكي ميرسد و يا ناتواني جنسي پيدا ميكند كه آن نيز خود موجب مفاسد و مشكلات بيشمار ديگري ميگردد.
همين مسئله در مورد خواهر و برادر نيز صدق ميكند كه آنها هم بايد با اطلاع و اجازه بر يكديگر وارد شوند تا مفسدههاي اخلاقي از اين قبيل به وجود نيايد.
توصيه به دامادها
چنانكه كم كردن فاصله بين عقد و عروسي ممكن نبود و بنا به مصالحي تصميم بر آن شد كه پس از مراسم عقد، عروسي مدتي در خانه پدر بماند، اينجا ديگر ايفاي نقش اصلي به عهده داماد است. وقتي ميخواهد به خانه نامزد و همسرش برود، بايد به اينگونه مشكلات اقتصادي و اخلاقي بينديشد كه:
آيا رفت و آمد من، از نظر مالي و معيشتي، براي خانواده ی زن مشكلي به وجود نميآورد؟
آيا آنها توان و قدرت تهيه ناهار يا شام يا لوازم ديگر مهماني مرا دارند؟
آيا از جهت مسائل اخلاقي، مفسدهاي به وجود نميآيد؟ وقتي من با همسرم در اطاقي خلوت كردم، دختر بزرگ، يا پسر بالغ آن خانواده در اطاق ديگر، با افكار مهاجم و مخرب چه ميكنند؟!
بديهي است جواني كه داراي احساسات پاك و عاطفه انساني باشد، به اين ريزهكاريها توجه نموده و هرگز راضي به وجود آوردن اين همه مشكلات و دردسر مالي و اخلاقي نخواهد شد عاقلانه در حل و رفع اين مشكل، كوشش خواهد نمود.
به هر حال، اين هم مانع بزرگي در اين راه مقدس است و چه بسيار پدراني كه از زير بار ازدواج دختر شانه خالي ميكنند، به خاطر اينكه دخترها و پسرهاي بزرگ ديگري در منزل دارند و نميتوانند رفت و آمد داماد را تحمل نمايند، يا چون از لحاظ اقتصادي براي مخارج ابتدايي خود در مضيقهاند، رفت و آمد داماد برايشان مشكل است.
به اميد آنكه اين مشكل نيز با دست گرهگشاي بزرگترهاي جامعه، از سر راه اين سنت مؤكده ی نبوي يعني ازدواج جوانان، برداشته شود و از اين پس، شاهد افزايش آمار ازدواجهاي ساده، صميمي و نيز كاهش مفاسد اجتماعي از اين طريق باشيم.