بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیّة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی عصر «ارواحنافداه» است، اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث این چند هفتۀ ما دربارۀ امربهمعروف و نهیازمنکر بود. جملهای در وصیت مولی امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» در دم مرگ بود. در این وصیتنامه دهپانزده دستور داده بودند. یکی از این وصیتها این بود که: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّه»، شما را به خدا قسم میدهم، شما را به خدا، شما را به خدا، جهاد را فراموش نکنید. در مقابل دشمن ایستادگی کامل داشته باشید، هم با مال و هم با جان و هم با زبانتان. در مقابل دشمن هرچه دارید باید فدا کنید. در مقابل دشمنی که بخواهد دین شما را بگیرد، باید جان داد. در مقابل دشمن و در مقابل دوست با زبانتان امر به معروف و نهی از منکر کنید. به این تناسب دربارۀ جملۀ «وَ أَلْسِنَتِكُمْ»، چند هفتهای صحبت کردم و گفتم امر به معروف و نهی از منکر از اهمّ واجبات در اسلام است، به اندازهای که مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میفرماید: «وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُوا خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ»
اگر امر به معروف و نهی از منکر در میان مردم نباشد، بدها بر سر خوبها مسلّط میشوند و به دینشان ضربه میزنند و خوبها دعا میکنند، امّا دعایشان مستجاب نمیشود. برای اینکه علاوه بر دعا، باید امر به معروف و نهی از منکر کنند. گفتم امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد و مرتبۀ اولش امر به معروف و نهی از منکر عملی است. اگر جامعه مقدّس شود گناه از جامعه میرود. جامعه در مقابل دشمن ایستادگی کند، دشمن زمین میخورد. اگر جامعه نگذارد فقرا و ضعفاء و بیچارهها در مضیقه باشند، فقر میرود. فقهاء در کتابهای فقهی خود گفتهاند و من هم به شما عرض کردم که بهترین مراتب در امر به معروف و نهی از منکر، امر به معروف و نهی از منکر عملی است. اینکه ما مقدّس شویم، ما اهمیت به همۀ واجبات دهیم مخصوصاً نماز، اهمیّت به مستحبات دهیم به اندازۀ وُسعمان، مخصوصاً به نماز شب و خدمت به خلق خدا. عمده اینکه ما اجتناب از گناه داشته باشیم، چه حقّالناس و چه حقّ الله. اگر جامعۀ ما چنین شد، گناه از جامعه میرود و تقدّس به جای گناه مینشیند و یک جامعۀ مقدس به واسطۀ عمل مردم پیدا میشود، و اینکه فقهاء خیلی به این اهمیت دادهاند، معلوم میشود که جدّاً این امر به معروف و نهی از منکر عملی تأثیر بهسزایی دارد؛ برای ساختن جامعه، برای رفع گناه از جامعه، برای رفع فقر و بینوائی از جامعه و بالاخره برای اینکه گناه برود و تقدس به جای آن بنشیند، فوقالعاده تأثیر دارد؛ لذا روایت از امام صادق«سلاماللهعلیه» هست که: «وَ كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً»
مردم را با «عمل» بسازید. اگر مردم را با عمل ساختید، زینت برای ما میشوید و اما اگر با عمل نساختید و فقط بگویید، فایده ندارد، بلکه عیب برای ما هم هستید. برای اینکه بدترین شیعه، شیعهای است که به گفتۀ امامش عمل نکند.
این مرتبۀ اول حرف خیلی دارد، اما بیش از این مزاحم نمیشوم و بحث امشبمان راجع به مرتبۀ دوم از امر به معروف و نهی از منکر است. مرتبۀ دوم هم فوقالعاده تأثیر دارد و از آیاتی که فوقالعاده در این قسم دوم تأکید میکند و آیه فوقالعاده با تأکید صحبت کرده است و آن امر به معروف و نهی از منکر «منفی» است. اینکه با گناهکار رفت و آمد نداشته باشیم، دختر از گناهکار نگیریم، به پسر اراذل و گناهکار دختر ندهیم، با آدمهای لاابالی و با کسانی که در مغازۀ خود لاابالیگری و گناه دارند، معامله نداشته باشیم و بالاخره با آدمهای خوب رفت و آمد داشته باشیم و با آدمهای بد، ترک رابطه کنیم. قرآن میفرماید این خیلی تأثیر دارد. در اواخر سورۀ توبه دو آیه هست که فوقالعاده تأکید دارد در مبارزۀ منفی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر منفی. یکی از دو آیه اینست که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» برای جنگ تبوک رفتند. جنگ فوقالعاده مشکلی برای مسلمانها بود. اوّلاً رومیها یعنی اطراف ترکیۀ فعلی مهیّا شده بودند برای براندازی. تجهیزاتشان هم فوقالعاده بود. مسلمانها اصلاً تجهیزات نداشتند و خیلی در مضیقه بودند. جنگ تبوک جلو آمد. به پیغمبر اکرم خبر داده شد که رومیها تصمیم گرفتهاند برای براندازی و مهیا شدهاند برای جنگ با شما. پیغمبر اکرم روی قاعدهای که داشتند کسی را مجبور نمیکردند که جبهه بیاید، بلکه فقط اعلام میکردند. مثلاً بلال قبل از اذان داد میزد «الصلاة، الصلاة» و همۀ مردم میآمدند و پیغمبر میفرمودند جنگی جلو آمده و باید به جبهه برویم. همه با نبود امکانات به جبهه میرفتند و البته پیروز میشدند. در هشتاد و چهار جنگی که روی دست پیغمبر گذاشتند، پیروزی از آنِ مسلمانها بود. در این جنگ تبوک نیز همه به جبهه رفتند. هوا خیلی گرم بود. موقع چیدن خرماها بود که اگر مواظبت نمیکردند خراب میشد. ناامنی هم در مدینه حکمفرما بود، لذا سه نفر برای نرفتن جنگ توطئه کردند. توطئۀ آنها این بود که مثلاً مانند جنگ احزاب، میگفتند ناامنی است: «إِنَّ بُیوتَنَا عَوْرَةٌ»؛ زن و بچههای ما در امنیّت نیستند. در حالی که دروغ میگفتند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» در هر جنگی، اول کاری که میکردند، توسط ده بیست نفر از افراد امین، امنیّت خانهها و زن و بچهها را تأمین میکرد. بنابراین اینها دروغ میگفتند، اما بنا نبود کسی را به زور به جبهه ببرند، بلکه باید خودشان میرفتند. بالاخره این سه نفر به جبهه نرفتند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» رفتند و در این جنگ تبوک خیلی صدمه خوردند، به اندازهای که تاریخ میگوید جناب أبوذر گم شده بود. به پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» گفتند ابوذر گم شده و عقب مانده و پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» لشکر را خواباند به خاطر أبوذر. ناگهان پیدا شد. خسته بود و چیزی به دوش داشت و وقتی رسید از تشنگی غش کرد. لذا رفقایش جمع شدند و او را به هوش آوردند و به او گفتند چه چیز به دوش داری؟ گفت آب است. گفتند چرا نخوردی تا اینکه غش کردی؟ گفت برای اینکه آب خنکی زیر سنگی پیدا کردم و حیفم آمد که قبل از رسول گرامی بخورم، لذا گذاشتم اول رسول گرامی بخورند. جنگ تبوک سخت بود، اما لشکریان خدا توانستند با فداکاری و ایثار ترس را در دل دشمن بیندازند تا فرار کند، اتّفاقاً در این هشت سال دفاع مقدس هم نظیر این قضایا داشتیم. کسانی که به جبهه رفتهاند، میدانند که با شعار یازهرا جلو میرفتند و دشمن فرار میکرد و خدا ترس را در دل دشمن میانداخت. در جنگ تبوک نیز، خدا ترس را در دل دشمن انداخت و دشمن فرار کرد و جنگ تمام شد. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» برگشتند. آن سه نفری که به جبهه ضربه زده بودند و بیحیایی کرده بودند و حرف پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» را زیر پا گذاشته بودند، به استقبال آمدند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» یک جمله فرمودند و به این مبارزۀ منفی میگویند. پیغمبر فرمودند کسی با اینها تماس نداشته باشد. قرآن میفرماید: «وَ عَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَیهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لاَ مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَیهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیهِمْ لِیتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
یا رسول الله! قضیۀ آن سه نفر را تذکّر بده. این سه نفری که جبهه نرفتند و ضربه زدند و الان با پررویی آمدهاند و میخواهند کار زشتشان را بپوشانند. همه با اینها ترک رابطه کردند. قرآن میفرماید به اندازهای زندگی برایشان مشکل شد که مثل اینکه دنیا برایشان تاریک شد. مثل اینکه نفسها در دل پیچید و دیدند که نمیتوانند زندگی کنند، لذا با پشیمانی و عذرخواهی جدّی از پیغمبر اکرم، پروردگار عالم توبۀ آنها را قبول کرد و مردم هم با آنها آشتی کردند.
این قصۀ تبوک که قرآن برای ما نقل میکند، به ما میگوید که باید مبارزۀ عملی و مبارزۀ منفی داشته باشیم و این مبارزۀمنفی میرسد به آنجا که سازندگی عجیبی دارد. اگر جدّا مردم با گناهکارها ترک رابطه کنند و با آنها خرید و فروش و نشست و برخاست نکنند و از آنها زن نگیرند و به آنها دختر ندهند، همین گناهکاران خود به خود زندگی برایشان مشکل میشود و از گناه توبه میکنند و به واسطۀ این مبارزۀ منفی مردم، گناه را ترک میکنند. این آیۀ شریفه به ما میفهماند و جداً همین است و همۀ شما عزیزان چه آقایان و چه خانمها توجّه دارید که اگر به راستی مبارزۀ منفی عمل شود، اگر از مبارزۀ مثبت بالاتر نباشد، حتماً کمتر نیست.
راجع به قسم سوّم که بعد صحبت میکنم، گفتن با تلطف و مهربانی است. اگر همه با تلّطف و مهربانی بگویند، تاثیر دارد. اما تأثیر قسم اول از سوّمی بالاتر و تأثیر قسم دوم از سوّم بالاتر و حتی باید بگوییم تأثیر مبارزۀ منفی از اوّلی هم خیلی بالاتر است. از همین جهت در روایات میخوانیم که جامعهای که امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد، در روز قیامت همه مسئولند. از همه میپرسند چرا امر به معروف و نهی از منکر نکردید؟! چرا امر به معروف و نهی از منکر منفی نکردید؟ چرا خود را نساختید تا دیگران به واسطۀ شما ساخته شوند، و علی کل حال چرا با تلّطف و مهربانی نگفتید. لذا در روایات میخوانیم که در روز قیامت همه لنگند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر.
آیۀ دیگری هم که در رابطه با این مبارزۀ منفی در اواخر سورۀ توبه است، مربوط به قضیۀ مسجد ضرار است که آن هم مبارزۀ منفی فوقالعاده مؤثری است. انشاء الله در جلسۀ آینده راجع به این آیه صحبت خواهم کرد.
[1] . الکافی، ج 2، ص 375.
[3]. الاحزاب، 13: «خانههاى ما بىحفاظ است.»
[4]. التوبة، 118: «و [نيز] بر آن سه تن كه بر جاى مانده بودند، [و قبول توبه آنان به تعويق افتاد] تا آنجا كه زمين با همه فراخىاش بر آنان تنگ گرديد، و از خود به تنگ آمدند و دانستند كه پناهى از خدا جز به سوى او نيست. پس [خدا] به آنان [توفيق] توبه داد، تا توبه كنند. بى ترديد خدا همان توبهپذير مهربان است.»
[5]. ر.ک: الخصال، ج 2، ص 363؛ ارشاد القلوب، ج 1، ص 14.