عنوان: اصل سوم: نبوت حضرت محمّدبن عبداللَّه«ص»
شرح:

پيامبر اسلام، حضرت محمّدبن عبداللَّه«ص» آخرين پيامبر إلهى است كه طبق عقيده ما مسلمانان از همه انبياء بالاتر و والاتر و از هر جهت اشرف و افضل پيامبران است، دين او كاملترين دين است و تا روز قيامت قدرت اداره جامعه بشرى را خواهد داشت و به اين ‏دليل - به رغم همه موانعى كه بر سر راه داشته و دارد - جهانى خواهد شد:

»هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَ لَو كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ«.] توبه / 33 [

»او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين حقّ فرستاد تا آن را بر همه آيين‌ها غالب گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند».

در مدّت 23 سال نبوّت پيامبر اسلام«ص» بيش از چهار هزار معجزه از ايشان صادر شده، چنانكه تاريخ‌نويسان نيز آن را بيان كرده‏اند. معجزه زنده، جاويد و مهمّ آن حضرت قرآن شريف است. پيامبر گرامى«ص» دعوت خود را با قرآن كريم آغاز كردند و با صراحت تمام، همه مردمان از عرب و غير عرب، دانشمند و غير دانشمند، فصيح و غير فصيح، اديب و غير اديب، قانون‌گذار و غير قانون‌گذار را به مقابله به مثل دعوت فرمودند كه در اصطلاح علمى به آن «تحدّى» مى‏‌گويند:

»قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْاِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى اَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْانِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَو كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيراً».اسراء / 88 [

»بگو: اگر انس و جنّ گرد آيند كه مانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند».

حتّى قرآن شريف در آيه ديگر به كمتر از اين نيز تنزّل كرده و مى‌‏فرمايد:

»اَمْ يَقُولُونَ افْتَريهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ فَاِنْ لَمْ يَسْتَجيبوُا لَكُمْ فَاعْلَمُوا اَنَّما اُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ».] هود / 14-13[

»آنها مى‌‏گويند: او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده، بگو: اگر راست مى‌‏گوييد شما هم ده سوره ساختگى مانند اين قرآن بياوريد و تمام كسانى را كه مى‏‌توانيد - غير از خدا - (براى اين كار) دعوت كنيد پس اگر شما را اجابت نكردند، بدانيد كه آنچه نازل شده است به علم خداست.»

و در آيه ديگر به يك سوره تنزّل فرموده است:

»وَ اِنْ كُنْتُمْ فى رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدائَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلوُا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتى وَقُودُهاَ النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ» ]بقره / 24 -23 [

»و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پيامبر) نازل كرده‏ايم شكّ و ترديد داريد، يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را - غير از خدا - (براى اين كار) فرا خوانيد اگر راست مى‌‏گوييد، پس اگر چنين نكنيد - كه هرگز نخواهيد كرد - از آتشى بترسيد كه هيزم آن، مردم (گنهكار) و سنگ‌هاست و براى كافران آماده شده است».

درخصوص اين سه آيه شريفه بايد به اين نكات توجّه كنيم:

الف) در هر سه آيه، «تحدّى» و مقابله به مثل به صورت كلّى آمده است و اين بدين معنى است كه اين «تحدّى» فقط در بخش و جانب خاصّى از قرآن شريف نظير جنبه فصاحت و بلاغت نيست، بلكه در مورد برهان‌هاى علمى قرآن، علوم تاريخ و اجتماعى قرآن، جاذبه خاصّ قرآن، مباحث اخلاقى قرآن، احكام و قوانين قرآن شريف و خلاصه در همه جوانب قرآن شريف نيز جارى است. در اين باره در فصل بعد نيز سخن خواهيم‏ گفت.

ب) در هر سه آيه، «تحدّى» عمومى است، يعنى گفته شده اگر همه آدميان با همه ابزارهاى فكرى و علمى خود، همفكر شوند نمى‌‏توانند حتّى يك آيه مثل قرآن بياورند.

ج) اين «تحدّى» همچنين مربوط به زمان و خاصّ، مكان خاصّ نيست و امروز هم اگر كسى يا گروهى بتواند يك آيه مثل قرآن شريف بياورد (كه نمى‌‏تواند)، مسلمان‌ها مى‌‏پذيرند كه قرآن شريف از طرف حقّ تعالى نيست. دشمنان اسلام نيز گرچه از هيچ ضربه‌‏اى به اسلام فروگذار نكرده و نمى‌‏كنند ولى تاكنون به فكر تحدّى با قرآن كريم نبوده‌‏اند، زيرا مى‌‏دانند چنين كارى تحقّق پذير نيست، البته بعضى مغروران نادان به طور فردى يا جمعى به فكر چنين كارى افتاده‌‏اند ولى غير از رسوايى، حاصلى براى آنها نداشته است.