بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند مهربان را سپاس ميگوييم که در پرتو الطاف و عنايات خود، توفيق برگزاري نخستين همايش بين المللي اديان توحيدي را پس از همايش سال پيش که در سطح ملّي به انجام رسيد، عطا فرمود و اينک در دهۀ فجر انقلاب شکوهمند اسلامي ايران شما نمايندگان گرامي اديان و آئينهاي توحيدي در سطحي گسترده با تکيه بر معارف مشترک الهي، «نقش اديان در گرايش به معنويّت و عدالت» را سرلوحۀ گفتگوهاي عالمانه و خردورزانۀ خود قرار داده و بدينوسيله، ارتباط راهگشاي بين الادياني را توسعه و افزايش ميبخشيد.
«معنويّت» گوهر واحد و جانمايۀ مشترک تمام اديان خداوندي است، و اساساً تشريع دين براي تضمين و تأمين معنويّت انسانها و معنا بخشي به سرتاسر زندگي فردي و جمعي آدمي است: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى وَ عيسى أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ» قرآن کريم، خطاب به مسلمين ميگويد: خداوند براي شما آئيني را مقرر و تشريع فرموده است که به نوح عليهالسّلام سفارش کرده بود و آنچه به پيامبر خاتم صلّياللهعليهوآلهوسلّم وحي شده، همان چيزي است که به ابراهيم و موسي و عيسي که درود خداوند بر آنان باد، توصيه گرديده و آن اين است که دين را برپاي دارند و در آن اختلاف و تفرقه مکنند. بر اين اساس، برپا داشتن آئين خداوند تعالي در همۀ زمينهها که به معناي احيا و اقامۀ دين است و همچنين پرهيز از تفرقه و تشتت در مشترکات ديني، دو رکن مهم و معناگرايانهاي است که هم در بعد فردي انسانساز و حيات بخش است و هم در بعد اجتماعي، جامعه ساز و تضمين کنندۀ اتّحاد و يکپارچگي اهل ايمان و تشکيل دهندۀ «جبهۀ واحد مؤمنان جهان» است.
در روزگار کنوني که خدعهها و فريبهاي معنوي در اشکال گوناگون و جديد آن، جريان يافته است، معنويّتهاي دروغين نيز، رواج شاياني پيدا کرده و بر اساس آن سعي ميشود که انواعي از معناگرايي بريدۀ از خدا و دين، ترويج و تبليغ گردد. معلوم نيست معنويتي که تنها، دستاورد فکري بشر و پديد آمده در خلأ پروردگار و شريعت باشد، از چه ميزان و طرازي براي رهنمون شدن آدمي به کمال و سعادت ابدي و رهايي بخشيدن او از انحطاط روحي و رواني برخوردار است. قرآن کريم در اين باره تصريح ميکند که اعتقاد به پنج اصل مشترک بين اديان، بُن مايۀ ايمان و معنويت است و همۀ مؤمنان عالم بايد به اين اصول مشترک، ايمان داشته باشند و هرکس به اين اصول پنجگانه کفر ورزد، به راه بينهايت گمراهي رفته است و نميتواند به سر منزل سعادت و رشد و کمال معنوي دست يابد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً» برابر اين آيۀ شريفه، خداوند و فرشتگان الهي و همۀ کتابهاي آسماني و همۀ پيامبران خدا و روز واپسين و معاد، پنج اصل مشترک ايمان ورزي است و در حقيقت، گوهر واحد اديان خداوندي و مسير هدايت و سعادت آدمي را تشکيل ميدهند. اکنون چگونه ميتوان معنويّتي را تصوّر نمود که در خلأ اين اصول اساسي و بريدۀ از ايمان به غيب، شکل گرفته باشد و سرنوشت انسان را به کمال و رشد، رقم بزند؟ بيشک مؤلّفههاي معناگرايانهاي نظير اميد و آرامش و شادي و رضايت باطن و معناداري زندگي، برخورداري از زندگي اصيل و فهم و هضم تفاوتهاي خود با ديگران و رضا دادن به امور تغيير ناپذير و انضباط دروني داشتن و جدّي گرفتن زندگي و برخورداري از صداقت کامل و نظاير اين عناصر بااهميّت، جز در پرتو دين و دينداري، به دست نميآيد و نميتوان اين مؤلّفههاي معنوي را در عرصهاي بريدۀ از خدا و ايمان به غيب و در خلأ راهنمايي پيامبران، جستجو نمود.
و امّا «عدالت» که دوّمين موضوع مورد بحث در همايش حاضر است، يکي از با اهميّتترين و با فضيلتترين مشترکات اديان توحيدي و يکي از اهداف واحد پيامبران خداست. آرمان بلندي که همۀ موحدان عالم و بلکه همۀ انسانها، فطرتاً به آن عشق ميورزند و آن را گرامي ميدارند. به بيان عميق و دقيق قرآن کريم، انبياء الهي با سه ابزار بسيار مهم «بيّنات، کتابهاي آسماني و ميزان سنجش حق از باطل» به سوي بشريّت روان شدهاند تا زمينهاي را مهيّا و فراهم سازند که انسان، خود مجري قسط و عدالت باشد: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ» در اين آيۀ مبارکه، سخن از اين نيست که هدف واحد و مشترک پيامبران، وادار ساختن انسان به اقامۀ عدل و قسط است، بلکه سخن بر اين است که انبياء با سه وسيلۀ با اهميّت مبعوث شدهاند تا مردم را به حدي از آگاهي و معرفت ديني و شعور انساني برسانند و به گونهاي آنان را تربيت کنند که انسانها، خود، اجرا کنندۀ عدالت باشند و اين راه دشوار را با پاي خويش و نه با اجبار و اکراه و سيطرۀ ديگران، بپويند. و البته در ادامۀ آيه، سخن از ضمانت اجرايي اين هدف والا در برابر گردنکشان و طغيانگران ميشود که مانع اجراي قسط و عدل در صحنۀ حيات بشري هستند. دربارۀ مسألۀ عدالت، از منظرهاي گوناگون معرفت شناسانه و عمل گرايانه، سخنهاي بسيار گفته شده و ميشود. عدالت در ساحتِ توصيف و در مرحلۀ سخن، از وسيعترين ميدانها برخوردار است ولي به هنگام عمل و در صحنۀ اجراء، با کمترين اقبال و بختياري، روبروست، چرا که عدالت و قسط، حقّي است که به نفع هيچ شخص و گروهي، جريان نمييابد مگر آنکه، براي آنها، مسئوليّتي سنگين هم به همراه ميآورد، چنانکه بر زيان هيچ شخص و گروهي نيز جاري نميشود مگر آنکه، به همان اندازه به سود و نفع آنها جريان مييابد، و به همن سبب چه بسا موارد بيشماري که به تعبير امام علي عليهالسّلام که امام قسط و صداي بلند عدل و شهيد راه عدالت است، شنيدن حق و عرضه نمودن عدالت نيز به آميان، گران ميآيد: «فَإِنَّهُ مَنِ اسْتَثْقَلَ الْحَقَّ أَنْ يُقَالَ لَهُ أَوِ الْعَدْلَ أَنْ يُعْرَضَ عَلَيْهِ كَانَ الْعَمَلُ بِهِمَا أَثْقَلَ عَلَيْه» بدرستيکه کسي که شنيدن حق و يا عرضه داشتن عدالت به او، برايش مشکل و سنگين باشد، عمل به آن براي وي گرانتر و گزافتر خواهد بود. براي اقامۀ قسط و عدل و براي اينکه انسان، با پاي خود راه دشوار عدالت را بپيمايد و با رغبت و ميل، عدالت را هرچند بر زيان خود باشد، احياء و اجراء نمايد، هم آگاهي بخشي و فرهنگ سازي لازم است و هم تمرين و مجاهدت. اديان و آموزههاي متعالي و مشترک آن در اين مسير، نقش روشن و جايگاهي برجسته دارند. سخن واحد و آموزۀ مشترک آئينهاي الهي و توحيدي، عدالت است و مبارزه با ظلم و ستم و طغيان و سرکشي عليه عدل و قسط و همۀ اديان بر اين معنا، اتّفاق نظر دارند که بايد اين روحيه، ابتدا در درون يکايک آدميان با تمرين و مجاهدت با نفس و شفقت بر خلق، تقويت گردد، تا انسان به حق و درستي بر عدالت، گردن نهد و آن راه به نفع خود و ديگران به شمار آورد.
اميد است اين همايش و گفتگوهاي خردورزانۀ شما نمايندگان محترم اديان، به بارور شدن هرچه بهتر اين مباحث، کمک و مساعدت نمايد و زمينههاي مساعدي را براي گسترش و توسعۀ عدالت و معنويّت در جامعۀ بشري فراهم سازد. از همۀ شما و از همۀ متصديّان محترم برگزاري اين نشست صميمانه تشکّر و تقدير ميکنم و سعادت و تأييدات همۀ شما را از خداوند قادر سبحان مسألت مينمايم.
والسّلام عليکم و رحمة الله و برکاته
12 / بهمن / 1390
حسين المظاهري