عنوان: درس اخلاق معظّم‌له با موضوع معرفت نفس؛ ارتباط انسان با عالم هستی«جلسۀ یازدهم»-1395/8/27
شرح:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلّی‌الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.

 

شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی‌عصر«عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.

اين شب‌ها، شب‌هاي اربعين حسين است و زوّار امام حسين بهره‌گيري مي‌کنند. براي اينکه بهره‌اي هم به شما عنايت شود و امام حسين نظر لطفي به جلسۀ ما کند، خدمت امام حسين و يارانش اظهار ارادت کنيد با سه صلوات.

بحث ما دربارۀ معرفة‌النفس بود و بيست و دو فصل از اين مسئله را عنوان کردم و بحث ما در فصل بيست و دوم يعني ارتباط انسان با غير خود بود. انسان يک ارتباط با درون خود و يک ارتباط با برون خود و يک ارتباط با خدا دارد که در اين سه ارتباط مقداري صحبت کردم و بحث گذشته راجع به ارتباط انسان با ملائکه بود. يک بحث براي شهودي‌ها داشتم که انسان مي‌تواند به جايي برسد که در همين دنيا مراوده با ملائکه داشته باشد:

«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ ...»[1]

مسئلۀ دومش براي غيرشهودي‌ها و همه است و در اين باره مقداري صحبت کردم. يکي ارتباط با ملائکۀ رقيب و عتيد بود. آنهايي که حافظ اعمال ما هستند.

ارتباط دوم، آن ملائکه‌اي که محافظ ما هستند و ما را از بلاها و نقمت‌ها و شرور نجات مي‌دهند. قرآن مي‌فرمايد اينها هم زياد هستند:

«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ...»[2]

در اين باره هم مقداري صحبت کردم.

ارتباط بعد ارتباط ما در دم مرگ با ملائکه است. از قرآن فهميده مي‌شود علاوه بر ملک‌الموت يا کسي که قبض روح ما مي‌کند ـ براي اينکه ملک‌الموت براي آدم‌هاي خاص است و غير افراد خاص را ملکي مي‌فرستد تا قبض روح او کند ـ علاوه بر اين ملک، ملائکه‌اي براي بردن روح ما به عالم برزخ، حافظ مي‌شوند. قرآن مي‌فرمايد اين ملائکه دو دسته هستند. براي آدم‌هاي خوب با تلطّف خاصي و با احترام خاصي مي‌آيند و قرآن مي‌فرمايد به اينها سلام مي‌کنند:

«الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ‏ عَلَيْكُمْ‏»[3]

خوشا به حال تو و اين بهشتي که مي‌خواهيم تو را ببريم، يعني بهشت در برزخ. و آن بهشت در برزخ مثل بهشت در آخرت است. به اين معنا که هرچه بخواهد در آن بهشت هست. مونس‌هاي خوب، از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه خوب و قرآن مي‌فرمايد آن ملائکۀ مقرب خدا درود بر آنها می‌فرستند: «الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ‏ عَلَيْكُمْ‏». آن کسي که ملک‌الموت باشد يا وکيل او، جان اين را خيلي آسان مي‌گيرد. مثل گلي که بو کند. در روايت مي‌خوانيم وقتي گلي را بو کنيد، چقدر لذّت مي‌بريد؟ ملکي که قبض روح مي‌کند، اینگونه روح را می‌گیرد[4] و اینقدر از آن لذت مي‌بريد. به اندازه‌اي لذتبخش است که در سير و سلوک مي‌خوانيم که بعضي از سير و سلوکي‌ها، اصلاً متوجّه نيستند که مرده‌اند و خيال مي‌کنند شفاي کامل پيدا کرده‌اند و خيال مي‌کنند آنها را برده‌اند در باغ يا جايي که از نظر مسکن و خوراک و پوشاک در رفاهند.

نقل مي‌کنند از محقق همداني، مرحوم حاج آقا رضا يکي از فقهاي خيلي بزرگ در اسلام است. اين مرد افتخار در فقه ماست و انصافاً فقيه بوده است و اما از سير و سلوکي‌هاست و به مقام بالايي رسيده است. مي‌گويند بعد از چند روز خوابي ديدند و به او گفتند حال شما چطور است؟ گفت الحمدلله همه چيز من خوب است، امّا نمي‌دانم چرا رفقا و شاگردانم به ديدن من نمي‌آيند. فهميدند اين منتقل شده به عالم برزخ و توجّه به اين مطلب ندارد. مرحوم مجلسي دوّم«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» با شاگردش مرحوم جزايري معاهده کرده بودند هرکدام زودتر مردند، وضع عالم برزخ را براي ديگري تعريف کند. علامه مجلسي«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه»‌ اوّل مُرد. مي‌گويد کسي به عنوان دکتر بالاي سرم آمد و دست روي پاهايم کشيد و ديدم الحمدلله پاهايم خوب شد. همينطور دست کشيد تا رسيد به گلو و ديدم سالم شدم. دست کشيد به سرم و ناگهان ديدم از بدن جدا شدم. بدن من از روح من جدا شد و ملائکه با اين کار دارند و اين را مي‌خواهند به مقام ملکوت ببرند. مردم هم مشغول جنازۀ من هستند و مي‌خواهند آن را به قبرستان ببرند. بالاخره آدم‌هاي خوب اينطور هستند. اگر آدم گنهکاري هم باشد و بشود اهل‌بيت شفاعت او را کنند، اهل‌بيت حتماً شفاعت او را مي‌کنند و مي‌رود در عالم برزخ در پيش اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم». مرحوم شهيد آيت الله مطهري در کتاب عدل قضيه‌اي را از مرحوم حاج میرزا علی آقا شيرازي که يکي از علماي بزرگ اصفهان بود، نقل مي‌کند. من ميرزا علي آقاي شيرازي را ديده بودم و انصافاً‌ خيلي خوب بود. به آقاي مطهري در جلسۀ درس گفته بود. ايشان درس نهج‌البلاغه مي‌گفتند و خواص به درس او مي‌رفتند. آقاي مطهري نقل مي‌کنند که ايشان گريه مي‌کردند و مي‌گفتند خواب ديدم که مُرده‌ام، و مردم تشييع جنازۀ من کردند و بدن را لب قبر آوردند و مي‌خواهند در قبر بگذارند و روح من هم مهياست که با من در قبر بيايد. وقتي انسان مُرد، ‌اگر آدم خوبي بود،‌ملائکۀ‌ مقرّب خدا در قبر مونس او هستند و او را در عالم برزخ مي‌برند و حسابي کار و بار او عاليست. ايشان گريه مي‌کردند و مي‌گفتند ناگهان ديدم سگ سفيدي هم آمده و مي‌خواهد در قبر بيايد. مي‌فرمايد توجه کردم که بعضي اوقات من در خانه يا با مردم بداخلاقي مي‌کردم و آن سگ سفيدي شده است و من مانده بودم که چه کنم. يادم آمد که من منبر مي‌روم و در منبرهايم مصيبت مي‌خوانم و من نوکر امام حسين هستم. به امام حسين متوسل شدم و گفتم ياحسين اين سگ را از من جدا کن. امام حسين«سلام‌الله‌عليه» آمدند و فرمودند: غصّه نخور، من آن را از تو جدا مى‏كنم‏.[5] اينها آدم خوبي هستند و اگر گناهي شود و بشود شفاعت شود، ‌حتماً دم مرگ او را شفاعت مي‌کنند. حتماً شنيده‌اید و گفته شده که امام حسين«سلام‌الله‌عليه» به ديدن کسي مي‌آيد که زائر حسين است و امام حسين«سلام‌الله‌عليه» او را پيش خودش مي‌برد. يا آدم‌هاي خوبي که پيرو اميرالمؤمنين علي«سلام‌الله‌عليه» هستند، مولا اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» تلطف خاصي به آنها دارند و سفارش آنها را به ملک‌الموت و آن ملائکه‌اي که آمدند، مي کنند و بعد از قبض روح، ‌اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» اين شيعۀ خود را به وادي‌السلام مي‌برد. معنايش اينست که زير پرچم اميرالمؤمنين علي«سلام‌الله‌عليه» هست تا روز قيامت. حال اگر بشود شيعۀ خوب، يعني تابع يعني کسي که اهميت به واجبات و مستحباب مي‌دهد و اهميت به خدمت به خلق خدا مي‌دهد و اجتناب از گناه دارد و اگر گناه آمد، فوراً جبران و توبه دارد. اين معناي شيعه است. شيعه سه مرتبه دارد. مرتبۀ اول اينکه از نظر عقيده، اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» را دوست داشته باشد، مرتبۀ دوم اينکه شعار يا علي داشته باشد که الحمدلله داريم. اين زوار اربعين سال گذشته چه غوغايي داشتند و کمر دشمن را شکستند. امسال ان‌شاء‌الله با سلامتي و خوشي بهتر از سال گذشته اين شعار يا حسين و پياده رفتن از نجف به کربلا باشد. اين شعار خيلي بالاست. الان همۀ شما که نرفتيد، حسرت مي‌خوريد. لذا پروردگار عالم ثوابش را به شما عنايت مي‌کند. اما شيعه علاوه بر اين دو بايد چيز ديگري داشته باشد که مهم است و اين نجاتش مي‌دهد و اين کسي است که ملائکه دم مرگ به ديدنش مي‌آيند و طوبي لکم به او مي‌گويند و آن عمل است. قرآن مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ ...»[6]؛ اگر مي‌خواهي شيعۀ حسابي باشي، اطاعت خدا و اطاعت پيغمبر و اطاعت از ائمۀ طاهرين«سلام‌الله‌عليهم» داشته باش. لذا کساني که به راستي مطيع اهلبيت هستند، موقع مرگ خيلي راحتند. مثل کسي که سر تا پا درد است و ناگهان سر تا پا سرور و نشاط مي‌شود. و کسي که متابعت از اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» دارد، ‌معلوم است که اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» او را زير پرچم خود مي‌برند تا روز قيامت. در حالي که از الان تا روز قيامت چندين ميليون سال طول مي‌کشد اما براي اين خيلي کم است. قرآن مي‌فرمايد خيلي کم است. کسي آمد خدمت امام صادق«سلام‌الله‌عليه» و عرض کرد يابن رسول الله دو آيه در قرآن است و من نمي‌توانم بين اين دو آيه را جمع کنم. يک آيه مي‌گويد مدت قيامت پنجاه هزار سال است «...مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[7] و آيۀ ديگر مي‌گويد هزار سال است «... مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ»[8]. حال جمع بين اين دو آيه چيست؟ فرمودند همان پنجاه هزار سال است و پنجاه موقف دارد و هر موقفي هزار سال است. اين مي‌گويد من وحشت کردم که من پنجاه هزار سال در روز قيامت معطّل شوم. آقا فرمودند اما براي شيعيان ما يک لحظه است. لذا براي آنها عاليست و روز قيامتش يک لحظه است و برزخش هم يک لحظه است. در خوشي و سرور و خدمت اهل‌بيت،‌ و در آخرت هم بهشت براي او کوچک است و آنچه لذّت‌بخش است خدمت مولا اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» بودن است. مسلّم است که بالاترين لذت براي شيعه، رسيدن به خدمت امام حسين«سلام‌الله‌عليه» است و اينکه خانم‌ها خدمت حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» برسند.

امّا آدم‌هاي بد خيلي وضعشان سخت است. در روايات مي‌خوانيم آدم‌هاي ناباب و آدم‌هايي که گناه روي گناه زندگي او را تباه کرده است دم مرگ ملائکه با تازيانه‌هاي آتشين براي گرفتن روح او مي‌آيند:

«... يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَارَهُمْ...»[9]

ملائکه در همان جا به اينها مي‌گويند چرا چنين است و چرا شيعۀ حسابي نشديد؟! عذر مي‌آورد و مي‌گويد نمي‌توانستم. ملائکه خطاب مي‌کنند که آيا نمي‌توانستي از رفقاي بدت جدا شوي؟

«... أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فيها»[10]

آيا نمي‌توانستي دست از رفقاي بدت و از موبايل‌بازي و بدحجابي برداري. لذا عذر او تمام مي‌شود. قرآن مي‌فرمايد اگر کسي به راستي نتواند، مستضعف و جاهل قاصر مي‌شود. اما اين کم است و مسلّم است که همۀ ما مي‌توانيم تابع علي باشيم يا مي‌توانيم تابع هوي و هوس و شيطان باشيم. اختيار دست خود ماست. اگر ما بگوييم مجبوريم تابع شيطان و تابع هوي و هوس باشيم، نمي‌پذيرند. قرآن مي‌فرمايد آن ملائکه نمي‌پذيرند و با تازيانه به سر تا پايش مي‌زنند و روح او را مي‌گيرند. قرآن مي‌فرمايد به اندازه‌اي مشکل است مثل اينکه از آسمان به زمين بيفتد و له شود. براي شيعۀ خالص و مطيع علي مثل گلي است که بو کند و براي شيعه شيطان و شيعه هوي و هوس مثل اينست که از آسمان به زمين بيفتد و او را مي‌برند در جهنم برزخي و در جهنم برزخي مثل همان جهنم قيامت سوزان است و اين بايد بسوزد تا روز قيامت.

رواياتي هست که مي‌گويد شفاعت در برزخ نيست. ان‌شاء‌الله اينطور نيست و اميدواريم همه جا مورد شفاعت اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» واقع شويم. اگر لياقت شفاعت داشته باشيم، شفاعت مي‌کنند و در همان عالم برزخ راحت و آسوده مي‌شويم. کاري کنيد که متابعت از اهل‌بيت موجب شود که لياقت شفاعت پيدا کنيم و اگر چيزي باشد، اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» شفاعت شما را بکنند و با شفاعت اهل‌بيت از عذاب راحت شويد.

بحث امروز اين شد که ما در دم مرگ سر و کار با ملائکه داريم و در عالم برزخ نيز سر و کار با ملائکه داريم. اگر آدم‌هاي خوبي باشيم، از هر نظر خوب و بانشاط هستيم. از نظر روحي و جسمي و جا و مکان و ازدواج و از همه نظر به قول قرآن «فَرَوْحٌ‏ وَ رَيْحانٌ‏ وَ جَنَّةُ نَعيمٍ»[11]. اگر آدم‌هاي بد باشيم، وضعمان خيلي بد است. براي او يک شب اول قبرش به اندازۀ چندين ميليون سال است. به اندازه‌اي شب اول قبر برايش مشکل است که به اندازۀ‌يک ميليون سال است. همۀ اينها قرآن و روايت است و همۀ اينها گفته شده براي اينکه ما آدم‌هاي خوبي شويم. متابعت از حضرت علي«سلام‌الله‌عليه» به ما سعادت دنيا و آخرت مي‌دهد و العياذبالله متابعت از شيطان درون و شيطان برون، ما را گرفتار در وقت مرگ و شب اول قبر و عالم برزخ مي‌کند و مشکل است و فريادرسي نداريم. ان‌شاء‌الله هيچکدام از شما از اين دستۀ دوم نيستيد و همه ان‌شاءالله دستۀ اوّل هستيد و دم مرگ امام حسين«سلام‌الله‌عليه» به فرياد همۀ شما مي‌رسند.

 

نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم

بحق الحسين و اصحابه، بحق الحسين و عياله، یا الله

یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک



[1]. فصلت، 30: «در حقيقت، كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مى‏آيند ...»

[2]. الرعد، 11: «براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‏كنند.»

[3]. النحل، 32: «همان كسانى كه فرشتگان جانشان را -در حالى كه پاكند- مى‏ستانند [و به آنان‏] مى‏گويند: درود بر شما باد.»

[4]. ر.ک: الاختصاص، 345.

[5]. مجموعه آثار شهید مطهری، کتاب عدل الهی، ج 1، ص 236.

[6]. النساء، 59: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد.»

[7]. المعارج‏، 4: «مقدارش پنجاه هزار سال است‏.»

[8]. السجده‏، 5: «مقدارش هزار سال است.»

[9]. الأنفال‏، 50: «بر چهره و پشت آنان مى‏زنند.»

[10]. النساء، 97: «مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟»

[11]. الواقعة، 89: «[در] آسايش و راحت و بهشت پر نعمت [خواهد بود].»