پيام مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي مظاهري «مدظله العالي»
بـه مناسبت برگزاري
اختتاميه دوّمين جشنواره تخصّصي دستاوردهاي فرهنگي ديني «شاخه طوبي»
برگزاري دوّمين جشنواره تخصّصي دستاوردهاي فرهنگي ديني در شهر دين و فرهنگ، «اصفهان» ، از سويي نشان از گستردگي و عمق فعاليّتها و تلاشهاي مخلصانه مراكز و كانونهاي فرهنگي و مذهبي در اين ديار فرهنگ ساز دارد و از سوي ديگر حاكي از همّت و ابتكار جمعي از عزيزان فرهنگ دوست براي آشنا ساختن هرچه بيشتر جامعه و جوانان عزيز با اين دستاوردهاي ارزشمند است. و از هر دو جهت بايد خداوند سبحان را سپاس بگذاريم.
در اين فرصت، تذكّر سه نكته مهم را ضروري ميشمارم:
1 ـ جامعه ايراني از آنجا كه جامعه ريشهدار ديني و مذهبي است، طبيعتاً فرهنگ و ارزشهاي فرهنگي در آن، جايگاهي ويژه و نقشي منحصر به فرد دارد. چنين جامعهاي با جوامع مادّي كه از فرهنگ نيز به عنوان ابزاري براي تأمين مادّيت و ارتقاء دينگرايي، بهرهبرداري سوء ميكنند، تفاوتي بنيادين دارد و اساساً مهمّترين شاخصه انقلاب عظيم اسلامي، نيز همين جنبه فرهنگي مذهبي است و از اينرو رسالت اصلي انقلاب و نظام مقدّس اسلامي، گسترش و تعميق بينشها و آگاهيهاي ديني و فرهنگي در جامعه ايراني است. در اين زمينه، علاوه بر دستگاههاي مسئول در كشور كه شمار آنان، قابل توجّه و وظايف آنان بسيار خطير و سنگين است، آحاد نخبگان و اقشار علمي و فرهنگي، به نوبه خود، داراي مسئوليّت و وظيفه هستند و در اين ميان نقش مراكز و كانونهاي بزرگ و كوچك فرهنگي كه نوعاً در پرتو عظمت و در شعاع معنويّت مساجد، به فعّاليّتهاي محلّي و منطقهاي و يا فراتر از آن مشغولند، نقشي تحسين برانگيز و قابل ستايش است و بحمدالله و المنّه، شهر فرهنگ ساز و فرهنگ پرور اصفهان از اين جهت نيز در رتبهاي منحصر و برجسته قرار دارد.
خداوند بزرگ را از عمق جان سپاسگزاريم كه در سايه انقلاب و نظام والاي اسلامي و به بركت مجاهدت بي نظير امام راحل و عظيم الشأنمان «اعلي الله كلمته» و خونهاي مطهّر شهيدان گرانقدر اين نهضت ايماني، دلهاي پاك و انديشههاي تابناك جوانان و نخبگان فرهنگي در اين ديار را براي ايجاد و گسترش جريانهاي تأثير گذار ديني و فرهنگي آماده و سرشار ساخته است و به دست انديشهها و ابتكارات آنان، مايه افتخار براي اين شهر و ديار فراهم ساخته كه نمونههايي از آن در اين جشنواره در معرض ديد فرهنگ دوستان واقع گرديده است.
2 ـ بزرگترين هنر انقلاب اسلامي ملّت عظيم الشأن ايران در جنبه فرهنگي، «تغيير ذائقه فرهنگي جوانان» و به عبارت ديگر «دگرگوني انديشه فرهنگي نسل جوان» بود. و اين همان حركت زير بنايي و جريان اصولي مهمّي بود كه امام راحل و فكور اين ملّت از ابتداي نهضت و قيام با تدبير و بردباري، آن را تا نهايي شدن و به ثمر رسيدن، دنبال فرمودند. «أَلا و لا يَحملُنِّ هذا العَلَم الاّ اهلْ الصبّر و البصيرة». امام عزيز، آن چنان كه شيوه هميشگي ايشان در رهبري نهضت و انقلاب و حكومت و حتّي در عرصههاي علمي و حوزوي بود، با بصيرت و صبر تمام، به ايجاد جريانهاي ابتكاري و نو، همّت ميگماشتند و نتيجه اين جريان سازيهاي هدفمند و نوين، تغيير و تبديل ذائقهها و انديشههاي جاري و در نهايت، «اعتلاء نفوس» و «ارتقاء عقلانيّت» براي حركت سريعتر در صراطمستقيم و تقرّب هرچه بيشتر جامعه به خداوند سبحان بود و از اينرو نصيحت هميشگي آن بزرگوار، هم تكرار آيه مباركه «قل انّما أَعظكُم بواحدةٍ أنْ تقوموا الله مثني و فرادي» بود.
در عرصه بزرگ فرهنگ نيز همانند عرصه سياست و حكومت داري و ديگر ميدانها، هنر بزرگ امام خميني، تغيير انديشه و ذائقه نسل تكاملپذير جوان بود. بخشهاي مهمّي از نتايج و تأثيرات اين تغيير، در جريانات مهمّ و مختلف همانند پيروزي انقلاب و سپس آغاز و تشكيل نظام اسلامي و مسأله انقلاب فرهنگي و مهمّتر از همه در عرصه بي بديل دفاع مقدّس و پس از آن در ديگر ميدانهاي علمي و فرهنگي و هنري، خود را به بهترين شكل نشان داد.
اينك اين هنر برتر امام به عنوان يكي از امانتهاي بزرگ آن عزيز در دست ماست ومتأسفانه بايد گفت در برخي از زمانها و زاويهها، بخشي از ذائقههاي فرهنگي نسل جوان بر اساس اهداف و ارزشهاي اسلام و انقلاب و امام، ترسيم و تأمين نشده است و اين، وطيفه همه مراكز و دستگاههاي فرهنگي را سنگينتر ميسازد. جهت گيري همه تلاشها و فعّاليّتهاي فرهنگي، بايد همان «اعتلاء نفوس و تقرّب به خداوند تعالي» باشد و اين همان جهت گيري دُرست امام عزيز بود و بايد به همان نحو نيز محفوظبماند و به عنوان سرلوحه عمل همه مراكز فرهنگي، هرچه بيشتر تعميق و گسترش پيدا كند.
3 ـ اينجانب مكرّراً به مسئولان و دست اندركاران مراكز و فعّاليّتهاي فرهنگي، توصيه كردهام و اينك نيز تكرار ميكنم كه شرط صحّت و كمال تلاشهاي اين عزيزان آن است كه فعّاليّتهاي خود را بطور كامل و دقيق با موازين اسلام ناب، منطبق نمايند و از اينرو اتّصال آنان به روحانيّت آگاه و حوزههاي علميّه، امري ضروري و انكارناپذير است. تجربه تاريخي چه در دورانهاي گذشته و چه در دوران معاصر قبل و بعد از انقلاب، به خوبي نشان ميدهد كه اشراف علمي و ديني علماء بصير و پارسا، مايه اعتلاء و صحّت فعّاليّتهاي اجتماعات فرهنگي و نيز سياسي بوده است و هر جا كه جمعي براي كار فرهنگي و يا سياسي، اجتماعي داشتهاند و خود را از كمك فكري و ديني روحانيّت، بي نياز پنداشتهاند، سرانجامي جز انحراف از خط اصيل اسلام ناب نداشته و در برخي از موارد نظير گروه فرقان و منافقين و ليبرالها، ضررهاي جبران ناپذيري براي اسلام و انقلاب، بهبار آوردهاند. امام راحل عظيم القدر نيز، دائماً و حتّي در آخرين روزهاي حيات مبارك خود در پيام بسيار مهمّي كه پس از قبول قطعنامه در دفاع مقدّس، صادر فرمودند و همچنين در وصيّت سياسي الهي خود كه منشور هميشه جاويد انقلاب بزرگ اسلامي است، بر اين نكته مهمّ تأكيد و تكيه فرمودند و تصريح كردند كه «از باب نهايت ارادت و علاقه به جوانان عرض ميكنم كه در مسير ارزشها و معنويات از وجود روحانيّت و علماي متعّهد اسلام استفاده كنيد و هيچگاه و تحت هيچ شرايطي خود را بي نياز از هدايت و همكاري آنان ندانيد». عمل به اين رهنمود مهمّ امام عزيز، نيز بايد هميشه در ذهن و ضمير مسئولان و گردانندگان مراكز فرهنگي باشد و علماء و فضلاء محترم نيز با بصيرت و آگاهي هرچه تمامتر در خدمت به اين مراكز و كانونها قرار گيرند و مسئوليّت خود را نسبت به اسلام و انقلاب اسلامي و نسل حقّ طلب و عزيز جوان، اداء نمايند.
بار ديگر از اهتمام و ابتكار يكايك متصدّيان عزيز اين جشنواره، صميمانه تشكّر ميكنم و توفيقات همگان را از خداوندتعالي مسألت مينمايم.
والسلام عليكم و رحمة و بركاته
حسين المظاهري
11 / رجب المرجّب 1428
4/5/1386