بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ
«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی يَفْقَهُوا قَوْلِي»
بحث جلسۀ گذشتۀ اخلاق راجع به فضیلت «حیا» بود. این کلمه فوق العاده تقدّس دارد. وقتی انسان تصوّرش را بکند مثل اینکه یک هالهای از نور اطراف آن را گرفته است و انصافاً یک کلمۀ خیلی مقدّسی است و آثار فراوانی هم دارد. در آن جلسه بیان شد که طبق روایات، کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد. همچنین عاقلترینِ مردم، با حیاترینِ آنهاست. امیرالمؤمنین
«سلاماللهعليه» میفرمایند: کسی که حیا ندارد، هیچ خیری در او نیست: «مَنْ لَا حَيَاءَ لَهُ لَا خَيْرَ فِيهِ»[1].
بیان شد که فضیلت حیا، به یک اعتبار به سه قسم «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی» منقسم میگردد. مقداری راجع به «حیای فردی» صحبت شد و در این جلسه بحث را با شرح «حیای خانوادگی» ادامه میدهیم.
قرآن کریم در آیاتی، بر اهمیّت حفظ حیا در خانواده پافشاری زیادی دارد. یک آیه بخوانم و ببینید که آیا ما اینطور هستیم یا نه؟ اگر نیستیم، معنایش اینست که قرآنی نیستیم و مسلمان واقعی نیستیم. قرآن راجع به خانمها میفرماید: ای خانم! فرزند ممیّز اما غیر بالغ، یعنی بچۀ سه چهار ساله، در سه وقت باید اجازه بگیرد که وارد اطاق پدرومادر شود و حق ندارد بدون اجازه وارد اطاق شما شود. میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ»
آن سه وقت که ورود بدون اجازۀ فرزندان به اتاق پدرومادر ممنوع است، طبق بیان آیۀ شریفه، یکی قبل از نماز صبح، یکی هنگام استراحت ظهر و یکی بعد از نماز عشاء و هنگام خواب است. علت آن را نیز چنین بیان میکند که ممکن است مرد یا زن در آن سه وقت با لباس خواب باشند و بعضی از مواضع بدنشان پوشیده نباشد و بچۀ نابالغ حق ندارد مواضع حساس بدن پدرومادر را ببیند.
حیای خانوادگی از نظر اسلام عزیز این است که مرد و زن باید در برابر فرزندان خود، حتی بچههای نابالغ، لباس و پوشش متعارف داشته باشند و مواضع حسّاس آنها آشکار نگردد. به هین جهت قرآن کسب اجازه برای ورورد فرزندان کوچک به حریم پدرومادر را در آن اوقات خاص لازم برشمرده است.
در آیۀ بعد نیز ورود فرزندان بزرگتر که بالغ شدهاند به خانه و به حریم پدرومادر را در تمام اوقات، صرفاً با اذن قبلی مجاز میداند: «وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»[3].
یعنی آن فزندان بالغ، برای ورود بر محارم، باید اجازه بگیرند؛ مثلاً پسر نوجوان حق ندارد بدون خبر دادن و قبل از درب زدن وارد خانه شود. باید هنگام ورود درب بزند و اجازه بگیرد تا اگر مادر یا خواهرش لباس غیرمتعارف بر تن دارند، خود را بپوشانند. از نظر اسلام، لباس خواهر و برادر در مقابل یکدیگر باید پوشیده و متعارف باشد.
پدرومادر باید فرزندان را از کودکی، با حیا و با وقار تربیت کنند. برای این منظور لازم است ابتدا خودشان در رفتار و گفتار مراعات حیا را بکنند، مثلاً لباس کامل و متعارف بپوشند و سخنی که به دور از حیا باشد، نگویند. سپس حیا را به دختر و پسرشان بیاموزند و به آنها لباس کامل بپوشانند و طوری برنامهریزی کنند که فرزندان در مقابل هم پوشیده باشند و در محیط خانه با لباس کامل ظاهر گردند.
نکتۀ دیگر در این زمینه محلّ خوابیدن فرزندان است که باید جدا از پدرومادر و جدا از همدیگر باشند. از پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» روایت شده است که: «فَرِّقُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ فِي الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِين»[4] ؛یعنی هنگامی که فرزندان به هفت سالگی رسیدند، محلّ خواب آنان را از هم جدا کنید.
غیرت قرآن و حیای قرآن چنین اقتضا میکند و همه باید در عمل مواظب حیای خانواده باشند. همچنین پدرومادر موظفند در خانه و محیط خانواده از دیدن فیلمها و صحنههایی که برای حیای فرزندان بدآموزی دارد، خودداری کنند. بعضی اوقات ممکن است پوشش پدرومادر از نظر حیا خوب باشد و مراعات مسائل را بکنند، امّا فیلمها و تصاویری که در خانه میبینند بر حیای فرزندان تأثیر منفی میگذارد. فیلمها و برنامههایی که زنان یا مردان را با پوشش نامناسب و با لباس غیر متعارف نشان میدهند، چه در تلویزیون باشد، چه در ماهواره و چه در تلفن همراه، حیای فرزندان را میگیرد و بیحیایی را در نظر آنها عادی جلوه میدهد و بهتدریج سبب میشود حتی دختر و پسر اشخاص متدیّن، از آن افراد الگو بگیرند و با لباس نامناسب در خانه و در برابر سایر اعضای خانواده ظاهر شوند.
در خانۀ مسلمانها، در خانۀ شیعیان لازم است مراعات عفّت، حیا، غیرت و حمیّت بشود. قرآن کریم بر حفظ حیای خانواده تأکید دارد و میفرماید: رؤیت مواضع بدن، بهویژه مواضع حسّاس، مختصّ زن و شوهر است و احدی حق ندارد اعضای بدن را نمایان سازد یا به بدن دیگری نگاه کند، حتی اگر مثل فرزند یا خواهر و برادر محرم باشد. محرمیّت، دلیل بر کوتاهی در حفظ حیا نیست و کسی نمیتواند با عنوان محرم بودن، پوشش نامناسب و غیر متعارف خود را توجیه کند. مثلاً مادر خانم به داماد محرم است، ولی حق ندارد در مقابل دامادش لباس غیرمتعارف بر تن کند، این خلاف حیاست. یک دختر نمیتواند در حضور برادران و حتی در مقابل پدرش، غیر متعارف باشد. از نظر لباس، از نظر نشستن و بالاخره از همه نظر باید متعارف باشد. اینکه محرم است، حرفی است و مراعات ادب و حیا حرف دیگری است. پدر شوهر به عروس محرم است و عروس مثل دختر اوست، اما همین عروس خانم باید در حضور پدر شوهر پوشش مناسب و متعارف داشته باشد. همچنین مردها حق ندارند، حتی در برابر محارم خود هر پوششی داشته باشند و باید مراعات ادب و مراعات حیا را بکنند و لباس آنها پوشیده باشد و احترام و وقار خود را حفظ کنند.
این دستورات و این توصیهها از قرآن کریم است و قرآن از طرف خالق متعال که ما را ساخته و خوب ما را میشناسد و مصالح و مفاسد ما را خوب درک میکند، برای ما نازل شده است، پس لازم است این نکات و سفارشهای قرآن را مراعات کنیم. اگر دنیا و آخرت بخواهیم و اگر بخواهیم فساد اخلاقی نداشته باشیم، چه در خانه و چه در اجتماع، باید به این نکات قرآن توجه داشته باشیم. اصلاً یکی از معجزات بزرگ قرآن، همین نکتههای قرآن است.
اهلبیت«سلاماللهعلیهم» که مظهر فضائل اخلاقیاند، از نظر «حیا» اسوۀ بشریّت محسوب میشوند. از بعضی اصحاب پیامبر اکرم«صلّیاللهعليهوآلهوسلّم» روایت شده است که «حیای رسول خدا از دختران پردهنشين بیشتر بود»[5]. در سیرۀ آن حضرت آمده است که وقتی با کسی مینشستند، تا وقتی حضور داشت، لباس رسمی را از تن خارج نمیساختند: «إِذَا جَلَسَ لَمْ يَحللَ حِبْوَتَهُ حَتَّى يَقُومَ جَلِيسُهُ»[6]؛ یعنی احدی غیر از همسران، ایشان را با لباس داخل خانه یا لباس خواب ندیده است.
در توصیف شمائل پیامبر اکرم«صلّیاللهعليهوآلهوسلّم» نوشتهاند که لباس ایشان در بیرون از منزل بلند، جادار و پوشیده بوده و در زیر پیراهن عربی شلوار بر تن میکردهاند.
قسم دوّم حیا، حیای اجتماعی است که مراعات آن برای همۀ زنان و مردان لازم است. مثلاً زن و مرد باید در جامعه از پوشش مناسب برخوردار باشند و با لباسشان بنمایانند که باحیا هستند.
قرآن کریم از زنان انتظار دارد که در جامعه چادر داشته باشند. آیۀ شریفه میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن»[8]
یا رسول الله به همۀ زنها بگو که چادر سر کنند، چه زنهای خودت و چه دخترهایت و چه زنهای غریبه، همه و همه چادر سر کنند. بعد میفرماید: برای اینکه شخصیّت آنها با چادر حفظ میشود و از اذیّت بدکاران مصون میمانند.
آن دسته از خانمهایی که چادر را از دست دادند، خیال نکنند نفع کردهاند، بلکه بسیار متضرّر شدهاند.
پوشش مردها نیز بايد در جامعه متعارف باشد و از پوشیدن لباس تنگ یا لباسی که بدن آنها را نمایان میسازد، بپرهیزند. لباس مردان ایرانی در قدیم، نظیر قبای فعلی روحانیّت بلند و پوشیده بود. در زمان پهلوی آن لباس را تغییر دادند و کت و شلوار را مرسوم کردند، امّا رسم نبود که مردها بدون کت در جامعه ظاهر شوند. کم کم کت را کنار گذاشتند و بهتدریج لباس مردان غیر متعارف و تنگ شد و کار به جایی رسید که برآمدگی بدن آنها در کوچه و خیابان نمایان است. متأسفانه پوشش بعضی زنان نیز امروزه در جامعه و در مقابل دید دیگران چنین مشکلی دارد. این طرز لباس پوشیدن در انظار عمومی، خلاف ادب و خلاف حیاست. علاوه بر این، لباسهای تنگ، کوتاه و چسبان، عامل تحریک نامحرم و سبب آزار افراد مجرّد است و گناه آن بزرگ است.
همه در این زمینه کوتاهی کردهاند و همه مسئولیّت دارند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعليهوآلهوسلّم» فرمودند: «كُلُّكُمْ راعٍ، وَ كُلُّكُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»[9]؛ همه نسبت به همدیگر مسئولیّت دارند، ولی متأسفانه همه در این زمینه بیتفاوتند. اگر حیا از جامعه برود و بیحیایی اجتماع را فرابگیرد، عقوبت دارد. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله آقای اراکی در زمان طاغوت در قم نماز جمعه میخواند. آنوقت بعضی اوقات یک جملۀ خیلی شیرین میگفت. میگفت: خدا دیرگیر است، اما سختگیر است. چه جملۀ شيريني! خدا دیر عقوبت میکند، امّا وقتی زمان عقوبت فرابرسد، عقوبت او خیلی سخت است.
حیا به اعتبار اعضاء و جوارح بدن نیز به چند قسم منقسم میگردد؛ یک قسم آن حیای چشم است. حیای چشم یعنی اینکه چشم انسان کلید داشته باشد و نگاه آلوده در آن راه نیابد. قرآن کریم در دو آیۀ پشت سر هم زنان و مردان را از نگاه آلوده بر حذر میدارد. میفرماید:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ»
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»
به مردها و زنها بگو: نگاه آلوده نداشته باشید که این نگاههای آلوده منجر به روابط نامشروع و منجر به آلودگی و فساد میشود و بالاخره نگاههاى آلوده، پاكى اجتماع را از بين مىبرد؛ بنابراین اگر مىخواهيد جامعهای مزكّى و پاکیزه داشته باشید، بايد به يكديگر نگاه آلوده نکنید.
کسی که میخواهد طبق دستور قرآن کریم حیای چشم را مراعات کند، لازم نیست چشمان خود را ببندد، بلکه باید «غضّ بصر» داشته باشد، یعنی چشم پوشی کند، خیره نشود، نگاه عمیق و نگاه آلوده و نگاه شهوتانگیز نکند و چشمان او افتاده باشد.
طبق روایتی از پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» کسی که نگاه آلوده به نامحرم داشته باشد، به تعبیر دیگر، آنکه چشمان خود را از نگاه به نامحرم پر کند، آن چشمها در قیامت از آتش پر خواهد شد، سپس امر میشود که او را به جهنم ببرند.[12]
قسم دیگر حیا، حیا در زبان است. انسان باید از نظر گفتار مراعات ادب و حیا را بکند. حرفهای رکیک، سخنان نامتعارف و کلمات زشت بر زبان نراند. برخی افراد در اثر عصبانیّت حیای زبان را از دست میدهند و به همدیگر ناسزا میگویند، حتی در خانه به همسر و فرزندان سخنان رکیک و زشت میگویند که گناه آن بزرگ است. طبق روایات، خداوند تعالی کسی که زبانش بیحیا شده، فحش و ناسزا بگوید را دشمن میدارد: «إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِيَّ»
انسان باید صددرصد زبانش را کنترل کند. کنترل زبان فقط این نیست که دروغ نگوید و غیبت نکند. بله باید دروغ نگوید، باید غیبت نکند، امّا لازم است حرفهای بدون معنی و بینتیجه هم نداشته باشد. مهمتر آنکه باید سخنان خلاف ادب و تحریک کننده نیز، بهخصوص در حضور افراد خردسال و نوجوان و در حضور نامحرم بر زبان نراند که خلاف حیا و خلاف ادب است.
قسم دیگر حیا، مربوط به نوع معاشرت و حضور در جامعه و نحوۀ راه رفتن در انظار عمومی است. گاهى شیوۀ برخورد و نوع راه رفتن برخی، به راستی جلوهای از بىحيايى است. مخصوصاً راجع به برخی خانمها كه حرکات آنها جلب نظر مىكند.
در روایت آمده است که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» از مکانی رد میشدند و دیدند که زنها اطراف یک خانم را گرفتهاند. فرمودند: چه خبر است؟ گفتند: این زن دیوانه است. پیغمبر فرمودند: خیر، اين ديوانه نيست بلكه بيمار است؛ یعنی یکی از رگهای مغزش معیوب شده و عقل او بهدرستی فرمان نمیدهد و این، نوعی بیماری است. بعد فرمودند: میخواهید دیوانۀ حقيقى را نشانتان بدهم؟ دیوانه آن کسی است که از روى تكبر راه ميرود و در راه رفتن، شانههاى خود را از سر بزرگى ميجنباند، یعنی به گونهای راه میرود که نظر نامحرم را به خود جلب میکند و آرزوی رسیدن به بهشت هم دارد.[14]
[1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص606.
[2]. نور، 58: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بايد غلام و كنيزهاى شما و كسانى از شما كه به [سن] بلوغ نرسيدهاند سه بار [در شبانه روز] از شما كسب اجازه كنند: پيش از نماز بامداد، و نيمروز كه جامههاى خود را بيرون مىآوريد، و پس از نماز شامگاهان. [اين،] سه هنگام برهنگى شماست.»
[3]. نور، 59: «و چون كودكان شما به [سن] بلوغ رسيدند، بايد از شما كسب اجازه كنند؛ همان گونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند كسب اجازه كردند».
[4]. مکارم الأخلاق، ص223.
[6]. تفسير العياشي، ج1، ص204.
[7]. مكارم الأخلاق، ص 35.
[8]. أحزاب، 59: «اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است.»
[9]. جامع الأخبار، ص 119.
[10]. نور، 30: «به مردان با ايمان بگو: ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه اين براى آنان پاكيزهتر است.»
[11]. نور، 31: «و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند.»
[12]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 286.
[13]. بحار الأنوار، ج 76، ص 111.
[14]. الخصال، ج 1، ص 332.