عنوان: پرسش‌ و پاسخ در خصوص،حضرت فاطمۀ زهراء«سلام‌الله‌عليها»
شرح:

در آستانۀ ایام شهادت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، چند پرسش‌ و پاسخ در خصوص شخصيّت بي‌‌ بديل حضرت امّ الائمّة النُّجباء‌، فاطمۀ زهراء«سلام‌الله‌عليها» و نیز رخدادهاي مربوط به شهادت حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» منتشر می‌گردد.

این پرسش‌ها و پاسخ‌ها، گزیده‌ای از دفتر اوّل کتاب «انديشه‌هاي ناب» است. آن کتاب حاوی پاسخ‌های حضرت آيت‌الله العظمي مظاهري«مدّظلّه‌العالی» به پرسش‌های متفاوت پيرامون جنبه‌هاي مختلف شخصيّت و فضائل حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» می‌باشد که در هفت فصل و در قالب 85 پرسش و پاسخ، همراه با مستندات روایی و تاریخی مفصّل پاسخ‌ها در پاورقی، چاپ شده است.

  

1- منشأ اسماء و القابی که به‌ حضرت زهرا(س) نسبت داده‌اند، از کجاست؟

نام مبارك آن حضرت، فاطمه است و القاب متعدّدي براي آن بزرگوار نقل شده است كه تفسير هر يك و وجه تسمية آن وجود مقدّس در روايات مربوطه آمده است كه بايد به محلّ آن مراجعه شود. چنانكه در تفسير اسم مبارك ايشان هم مطالب عميقي وارد شده و از جمله آن‌كه وجه تسميه فاطمه، آن است كه مردمان از درك شأن و حقيقت مقدّسۀ آن حضرت، «مفطوم» يعني ناتوان هستند و ادراك حقيقت و شخصيّت والاي او، اختصاص به خداي سبحان و پدر و شوهر و فرزندان والاقدر او دارد.

2-  آیا مقام حضرت زهرا(س) از ساير ائمّۀ معصومين(ع) بالاتر است؟

مقام اهل بيت(ع) در فضيلت، تفاوتي ندارد؛ زيرا يك تجلّي بوده‌اند و نور واحد؛ لكن به اعتبار ظروف، چهارده نور شده‌اند. امّا مقام «نبوّت» پيامبر اکرم(ص) از خصوصيّت ويژه‌اي برخوردار‌ است، چنان‌كه مقام «اُبوّت و اُميّت» اميرالمؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) براي بقيّة ائمّه(ع)، از خصوصيّت ديگري برخوردار است. اين بحث تفصيلي دارد كه در اين مجال نمي‌گنجد.

 3- چگونه حضرت زهرا(س) با اين عظمت معنوي و فضايل بي‌شمار مي‌توانند براي دختران جوان ما الگوي واقعي باشند؟

نبيّ مكرّم(ص) و اهل‌‌بيت معظّم ايشان(ع)، همگي، سرمشق يك انسان مسلمان واقعي هستند و سيره و روش آنها، بايد سرلوحۀ عمل آنان قرار گيرد، و لذا خداي تعالي مي‌فرمايد:‌ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللّهَ وَ الْيَوْمَ اْلآخِرَ وَ ذَكَرَ اللّهَ كَثيرًا»

بنابراين حضرت زهرا(س) نه تنها اُسوه و سرمشق حقيقي همة زنان و دختران هستند و از اين جهت به ايشان «سيّدة نساء العالمين»، سرور بانوان عالميان گفته شده، بلكه اُسوة حسنة‌ همة انسان‌ها و حتّي اسوة حسنۀ ائمّۀ طاهرين(ع) مي‌باشند و اساساً در فرهنگ قرآن كريم، اگر انساني وارسته شد، اسوة ديگر انسان‌هاست و فرقي ميان زن و مرد نيست. زن خوب،‌ الگوي همة انسان‌ها چه زنان و چه مردان است، چنان‌كه مرد خوب هم، الگوي همة انسان‌ها چه مردان و چه زنان است.

4- چگونه است بانويي در اين مدّت اندك و با كميِ عمر، به اين مقامات بلند و  امتيازات ويژه مي‌رسند؟‌

اين امتيازات ويژه، عطاء و عنايت خاصّ خداوند تعالي است و به تعبير بلند استاد بزرگوار ما حضرت امام خميني(ره)، خداي سبحان اراده فرموده كه دو تجلّي با تمام اسماء و صفات، حتّي اسماء و صفات مستأثره داشته باشد كه از يك تجلّي، قرآن كريم و از تجلّي ديگر اهل بيت عصمت و طهارت(ع)، پديدار شد. اين امر، ارادۀ حق تعالي و عنايت ويژة اوست؛ چنانکه در قرآن کريم تصريح مي‌فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»

5-  از زيارات حضرت زهرا(س)، كداميك معتبرتر است؟

زيارتي را كه محدّث قمي عليه الرّحمه در مفاتيح الجنان در اعمال روز سوّم جمادي الثّاني نقل فرموده‌اند، در حالي ‌كه از حيث لفظ كوتاه است، لكن بسيار پرمحتوا و عميق و از نظر سند و دلالت، در كمال اعتبار است.

6- صلوات حضرت زهرا(س) داراي چه اهميّتي است؟ و عبارت «سرّ مُستَودَع» يعني چه؟

اين صلوات، نزد بزرگان به ويژه اهل سير و سلوك و معنا، داراي اهميّت بسيار است، مخصوصاً ختم آن صلوات، كه 135 مرتبه به عدد كلمة «فاطمه» به حروف ابجد است. و مراد از «سرّ مستودع» در آن صلوات، حضرت وليّ الله الاعظم مهدي موعود«ارواحنا‌فداه» است.

‌7- در منابع روايي آمده است که: «حضرت زهرا(س) بعد از رحلت نبيِّ اكرم(ص) شب و روز گريه مي‌كردند»، آيا اين کار باعث ظلم به نفس يا ظلم به غير نبوده است؟

صبح و شام، تعبير كنايي است كه آن حضرت به‌واسطۀ رحلت نبيّ مكرّم(ص) و مسائل بعد از آن‌ ـ كه به‌واسطۀ عدم بصيرت و عقلانيّت كافي مردم و سوء استفاده از جهالت آنان در سقيفۀ بني‌ساعده پديد آمد ـ در شدّت حزن و مصيبت بودند و در کلامي هم كه به آن بزرگوار نسبت داده شده، اين مطلب آمده است كه اگر اين مصائب بزرگ بر روز وارد مي‌شد، آن را به شب تار، مبدّل مي‌كرد.

8- علّت گريه‌هاي حضرت زهرا(س)، بعد از رحلت پيامبر اکرم(ص) را توضيح دهيد؟

از روايات فهميده مي‌شود كه آن بزرگوار، پس از جريان نامبارك سقيفـة بني ساعده، غمناك و گريان بودند؛ زيرا زحمات عظيم پدر و همسر خود را در مخاطرة عجيبي مي‌ديدند و ضربه‌اي كه به اسلام وارد شد و حقوق حقّه‌ای كه از خاندان رسول الله(ع) سلب و تضييع گرديد و انحراف خطِّ راستين دين اسلام را ملاحظه مي‌کردند و از اين جهت غمناك و مصيبت‌زده بودند تا از دنيا رحلت فرمودند و در اثر ظلم‌هاي بي حدّ، به شهادت رسيدند.

9- حكمت اينكه حضرت زهرا(س) پس از رحلت رسول خدا(ص) و حوادث تلخ بعد از آن، آرزوي مرگ مي‌كنند، چيست؟

اين‌گونه گفته‌ها كه در لسان محاورات عمومي هم وجود دارد، كنايه از بزرگي و عظمت مصيبت است؛‌ چنانكه در قرآن كريم نيز از قول حضرت مريم(س)، چنين آرزويي نقل شده است: «قالَتْ يا لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا» بنابراين اين‌گونه گفته‌ها، كنايي است نه اينكه مخالفت با ارادۀ تكويني خداوند تعالي باشد.

10- در حادثة غصبِ خلافتِ حضرت علي(ع) و تهاجم‌ها و اهانت‌هاي دشمنان اهل‌بيت(ع) به حضرت فاطمة‌ زهرا(س)، حكمت و دليل اينكه اميرالمؤمنين(ع) سكوت نمودند، ولي حضرت زهرا(س) به صحنه آمدند، چه بود؟

اميرالمؤمنين(ع) در آن حوادث غمبار،‌ در نهايت مظلوميّت واقع شدند و بنابر روايات متعدّدي،‌ براي حفظ مصالح اسلام و مسلمين و نيز عمل به وصيّت‌هاي رسول خدا(ص) و نيز به دليل عدم ياري از سوي مردم، مجبور به سکوت گشتند و از اين رو بايد گفت اميرالمؤمنين(ع) هرآنچه به عنوان وظيفۀ شرعي و تکليف ديني در اين زمينه بر عهده داشتند، ‌با کمال جديّت انجام دادند، چنانکه حضرت زهرا(س) نيز به اين مطلب شهادت داده‌اند و در اين راه، چنانکه خود آن بزرگوار به حضرت زهرا(س) فرمودند، هيچ کوتاهي و قصوري از ايشان سر نزده است؛چنانکه ائمّۀ طاهرين(ع) نيز بر اين مطلب شهادت داده‌اند؛ از جمله در زيارت اميرالمؤمنين(ع) در روز عيد غدير ـ که از عالي‌ترين زيارات بوده و مشتمل بر بسياري از معارف‌ عالية قرآن  و عترت و در حقيقت، منشور عقايد شيعه مي‌باشد و تمامي فقرات آن به آيات کتاب الهي مستند گرديده است ـ‌ امام هادي(ع) مي‌فرمايند: «وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً، وَ لَا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً، وَ لَا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ عَاصِيكَ نَاكِلًا، وَ لَا أَظْهَرْتَ الرِّضَا بِخِلَافِ مَا يَرْضَى اللَّهُ مُدَاهِناً، وَ لَا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ لَا ضَعُفْتَ وَ لَا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِباً، مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَ وَعِظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ...»

و امّا در خصوص اينکه چرا در اين حوادث حضرت زهرا(س) به صحنه آمدند، بايد گفت آن حضرت براي دفاع از امر ولايت و امامت و براي تَنَبُّه و بيداري مردم و درس دادن به مسلمانان در چگونگي دفاع از امام و وليّ، وارد صحنه شدند و از اين حيث، حركتي بزرگ و درس‌آموز را در تاريخ اسلام ثبت نمودند و اثرات رواني و سياسي و اجتماعي عظيمي را براي هميشه، باقي گذاردند.

11- آيا وقايع پيش از شهادت حضرت زهرا(س)، مانند آتش زدن درب خانة ايشان(احراق باب)، ضربه زدن به پهلوي مبارک حضرت، سيلي زدن و ... حقيقت داشته و واقعاً رخ داده است؟ با توجّه به اينکه در پاره‌اي از اين موارد، از حيث تاريخي تشکيک مي‌شود؟

اين‌گونه وقايع تأسّف بار، هم در کتب حديثي و هم در کتب تاريخي، هم از ناحية شيعه و هم از ناحية سنّي نقل شده است  و از جمله در زيارت جامعة ‌ائمّة‌المؤمنين(ع) ـ‌که منشور مصائب اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) است ـ به اين حوادث جنايت‌بار تصريح شده است و فرموده‌‌اند که پس از ارتحال‌ پيامبر اکرم(ص) دشمنان فريبکار و منکران ولايت، فرصت را غنيمت شمرده و در حالي‌که هنوز حتّي مدّت کوتاهي از رحلت آن بزرگوار نگذشته بود، با پيمان شکني و نقض ميثاق و خيانت در امانت الهي، به بيت رسول الله(ص) که محلّ هبوط ملائکة الهي و مکان استقرار ولايت بود، حمله‌ور شدند و جناياتي را به بار آوردند که مقدّمة جنايت‌هاي طول تاريخ به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) گرديد.

12- چرا مزار حضرت زهرا(س) مخفي مانده و توسّط اهلبيت(ع) آشكار نشده است؟ ‌به نظر حضرتعالي کدام احتمال در خصوص مزار مطهّر آن حضرت، قوي‌تر است؟

مخفي ماندن قبر مطهّر حضرت فاطمة زهرا(س)، يكي از تَظَلّمات و دادخواهي‌هاي هميشگي شيعه و علامت مظلوميّت خاندان رسول‌الله(ص) است. و اينجانب بر اساس قرائني، احتمال قوي مي‌دهم كه قبر مطهّر آن بانوي مكرّم(س) در خانة‌ ايشان كه اكنون در كنار ضريح مقدّس رسول خداست، واقع باشد.