قرآن کريم زکات را در يک معناي عام استعمال ميکند و آن قانون مواسات است. قانون مواسات يعني اينکه خداوند متعال هرچه به هرکسي عطا فرموده است و او را مالک آن کرده است، بايد ديگران از آن بيبهره نباشند: «وَ مِمَّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ.» اهمال در اين انفاق، گناه بزرگي است و قرآن کريم عذاب دردناکي براي آن بر ميشمرد. [1]
مسأله: زکات مصطلح در فقه، در نه چيز واجب ميشود:
1و2و3و4) گندم و جو و خرما و کشمش؛ که اگر به مقدار 864 کيلو يا بيشتر، از زمين برداشت شد، بايد پس از کسر مخارج و هزينهها، يک دهم آن به عنوان زکات پرداخت شود و در صورتي که آبياري زمين زراعي با آب باران يا نهر يا بهوسيله تلمبههاى گوناگون نباشد و با دلو و مانند آن آبيارى شود، زكات آنها يك بيستم است.
5و6) طلا و نقره؛ اگر طلا به مقدار پانزده مثقال رايج بازار و نقره به مقدار 105 مثقال رايج بازار برسد و آن را سكّه زده باشند، بايد يک چهلم آن به عنوان زکات پرداخت شود. ولي اگر طلا و نقره سکّهدار نباشد، زکات ندارد.
7و8و9) گوسفند و گاو و شتر؛ به شرط آنکه عرفاً بيکار محسوب شوند و از علف بيابان (چرا) بخورند نه علف دستي، زکات دارند. در اين صورت زکات چهل گوسفند، يک گوسفند و زکات سي گاو، يک گاو و زکات پنج شتر، يک گوسفند است؛ اين مسأله جزئيات مفصّلي دارد که در رساله توضيح المسائل بيان شده است.
مسأله: زکات بايد صرف فقرا و تقويت اسلام و مصالح مسلمين شود و خود زکات دهنده ميتواند در کارهاي خير نظير مسجدسازي، مدرسهسازي، تحصيل جوانان، تأسيس کتابخانه و انتشار فرهنگ اسلامي مصرف نمايد. ولي پرداخت زکات به مجتهد جامعالشّرايط جهت صرف در تقويت اسلام بهتر است و اگر مجتهد درخواست کرد، بايد به او پرداخت شود.
مسأله: اگر کسي خود فقير است و خمس يا زکات بدهکار است، ميتواند از مجتهد جامعالشّرايط اجازه بگيرد و بعضي از خمس يا زکات يا همه آن را براي خود بردارد.
پي نوشت ها:
[1]. توبه / 34