شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت بیست و نهم: ریا و خودنمائی
دو اصطلاح ریاء و سُمْعَه، در دانش اخلاق و نیز در تعالیم دینی مورد مذمّت فراوان واقع شده است. ریاء، از دیدن و سمعه، از شنیدن گرفته شده و به نحو كلّی میتوان آن دو را به «خودنمائی» ترجمه كرد.
مراد از صفت رذیلۀ ریا و خودنمایی آن است كه آدمی بهواسطۀ اعمال و افعالش، خود را در نظر دیگران بزرگ و برجسته جلوه دهد، بدینگونه كه آنان تصوّر كنند كه او تنها و تنها اعمال خود را برای حضرت حق بهجا میآورد و نزد خداوند، از منزلتی عالی برخوردار است.
این رذیلت زشت، در سر حدّ کفر است و هر عملی بر اساس آن انجام گردد، باطل میباشد. قرآنکریم میفرماید:
>يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ<[1]
این ملکۀ ناشایست نیز از مراتبی چند برخوردار است؛ نخستین مرتبۀ خودنمائی، آنست كه آدمی در عین آنكه به مبدأ و معاد اعتقاد دارد، امّا افعال خود را بهگونهای انجام دهد كه در نظر دیگران جلوه كرده، او را از رتبهای رفیع برخوردار سازد. در مرتبۀ میانه، انسان ریاکار در پی فریب حضرت حق است، به این صورت که هرچند كاری را برای خداوند متعال انجام نمیدهد، امّا در پی آن است كه با همان فعل به خدا نزدیك شود. مرتبۀ شدید خودنمائی، همان نِفاق است. در این مرتبه، انسان منافق بدون آنكه ایمانی در جان داشته باشد، تنها به تظاهر به آن میپردازد؛ در حالی كه تمامی آنچه انجام میدهد را، برای بهدستآوردن مراتب ظاهری در قلوب مردمان، انجام داده است.
ریا و خودنمایی در عبادات، صورتهای مختلفی دارد؛ گاهی در ظاهر الفاظ است، مانند تلفظ غلیظ الفاظ نماز به قصد خودنمایی؛ گاه در خود عمل است، مانند ركوع و سجود طولانی برای نشان دادن به دیگران، برخی اوقات در اعضای بدن ظاهر میگردد، مثل اینکه صورت و ریش خود را به عابدان شبیه سازد؛ گاهی در نوع لباس و پوشش رخ میدهد، نظیر آن که با لباسی ژنده و کهنه، خود را تارک دنیا جلوه دهد؛ و بالأخره ریا و خودنمایی صور دیگری نیز دارد كه مقدّمه یا همراه با عبادت است؛ بدین صورت كه در میان جمع نماز خود را در اوّل وقت آن به جای آوَرد، یا به مسجد بشتابد و خود را عابد و زاهد بنمایاند.
در کلیۀ صوری که بیان شد، فعل شخص ریاکار، حرام و عمل وی باطل است. البته باید توجه داشت که بر اساس روایات شریف اهلبیت(، ریا و خود نمایی، امری برخاسته از قصد انسان است[2] و چنانچه خود آدمی، با توجه به بصیرتی که نسبت به نفسش دارد، دریابد كه عملش خالص بوده، کافی است و جای نگرانی ندارد. دیگران نیز نباید بر اساس ظاهر عمل کسی، وی را ریاکار بپندارند؛ زیرا ممکن است كسی كه در عمل خود ظاهراً ریا میكند، در حقیقت در پی آن باشد كه دیگران را به نیكیها و كارهای ثوابآمیز ترغیب نموده، از گناهان بازدارد. این نه ریا، كه عملی صحیح است.
در این راستا لازم است تذکر داده شود که اهمیّت و خطرات فراوان ریا و تحذیر و مذمّتی که از آن میشود، نباید باعث گردد انسان برخی از اعمال شایسته و نیکو را بهخاطر آنكه از خلوص آن اطمینان ندارد یا به جهت ریاکار پنداشتن او توسط دیگران، ترك گوید. این عمل که وسوسه در خلوص نام دارد، خود دامی از سوی شیطان است و با اینگونه وسوسهها و با القای اینکه عملِ بدون اخلاص ارزشی ندارد، آدمی را از بهجا آوردن شماری از مستحبّات و بلکه واجبات باز میدارد.
راهکار ریشهکن کردن صفت شوم و مخرّب ریا، عمل بر ضدّ آن است. تمرین در جهت اینکه انسان اعمال خویش را برای خدا بهجا آورد و هیچ چیزی و هیچ کسی، جز خدا در نظرش نباشد، رفته رفته ریشۀ ریا و خودنمایی را میکند. این تمرین میتواند حتی در اعمال غیر عبادی و روزمرّه نیز بهکار گرفته شود تا به اعمال دیگر برسد.
. ر.ک بحارالأنوار، ج 69، ص 285.