عنوان: رذیلت بیست و سوّم: لجاجت
شرح:

شرح فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی

رذیلت بیست و سوّم: لجاجت

لجاجت، به معنای پافشاری و اصرار در موضوعی همراه با عناد، از جمله صفات رذیله است. به بیان روشن‌تر، اصرار بی جا دربارۀ چیزی و منصرف نشدن از آن، به هر قیمتی را لجاجت می‌نامند.

قرآن‌کریم، افراد لجوج را چنین توصیف می‌کند که حاضرند سنگی از آسمان بر سر آنان فرود آید و به‌واسطۀ آن بمیرند یا عذاب شوند، امّا زیر بار حق و حقیقت نروند. آنان به خدا می‌گویند:

>اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ<[1]

آنچه بر خطر و رذالت این صفت شوم می‌افزاید، همراهی آن با عناد، ستیز و سرسختی است. گاهی انسان در اثر طغیان یكی از غرایز یا در پی تسلّط هوا و هوس، مرتکب گناه می‌شود. قرآن شریف این حالت را «جهالت» نامیده و معلوم است كه توبه از این نوع گناه پذیرفته است؛ امّا اگر ارتكاب گناه در اثر عناد و از روی طغیان‏گری و انکار حق باشد، «لجاجت» نام دارد که توفیق توبه را از انسان سلب کرده، او را از آمرزش الهی محروم می‌سازد.[2]

این صفت ناشایست و گمراه کننده، از پافشاری روی حرف و نظر خود و اصرار برای به کرسی نشاندن مواضع و دیدگاه‌ها، حتی در مسائل جزئی آغاز می‌شود و استمرار آن، رفته رفته انسان را به کفر جحودی مبتلا می‌سازد. کفر جحودی آن است که انسان با علم و یقین به چیزی، آن را انکار کند. قرآن‌کریم، ریشۀ کفر جحودی را ظلم و برتری‌جویی دانسته، می‌فرماید:

>وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدينَ<[3]

از جمله اسباب و عوامل پدید آورنده یا تشدیدکنندۀ لجاجت، عبارتند از: تقلید کورکورانه، دوری از تفکّر، ابتلا به تکبّر و خودخواهی، وابستگی و تعلّق خاطر به دارایی‌های مادی یا معنوی، تعصّب در ایجاد هرگونه تغییر و نیز تنبلی و راحت‌طلبی‏.

رذیلت لجاجت، آثار شوم و مخرّبی نیز در پی دارد. در ادامه به برخی از پیامدهای آن به‌صورت فهرست‌وار اشاره می‌گردد:

لجاجت، یکی از عوامل و اسباب ابتلا به کفر است و آدمی را از درک آیات الهی محروم ساخته، او را به انکار آیات، تکذیب انبیاء و حتّی به قتل انبیای الهی وادار می‌سازد. این صفت رذیله، عامل گناه، عصیان و تباهی است، باعث کوردلی و قساوت قلب می‌شود، ‏مانع وحدت و منشأ اختلافات خانوادگی، اجتماعی و سیاسی بوده، آتش کینه، دشمنی، جنگ و خون‌ریزی را روشن می‌کند. افزون بر این، انسان لجوج، قدرت تصمیم گیری صحیح و مدیریت بر امور زندگی را از دست می‌دهد و نمی‌تواند عاقبت اندیشی کند؛ از این رو در دنیا همواره محکوم به شکست و هلاکت است و در آخرت نیز جایگاهی جز جهنّم نخواهد داشت.

راهکار اساسی رفع و درمان ملکۀ لجاجت، عمل بر ضدّ آن و مخالفت با خواست آن است. اگر انسان در حرف و نظر خود پافشاری نداشته باشد و با انعطاف‌پذیری، قدری از مواضع خویش کوتاه بیاید و با کنار گذاشتن سرسختی، حرف و نظر دیگران را نیز بپذیرد، به‌تدریج می‌تواند این صفت خطرناک را از دلش رفع یا دست کم آن را سرکوب نماید. این تمرین، می‌تواند از خانه و در بین اعضای خانواده، به‌ویژه بین زن و شوهر آغاز گردد تا علاوه بر بهبود روابط خانوادگی، در صحنۀ اجتماع و نیز در رابطۀ انسان با خداوند متعال و در برخورد با معنویات نیز اثرگذار باشد.



[1] . الأنفال، 32: «خدایا، اگر این [كتاب‏] همان حقِّ از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگ‌هایی بباران یا عذابی دردناك بر سر ما بیاور.»

[2] . ر.ک: سیر و سلوک؛ توبه؛ فصل سوم.

[3] . النمل، 14: «و با آنكه دل‌هایشان بدان یقین داشت، از روی ظلم و تكبّر آن را انكار كردند. پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود.»