عنوان: رذیلت هجدهم: خودخواهی
شرح:

شرح فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی

رذیلت هجدهم: خودخواهی

خودخواهی یکی از ضفات رذیله است که از آن با ‌عناوینی مثل خودپرستی، خودپسندی، خودبینی، خودمحوری و خودگرایی نیز نام می‌برند. این صفت رذیله از حبّ نفس یا دوست داشتنِ افراطی خویشتن سرچشمه می‌گیرد.

انسان خودخواه، خودش را به دیگران ترجیح داده، همۀ ثروت‌ها، نعمت‌ها و امکانات را برای خویشتن می‌خواهد و اگر مالک همۀ دنیا و دارایی‌های آن شود، حاضر نیست دست از اندکی از آن بردارد.

قرآن‌کریم در این زمینه می‌فرماید:

>قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذاً لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفاقِ وَ كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً<[1]

کسانی که در دام این صفت رذیله گرفتارند، تنها و تنها به فکر خویش و منافع خویشند و به هیچ کس و هیچ چیز دیگری اعتنا ندارند؛ حتی اگر همسایه یا خویشاوند آنان گرسنه و ناتوان باشند، فقط در فکر تأمین و ذخیرۀ بیش از حدّ نیاز خود و خانواده هستند. این در حالی است که در روایات متعدّدی، بر ضرورت تعاون و دیگرخواهی تأکید و خودگرایی و خودخواهی به‌شدّت مذّمت شده است.[2]

پیامبر اکرم$ از افراد خودخواه سلب اسلام کرده، می‌فرمایند: كسی كه در هر صبح‌گاه به امور مسلمین همّت نگمارد و نیز كسی كه فریاد کمک طلبیدن دیگری را بشنود و به او یاری نرساند، مسلمان نیست.[3]

افزون بر این، پیامبر اکرم$ و ائمۀ طاهرین( در چندین روایت که از نظر لفظ گوناگون و از حیث محتوا، حاوی یک پیام و سفارش است، از خودخواهی نهی کرده، فرموده‌اند: «آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران نیز نپسند».

این قاعده، که به قاعدۀ طلایی اخلاق مشهور است، در برخی روایات نشانۀ مؤمن و در برخی روایات، در شمار حقوق مؤمنین بر همدیگر بیان گردیده است. از جمله نبیّ گرامی$ می‌فرمایند: حقّ برادر مسلمان آن است که:

«يحِبُّ لَهُ مَا يحِبُ‏ لِنَفْسِهِ‏، وَ يكْرَهُ لَهُ مَا يكْرَهُ لِنَفْسِهِ»[4]

صفت رذیلۀ خودخواهی، از جهل انسان نسبت به ناتوانی و فنای خودش و نیز فراموشی عظمت و بزرگی پروردگار تعالی و بقای ابدی او نشأت می‌گیرد.

این ملکۀ شوم مراتبی دارد؛ مرتبۀ اوّل آن، که بسیاری از آدمیان را به خود مبتلا ساخته، این است که انسان شبانه روز به فکر خود و خانواده و تأمین معاش و احتیاج‌های آن‌ها بوده، نسبت به سایر افراد و نیازهای آنان بی‌تفاوت باشد. در مرتبۀ دوّم، علاوه بر بی‌تفاوتی نسبت به دیگران، کم کم به آنجا می‌رسد که تمایل دارد همه چیز مال او باشد و گویا هرچه می‌بیند، به‌سوی خود می‌کشد. مرتبۀ سوّم آن است که می‌خواهد همه چیز فقط متعلق به او باشد و دوست دارد دیگران محروم گردند.

خودخواهی، آثار و عواقب شوم و خطرناکی در پی دارد؛ مهم‌ترین اثر زیان‌بار آن این است که انسان برای ارضای این صفت رذیله، به سایر رذائل نظیر بخل، حسد، کبر و طمع، دچار گشته، به‌دنبال آن در دام حق‌النّاس و حق‌الله می‌افتد و پایمال کردن حقوق دیگران، در جهت حفظ و تأمین منافع، برای او عادت می‌شود. بی‌جهت نیست که خودخواهی را منشأ همۀ مفاسد و سرچشمۀ انحطاط بشر خوانده‌اند.

راه رهایی از این خوی ناشایست، درمان ریشه‌های پدیدآورندۀ آن است. یعنی انسان باید شناخت مناسبی از خودش و ضعف و ناتوانی در برابر عظمت و جلال پروردگار متعال پیدا کند. در این راستا یاد معاد و یاد مرگ و تلقین اینکه بالأخره روزی از این دنیا خواهد رفت و همۀ دارایی‌ها را باید نهاده و با یک کفن از دنیا برود و در قیامت باید پاسخ‌گوی حقوق پایمال شدۀ دیگران باشد، برای درمان خودخواهی و خودپسندی، تأثیر به‌سزا دارد.



[1]. الاسراء، 100: «بگو: اگر شما مالك گنجینه‏های رحمت پروردگارم بودید، باز هم از بیم خرج كردن قطعاً امساك می‏ورزیدید، و انسان همواره تنگ نظر است.»

[2]. ر.ک الكافی، ج 2، ص 192.

[3]. الكافی، ج 2، ص 163.

[4]. الأمالی (للطوسی)، ص478