شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت پانزدهم: خود كمبینی
از جمله صفات رذیله، خود كمبینی است. در اثر این ملکۀ ناپسند، آدمی از استعدادهای خود غافل شده، خویشتن را در ترقی و پیشرفت، ناتوان میپندارد.
باید توجه داشت که خود کمبینی، صفت تواضع نیست که مطلوب باشد، بلکه مرحلۀ تفریطی تكبُّر و عُجب است و یک رذیلت به حساب می آید؛ چراکه افراد متكبّر و خودشیفته، عظمت و شوكتی غیر واقعی برای خود و اعمال خود قائلند و از سوی دیگر، اشخاص خود كمبین، خویش را در جایگاهی بسیار نازلتر از جایگاه حقیقی فرض میكنند.
این رذیلۀ اخلاقی نیز مراتبی دارد؛ اوّلین مرتبۀ آن، غفلت از تواناییهای شخصی است. پذیرش ذلّت و فرمانبرداری بی چون و چرا از افراد گوناگون نیز در شمار مراتب این رذیلت است. آخرین و شدیدترینِ مراتب که برای این صفت ناپسند ذکر شده، در آیۀ ذیل ترسیم گردیده است:
>وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ<[1]
بر این اساس، انسان خود کمبین، فهم و بصیرت خویش را از دست میدهد و به حیوان و حتی کمتر از آن مبدّل میشود. او هرگز در صدد خروج از عالَم حیوانی و در پی رسیدن به مراتب كمال انسانی نیست؛ از اینرو استعدادهای خود را به فعلیت نمیرساند و عاقبتی جز جهنّم نخواهد داشت.
مستكبرانِ تاریخ با سوء استفاده از رسوخ همین ملكۀ ناشایست در برخی ملّتها، بر آنان مسلّط گشتهاند. از بین بردن نسلها توسط مستکبران: >يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ<[2] و نیز ذبح پسران و باقیگذاردن دختران و زنان: >يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي نِساءَهُم<[3]، به خشکانیدن ریشۀ غیرت در مردان و حیا در زنان اشاره دارد. مستکبران با این دسیسه، افراد و ملّتها را به رذیلۀ خود كمبینی دچار ساخته، توان رشد و كمال را در آنان سوزانده و در نتیجه آنها را به استضعاف کشیده و محتاج خود کرده و میکنند.
از جمله پیامدها و تبعات خود کمبینی، این است که انسان نسبت به قدر و منزلت خود و جایگاه ملکوتی و معنوی خویشتن غفلت میورزد، فراموش میکند که مسجود فرشتگان است[4]، نمیبیند که خداوند متعال، عالم وجود را تسخیر و رام او کرده است[5]؛ از یاد میبرد که حق تعالی او را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده است[6]؛ در نتیجه، خود را به دنیای پست میفروشد، بندگی شیطان، هوای نفس و دیگر بتها را میپذیرد و ناگزیر مقامات بلند معنوی و عرفانی و در پی آن بهشت و لقای حق را ترك گفته، بهسوی جهنّم میشتابد.
راهکار رفع این صفت رذیله، توجه به استعدادها و تواناییهای شخصی و بهکارگرفتن صحیح آنهاست. انسان باید جایگاه حقیقی معنوی و مادی خود را بشناسد و در راستای کمال و تقرّب اخروی و نیز موفقیت در امور دنیوی گام بردارد. البته باید دقت شود که خروج از حالت تفریطی خود کمبینی، به ورود به ورطۀ افراطی تکبّر و عُجب منجر نگردد.
. الأعراف، 179: «و در حقیقت، بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم. [چرا كه] دلهایی دارند كه با آن [حقایق را] دریافت نمیكنند، و چشمانی دارند كه با آنها نمیبینند، و گوشهایی دارند كه با آنها نمیشنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراهترند. [آری،] آنها همان غافلماندگانند.»