شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت دوازدهم: كینه
كینه، صفت رذیلهای است که در پی رسوخ دشمنی، در دل انسان پدیدار میشود. این صفت ناشایست، قلب آدمی را سیاه کرده، حالات نفسانی را از اعتدال خارج میسازد و آثار شومی پدید میآورد كه مانع رسیدن انسان به كمال است.
أمیرالمؤمنین% در زنجیرترینِ قلبها را قلب انسان کینهتوز برمیشمرند:
«أشدُّ القلوبِ غِلاًّ قَلبُ الحَقُودِ»[1]
از جمله عواملی که میتوان بهعنوان عوامل پدیدآورندۀ کینه و رسوخ آن در قلب، از آنها یاد کرد، عبارتند از: تمسخر، سرزنش، شماتت دیگران و دشنام دادن به آنان، جدل و پای فشاری بر سخن خود، مشاجره، ظلم (بهخصوص ظلم مربوط به آبرو و مال) و محرّماتی نظیر شرابخواری و قماربازی.
کینه، آثاری شوم و مفاسدی خطرناک در پی دارد. برخی از آثار کینه از این قرار است: بذر لجاجت را در دل میکارد؛ موجب درگیری، تنش و مشاجره میشود؛ اندوه و غم را بر انسان غالب میکند؛ منجر به کفران نعمتهای خالق و مخلوقین میشود؛ سوء ظنّ و بدگمانی به همراه دارد؛ ؛ انسان را به عیبجوئی و اظهار عیوب دیگران وادار میسازد؛ گوشهگیری، تنهایی و انزوا و نیز، بیاعتنائی به نیازهای دیگران، در شمار پیامدهای کینه است.
راهکار درمان صفت رذیلۀ کینه، این است که انسان از بهجا آوردن عوامل پدید آورندۀ آن به شدّت پرهیز کند و در معاشرت با دیگران، به عفو و گذشت و ندیده گرفتن بدیها و فراموشی ناملایمات، اهتمام ورزد.