عنوان: عدول از تسبیحات اربعه
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

مسئله 6:

إذا کان عازماً من أوّل الصلاة علی قراءة «الحمد» یجوز له أن ‏ ‏یعدل عنه إلی التسبیحات، وکذا العکس، بل یجوز العدول فی أثناء أحدهما إلی ‏الآخر و إن کان الأحوط عدمه. ‏

در رکعت سوم و چهارم، هم می­تواند حمد بخواند و هم تسبیحات اربعه بخواند؛ حال دربارۀ یک مرتبه یا سه مرتبه­اش صحبت شد. اما در وسط کار از اینکه تصمیم گرفته بود در رکعت سوم و چهارم سوره حمد بخواند، برگشت و تسبیحات اربعه خواند؛ این اشکال ندارد. نداشتن اشکالش هم به خاطر اینست که آن موقع که می­خواهد حمد بخواند یا ذکر تسبیحات بگوید، باید تصمیم بگیرد. اگر تصمیم حمد گرفت، حمد را بخواند و اگر تصمیم تسبیحات اربعه گرفت، تسبیحات اربعه بخواند؛ حال آنچه قبل نماز یا در نماز در رکعت اول و دوم یا رکعت سوم و چهارم در ذهنش می­گذرد، مناط نیست؛ بلکه مناط آنست که در وقتی که می­خواهد ذکر را بگوید، چه قصدی کرده است. اگر قصد حمد کرد، پس سورۀ حمد را می­خواند و اگر در رکعت سوم تصمیم گرفت حمد و در رکعت چهارم تصمیم گرفت «سبحان الله والحمدلله» بخواند، مانعی ندارد؛ برای اینکه تسبیحات اربعه و همچنین حمد را با نیت خوانده است.

چیزی که هست و مرحوم سیّد فتوا به جواز می­دهند و احتیاط مستحبی می­کنند به عدم جواز؛ اینست که مثلاً در رکعت سوم تصمیم گرفت حمد بخواند و شروع به خواندن حمد کرد؛ اما پشیمان شد. آیا می­تواند رها کند و سوره بخواند یا نه؟!

مرحوم سیّد می­فرمایند که می­تواند تغییر دهد. مثلاً در رکعت سوم و چهارم، در وسط حمد، آن را رها کند و «سبحان الله ولحمدلله و لا إله الاّ الله والله اکبر» بگوید؛ حال یا یک مرتبه، اگر واجب می­داند و یا سه مرتبه، اگر واجب می­داند. یا اینکه تصمیم گرفت تسبیحات اربعه بخواند و شروع به خواندن کرد و بعد پشیمان شد و رها کرد و سورۀ حمد را می­خواند. مرحوم سیّد می­فرمایند این جایز است اما احتیاط مستحب هست که این کار را نکند.

اشکالی که در مسئله هست، اینست که تصمیم گرفت حمد بخواند و نصف حمد را خواند و الان پشیمان شده است و می­خواهد حمد را رها کند و تسبیحات اربع را بخواند؛ لذا نصف حمد می­خواند و یک «سبحان الله والحمدلله و لا إله الاّ الله والله اکبر» می­گوید و به رکوع می­رود. آیا این جایز است یا نه؟!

مرحوم سیّد می­فرمایند جایز است، اما احوط استحبابی اینست که این کار را نکند. اما ایرادش اینست که این شخص نصف حمد و سوره را خوانده و باید حمد و سوره را کامل کند و به رکوع رود اما حمد و سوره را رها می­کند و سبحان الله والحمدلله می­گوید و به رکوع می­رود. حال این تسبیحات اربع به چه عنوان است و یا حمدی که خوانده به چه عنوان است!

یکی از اینها زیاد است «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة». اگر حمد را رها کند و تسبیحات اربع بخواند، نماز خوانده با تسبیحات اربع و نصف حمد. یا اگر بگوید سبحان الله والحمدلله و لا اله الاّ الله و بعد پشیمان شد و برگشت حمد را خواند. در اینجا یا حمد زیادی است و یا «سبحان الله والحمدلله...»؛ و دوتای آنها در یک رکعت نمی شود. در رکعت اول و دوم باید حمد بخواند و اگر تسبیحات بخواند نمازش باطل است. در رکعت سوم و چهارم باید یا حمد و یا تسبیحات اربع بخواند و اگر هر دو را بخواند «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة». اما مرحوم سیّد حرف مرا قبول ندارند و به طور استحباب  می­گویند این کار را نکند.  یا به طور مثال اگر کسی سورۀ قل هو الله را خواند و در وسط آن دلش خواست سورۀ انا انزلناه را بخواند؛ در این صورت قل هو الله را رها می­کند و انا انزلنا را شروع می­کند. در نماز باید یک حمد و یک سوره بخواند و اگر یک حمد و یک سوره و نصف سوره باشد، «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة»؛ لذا مثل اینست که عمداً دو سوره بخواند یا عمداً دو حمد بخواند. اگر عمداً دو تا حمد بخواند، نماز باطل است و اگر عمداً دو تا سوره بخواند، نماز باطل است. برای اینکه آنچه روایت داریم، اینست که می­توانی یک سوره بخوانی، البته هر سوره­ای که می­خواهی. اما اگر بگویی دو سوره افضل است، پس دو سوره می­خوانم،  «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة». یا اینکه بگویی حمد ثواب دارد و من دو حمد و دو سوره می­خوانم و به رکوع می­روم. در اینجا نیز نماز باطل است.

اگر به ما بگویند که می­توانی یک سوره و نصف بخوانی و یا یک سوره بخوانی و یا سوره را رها کنی و سورۀ دیگری بخوانی، آنگاه طبق آنچه به ما گفتند عمل کنیم؛ و اما به ما گفتند اگر یک حمد و دو سوره خواندی «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة».

مسئله اینست که:

إذا کان عازماً من أوّل الصلاة علی قراءة «الحمد» یجوز له أن ‏ ‏یعدل عنه إلی التسبیحات، وکذا العکس، بل یجوز العدول فی أثناء أحدهما إلی ‏الآخر و إن کان الأحوط عدمه. ‏

از اول می­خواست در رکعت سوم و چهارم سورۀ حمد بخواند، و اما هنوز شروع نکرده، پشیمان شد و تسبیحات اربع خواند. این مانعی ندارد. یک حمد و یک سوره خوانده و عزم اولش هم «کأن لم یکن» است. می­تواند در وسط سوره رها کند و سبحان الله والحمدلله بخواند. همچنین می­تواند در وسط سبحان الله والحمدلله رها کند و سورۀ حمد بخواند. می­­فرمایند گرچه خوب است که این کار را نکند، اما طوری نیست، ما به مرحوم سید می­گوییم این اشکال دارد؛ برای اینکه تصمیم داشت حمد بخواند و حمد را شروع کرد و در وسط حمد پشیمان شد و تسبیحات اربع را خواند و به رکوع رفت. در رکعت سوم و چهارم که باید یک سورۀ حمد بخواند و یا یک سبحان الله بگوید، دو تا نصف سوره خوانده و این نمی­شود؛ یا یک سوره و نصف حمد خوانده؛ این هم نمی­شود، برای اینکه به نیت نماز خوانده و وقتی به نیت نماز خوانده باشد، «من زاد فی صلاته فعلیه الإعادة».

 

مسئله 7:

لو قصد«الحمد» فسبق لسانه إلی التسبیحات فالأحوط ‏عدم ‏ ‏الاجتزاء به، وکذا العکس، نعم لو فعل ذلک غافلاً من غیر قصد إلی أحدهما ‏ ‏فالأقوی الاجتزاء به،و إن کان من عادته خلافه.‏

قصد داشت حمد بخواند، اما سبق لسانش شد و به جای «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین» گفت «سبحان الله والحمدلله». آیا این نماز درست است یا نه؟!

در اینجا نتوانستند تصمیم بگیرند؛ لذا گفتند که «فالأحوط عدم الاجتزاء به و کذا العکس». یعنی این نماز باطل است؛ برای اینکه برای نماز، سوره نداشته است. تصمیم داشت بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم» و اما سبق لسان شد و به جای آن گفت «سبحان الله والحمدلله». حال این سبحان الله والحمدلله، لغلغۀ لسان بوده؛ برای اینکه نیت کرده حمد بخواند و اما به جای حمد «سبحان الله والحمدلله» گفته است و یا به جای «سبحان الله و الحمدلله» حمد خوانده است. در حقیقت، عمداً یک سورۀ بدون بسم الله خوانده است؛ و در نماز واجب است که یک سوره با بسم الله بخواند. اگر حمد است، باید با بسم الله باشد و اگر سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله والله اکبر باشد، با عزم و جزم «سبحان الله» باشد. علی کل حالٍ، این سبق لسان، یعنی آنچه می­خواسته، زبانش غیر از آن کرده است. این برمی­گردد به اینکه آنچه نیت کرده، به جا نیاورده است. بنابراین سبحان الله والحمدلله لغو و یا اگر حمد است، بسم الله آن لغو شده و نماز ناقص عمدی می­شود.

بله، مسئله­ای داریم که مرحوم سیّد در باب قرائت گفتند و مباحثه کردیم که آیا کسی که می­خواهد سوره بخواند، باید بسم الله را قصد کند یا نه! مرحوم سیّد فرمودند بله و الان هم در رساله­ها، مشهور می­گویند بله؛ کسی که می­خواهد سورۀ انا انزلناه بخواند، باید قصد بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه بکند؛ برای اینکه بسم الله در انا انزلناه غیر از بسم الله در قل هو الله احد است.

ما در آنجا می­گفتیم که «بسم الله»، یک امر مشترک است. صد و سیزده مرتبه هم در قرآن تکرار شده است. وقتی امر مشترک باشد، خواه ناخواه قصد بسم الله برای آن سوره لازم نیست و وقتی «بسم الله» را بگوید و بعد هم بگوید «الحمدلله»؛ آنگاه الحمدلله، آن مشترک را مختص می­کند. اما آقایان این را قبول نداشتند و می­گفتند بسم الله حمد غیر از بسم الله سورۀ آل عمران است تا برسد به اینکه بسم الله قل أعوذ برب الناس، غیر از بسم الله قل أعوذ برب الفلق است و برای هرکدام باید قصد کنید. اگر می­خواهی سورۀ حمد بخوانی، باید بسم الله آن را قصد کنی و یا اگر می­خواهی سورۀ انا انزلناه بخوانی، باید بسم الله آن را قصد کنی. فرض اینست که گاهی انا انزلناه می­خوانده و گاهی انا أعطیناک الکوثر می­خوانده و الان که می­خواهد نماز را با قل هو الله بخواند، باید قصد کند بسم الله قل هو الله احد را. اگر کسی این حرف را بزند و بگوید در قرآن صد و سیزده آیه داریم به نام بسم الله الرحمن الرحیم. و یکی از آیات سورۀ حمد، بسم الله الرحمن الرحیم است. اما اگر کسی بگوید نه، بسم الله الرحمن الرحیم، صد و سیزده تا در قرآن هست اما به عنوان اشتراک است و دائرمدار بعد از آن است. اگر گفت بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین، آنگاه بسم الله واقع می­شود برای الحمدلله.

آقایان این جمله­ای را که من عرض می­­کنم، اصلاً متعرض نمی­شوند، و یکی از چیزهایی که در قرآن کم کردند و این یک جنایت و خیانت بوده، اینکه در نمره گذاری آیات، بسم الله را نیاوردند. برای بسم الله الرحمن الرحیم یک نمره گذاشتند و در سورۀ آل عمران تا برسد به سورۀ ناس، نمره ندارد. مثل نوشته­های اول ما که یک بسم الله در اول کتاب می­نویسد و تا آخر با همان یک بسم الله جلو می­رود. الان در قرآن چنین شده است و با یک بسم الله، تا آخر رفتند. لذا قرآنهایی که در دست ماست، این اشتباه بزرگ را دارد و اینکه نمرۀ جدید ندارد و یک بسم الله برای سورۀ حمد هست و مابقی بدون نمره است؛ و ما می­گوییم سورۀ حمد بسم الله دارد، سورۀ بقره، بسم الله دارد، سورۀ آل عمران، بسم الله دارد؛ تا برسد به سورۀ معوذّتین، که هرکدام بسم الله دارند. فقط یک سوره است که غضب الهی در آنجا بیش از جاهای دیگر، سورۀ برائت است که اصلاً بسم الله ندارد. و این اشتباه الان شده و نمی­دانم چرا بزرگان این اشتباه را رفع نمی­کنند و در قرآن، چه عربیها و چه فارسیها، یک بسم الله نمره دارد و فقط بسم الله در سورۀ حمد را به عنوان آیۀ 1 حساب می­کنند، اما در سوره­های دیگر، بسم الله شماره ندارد. در اینجا نقصی هست و باید هرطور که صلاح می­دانیم این نقص را از بین ببریم.

صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد